اصلیترین تفاوت اعتراضها اخیر با نمونههای پیشین، در شدت گرفتن جسارت معترضان و تلاش بیشتر برای نجات خود و عقب راندن نیروهای انتظامی است
خشونت کور، شیوه سرکوب خیزش مردمی شهریور و مهرماه ۱۴۰۱ است. در روزهای گذشته، برخی از مقامهای عالی نظام تلاش کردند القا کنند در جریان اعتراضهای خیابانی اخیر به قتل مهسا امینی، جمهوری اسلامی مدارا به خرج داده و از شیوههای مرسوم سرکوب خود بهره نبرده است.
استاندار کردستان که در استان او میزان سرکوب، ضرب و شتم و بازداشت و کشتار آمار بالایی را به خود اختصاص داده است، در اظهاراتی در مورد میزان سرکوبها گفت: «در جریان اعتراضات اخیر کردستان پلیس با معترضین مدارا کرد.»
در عین حال، روزنامه کیهان، ارگان رسانهای نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی، خواستار آن شده است که به نیروهای پلیس بهدلیل شیوه برخوردشان با معترضان مدال اهدا شود، سخنانی که با توجه به کشتهشدن دهها نفر و زخمی شدن چند صد نفر تنها در جمعه خونین زاهدان، به دهنکجی بیشتر شباهت دارد.
برای حکومت آمار کشتهشدگان اعتراضهای اخیر در قیاس با حداقل ۱۵۰۰ کشته اعتراضهای آبان ۹۸ چشمگیر نیست. اما برای آنکه درک کنیم آیا خشونت اعمالشده در اعتراضهای فعلی از طرف نظام، کنترل شده یا شدت یافته است، باید کمی به عقب برگردیم و ابتدا مشخص کنیم نحوه مواجهه حکومت با معترضان به کدام الگوی پیشازاین شباهت دارد.
از این جهت، اگر بلوچستان، کردستان و برخی دیگر از شهرهای شمالی ایران بهخصوص مازندران و رشت را ملاک قرار دهیم، شدت سرکوب و بهره بردن از اسلحه جنگی شباهت زیادی به الگوی سرکوبهای آبان ۹۸ دارد. سرکوب خونین آبان آن سال یکی از بزرگترین سرکوبهای تاریخ جمهوری اسلامی است.
دلیل اینکه میزان کشتهها در اعتراضهای اخیر نسبت به آبان ۹۸، کاهش یافته است را باید اینگونه درک کرد که این بار در شهرهای بزرگ، نیروهای سرکوب توان بهرهگیری از ابزارآلاتی همچون تفنگهای ساچمهای، گاز تهوعآور و انواع سلاحهای سرد را داشتند که به کور شدن و وارد شدن آسیبهای جدی به معترضان منجر شده است.
اما از نظر تعداد بازداشتهای خیابانی شهروندان، این اعتراضها به اعتراض دیماه ۹۶ شباهت دارد. در دیماه ۹۶، بیشتر تمرکز حکومت برای سرکوب، معطوف به دستگیری معترضان کف خیابانها بود. هرچند از نظر دستگیریهای شبانه و خانهبهخانه، در برخی مناطق از جمله سیستان، کردستان و گیلان بازهم الگوی آبان ۹۸ به یاد میآید.
در هر دوی این اعتراضها، هدف جمهوری اسلامی ایجاد فضای رعب و وحشت از طریق بازداشتهای فراگیر، حمله کور به شهروندان و تخریب اموال آنها بود.
تصاویر متعدد منتشرشده نشان از آن دارد که اصلیترین تفاوت اعتراضها اخیر با نمونههای پیشین، در شدت گرفتن جسارت معترضان و تلاش بیشتر برای نجات خود و عقب راندن نیروهای انتظامی است. از سوی دیگر، این بار تجربه آبان ۹۸ به مدد معترضان آمد و آنها از تنها ماندن در کوچههای حوالی محل تجمعها پرهیز کردند.
در عین حال، نکته مهم دیگر انتشار وسیعتر اخبار سرکوبها و مشارکت شهروندان در منازل و ماشینهای شخصی برای گرفتن فیلم و عکس از خشونتها است.
ضمن آنکه در فضای مجازی کاربران مدام در حال انتقال تجربه خود از مواجه شدن با نیروهای امنیتی و انتظامی به یکدیگرند، مسئلهای که بر اساس ویدیوهای منتشرشده، نشان میدهد سرکوبگران برای دستگیری مردم ابتکار عمل کمتری دارند.
اما این اعتراضها از یک منظر یادآور نحوه سرکوب اعتراضهای سال ۱۳۸۸ به دست حکومت است، جایی که به گفته رئیس قوه قضاییه، تلاش حکومت بر بازداشتهای پیشگیرانه بوده است. بازداشت گسترده فعالان مدنی، رسانهای، دانشجویی، فرهنگی، ورزشی و هنری، دقیقا بازتولید الگوی سرکوب در سال ۸۸ است.
هرچند در سال ۸۸ حکومت تا این اندازه به سراغ چهرههای شناختهشده ورزشی و هنری نرفت. اما این بار جمهوری اسلامی ابایی ندارد که چهرههای سرشناس محبوب میان جامعه را نیز بازداشت کند. به نظر میرسد نظام از نظر برخورد با فعالان رسانهای، تجربه سال ۸۸ را پیش روی خود دیده و بر این باور است که با دستگیری فعالان رسانهای، دانشجویی و فرهنگی میتواند از سازماندهی و تهییج معترضان جلوگیری کند.
همین مسئله، سبب شده است که اگرچه از نظر آمار کشتهها نظام مدعی سرکوب کمتر باشد، وقتی همه گستره سرکوب را مدنظر بگیریم متوجه میشویم خشونت علیه مردم در شهریور و مهر ۱۴۰۱ از شدیدترین تجربیات سرکوب در جمهوری اسلامی بوده است. مسئله دیگری که به روایت شهروندان نشان از خشونت بیشتر سرکوبگران دارد، خشونت کور است که در آغاز به آن اشاره شد.
تصاویر منتشرشده و روایت شهروندان حاکی از آن است که رفتار سرکوبگران علیه رهگذران و شهروندانی که حتی در اعتراض مشارکت نداشتهاند از همیشه بیشتر بوده است.
کتک زدن شهروندان بهصورت دستهجمعی، شلیک به اتومبیلهای در حال حرکت و شلیکهای بیهدف به سمت عابران و منازل نشان از آن دارد که ماموران بیشتر تلاش میکنند تا از رعب و وحشت و ناامنی ایجادشده برای شهروندان بهعنوان حربهای برای مدیریت اعتراضها استفاده کنند.
تصاویری که این روزها از شلیک کور و بیدلیل ماموران به پنجره خانهها در شهرهای مختلف ایران منتشر شده است، نشان از این دارد که این شیوه تایید شده است و با برنامهریزی استفاده میشود. بر اساس روایت بسیاری از شهروندان، این نیروها در حین جابهجایی بیدلیل با تفنگهای ساچمهای به عابران در حال حرکت یا اتومبیلها شلیک کردهاند. پرتاب گاز اشکآور به داخل اتومبیلها نیز از جمله مواردی است که بهعنوان خشونت کور علیه مردم عادی در ایران استفاده شده است.
در مورد دلایل استفاده از خشونت کور در اعتراضهای اخیر از طرف نیروهای انتظامی و امنیتی و همینطور نیروهای لباس شخصی و بسیج این نکته مطرح است که بهدلیل گستردگی نقطهبهنقطه تجمع در سطح شهرها و کشور، حکومت برای تامین نیروی سرکوب آموزشدیده با مشکل روبرو شده و بر مبنای آنچه اعلام شده است از نیروهای لباسشخصی غیرآموزشدیده مانند حراست ادارات و نیروهای ذخیره بسیج محلات بهره برده است که تجربه کافی ندارند، نیروهایی که در کنار اوباش برای سرکوبها به کار گرفته میشوند.
مسئله بعدی که ناظران در کنار خستگی نیروهای سرکوب در میدان به آن پرداختهاند، برنامهریزی هدفمند برای تحتفشار قراردادن شهروندان در محلات و متوقف کردن شعارهای شبانه و اعتراضهای غیرمتمرکز محلهمحور است.
یکی از طولانیترین خیزشهای مردم علیه جمهوری اسلامی بهمرور در حال تبدیل شدن به شرایطی است که میتواند چندین ماه دوام داشته باشد. حکومت نیز نقاب مدارا را کنار گذاشته و بار دیگر به سرکوب خونین روی آورده است.
آنچه جمعه خونین بلوچستان را رقم زد و در حمله به دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و تبریز دیده شد، حالا در سخنان وزیر کشور شکل تهدید رسمی به خود گرفته است. احمد وحیدی در این مورد تاکید کرد: «تا امروز مدارا کردیم؛ ولی دیگر با معترضان قاطع، سریع و عبرتآموز برخورد خواهیم کرد.»
تهدید وزیر کشور پس از موج سنگین بازداشتها و کشتهشدن صدها نفر از شهروندان طی روزهای گذشته نشان میدهد که مسئولان قصد تکرار آبان ۹۸ را دارند. ابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف و محسنی اژهای مجددا بر ضرورت سرکوب اعتراضها بدون مماشات تاکید کردهاند و حالا با سخنان علی خامنهای که خواستار قاطعیت در برخورد شده است، به نظر میرسد ماموران برای افزایش خشونت مجوز شرعی نیز دریافت کردهاند.
نیروهایی که طی همین روزها که بهزعم مقامها مدارا میکردند، چهرهای خشن و بیرحم از خود نشان دادند، حالا قصد کنار زدن آنچه را مدارا میخوانند دارند و احتمالا روزهای سیاه دیگری را رقم خواهند زد.
اما در این میان فشار جامعه جهانی، گسترش اطلاعرسانی، همبستگی بیسابقه نسلهای مختلف و اقشار مختلف در بیان مطالبات مانعی بزرگ بر سر راه نظامی است که مشروعیت مردمی ندارد و هر لحظه نگران کشیدهشدن سوت پایان است.