اسرا پناهی، دختر نوجوانی بود که روز ۲۱ مهر در بیمارستان امام خمینی اردبیل جان باخت. گزارش شده که مرگ او در نتیجه درگیری نیروهای امنیتی با دانشآموزان مدرسه شاهد اردبیل بوده است اما حکومت ایران این موضوع را تکذیب میکند و حتی دانشآموز بودن این دختر ۱۵ ساله را زیر سوال برده است.
از همان ساعات اولیه، با توجه به اعتراضات گستردهای که در اردبیل صورت گرفت، این خبر به شکلی گسترده در رسانههای رسمی و نزدیک به حکومت ایران مورد توجه قرار گرفت تا ثابت کنند مرگ اسرا پناهی به دلیل «بیماری قلبی مادرزادی» یا «خودکشی با قرص برنج» بوده و ارتباطی به اعتراضات جاری در کشور نداشته است.

اما منابع دیگر از جمله کانون صنفی معلمان اردبیل، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان و علی دایی، فوتبالیست شناخته شده اردبیلی، این دعاوی را رد میکنند.
اسرا پناهی کیست؟
اسرا پناهی خانقاه، فرزند احمد، متولد ۱۴ اسفند ماه ۱۳۸۵ بود و در زمان مرگ ۱۵ سال داشت.
او دانشآموز دبیرستان دخترانه شاهد به نام «شهید راثی نظام» بود. یکی از مدارسی که در ابتدا برای تحصیل فرزندان و بستگان کشتهشدگان جنگ تاسیس شده بود و معمولا خانوادههایی با عقاید مذهبی فرزندان خود را به این مدارس میفرستند.
مدرسه راثی نظام یکی از بهترین مدارس ناحیه یک شهر اردبیل تصور میشود.
در گزارشی که صدا و سیمای ایران پخش کرده، بر این نکته تاکید شده که اسرا اصلا شاگرد این مدرسه نبوده و عمویش میگوید او بعد از مرگ پدرش به مدرسه نمیرفته است. اما کانون صنفی معلمان اردبیل تاکید کرده که اسرا از شاگردان همین مدرسه بوده و در روز درگیری جان باخته است.
اسرا پناهی شناگر بوده و پاییز سال ۱۳۹۷ وقتی ۱۱ سال داشته، در مسابقات شش منطقه شمال غرب ایران در تبریز، در دو رشته ۵۰ متر آزاد و ۱۰۰ متر آزاد مدال برنز گرفته بوده است.
او همچنین در رده سنی زیر ۱۲ سال، شناگر برتر مسابقات «جام سرداران شهید آذربایجان» معرفی شده بود.
درباره اسرا پناهی و خانواده او اطلاعات زیادی در دسترس نیست. نماینده اردبیل گفته پدرش به دلیل «قتل ناموسی» اعدام شده است. در ۲۱ شهریور ماه ۱۴۰۱ سازمان حقوق بشر ایران خبر داده بود یک زندانی حدودا ۴۰ ساله به نام احمد پناهی خانقاه در اردبیل که چهار سال پیش به اتهام «قتل عمد» به قصاص محکوم شده بود، در زندان اعدام شده است.
یک ماه پس از مرگ آقای پناهی خانقاه، اسرا هم جان باخت. بر اساس اعلامیهای که منتشر شده، او یک خواهر و یک برادر دارد.
در مدرسه شاهد چه اتفاقی افتاد؟
به گفته شاهدان عینی که صحبت آنها در رسانههای چاپ تهران منتشر شده، چهارشنبه ۲۰ مهر ماه مدیران برخی از مدارس اردبیل تصمیم میگیرند «بدون اجازه والدین» دانشآموزان را برای شرکت در یک تظاهرات حمایت از حکومت به میدان عالیقاپو ببرند. شماری از دانشآموزان مخالفت میکنند و شماری دیگر هم که به شهر برده میشوند، علیه حکومت شعار میدهند و نیروهای امنیتی با آنها درگیر میشوند.
روزنامه هممهین چاپ تهران به نقل از یکی از مادران نوشته است: «روز چهارشنبه بدون اطلاع و هماهنگی ما بچهها را به راهپیمایی برده بودند. در شرایطی که بعضی از بچهها میلی به حضور در این مراسم نداشتند. چند روز بود اردبیل خلوت بود و سروصدایی از اعتراضات نبود. برای همین فکر کرده بودند بچهها را ببرند راهپیمایی.»
بر اساس این گزارش، از آنجا که بسیاری از خانوادهها در مدرسه شاهد مذهبی هستند، احتمالا مدیران انتظار چنین برخوردی نداشتهاند.
یکی دیگر از مادران به هممیهن گفته است: «وقتی بچهها را بردند و سروصداها بلند شد، من متوجه شدم و سریع خودم را رساندم به میدان عالیقاپو. وقتی رسیدم دیدم بعضی از دخترها شعار میدادند. آن دور و بر هم پر از مامور و گشت بود. یک دفعه شلوغ شد و به بچهها حمله کردند. من به زور وسط آن شلوغی دخترم را کشیدم بیرون. بچهام از ترس رنگ به رویش نمانده بود. کم مانده بود سکته کند. بردمش خانه. بعد از باقی مادرها شنیدم که بچههای ترسیده و کتکخورده را سوار اتوبوس کرده و برگردانده بودند به مدرسه. آنجا هم دوباره درگیری شده بوده و مامورها رفته بودند مدرسه. بعد هم حال چند نفر از بچهها بد میشود و آمبولانس میآید.»
منابع آگاه همان روز به روزنامه هممیهن گفته بودند که درگیری اصلی در مدرسه اتفاق میافتد و هفت نفر از دانشآموزان به بیمارستان فاطمی برده میشوند اما «بیمارستان هیچکدام از این هفت نفر را پذیرش نکرده و اسمشان در فرمهای بیمارستان ثبت نشده است.»
بر سر بردن دانشآموزان برای تظاهرات «بدون اجازه والدین» در بین مقامهای جمهوری اسلامی توافق نظر وجود دارد اما وقتی موضوع به دلیل مرگ اسرا پناهی میرسد، صحبتها متناقض میشود.
از «خودکشی با قرص برنج» تا «ناراحتی قلبی»
محمود صفری، شهردار اردبیل، در گفت و گو با «انتخاب» درباره علت مرگ اسرا پناهی، گفت: «چند وقت قبل یک مشکل خانوادگی برای ایشان پیش آمده بود. گویا مادرش طلاق گرفته و پدرش هم یک ماه قبل به دلیل قتل اعدام شده بود. اسرا پناهی هم با قرص برنج خودکشی کرده است. بیمارستان و پزشک قانونی هم اعلام کردند و روز جمعه هم جنازهاش را تحویل خانوادهاش دادند.»
وی افزود: «زمان تحویل جنازه، عمویش هم بود و تمامی مدارک و اینکه علت مرگ، خودکشی با قرص برنج بوده است را تایید کرد و جنازه هم با نظارت خانواده تحویل داده شد. علت مرگ ایشان خودکشی بوده است اما یک سری از شبکههای معاند شروع به شانتاژ خبری کردند.»
شهردار اردبیل در پاسخ به این پرسش که آیا در جریان اعتراضات دانشآموزی هم بازداشت شده است یا خیر، بیان کرد: «اینها به من ارتباطی ندارد. من همان قسمتی که میدانستم را توضیح دادم.»
در شرایطی که روایت مقامها تاکید بر «خودکشی» است، مصاحبه مردی با ماسک پخش میشود که خود را عموی اسرا پناهی معرفی میکند و میگوید او بیماری قلبی داشته است. عموی اسرا پناهی در مصاحبهای دیگر خطاب به علی دایی میگوید: «برادرزاده من مشکل قلبی داشت و این اواخر بعد از فوت پدرش، این مشکل تشدید شده بود که او را به بیمارستان منتقل کردیم و اسرا در آنجا فوت کرد.»
در گزارش صدا و سیما هم که در آن با عمو و برادر اسرا مصاحبه شده، عنوان شده که او با «بیماری زمینهای قلبی» و «مسمومیت دارویی» به بیمارستان برده شده است.
بیمارستان امامخمینی چه میگوید؟
صدا و سیما که در طول اعتراضات یک ماه گذشته همواره تایید کننده روایت حکومت جمهوری اسلامی ایران از کشته شدن معترضان بوده، در یکی از بخشهای خبری با فردی که روپوش سفید پوشیده و معرفی نشده بود، مصاحبه کرده که میگفت اسرا پناهی «بامداد چهارشنبه ۲۰ مهرماه به بیمارستان امام خمینی» برده شده و این اتفاق قبل از شکلگیری اعتراضها در مدرسه افتاده است.
به گفته این فرد اسرا پناهی «ساعت ۱۲:۳۶ بامداد روز چهارشنبه ۲۰ مهر، با علایم استفراغ و افت فشار خون و علایم مشکوک مسمومیت» به این مرکز ارجاع شده و عصر همان روز در آیسییو درگذشته است.
دکتر علی محمدیان اردی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی استان اردبیل هم در مصاحبهای به ایرنا گفته که «ساعت ۱۲ و شش دقیقه و ۳۷ ثانیه بامداد چهارشنبه ۲۰ مهرماه با تلفن برادر اسرا با اورژانس اردبیل تماس گرفته شده و او چند دقیقه بعد به بیمارستان امام خمینی منتقل شده است».
دکتر محمدیان هم تاکید کرد که اسرا پناهی در بدو ورود «علائم استفراغ و افت شدید فشار» داشته ولی به مسمومیت اشارهای نکرد.
به گفته او «در مراحل درمان، وضعیت بیمار رفته رفته بدتر شده و در ساعات ظهر روز چهارشنبه تحت دیالیز صفاقی قرار گرفته» و سپس حدود ساعت ۶ عصر «در اثر وقفه قلبی و تنفسی» از دنیا رفته است.
دو پزشک متخصص که نخواستند نامشان قید شود به بیبیسی گفتهاند «شایع نیست که یک قهرمان شنا مشکل قلبی داشته باشد یا دارای بیماری مادرزادی خاص و بیعلایمی باشد که در این سن بروز کند.»
آنها میگویند بر اساس اطلاعات پزشکی محدودی که تاکنون منتشر شده، «توضیح قانعکنندهای برای هیچ کدام از سناریوهای مطرح شده» وجود ندارد.
روایت منتقدان: «دروغ نگویید»
علی دایی و دو تشکل صنفی معلمان تلویحا گفتهاند که مرگ اسرا مرتبط با درگیریها در مدرسه شاهد بوده است.
علی دایی، فوتبالیست شناخته شده اردبیلی گفت سکوت در «هتک حرمت» دانشگاه شریف باعث «ریختن خون یکی دیگر از دختران» سرزمینش شده است. اظهاراتی که باعث حمله نهادهای حکومتی به او شد.
اما آقای دایی در یک یادداشت دیگر در اینستاگرامش خطاب به نماینده اردبیل نوشت: «اطلاعات من از زادگاهم اردبیل کامل می باشد و اگر به صحت مسئلهای نرسم هیچگاه اظهار نظر نمی کنم. از این پس به یک اجماع برسید بعد آن خبر را منتشر نمایید. تاریخ ثابت کرده، میکند و خواهد کرد چه کسانی دروغگو هستند.»
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان هم که اولین بار موضوع مرگ مهسا امینی را اعلام و سپس از بیانیهاش حذف کرده بود، در اطلاعیهای تازه بار دیگر این موضوع را تایید و اعلام کرد: «پس از شنیدن گزارشهای مختلف از منابع گوناگون، این شورا ترجیح داد که خبر مرگ را از بیانیه حذف بکند و از طریق منابع نزدیک و قابل اعتماد (همکاران ما در شهر اردبیل) این خبر را مجدداً راستی آزمایی نماید.»
این شورا گفته پس از تحقیق برایش «مسجل شد که دانش آموز مذکور در تاریخ ذکر شده جانباخته است. همچنین یک دانشآموز دیگر در همین مدرسه، از همان روز در کما به سر میبرد.» موضوعاتی که مقامهای ایران هر دو را تکذیب میکنند.
بیانیه دیگری هم از سوی کانون صنفی معلمان اردبیل منتشر شده که در آن با تاکید بر درست بودن خبر حمله به مدرسه شاهد و مرگ یک دانشآموز، درخواست شده مدیر این مدرسه استعفا کند.
در این بیانیه گفته شده است که بعد از بردن بدون اجازه دانشآموزان به میدان عالیقاپو و بازگرداندن آنها به مدرسه «افراد خودسر به رفتار غیرانسانی خود در خیابان قانع نشده و به مدرسه شاهد راثی نظام هجوم برده و در جلوی دید مدیرکل نالایق آموزش و پرورش استان اردبیل، به تهدید و ضرب و شتم مجدد دانش آموزان میپردازند. که در این بین یکی از دانش آموزان به نام اسرا پناهی متاسفانه در بیمارستان فوت کرده و تعدادی از دانش آموزان هم بازداشت میشوند که آمار و اطلاعات دقیقی اعلام نشده است.»
تناقص و تهدید
در پی واکنش دوباره علی دایی، خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه ایران مجددا بر این دعاوی که «اسرا دانش آموز مدرسه شاهد نبوده» و «بر اثر بیماری مادرزادی قلبی فوت کرده» تاکید کرد و نوشت: «انتظار میرود اگر علی دایی، مستنداتی در خصوص ادعای مطرح شده درباره مرگ دختر دانش آموز در اردبیل دارد، هرچه سریعتر آن را به مراجع ذیربط ارائه کرده و موضوع را مورد پیگیری قرار دهد».
در مقابل کاظم موسوی، نماینده اردبیل در مجلس شورای اسلامی روز سه شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۱ با تکرار ادعای مشابهش در گذشته، همچنان بر موضوع خودکشی تاکید کرد: «موضوع کشته شدن دختر دبیرستانی از کل دروغ است. ماجرا از این قرار است که پدر این دختر، دو سال پیش نامزد این دختر را به قتل میرساند و طبق قانون محکوم به اعدام شده که حدودا یک ماه پیش حکم قصاص اجرا میشود. ادعاهایی که آموزش و پرورش و برخی رسانهها درباره این دختر مطرح میکنند اصلا درست نیست.» او همچنین گفت: «این دختر اصلا دانشآموز نبوده و بر سر اتفاقی که رخ داده، با خوردن قرص خودکشی کرده است. اصلا به جهنم که قرص خورده و مُرده است!»
روزنامه جوان نزدیک به سپاه پاسداران هم در مطلبی که در صفحه اول روز چهارشنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۱ منتشر کرده خطاب به علی دایی نوشته: «تو آقای گلی، خودت را پرپر نکن! صحنهگردانان این آشوب ضد ملی و تجزیهطلبانه، خیرخواه تو و دیگر مشاهیر ورزشی نیستند. حد تو بالاتر از امثال علی کریمی درسنخوانده و مهرداد پولادی ولگرد است. حد خود را بدان که مولاعلی فرمود “هرکس حد خود را نشناسد، هلاک گردد”».
در یک ماه گذشته بارها گزارش شده که نیروهای امنیتی به دانشگاهها و مدارس حمله کردهاند و شمار بازداشتشدگان و زخمیهای احتمالی این یورشها مشخص نیست. همچنین درباره برخی از نوجوانان جان باخته مانند مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد و نیکا شاکرمی و سارینا اسماعیلزاده دو نوجوان معترض، روایتهای متناقضی منتشر شده که خانوادهایشان رد کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران به نهادهای مستقل حقوق بشری و خبرنگاران اجازه فعالیت مستقل نمیدهد و در عین حال روایت گاه ضد و نقیض خود حکومت هم از حوادث مختلف، دیگر مورد قبول بخشی از افکار عمومی و حتی رسانههای داخل این کشور هم نیست.
بی بی سی:
بی بی سی: