در این بین، گزارشها از کاهش نگرانکننده مصرف برخی کالاهای خوراکی خبر میدهند؛ مصرف گوشت 50 درصد و مصرف مرغ 30 درصد! در عین حال، قدرت خرید نیز به طرز باورنکردنی کاهش یافته است؛ برخی فعالان کارگری از کاهش 70 درصدی خبر میدهند. مردمی که تا پیش از این به دلیل بروز نوسانات شدیدی ارزی ناشی از سوءمدیریت داخلی و تحریمها به کالاهای دست دوم روی آورده بودند، حالا حتی توان مالی برای خرید این نوع از کالاها را هم ندارند. همین اوضاع سبب شده تا کارشناسان مختلف نسبت به افزایش فشارها بر طبقه متوسط که منجر به سقوط آنها به طبقات پایینتر شده، مکررا هشدار بدهند.
فقر زمانی طبقه متوسط به اوج خود رسید
اخیرا، وحید محمودی- اقتصاددان- در پاسخ به این پرسش که نتیجه فشار بر طبقه متوسط چیست، گفت: 54درصد از معلمان و 60 درصد از کادر درمان دچار فقر زمانی و درآمدی شدهاند. وی از واژه «زمانفروشی» برای تشریح بهتر این وضعیت بهکار برد.
در واقع، زمانی که قیمتها سر به فلک میکشند و چهار نعل به سمت بیشتر شدن میتازند، نتیجه این خواهد بود که سرپرست خانوار به اشتغال مضاعف روی میآورد. چند شغله بودن برای حفظ حداقل استانداردهای زندگی به تدریج این خانوار را دچار مشکلات عدیدهای میکند. در واقع فردی که چندشغله است، دیگر زمانی برای مطالعه، تفریح، مسافرت و … نخواهد داشت. اطلاعات منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران نیز مهر تاییدی میزند بر این ادعا. به گزارش این مرکز، تنها 30 درصد از مردم ایران در سال 1400 به مسافرت رفتند. همچنین، 76 درصد مسافران در خانه بستگان خود اقامت داشتهاند. میتوان تمام این جملات را در «زمانفروشی» خلاصه کرد.
آمارسازی بهجای ارائه راهکار!
اقتصاد ایران با شوکهای متعدد از تحریم و کرونا گرفته تا قطعی اینترنت و گرانی دلار مواجه شده است. در این بین طبقه متوسط هرچقدر تلاش میکند نمیتواند شکافی که در اثر این شوکها میان درآمد و هزینهاش بهوجود آمده، پُر کند. یکی از نتایج همین فقر زمانی است که در بالا ذکر آن رفت، در آخر هم همین پدیده به مهاجرت قشر متوسط که عامل رشد تولید است، میانجامد. در حالیکه مقامات اقتصادی بهجای ارائه راهکارهای سنجیده و صحیح، تنها به آمارسازی اکتفا میکنند.