«قتل بسیجی‌ها»؛ وقتی خون آن‌ها برای حکومت رنگین‌تر است

By | ۱۴۰۱-۰۹-۱۹

«محسن شکاری»، جوان ۲۳ ساله‌ای که قوه قضائیه می‌گوید در خیابان ستارخان در غرب تهران سطل زباله آتش زده بود و به روی یک نیروی بسیجی، چاقو کشیده بود، سحرگاه پنج‌شنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۱ اعدام شد.

دست‌کم ۱۰ نفر دیگر از معترضان در خطر اعدام قریب‌الوقوع قرار دارند. ده‌ها نفر دیگر نیز در حال محاکمه با اتهاماتی هستند که در جمهوری اسلامی ایران مجازات اعدام دارد. چند روز قبل از اعدام محسن شکاری، ۱۶ نفر از جمله چند کودک، در یک پرونده مشترک و در ارتباط با کشته شدن یک بسیجی به نام «روح‌الله عجمیان» در مراسم چهلم «حدیث نجفی»، محاکمه شدند.

از این ۱۶ نفر، ۵ نفر، از جمله یک رادیولوژیست به‌نام دکتر «حمید قره‌حسنلو» در حالی‌که بابت جراحات وارده به او در زمان بازداشت در بیمارستان بستری است، به اعدام محکوم شدند.

باقی افراد متهم در این پرونده، از جمله چند نوجوان زیر ۱۸ سال و «فرزانه قره‌حسنلو»، همسر حمید، به احکام بلند مدت زندان محکوم شدند؛ فرزانه به «۲۵ سال حبس در نفی بلد» در زندان اهواز و بدون این‌که اجازه ملاقات و دیدار با کسی را داشته باشد، محکوم شده است.

در عمر ۴۳ ساله جمهوری اسلامی این اولین بار نیست که دستگاه‌های امنیتی می‌گویند در جریان اعتراضات نیروهای بسیجی یا لباس شخصی که اخیرا «حافظ امنیت» نامیده می شوند، کشته شده‌ و بابت آن از شهروندان معترض، قربانی‌ می‌گیرند.

این گزارش درباره برخی از این پرونده‌ها و شک و شبهه‌های موجود در آن‌هاست.

حسن ترکمان، نوید افکاری و طنابی که برایش دنبال گردن بودند

«حسن ترکمان»، نام مامور امنیتی بود که قوه قضائیه جمهوری اسلامی ادعا کرد «نوید افکاری»، او را به قتل رسانده است. درباره ترکمان اطلاعات خاصی در دسترس نیست. فقط چند مصاحبه با پدر او که مدعی شده فرزندش در حین بازگشت از محل کار بوده که توسط ضاربی بر ترک موتور مورد حمله با چاقو قرار گرفته و در اثر شدت جراحات در گذشته است، در رسانه‌های حکومتی منتشر شده است.

رسانه‌های نزدیک به حکومت در شهریورماه ۱۳۹۹ و در بحبوحه اخباری که درباره شکنجه نوید افکاری و برادرانش منتشر می‌شد، اعلام کردند که ترکمان ساعت یازده شب روز یازدهم مرداد۱۳۹۷ در مقابل منزلش در محله «شاه‌ داعی‌الله» مورد ضرب و جرح قرار گرفته و فیلم‌های دوربین‌های مداربسته نشان می‌دهند که نوید افکاری این‌کار را انجام داده است؛ این فیلم‌ها همان به‌اصطلاح «مستنداتی» هستند که دادگاه هرگز حاضر نشد آن‌ها را منتشر یا در خود دادگاه پخش کند و در پاسخ به درخواست نوید مبنی بر پخش این فیلم‌ها برای او و شکات، قاضی می‌گوید این‌ها «تشریفات» است و «ضبط نشده» است.

 قاضی در مقابل ادامه درخواست‌های نوید گفته بود «من هستم که باید مطمئن شوم تا با خیال راحت طناب دار را به گردنت بیاندازم.» فایل صوتی مربوط به دادگاه بعدا توسط «سازمان حقوق بشر ایران» منتشر شد و پرده از بی‌گناهی نوید افکاری برداشت.

نوید افکاری، کشتی‌گیر شیرازی و کارگر جوانی که در مردادماه ۱۳۹۷ به‌دلیل شرکت در اعتراضات شیراز، به همراه دو برادرش بازداشت شده بود، توسط همین دادگاه و دادگاه انقلاب شیراز نوید بابت اتهام محاربه و قتل حسن ترکمان، به دو بار اعدام، شش سال و شش ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

 حکم اعدام نوید علی‌رغم کمپینی جهانی، در شهریورماه ۱۳۹۹ و در حالی‌که او مورد ضرب و شتم ماموران زندان قرار گرفته بود، با فریب او و بدون اطلاع خود و خانواده‌‌اش، در زندان عادل‌آباد شیراز اجرا شد.

برادران نوید که هر کدام به حبس‌های طولانی‌مدتی محکوم شده بودند، پس از اعدام او، برای حدود دو سال در زندان انفرادی نگه‌داشته شدند. حبیب افکاری سرانجام در اسفند سال ۱۴۰۰ از زندان آزاد شد، در حالی‌که وحید هم‌چنان در زندان انفرادی بود.

سه مامور نیروی انتظامی و اتوبوسی که گفتند محمد ثلاث راننده‌اش بود

در اعتراضات دراویش گنابادی در ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ که بعدا به اعتراضات «گلستان هفتم» مشهور شد، پلیس ابتدا اعلام کرد که سه مامور نیروی انتظامی توسط یکی از دراویش با اتوبوس زیر گرفته شده‌اند.

پس از آن نیز اعلام شد که دو بسیجی هم در جریان درگیری‌های همان دوشنبه شب تا صبح سه‌شنبه کشته شده‌اند. با این وجود هیچ‌گاه هیچکس در رابطه با آن دو بسیجی محاکمه نشد و فقط «محمد ثلاث باباجانی»، درویش گنابادی ۵۰ ساله که از قضا شغلش راننده اتوبوس بود، به اتهام قتل سه مامور نیروی انتظامی در دادگاه محاکمه و به سه بار اعدام محکوم شد.

محمد ثلاث، بعدا در یک فایل صوتی که به‌دست «بی‌بی‌سی فارسی» رسید اعلام کرد که بی‌گناه است و هرگز راننده اتوبوسی که نیروی انتظامی می‌گوید سه مامورش با آن زیر گرفته و کشته شده‌اند، نبوده است.

ثلاث باباجانی در بخشی از این فایل صوتی که از زندان به بیرون ارسال شده بود، می گفت: «تا سرحد مرگ مرا می‌زدند و تهدید به بازداشت آقای دکتر نورعلی تابنده کردند تا مجبور شوم بگویم من بودم. چون در جلسه دوم دادگاه خلاف خواسته آن‌ها گفته بودم که «چیزی یادم نمی‌آید»، بعد از دادگاه زیر ضربات کتک انگشت دستم را شکستند. من به جهانیان اعلام می‌کنم راننده آن اتوبوس نبودم.»

ثلاث، نهایتا صبح روز دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ در زندان رجایی‌شهر کرج اعدام شد. ساعاتی بعد از اعدام او، وکیلش «زینب طاهری» در حساب توییتر خود اعلام کرد که اسناد بی‌گناهی موکل خود را در شبکه‌های اجتماعی منتشر خواهد کرد. یک روز بعد، وکیل محمد ثلاث هم به اتهام «نشر اکاذیب، تبلیغ علیه نظام و تشویش اذهان عمومی» بازداشت شد.

نام سه ماموری که گفته شد ثلاث آن‌ها را با اتوبوس زیر گرفته، گروهبان یکم «رضا امامی»، گروهبان یکم «محمد‌علی بایرامی» و سرباز وظیفه «رضا مرادی»، اعلام شده بود.

 رسانه‌های وابسته به حکومت در همان زمان به نقل از محمد ثلاث نوشته بودند که گفته است از «عصبانیت و خشم» اختیار خود را از دست داده و اعلام کرده که از مرگ ترسی ندارد و خواستار آن شده که زودتر اعدامش کنند. ثلاث بعدا در فایل صوتی که به دست بی‌بی سی فارسی رسید، گفته بود که از ترس شکنجه‌های بیشتر، این‌گونه اعتراف کرده و خواستار اعدام هر چه سریع‌تر خود شده است.

سجاد شاه‌سنایی، مصطفی صالحی و اتهام قتلی که هرگز آن را نپذیرفت

«سجاد شاه‌سنایی» نام پاسداری بود که گفته شد «مصطفی صالحی» از معترضان دی‌ماه ۹۶، او را در نجف‌آباد اصفهان به ضرب گلوله کشته است. اگر در پرونده‌های مشابه، قوه قضائیه بر اعتراف متهم، هرچند زیر شکنجه و در بازجویی استناد کرده و او را محکوم کرده، در مورد مصطفی صالحی حتی اعترافی هم در کار نبود.

 او در تمام مراحل پرونده، از بازجویی تا بازپرسی و دادگاه، هرگز اتهام قتل شاه‌سنایی را نپذیرفت، ولی با این‌حال در میانه بهت و بی‌خبری در ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ در زندان دستگرد اصفهان، اعدام شد. صالحی دو فرزند خردسال داشت و تعمیرکار ژنراتور بود.

 در تمام دو سالی که صالحی در بازداشت، زندان و زیر حکم اعدام بود، بر بی‌گناهی خود پافشاری کرد. او در دادگاه بارها از قاضی خواسته بود که با بررسی دوربین‌های امنیتی، اگر شاهدی بر گناهکاری او دارد، به دادگاه احضار کند؛ ولی درخواست‌هایش نادیده گرفته شد.

خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران در دی‌ماه ۱۳۹۶ در گفتگویی با عموی سجاد شاه‌سنایی، به نقل از او نوشته است: «زمانی که اغتشاش‌ها به اوج رسید سجاد و گروهی از دوستانش برای آرام کردن اوضاع به محل درگیری‌ها رفتند. متاسفانه گلوله‌ای در میان جمع به سمت او شلیک می‌شود و مستقیم به سرش می‌خورد. این اتفاق ساعت شش و نیم عصر افتاد. می‌گویند سجاد با اسلحه شکاری به شهادت رسید.»

عموی این پاسدار سپاهی، همچنین به تسنیم گفته بود که خانواده خیلی راحت با مرگ او کنار آمده‌اند، «خوشحال» هستند و  «افتخار» می‌کنند یکی از پسران خانواده خود را در این راه داده‌اند؛ ادبیاتی در خانواده‌های نزدیک به حکومت بسیار رایج است و معمولا از آن برای اثبات نزدیکی خانواده به ساختار سیاسی حاکم استفاده می‌شود.

نوید حقیقت‌شناس و ماجد عموری که گفتند در اعتراض به بازداشت برادرش او را کشته است

«نوید حقیقت‌شناس» نام مامور اطلاعاتی بود که گفته شد در جریان دستگیری «رسول عموری»، برادر بزرگ‌تر «ماجد عموری»، فعال عرب اهوازی حضور داشته است. قوه قضائیه جمهوری اسلامی مدعی شده بود که ماجد در سال ۱۳۹۷ در اعتراض به دستگیری برادرش با ماموران درگیر شده و با سلاح به سمت نوید حقیقت‌شناس شلیک کرده و او را به قتل رسانده است.

«سازمان حقوق‌بشر اهواز»، روز ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ اعلام کرد که ماجد عموری به‌همراه یک فعال عرب اهوازی دیگر به‌نام «قدیر ناصری» در زندان شیبان اهواز اعدام شده‌اند.

در مورد قدیر ناصری نیز اعلام شد که او در جریان بازداشت و تبادل آتش، دو نفر از ماموران اطلاعات سپاه را به قتل رسانده است. قدیر که در زمان بازداشت در سال ۱۳۹۵، فقط ۱۷ سال داشت، در ۲۳ سالگی و بعد از تحمل ۶ سال زندان، اعدام شد.

سازمان حقوق بشر اهواز در گزارشی که همان زمان درباره قدیر منتشر کرد، نوشته بود که او در تاریخ ۳۱ خردادماه، طی حمله نیروهای امنیتی به منزل‌شان در شهر معشور (ماهشهر) بازداشت شده و قوه قضائیه مدعی شده که در جریان این بازداشت دو نیروی امنیتی جمهوری اسلامی به نام‌های «محمدرضا رفیعی‌نسب» و «الله‌نظر صفری» در تبادل آتش بین قدیر و ماموران کشته شده‌اند. پس از آن دادگاه انقلاب قدیر ناصری را به قتل این دو نیروی امنیتی متهم و برای او حکم اعدام صادر کرد.

اگرچه در عمر ۴۳ ساله جمهوری اسلامی، موارد اعدام به‌دلایل سیاسی کم نبوده، ولی اعدام شهروندانی که تحت فشار، شکنجه و آزار خانواده‌ها تن به اعتراف علیه خود داده‌اند تا قتل آمران به معروف، نیروهای بسیجی و اطلاعاتی و امنیتی را بر گردن بگیرند، در سال‌های اخیر شدت بیشتری یافته است.

حربه‌ای که فعالان حقوق‌بشر می‌گویند برای توجیه اعدام‌های فراقانونی و کم‌کردن فشارهای بین‌المللی بر نظام جمهوری اسلامی موثر بوده و به‌همین دلیل باید اعدام محسن شکاری بیش از پیش توسط جامعه جهانی جدی گرفته شود.
رقیه رضایی
ایران‌وایر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *