«پرواز همای» در مراسم سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی روی صحنه رفت، قطعاتی نواخت و در همان شب از آلبوم جدید او با نام «سربازنامه» که در ثنای فرمانده کشته شده نیروی قدس، شعبه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ساخته شده، رونمایی شد. آلبومی که برای آن یک میلیارد و۶۸۰ میلیون تومان دستمزد گرفته است. مبلغی که دست کم ۱۶ گروه هنرمند جوان و با استعداد میتوانستند با آن ۱۶ آلبوم موسیقی تولید کنند.
همای پس از اعتراضات گسترده مردم به تعظیمش در مقابل خانواده سلیمانی، در جوابیهای خطاب به مردم، خودش را با «منصور حلاج»، عارف نامی از جان گذشته بر سر حقیقت در قرن سوم هجری مقایسه کرد و نوشت: «شما حلاج رو بالای دار دوست دارید.» اما کسی که با این ادبیات خودش را با شخصیت برجستهای چون حلاج مقایسه میکند، چگونه در گذر ۱۵ سال از خوانندهای معترض به مفاهیم فقهی تبدیل به مجیزگوی چهرهای شد که شمایل وحشتآفرینی جمهوری اسلامی در منطقه بود؟
«سعید جعفرزاده احمدسرگورابی» با نام هنری «پرواز همای» در روستای «احمدسرگوراب» در استان گیلان به دنیا آمد. علایقش به موسیقی را دنبال کرد و در این سالها مدام به این نکته اشاره کرده که شاگرد «فریدون پوررضا»، افسانه موسیقی گیلان بود، هرچند از این شاگردی چیزی جز یک عکس دونفره وجود ندارد. او با بسیاری از مشایخ رشت و گیلان عکس یادگاری دارد ولی صحت و سقم شاگردی او در نزد این بزرگان روشن نیست.
همای در نیمه دوم دهه هشتاد با خواندن اشعاری از خیام و اشعاری که خودش به ادعای خودش با الهام از سبک خیام سروده، مطرح شد. او در آلبوم اولش با نام «ملاقات با دوزخیان» به سراغ مضامینی رفته بود که رنگ و بوی اعتراضی داشتند. برگزاری کنسرت این آلبوم در سال ۱۳۸۷ در کاخ نیاوران و افزودن تصنیفهایی که در آلبوم نبود و مجوز اجرا نداشت او را ممنوع الکار کرد که با اعتراضات سال ۱۳۸۸ همزمان شد.
او پیش از اتفاقات ۱۳۸۸ از ایران خارج شده بود. اجراهای مختلفی با همراهی هنرمندانی چون «سُلی»، «دریا دادور» و «یلدا عباسی» داشت و در میان ایرانیان خارج از ایران محبوبیت زیادی کسب کرد. از جمله اجراهای مشهور او تور کنسرتهایش در سال ۲۰۱۰ بود. این تور «سربازان» نام داشت. در واقع اسم تور برگرفته از ترانهای بر اساس سرودهی آزادیخواهانه از «محمد سلمانی» بود.
این ترانه روایت سربازانی بود که مامور تیرباران یک اعدامی بودند ولی از انجام این کار سرباز میزنند و در نهایت خودشان تیرباران میشوند و چه عجیب که پس از ۱۲ سال حالا آلبومی با نام «سربازنامه» در مدح سرداری منتشر میکند که سربازان بسیاری را به کام مرگ فرستاده است.
همای به واسطه پرداختن به مضامین ممنوع در قالبی ساده از موسیقی کلاسیک ایرانی بسیار محبوب شد. رسانههای بسیاری در ایامی که او خارج از ایران مشغول برگزاری تورها و اجراهای پر مخاطبش بود، با او مصاحبه کردند و در رشد شگفتانگیز شهرت او تاثیر داشتند. حتی «محمود خوشنام»، منتقد موسیقی و روزنامهنگار فقید در یادداشتی که در «بیبیسی» منتشر کرد از موسیقی او با صفت «شگفتانگیز» یاد کرد. تحسینی که میتوانست اغراقآمیز به نظر برسد.
همای حتی توانایی یک خواننده متوسط موسیقی کلاسیک ایرانی را ندارد و هیچ کدام از قطعاتش از منظر آهنگسازی چندان قابل تامل نیستاند. هوشمندی همای در آن مقطع تنها انتخاب مفاهیم ممنوعه در فرهنگ تسخیر شده توسط جمهوری اسلامی بود.
پس از روی کار آمدن دولت «حسن روحانی»، همای سودای بازگشت به ایران بر سرش افتاد. انگار که بازار کار خارج از ایران اشباع شده بود و او که میدانست به دلیل خواندن ترانههایی به اصطلاح اعتراضی در نزد ایرانیان داخل هم محبوبیت بسیاری دارد. نیت به فعالیت رسمی در داخل وطن کرد. تصنیفهای او تا آن زمان اغلب اصول فقهی و توصیفهای اسلامی از برخی از مفاهیم حساس مثل «طواف بر کعبه» ، «حرام بودن نوشیدن مشروبات الکلی» و توصیف کتاب مقدس مسلمانان از «بهشت» را زیر سوال میبرد.
وقتی به ایران بازگشت و تلاش کرد تا مجوز فعالیت بگیرید که بالاخره در سال ۱۳۹۴ این مجوز برای او صادر شد، برخی رسانههای تندروی اصولگرا از او با عنوان «هتاک» و «خوانندهای که آثارش کفرآمیز است» یاد میکردند اما انگار دستهایی پشت پرده میخواست که او مجوز بگیرد.
همای ترانه «گمنام» را در ۱۱ خرداد سال ۱۳۹۴ منتشر کرد. اولین ترانه او بعد از اینکه مجوز فعالیتش از جانب وزارت ارشاد صادر شده بود. او ترانه را به ۱۷۵ غواص کشتهشده در جنگ هشت ساله با عراق که بقایای اجسادشان بعد از سه دهه کشف شده بود، تقدیم کرد.
مجوز کنسرت او بهار سال ۱۳۹۴ صادر شد، هنگامی که «علی مرادخانی»، معاون هنری با نفوذ و قدرتمند دولت دهم بر سر کار بود. اما همای در نزدیکی اجرای کنسرتهایش، زمانی که بلیتفروشی هم انجام شد متوجه شد که در «دادسرای فرهنگ و رسانه» علیهاش شکایتی ثبت شده است.
یکی از دلایل محبوبیت او در میان مخاطبان ایرانی اشاراتش به می و مستی در همان مفهوم زمینی است نه آن تفاسیر عارفانه و آسمانی که برخی از تحلیلگران ادبی از آثار امثال حافظ دارند. او زمانی که به ایران بازگشت در کمال شگفتی در گفتگو با خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی «ایرنا»، گفته بود «نگاه من به مستی و می در ادبیات، همان نگاهی است که استادان ادبیات کلاسیک داشتهاند و من پیرو سبک فردوسی، خیام، مولانا، سعدی و حافظ هستم.» حالا بگذریم از این که همای اگر حتی درسهای دبیرستانش را درست خوانده بود متوجه میشد که سبک «مولانا»، «فردوسی» ، «حافظ» و «خیام» به هیچ وجه شبیه هم نیست.
او در مصاحبههایش در سال ۱۳۹۴ تقریبا هر آنچه باعث محبوبیتش شده بود را پس گرفت و راه برعکس در پیش گرفت. وقتی «دادسرای فرهنگ و رسانه» دستور قضایی بر لغو کنسرت همای صادر کرد، همای با انتشار نامهای از گذشته خود ابراز ندامت کرد.
همای در این نامه که در تاریخ ۱۹ خرداد ماه سال ۱۳۹۴ منتشر شد، نوشته بود: «هر کسی در گذشته زندگی خویش، اشتباهاتی داشته است که با مرور زمان به حقیقت دست پیدا کرده و راهش را پیدا میکند. من نیز یک انسانم که پی به اشتباهاتم بردهام و امروز تلاش میکنم تا ثابت کنم من هم فرزند همین سرزمینم. بلاتشبیه، مگر جز این است که امام حسین علیهالسلام به حُر ریاحی که از یزیدیان بود، اعتماد کرد و او را بخشید؟» همای در بخش دیگری از این نامه هم گفته بود: « اگر من در گذشته اشتباهی داشتهام، پذیرفتهام و آمدهام که جبران کنم. صبور باشید، امروز و آیندهام را ببینید و سپس تصمیم بگیرید.»
آیندهای که خودش وعده داده بود با تعظیم بر خانواده قاسم سلیمانی محقق شد.
چند روز پس از این نامه «دادسرای فرهنگ و رسانه» اعلام کرد او تبرئه شده و میتواند فعالیت هنری خود را از سر بگیرد. او خوشحال از این اتفاق فعالیتهایش را با قدرت تمام آغاز کرد. کنسرتهای متعدد او در سالنهای بزرگی مثل سالن اجتماعات وزارت کشور و برج میلاد با استقبال رو به رو میشد. این در حالی بود که مخاطبان پرشمارش دوست داشتند آثار اعتراضی قدیمیاش را هم بخواند و او از این کار پرهیز میکرد تا جایی که وقتی در جشنواره موسیقی فجر سال ۱۳۹۴ در بهمن ماه روی صحنه رفت. مخاطبان از او درخواست خواندن آن تصنیفها را داشتند که او در پاسخ به کنایه به آنها گفت «کاری نکنید که ما هشت سال دیگر هم ممنوع الفعالیت شویم.»
همای به فعالیت رسمی خود ادامه میداد و رسانههایی چون «تسنیم»، خبرگزاری وابسته به سپاه و «مشرق نیوز»، وب سایت منسوب به سازمان اطلاعات سپاه با تاکید بر اینکه پرواز همای از گذشته خود پشیمان است، ادامه فعالیت او را تضمین کردند.
پست پاک شده از اینستاگرام پس از سرنگونی هواپیمای اوکراینی
هنگامی که جمهوری اسلامی در ۱۸ دی ماه سال ۱۳۹۹ پرواز ۷۵۲ اوکراینی را ساقط کرد و ۱۷۶ نفر در چند ثانیه کشته شدند، و این خشمی ملی به همراه داشت، پرواز همای با انتشار متنی در اینستاگرام مقصر را خود کشتهشدگان این پرواز دانست و خطاب به مردم نوشت که برای تهیه بلیت هواپیما فقط به ارزان بودن قیمت بلیت توجه نکنید.
او نوشته بود «قرار بود من هم در این روزها به کانادا سفر کنم و این پرواز یکی از پیشنهادات ارزان بود و خوشبختانه من مسیر دیگری رو برگزیدم. لطفا در انتخاب هواپیما دقت کنید، هواپیماهای بوئینگ ۷۳۷ در سالهای گذشته سقوط و تلفات زیادی داشته». این پست اینستاگرامی او با انتقادات گستردهای مواجه شد و در فاصله کمتر از یک روز از صفحه این خواننده حذف شد.
مرور مسیری که یک هنرمند میرود، نشان میدهد چگونه شخصیتی است. در شرایطی که بیش از ۵۰۰ هموطن معترض توسط نیروهای امنیتی به شکلهای مختلف کشته شدند و تحریم اجرا و فعالیت هنری آنقدری گسترده است که وزیر ارشاد دولت سیزدهم از موسیقیدانان خواهش میکند فعالیتشان را از سر بگیرند، و متولیان هنری برای برگزاری جشنوارههای فجر انقدر دستشان خالی است که به بهانههای مختلف انتشار اخبار مربوط به جشنوارههای هنری فجر را به تعویق میاندازند، چگونه هنرمندی حاضر است برای قاسم سلیمانی آلبوم موسیقی تولید کند و در نهایت در سالنی که خبری از مردم معمولی در آن نیست و همه «خودیهای» جمهوری اسلامی هستند، روی صحنه سر تعظیم فرود آورد؟
امید حسامیان
ایران وایر