هشت مارس یادآور زنانی است که بر وضع موجود شوریدند، سازمانیافته در راه دگرگونی گام نهادند و پس از هر سرکوب، استوارتر از پیش، به میدان مبارزه بازگشتند. هر بار که زنان در گوشهای از جهان برمیخیزند، تاریخ مبارزات زنان از نو زاده میشود. این بار نوبت زنان ایرانی بود که مبارزات پر فراز و نشیب زنان را به هیئتی تازه رقم بزنند و با فریادهاشان در سراسر جهان غوغا به پا کنند. این بار زنانی که پس از قتل «مهسا (ژینا) امینی» با شعار «زن، زندگی، آزادی» صدها روز خیابانهای سراسر ایران را در اختیار گرفتند و بر مطالبات نیمی از جامعهی ستمدیده پای فشردند، پرچمدار جنبش آزادیخواهی همهی مردم ایران شدند.
جمهوری اسلامی از نخستین روزهای استقرار با صفآرایی در برابر زنان دست به حذف و تحقیر نظاممند نیمی از جامعه زد و قدرت سرکوب و ستمکاری خود را به چشم نیمهی دیگر کشید. شادا که پژواک صدای زنان معترض به فرمان پوشش اجباری در ۱۷ اسفندماه (۸ مارس) ۱۳۵۷، که در غیاب و سکوت مردان به خاموشی گرایید، ۴۴ سال بعد در خیابانهای سراسر ایران طنینانداز شد.
زنانی که در شش ماههی گذشته سر به اعتراض برداشتند، با وجود انکارها و سرپوشگذاری حاکمیت، از سابقه پنجاهوچندسالهی تجاوز در زندانها بیخبر نبودند. شاید نمیدانستند دخترهای اعدامی دهه شصت نباید باکره میماندند مبادا که به بهشت بروند، اما از ستمها و نابرابریهای گریبانگیرشان باخبر بودند و به چشم خود دیدند که در بازداشتگاهها پوشش و بدن و شخصیترین گوشههای زندگیشان دستمایهی تحقیر و فشاری بیشتر میشود. از این رو بود که باران گلولههای ساچمهای و جنگی، ضربوشتم و توهین و تحقیر، زندان و تجاوز و شکنجه را به جان خریدند و از ادامهی مسیری تاریخی که در آن پای گذاشته بودند دست نکشیدند تا ضرورت دگرگونی را فریاد زنند و همگان را به صفوف مبارزه فراخوانند.
بااینهمه، آنسوی دیوارهای زندان، از گوشهوکنار همین جامعه که دلاوریهای زنان و دخترانش را میستاید و پرچمدار جنبش آزادیخواهی میشماردشان، همچنان اخباری به گوش میرسد از زنکُشی بهنام «قتل ناموسی»، از بدرفتاری با زنان حبسکشیده، از سرزنش قربانیِ تجاوز بهجای تجاوزگر، تا جلوگیری از رشد فزایندهی شمار زنان دانشآموخته با ترویج مزورانهی کودکهمسری، و ظهور ناگهانی جریانهای انحرافی برای ترساندن پدرومادرها از شرایط آموزش به بهای بهخطر انداختن جان دختربچهها.
این اخبار باردیگر هشدار میدهند که خواستههای برابریطلبانهی زنان تنها زمانی امکان تحقق مییابند که لغو قوانین ضدانسانی کنونی و حذف تبعیضهای نظاممند بستر تغییری بنیادین را فراهم سازد. از سپیدهدم مبارزات زنان تا امروز، قوانین زنستیز و سنت مردسالاری بقای یکدیگر را تضمین کردهاند. زنان ایران سالها در هر دو سنگر خصوصی و عمومی، هر دو سپهر خانواده و جامعه، جنگیدهاند و گامهای بلندی نیز برای تحول آنها برداشتهاند. اما راه برای تغییرات بنیادی و پسراندن نظام مردسالار زمانی گشوده خواهد بود که آموزش و رسانهها و تشکلیابی از قید سلطهی حکومتها به در آیند. بدون لغو سانسور و تحقق بیهیچ حصر و استثنای آزادی بیان برای همگان، صداهای منتقد خاموش میشوند، وضع موجود در جامهای دیگر ادامه مییابد و نظام مردسالار از هر روزنی برای بازتولید خود سود خواهد جست.
کانون نویسندگان ایران همچون همیشه با اعلام همبستگی خود با پیکارهای دلاورانهی زنان ایران این کوششها را گامی بلند در زمینهسازی برای آزادی و برابری میداند، و یادآور میشود که پافشاری بر خواست «آزادی بیان بیهیچ حصرواستثنا برای همگان» تضمینی برای حفظ دستآوردهای جنبش زنان است.
گرامی باد ۸ مارس! گرامی باد مبارزات آگاهیبخش زنان!
کانون نویسندگان ایران
۱۶ اسفند ۱۴۰۱