– مشکلات مختلف از جمله ساعات کار طولانی، دستمزد پایین، نداشتن امنیت شغلی، قوانین سختیگرانه و عدم حمایت از سوی وزارت بهداشت، انگیزه کادر درمان برای ماندن در شبکه درمان ایران را از بین برده است.
– نایب رئیس سازمان نظام پزشکی: امروز بسیاری از ظرفیتهای پذیرش رزیدنتها در رشتههای مختلف خالی است و برخی از آنها نیز با انصراف پذیرفتهشدگان مواجه میشوند. همه این موارد زنگ خطری برای سلامت کشور هستند و ما عمیقا نگران فروپاشی نظام سلامت کشور هستیم.
– «اگر وضعیت همینگونه ادامه پیدا کند تا ۵ سال آینده با فقر شدید پزشک در کشور مواجه میشویم که باید یا بیماران را به خارج از کشور بفرستیم یا با یک عقبگرد ۴۰ ساله پزشک از هند، پاکستان و فیلیپین وارد کنیم.»
درآمدهای ناچیز، فشار سنگین کار و عدم حمایت وزارت بهداشت از کادر درمان سبب اوجگیری انصراف دانشجویان پزشکی و کمبود کادر درمان به دلیل تقاضای بالای مهاجرت کاری از کشور شده است. این روند هشدار نایبرئیس سازمان نظام پزشکی کشور درباره «فروپاشی نظام سلامت کشور» را در پی داشته است.
طی سالهای گذشته کادر درمان به ویژه پزشکان و پرستاران در رأس درخواست مهاجرت کاری از ایران قرار داشتند. از سوی مشکلات مختلف از جمله ساعات کار طولانی، دستمزد پایین، نداشتن امنیت شغلی، قوانین سختیگرانه و عدم حمایت از سوی وزارت بهداشت، انگیزه بسیاری از نیروهای فارغالتحصیل و حتی دانشجویان پزشکی عمومی و تخصصی را برای کار در شبکه درمان ایران از بین برده است.
همچنین آمارهای مهاجرتی نشان میدهد با وجود کمبود شدید پزشک و پرستار در کشور، بخش زیادی از کادر درمان از ایران مهاجرت کرده و یا به دنبال مهاجرت کاری به دیگر کشورها هستند. در همین رابطه روزنامه «هممیهن» با انتشار گزارشی با عنوان «موج شتابان مهاجرت کادر درمان» نوشته «افرادی که اگر چه همزمان هم پزشک و هم دانشجو هستند، اما مورد انواع بیعدالتیها قرار گرفته و سرانجام از ادامه فعالیت خود منصرف شده یا از کشور مهاجرت میکنند.»
بر اساس این گزارش ساعات کار طولانی، دستمزد پایین، قرار گرفتن تحت توهینهای مکرر، کنارآمدن با نگاه سختگیرانه وزارت کار و ناامیدی از آینده شغلی، تنها بخشی از زندگی طاقتفرسای رزیدنت پزشکی است؛ قشری که سخنگوی سازمان نظام پزشکی نسبت به انصراف آنها و البته تبعات هولناک این پدیده هشدار داد. رزیدنتهایی که آینده سلامت کشور باید در دستان متبحر آنها باشد. آنها درواقع پزشکان عمومی هستند که برای متخصص شدن باید ۴ تا ۶ سال در بیمارستانهای دولتی زیر نظر پزشکان متخصص فعالیت کنند. میزان ساعات کاری رزیدنتها در بیمارستان ۴۳۲ تا ۵۴۰ ساعت در ماه عنوان شده است. آمار کاری عجیب و طاقتفرسا برای ارائه خدماتی دشوار که کیفیت آن میتواند تاثیری مستقیم بر سلامت جامعه بگذارد.
انصراف رزیدنتهای پزشکی سال گذشته با انصراف رزیدنتهای تخصص زنان و زایمان شاغل در بیمارستان یاس علومپزشکی تهران مورد توجه قرار گرفت اما با گذشت ماهها از انصراف دستجمعی این دانشجویان تخصص پزشکی، وزارت بهداشت هنوز اقدامی برای تغییر شرایط و افزایش انگیزههای دانشجویان پزشکی عمومی و تخصصی انجام نداده است.
آنها در متن انصراف خود نوشتند: «ما رزیدنتهای سال اول رشته زنان بیمارستان یاس دانشگاه تهران به علت فشارهای روحی و روانی و جسمی بیش از حد و تهدیدها و توهینهای مکرر و برخورد فیزیکی از طرف رزیدنت سال دوم و عدم توجه به کوچکترین درخواستهای مطابق با نیازهای اولیه انسانی و عدم توجه به مسائل آموزشی از طرف رزیدنت سال دوم بیمارستان را بطور دستجمعی ترک کرده و تا برآورده شدن خواستههایمان به هیچ عنوان به آن بیمارستان باز نخواهیم گشت.»
پیشتر و در سال ۱۴۰۰ نیز محمد رئیسزاده رئیس سازمان نظام پزشکی از عدم پر شدن ظرفیتهای دستیاری پزشکی و انصراف تعداد زیادی از رزیدنتها خبر داده بود.
این هشدارها تا کنون ادامه داشته و روز گذشته رضا لاریپور سخنگوی سازمان نظام پزشکی در توئیتی نوشت: «از همین الان یادتون باشه تعداد انصرافیهای امسال رزیدنتی را بشمریم، فقط سال یکی و تازهوارد! میخوام بفهمانم که وقتی میگوییم سه سال دیگه باید گدایی پزشک بکنید، حرف بیربطی نزدیم. با حرف عمه و تعریف خاله نمیشه، مردمداری و مملکتداری کرد.»
در همین رابطه محمدرضا اسدی نائب رئیس سازمان نظام پزشکی کشور گفته که «اگر به یک زوج پزشک حقوق مکفی پرداخت شود، مناطق محروم ما از پزشک اشباع میشود اما دولت میخواهد همهچیز را بر دوش افراد بگذارد.»
به گفته اسدی «امروز بسیاری از ظرفیتهای پذیرش رزیدنتها در رشتههای مختلف خالی است و برخی از آنها نیز بعد از پذیرش رزیدنت با انصراف پذیرفتهشدگان مواجه میشوند. همه این موارد زنگ خطری برای سلامت کشور هستند و ما عمیقا نگران فروپاشی نظام سلامت کشور هستیم.»
همایون سامهیح عضو کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی نیز گفته که «متأسفانه رزیدنتهای پزشکی با وجود کمکهای شایانی که از طرف آنها به بیمارستانها میشود، از آنچه که شایسته آنهاست، برخوردار نمیشوند. حقوق رزیدنتها بسیار پایین و سال گذشته حدود ۳ تا ۴ میلیون تومان بود. با وجود اینکه رزیدنتها سن بالایی داشته و غالبا متأهل هستند. سال گذشته جلسهای با موضوع رزیدنتها در کمیسیون بهداشت و درمان برگزار شد و حقوق آنها با اندکی افزایش به شش هفت تومان رسید. در واقع با توجه به اینکه رزیدنتها پزشک عمومی هستند که برای گرفتن تخصص وارد دوره رزیدنتی میشوند، اما بهجای اینکه رتبه این افراد در بیمارستانها بهعنوان پزشک عمومی در نظر گرفته شود و حقوق یک پزشک عمومی به آنها تخصیص یابد به دلیل اینکه این افراد دانشجو بوده و برایشان هزینه میشود، حقوقی جزئی به آنها پرداخت میشود.»
مشکلات مشابه از جمله حقوق ناچیز، شرایط دشوار کار و ناامنی شغلی از دلائل ناامیدی بخشهای دیگر کادر درمان و تلاش بخش زیادی از آنها برای مهاجرت از ایران است.
پرستاران از جمله متقاضیان مهاجرت به دیگر کشورها، حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس، هستند که به ویژه پس از شیوع کرونا با مشکلات زیادی روبرو شدند. محمد شریفی مقدم دبیرکل خانه پرستار در ۱۸ بهمن سال ۱۴۰۱ گفته بود: «براساس آمار درخواست گواهی goodstanding یا همان سوءپیشینه کادر درمان و پزشکان، دستکم سالانه ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ پرستار از کشور مهاجرت میکنند، در واقع ماهانه حدود ۲۰۰ پرستار کشور را ترک میکنند، البته این آمار هم دقیق نیست، چون برخی شخصی و یا از راههای دیگری برای مهاجرت اقدام میکنند.»
بر پایه آخرین آمار منتشره در دهم خرداد ماه سال گذشته از سوی «رصدخانه مهاجرت ایران» که زیر مجموعه پژوهشکده سیاسیتگذاری دانشگاه شریف تهران و با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایران فعالیت میکند، ۴۵ درصد از «پزشکان و پرستاران» کشور تمایل دارند از ایران «مهاجرت» کنند.
علی جعفریان، استاد گروه جراحی عمومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و عضو انجمن بینالمللی پیوند کبد نیز بهار سال گذشته با استفاده از هشتگ «سونامی_مهاجرت» در توئیتی نوشته بود: «خالی ماندن بیش از ۶۵۰ ظرفیت تخصصی پزشکی حتی در رشتههایی مثل قلب و اورولوژی، بیش از گروه پزشکی باید برای مسئولان زنگ خطر را به صدا درآورد. این همان آزمونی است که برای قبولی در هر رشتهای سوال خرید و فروش میشد.»
این در حالیست که بخش دیگری از کادر درمان از جمله پرستاران، ماماها، کارشناسان علوم آزمایشگاهی نیز در حالی از بیمارستانها و مراکز درمانی خارج میشوند که مهاجرت نکرده اما در مراکز زیبایی مشغول به کار میشوند!
بر اساس گزارشی درباره چگونگی اشتغال کادر درمان در مراکز خدمات پوست و زیبایی، یا بازاریابی کالاها و مواد بهداشتی و زیبایی آمده که «صنعت زیبایی و تجهیزات پزشکی از یک سو و کشورهای اروپایی و عربی از سوی دیگر، بهترین بهرهبرداران دانشجویان فارغالتحصیل دانشگاههای علوم پزشکی ایرانند و به لطف آمار بالای پذیرش در دانشگاهها، فراهم نبودن ظرفیتهای استخدامی و نبود تناسب در میزان دستمزد و کار، بسیاری از فارغ التحصیلان رشتههای علوم پایه یا دستیار و اپراتور پزشکان در کلینیکهای زیبایی، کاشت مو، دندان، خدمات پوستی، بوتاکس، لیزر و… شدهاند یا در مطبهای خصوصی خودشان خدمات زیبایی ارائه میکنند. بعضی هم ویزیتور فروش لوازم پزشکی، مکملها و محصولات زیبایی شدهاند و درآمد ماهانهشان چندین برابر ۹-۸میلیون تومانی است که شاید به واسطه استخدامهای رسمی و پس از پایان طرح نصیبشان میشود.»
این روند سبب کمبود شدید نیروی کادر درمان شده و زنگ خطرها درباره کمبود پزشک و استخدام پزشک از دیگر کشورها طی سالهای آینده را به صدا درآورده است. در همین رابطه محمد رئیسزاده رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور شهریور ۱۴۰۱ هشدار داده که «این نگرانی هست که در سالهای آینده در این رشتهها فارغالتحصیلی نداشته باشیم.»
محمد رئیسزاده گفته که «اکنون برخی رشتههای پزشکی روی مرز هشدار است و اگر وضعیت همینگونه ادامه پیدا کند تا ۵سال آینده با فقر شدید پزشک در کشور مواجه میشویم که باید یا بیماران را به خارج از کشور بفرستیم یا با یک عقبگرد ۴۰ ساله پزشک از هند، پاکستان و فیلیپین وارد کنیم.»
همزمان موید علویان رئیس هیأتمدیره نظام پزشکی تهران هم از تعطیلی ۳۰ درصد از مطب پزشکان در تهران طی دو سال گذشته خبر داده و به وبسایت «تجارتنیوز» گفته «توزیع نامناسب پزشکان را داریم و به مرور با کمبود پزشک مواجه میشویم. نظام سلامت با مشکلاتی از جمله هزینههای درمانی، مهاجرت کادر درمان، انصراف دستیاران پزشکی(رزیدنتها) و… مواجه است. هر کدام از اینها میتواند ضربه بزرگی باشد بر پیکره نظام سلامت و به دنبال آن وضعیت سلامتی و درمان بیماران در جامعه.»
کیهان چاپ لندن