«مهدی نصیری»، منصوب «علی خامنهای» در روزنامه کیهان در دهه ۷۰ خورشیدی است. یکی از سرسختترین سیاستمداران آن دهه و یکی از بیتوجهترینها به خواسته ملی و مطالبات شهروندان ایرانی که در برابر تحمیل سلایق خامنهای، به تندروترین شکل ممکن جانب رییس خود را میگرفت و در طرف بد تاریخ میایستاد. او حالا شخصیت دیگری شده است.
در سالهای اخیر، تغییر مواضع او باعث حیرت حامیان خامنهای و گروهی از ناظران ایران شده است که جدایی فکری یاران رهبر ۸۴ ساله را در پایینترین دوره مشروعیت او شاهدند. هرچند که تغییر مواضع نصیری از حدود ۱۰ سال پیش آغاز شده، اما شیب این تغییر در سال های اخیر و بهخصوص پس از آبان۱۳۹۸ که حکومت و شخص خامنهای حمایت عموم شهروندان ایرانی را از دست داده، بسیار محسوس شده است.
نصیری نیز مانند برخی از دیگر چهرهها در جمهوری اسلامی، راهی طولانی و متناقض را در ۳۰ سال گذشته سپری کرده، از حمله شدید به دگراندیشان و روشنفکران دینی و حتی چهرههایی چون «محسن مخملباف»، فیلمساز جنجالی و «مرتضی آوینی»، تا نقد بیپروا خامنهای و عبور از جمهوری اسلامی با وضعیت فعلی که در پایینترین سطح مشروعیت قرار دارد.
او در تازهترین نوشته خود از دیدار با «محمد خاتمی» خبر داده و محدودیتها برای او را، «حصر نجابت و شرافت» خوانده است.
نصیری که روزگاری از سختترین افراد در برابر دولت خاتمی و مطالبه ملی برای باز شدن فضای سیاسی و فرهنگی بود، حالا نوشته است «یکی از ادله لااقل نمادین برای عبور از جمهوری اسلامی، حصر شخصیتی چون خاتمی باشد که مجاز به خطبه عقد خواندن برای دختر دبیر شورایعالی امنیت ملی کشور هم نباشد و آن دبیر هم نتواند کاری از پیش ببرد و به پذیرش این میزان از استبداد و اهانت به آزادی انسانی خود رضایت بدهد و بهعنوان یک شیعه این کلام بلند امام علی را که “بنده و برده غیر خود مباش، خدا تو را آزاد آفریده است”، نادیده بگیرد»
مهدی نصیری همچنین نوشته که دیدگاه «عصر حیرت» را برای خاتمی توضیح داده و گفته که نظریه «حیرت» به این معنا است که «بدون حضور واجد قدرت حجت معصوم الهی(امامان) در میان مردم، امر هدایت جامعه تمام نشده و ما با اتکای به قرآن و سنت و عقل، با حجتی نسبی مواجه هستیم.»
او گفته که این دیدگاه نتایج مهمی دارد که از جمله آنها بسته شدن تقریبا نزدیک به صددرصد باب تکفیر اشخاص و صاحبان عقاید و پیروان مذاهب در عصر غیبت است، هرچند باب نقد اندیشهها و عقاید و مذاهب و نقض و ابرام آنها برای هر کسی باز است.
مهدی نصیری ورود به کیهان
پدر مهدی نصیری، آیت الله شیخ «گل محمد نصیری للردی» (روستایی از توابع شهرستان نکا) و مادرش اهل دامغان بوده است. پدرش پس از تحصیل در نجف نزد میرزا «حسن بجنوردی» و اجازه اجتهاد به دامغان بازگشته و پس از اول راهنمایی، به حوزه علمیه دامغان و سپس سال ۱۳۵۸ به حوزه علمیه قم رفت.
او در مصاحبهای، تشکیل کتابخانه سیاسی در حوزه علمیه قم توسط «مهدی هاشمی«، برادر داماد «حسینعلی منتظری» را خوب توصیف کرده و گفته که طرحی شبیه به این طرح باز هم قابل اجرا است.
نصیری در حوزه علمیه قم با «حسن شاهچراغی»، از روحانیون دامغانی و نماینده مجلس و سرپرست موسسه کیهان آشنا شد که بهنوعی میتوان آن را زمینه ورودش به روزنامه کیهان دانست. مهدی، پسر حسن شاهچراغی، نیز اکنون داماد نصیری است.
او از سال ۱۳۶۵ با حکم «ابراهیم اصغرزاده»، معاون فرهنگی روزنامه کیهان، همکاری خود را بهعنوان نماینده این روزنامه در قم آغاز کرد. سال ۱۳۶۶ و در حالی که حدود ۲۴ سال داشت، به تهران رفت و دبیر سرویس مقالات این روزنامه شد. او یک سال بعد، عضو شورای سردبیری روزنامه شد و در این دوره چهرههایی چون «ماشاالله شمس الواعظین» و «رضا تهرانی»، اعضای شورای سردبیری روزنامه بودند.
در این دوره درگیریهایی بین «محمد اصغری» مدیرمسوول روزنامه کیهان و اعضای شورای سردبیری وجود داشت و نصیری فردی نزدیک به اصغری بود. پس از این درگیریهای اعضای شورای سردبیری که بعدا تشکیل دهنده حلقه کیان بودند، استعفا دادند و محمد خاتمی، بهعنوان نماینده «روح الله خمینی» در روزنامه کیهان، این استعفا را پذیرفت.
با این استعفا، نصیری سردبیر روزنامه شد و به فاصله کوتاهی نیز فوت «خمینی» رخ داد و رهبری علی خامنهای آغاز شد. در این دوره انتقاد و یا حمله به نمادهای دولت وقت از جمله «دانشگاه آزاد» و موضوع «فقر و غنا»، یکی از ویژگی های روزنامه کیهان بود.
نصیری در عین حال نوشته که درج مقالهای انتقادی از انتصابات «محمد یزدی» در قوهقضاییه در سال ۱۳۷۰، باعث شکایت شخص یزدی از او و احضار به دادسرا شده، اگرچه یزدی در نهایت از پیگیری شکایت خود منصرف شد.
در موضوع تهاجم فرهنگی و نقد نظرات «عبدالکریم سروش» نیز روزنامه کیهان مطالب مختلفی را منتشر کرد.
یکی از اقدامات، انتشار مقالاتی علیه «مذاکره مستقیم» عطاءالله مهاجرانی بود. در این دوره «جمیله کدیور»، همسر مهاجرانی، نیز در روزنامه کیهان کار میکرد و نصیری گفته که با درخواست یا به تعبیری فشار خاتمی، یک مقاله نیز از کدیور در حمایت از این موضوع چاپ کرده است.
نصیری گفته که خاتمی، در سمت وزیر ارشاد وقت و نماینده وقت رهبری در روزنامه، قصد نداشته او را بهعنوان مدیرمسوول جدید روزنامه کیهان معرفی کند، اما با دخالت مستقیم شخص خامنهای، مجبور به معرفی او بهعنوان مدیرمسوول جدید میشود. مدتی بعد، «محمد اصغری»، بهعنوان نماینده خامنهای در این روزنامه منصوب شد و نصیری مدیرمسوول روزنامه بود.
این دو با یکدیگر تنش داشتند و در نهایت اصغری از سمت نماینده خامنهای استعفا داد. پس از استعفا اصغری، «حسین شریعتمداری»، بهعنوان نماینده خامنهای در روزنامه منصوب شد. نصیری گفته که باوجود اصرار خامنهای به حضور در کیهان از این روزنامه استعفا داده و قصد داشته که یک نشریه هفتگی منتشر کند.
پرداخت جریمه صبح از سوی خامنهای
انتشار نشریه صبح، اقدام بعدی نصیری بود و این مجله در زمره نشریاتی چون نشریههای انصار حزب الله طبقهبندی میشد که به دولت «اکبر هاشمی رفسنجانی» و سپس محمد خاتمی حمله میکردند.
یکی از اتفاقات مهم در نشریه صبح، دو گزارش درباره فساد مالی در وزارت پست و تلگراف و وزارت نیرو در دولت هاشمی رفسنجانی بود.
نصیری با شکایت «محمد غرضی»، وزیر پست تلگراف و تلفن، به ۳۰۰ هزار تومان جریمه محکوم شد و بر اساس روایت خود او، خامنهای این جریمه را پرداخت کرد. او گفته که سپاه پاسداران قصد حمایت مالی از نشریه صبح را داشته، اما بهنوعی باید این نشریه زیر بلیط این نهاد میرفت.
نصیری پس از نشریه صبح، به حوزه علمیه بازگشت و تا حدود ۲۰ سال در فضای سیاسی حضور نداشت. هرچند که در این مدت سمتهایی نیز داشت. از جمله در سال ۱۳۸۰ به معاونت سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه سراسر کشور منصوب و تا سال ۱۳۸۴ در این سمت فعالیت کرد.
او در سال ۱۳۸۴ بهعنوان معاونت فرهنگی دفتر نمایندگی رهبر ایران در کشور امارات متحده به این کشور رفت و تا سال ۱۳۸۸ در این سمت بود.
مخالفت با حجاب اجباری
در دورهای که موضوع حجاب در فضای داخل کشور چندان باب نشده، مهدی نصیری و «محمدرضا زائری» دو روحانی منتقد حجاب اجباری بودند. او گفته که در دهه ۶۰ نیز با اقدامات جریانات موسوم به حزباللهی علیه افراد «بیحجاب» مخالف بوده است.
نصیری گفته بود «سال ۱۳۶۹ تظاهرات گستردهای علیه شلحجابی صورت گرفته بود و همه روزنامهها و رسانهها پوشش گستردهای داده بودند، بازهم کیهان از پوشش این خبر در صفحه اول خودداری کرده بود که با نامه اعتراضی آقای خاتمی بهعنوان نماینده رهبری مواجه شدم.»
نصیری گفته که پس از این اتفاق، حزباللهیها و جریان تندرو و بهبهانه چاپ مجله «زن روز» که از نشریات روزنامه کیهان بود، به تحریریه روزنامه حمله کرده و شیشههای آن را شکستند.
یکی دیگر از اقدامات نصیری، مطرح کردن موضوع «عصر حیرت» و همچنین طرح نظراتی درباره مدرنیته و غربگرایی است. او گفته که «کل مدرنیه، یک بدعت در مقابل نقشه راه تمدنی انبیا است.»
نصیری در عین حال گفته که با دیگر افرادی که این نظریات و موضوعاتی چون شیمی و فیزیک اسلامی مطرح میکنند، مخالف است و باید همین وضعیت فعلی را تا زمانی که چارهای وجود ندارد پذیرفت. او میگوید که مدرنیته تا ظهور امام زمان ادامه خواهد یافت و با ظهور او، احتمالا تمدن جدیدی ایجاد خواهد شد.
حمایت از معترضان
مهدی نصیری پس از آبان۱۳۹۸ اعلام موضع کرد و معتقد بود که بسیاری از کشتهشدگان از خانوادههای مستضعف و جوان بودند که بهدلیل بهستوه آمدن از فقر و فلاکت به خیابان ریختند.
نصیری تاکید کرد که هیچ فرد وابسته به گروههای مخالف در خارج در میان معترضان نبود و همگی آنها جزو مردم عادی بودند. او نوشت که رد صلاحیت ها در انتخابات سال ۱۴۰۰ اتفاق دیگری بوده که پیوندش با نظام را تضعیف کرده است.
نصیری در سالهای اخیر از همه سیاستهای داخلی و خارجی حکومت انتقاد کرده و بهنوعی مواضعش شبیه به اصلاحطلبان شده است. او در ماههای اخیر از خامنهای نیز صریحا انتقاد کرده و اعلام کرده که قدرت در شخص آیتالله خامنهای منحصر شده و تمام بخشهای حاکمیت و جامعه، بیاختیار و نظارهگر ماندهاند و تنها اوست که برای همه تصمیم میگیرد.
نصیری همچنین از آیتالله سیستانی خواسته که «درباره ایران و مردم ایران و آینده ایران کاری بکند». پس از این سخنان، رسانههای اصولگرا شدیدا به نصیری حمله کرده و همچنین اعلام کردهاند که او در دوره مدیریت در روزنامه کیهان حتی خواستار کشیدن تصویر مادام کوری با حجاب بوده است.
هرچند که تغییراتی شبیه به مهدی نصیری در میان چهرههای حامی حکومت بیسابقه نیست، اما شاید حامیان حکومت از او این انتظار را نداشته و حیرت زده شدهاند. او نمادی از یاران پیشین خامنهای است که برخلاف رهبر جمهوری اسلامی، سمت مردم و شهروندان ایرانی ایستاده است.
ایرانوایر
احسان مهرابی