چگونه محاسبات جمهوری اسلامی دربارۀ طالبان غلط از آب درآمد؟

By | ۱۴۰۲-۰۳-۱۰

چند هفتۀ پیش موضوع حق‌آبۀ ایران از رود هیرمند نخست به جدال لفظی مسئولان جمهوری اسلامی با طالبان و سپس به موضوعی پُرستیز میان دوکشور ایران و افغانستان تبدیل شد. این دعوا کمی بیش از یک هفته پیش به درگیری نیروهای طالبان با مرزبانان ایران انجامید. بعضی از کارشناسان معتقدند که ادامۀ درگیری‌های مرزی ممکن است به جنگ تمام عیار میان دو کشور بینجامد.

برخی از کارشناسان معتقدند که ادامۀ درگیری‌های مرزی ممکن است به جنگ تمام عیار میان دو کشور بینجامد.

با این حال، مسئولان جمهوری اسلامی کوشیدند این درگیری‌ها را که با مرگ و میر نیز همراه بود، دعوای خانوادگی بنامند و آمریکا را آتش بیار معرکه معرفی کنند. اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، گفت: «درگیری در مرز اتفاق افتاده است اما بحث گزینۀ نظامی مطرح نیست. از این اتفاقات برای بچه‌هایی که در یک خانه باهم زندگی می‌کنند، می افتد. اختلافی به وجود می آید و دعوا می شود. بحث درگیری نظامی مطرح نیست».

روزنامه اینترنتی «اطلاعات روز» افغانستان نیز از قول سخنگویانِ وزارت دفاع و وزارت کشورِ طالبان، نوشت که طالبان در پی جنگ با همسایگان خود نیستند و برای حل مشکلات «گفتگو و مذاکره را راه معقول می‌دانند». در بیانیۀ توئیتری وزارت دفاع افغانستان آمده است:ما گفت و گو و مذاکره را برای حل هرگونه مشکل با همسایگان‌مان راه معقول می دانیم و بهانه جویی برای جنگ و اقدامات منفی به نفع هیچ یک از طرفین نیست».

این کشاکش‌ها چنان که در شبکه‌های اجتماعی و در بعضی از رسانه‌های ایرانی دیده شد، حس ملی‌گرایی بخشی از ایرانیان را برانگیخت. بعضی از تحلیل‌گران معتقدند که جمهوری اسلامی از این موضوع برای منحرف کردن افکار عمومی ایرانیان از بحران‌های داخلی استفاده می‌کند. اما کارشناسان افغان موضوع را از زاویه‌ای دیگر و با دیدگاه دیگری تحلیل می‌کنند.

به گفتۀ شیوا شرق، معاون پیشین وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، جمهوری اسلامیپس از نشست دوحه در قطر به اشتباه راهبردی خود دربارۀ حکومت طالبان پی برد و سیاست دیگری در روابطش با آن در پیش گرفت.

یادآوری می‌کنیم که نشست دو روزۀ دوحه دربارۀ أفغانستان حدود یک ماه پیش به ابتکار سازمان ملل متحد با حضور نمایندگان ۲۵ کشور در پشت درهای بسته برگزار شد. آنتونیو گوتِرِش،دبیر کل این سازمان، گفت: این نشست برای ایجاد یک رویکرد مشترکِ بین‌المللی برای تعامل بود و به‌رسمیت شناختن حکومت طالبان را در نظر نداشت. او در پایان آن نشست گفت: نشست دوحه کوششی بود در جهت تعامل بین‌المللی با طالبان به منظور ایجاد ثبات در افغانستان.

به گفتۀ شیوا شرق، جمهوری اسلامی با دادن عنوانِ «جنبش بومیِ اصیل اسلامی» به گروه تروریستی و عقب‌گرایی مانند طالبان، اراده و خرد جمعی شهروندان ایران و افغانستان را نادیده گرفت. اما اکنون واقعیت طالبان در این درگیری‌ها آشکار شده و جمهوری اسلامی به شکست رفتارهای دیپلماتیک و سیاست‌های راهبردی‌اش دربارۀ افغانستان پی برده است.

این مقام بلندپایۀ پیشین افغانستان و تحلیل‌گر سیاسی معتقد است که آرامش کنونی پس از درگیری‌های اخیر، موقتی است و دیر یا زود آتش جنگ میان دو کشور شعله ور خواهد شد. به گفتۀ او، علت اصلی درگیری‌ها سیاست‌های امنیتی حکومت طالبان و پیامدهای آن است. موضوع حق‌آبۀ ایران از رود هیرمند بهانه است. طالبان نقشه‌های دیگر و پیچیده‌تری در سر دارند. آن‌ها جیش‌العدل (افراطیون سُنی بلوچ) و جنبش‌های افراطی دیگری را در آستین دارند که حتی در رقابت‌های اقتصادی نیز از آن‌ها استفاده می‌کنند.

اما اشتباه جمهوری اسلامی دربارۀ طالبان به پیش از نشست دوروزۀ دوحه برمی‌گردد.

از ۲۷ سپتامبر ۱۹۹۶ که طالبان با تصرف کابُل «امارَت اسلامیِ افغانستان» را بنیان گذاشتند تا اکتبر ۲۰۰۱ که آمریکایی‌ها در پی حمله‌های تروریستیِ ۱۱ سپتامبر حکومت آنان را برچیدند، جمهوری اسلامی ایران همواره دشمن طالبان باقی ماند، چنان که حتی از برچیده شدن بساط آنان حمایت ضمنی کرد.

در اوت ۱۹۹۸، صدها جنگجوی طالبان در نبرد با نیروهای ائتلاف شمال که از حمایت ایران برخوردار بودند، در مزارشریف کشته شدند. طالبان نیز پس از تسخیر آن شهر هزاران تن از اهالی آن شهر را که بیشترشان هزاره بودند، در کنار ۱۱ شهروند ایرانی کشتند. ایران تا پای جنگ با طالبان پیش رفت.

با این حال، پس از حملۀ آمریکا به افغانستان گروهی از فرماندهان و جنگجویانِ طالبان که نتوانسته بودند خود را به پاکستان برسانند، به ایران پناهنده شدند. جمهوری اسلامی نه تنها از تحویل دادن آنان به دولتِ نوبنیاد افغانستان خودداری کرد بلکه، برپایۀ منابع افغانی، پایگاه نظامی‌اش را که پیش‌تر در اختیار مجاهدین غربِ افغانستان بود، در اختیار فرماندهان و جنگجویان طالبان گذاشت.

در آن زمان، بعضی از تحلیل‌گران علت اصلیِ این چرخش راهبُردی را ترس رهبران جمهوری اسلامی از همدستیِ طالبان با جُندالله، گروه شبه نظامیِ بلوچ، ‌دانستند. اما در سال ۲۰۱۰ هنگامی که ویکی‌لیکس در وب‌سایت خود اسناد سرّی ارتش آمریکا را دربارۀ «جنگ افغانستان» منتشر کرد، معلوم شد که انگیزۀ اصلیِ حمایت مالی، تسلیحاتی و آموزشی رهبران جمهوری اسلامی ایران از شورشیانِ طالبان دشمنی آنان با «نیروهای ائتلاف در افغانستان» است.

البته رهبران جمهوری اسلامی این ادعا را رد کردند. تا اینکه در ماه می ۲۰۱۵ خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، خبر داد که هیأت سیاسیِ گروه طالبان در قَطَر به رهبری «طَیّب آغا»، مسئول دفتر سیاسی آن گروه، به تهران رفته است. در نوامبر آن سال مقام‌های طالبان و دولت افغانستان اعلام کردند که ایران برای جلوگیری از گسترش نفوذ داعش در افغانستان با طالبان همکاری می‌کند.

در ۲۱ ماه می ۲۰۱۶«ملا اختر محمد منصور»، رهبر طالبان، با حملۀ پهپاد آمریکایی در بلوچستانِ پاکستان کشته شد. معلوم شد که او و همراهانش پس از دیداری سه روزه با محمد جواد ظریف و شماری از فرماندهانِ سپاه پاسداران در تهران به پاکستان برمی‌گشتند و تازه وارد خاک آن کشور شده بودند که هدف حملۀ پهپاد آمریکایی قرار گرفته‌اند.

سرانجام در دسامبر ۲۰۱۶ سفیر ایران در افغانستان، در گفت و گو با تلویزیون آریانا گفت که جمهوری اسلامی با طالبان تماس دارد، اما رابطه ندارد و این تماس برای کنترل و اِشراف اطلاعاتی است.

با این حال، در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۶ مقام‌های ولایت فَراه از فعالیتِ سپاه پاسداران در صفوف مخالفانِ مسلحِ دولت افغانستان در آن ولایت خبر دادند. حتی گفته شد جسدهای بعضی از کشته شدگانِ طالبان در درگیری‌های آن منطقه به ایران منتقل شده‌اند و در ایران برای آنان مراسم عزاداری برپا کرده‌اند.

درست است که حمایت جمهوری اسلامی ایران از طالبان در هماهنگی با روسیه انجام گرفت، اما به نظر می‌رسد پشتیبانی از طالبان یکی دیگر از جبهه‌های جنگ نیابتی جمهوری اسلامی با آمریکا بود. به گزارش «سی ان ان» کشتن سلیمانی در سوم ژانویۀ ۲۰۲۰، درواقع، واکنش نهادهای امنیتی آمریکا به پشتیبانی جمهوری اسلامی از طالبان به ویژه پس از حملۀ مرگبار طالبان به پایگاه بَگرام در دسامبر ۲۰۱۹ بوده است.

جمهوری اسلامی اکنون میوه‌های تلخ درختی را که چندین سال آبیاری‌اش کرده، می‌چیند.
علیرضا مناف زاده
رادیو فرانسه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *