بهتر از این نمی شود از «گفتن» تا «دیدن» نوشت
از کربلا گفتند اما ما ایران را دیده ایم
از ماه #محرم گفتند اما ما آبان را دیده ایم.
از رقیه گفتند اما ما #مونا_نقیب را دیده ایم.
از سنگدلی حرمله گفتند اما ما دل سنگ تیراندازان نظام را دیده ایم.
از تشنگی در کربلا گفتند اما ما تشنه لب بودن خدانور را دیده ایم.
از دست های بریده و شکسته گفتند اما ما دست شکسته مجیدرضا رهنورد را دیده ایم.
از خردسالی علی اصغر گفتند اما امیرعلی موسی کاظمی را دیده ایم.
از بی تابی اما همراه با صلابت مادران گفتند اما بی قراری ماه منیر و صلابت تمام مادران داغدار را دیده ایم.
از استقامت و صحبت های محکم زنان گفتند اما ما فاطمه سپهری ها را دیده ایم.
از مهر برادری در کربلا گفتند اما ما برادران افکاری را دیده ایم.
از دوستی و وفای به عهد در کربلا گفتند اما ما شهریار محمدی ها را دیده ایم.
از رعنایی و زیبایی جوانان کربلا گفتند اما ما حمیدرضا روحی و مهران سماک و صدها جوان رعنای جانباخته را دیده ایم.
از حمله به خیمه ها گفتند اما ما هجوم نیروهای سرکوب را به منازل مردم دیده ایم.
از کتک زدن زنان در کربلا گفتند اما ما کشیدن موی سر زنان و شکستن استخوانهایشان را در خیابانهای ایران دیده ایم.
از چشم های گریان در کربلا گفتند اما ما چشم های پر از خون را دیده ایم.
از عمر سعد گفتند که به دنبال پست و مقام بود اما ما امثال نیما نکیساها را دیده ایم.
از نوجوانان در کربلا گفتند اما ما ابوالفضل آدینه زاده ها را دیده ایم.
از زخمی های بی مداوا در کربلا گفتند اما ما دزدیدن مجروحان از بیمارستانها را دیده ایم.
از شکنجه اسرا توسط یزیدیان گفتند اما ما پیمان گلوانی ها را دیده ایم.
از فرار کودکان از چادرها برای حفظ جانشان گفتند اما ما کشته شدن کودکان با حمله شیمایی در مدارس را دیده ایم.
از هل من ناصر، گفتند اما ما نامه کمک خواهی جوانان خانه اصفهان را دیده ایم.
از بی رحمی نسبت به زنانی که بر بالین زخمی ها رفتند گفتند اما ما آیدا رستمی ها را دیده ایم.
از جنازه های روی زمین در دشت کربلا گفتند اما ما پیکر مهدی حضرتی ها را در کف خیابان دیده ایم.
از تخریب قبور گفتند اما ما شکستن سنگ قبر ها و بی حرمتی به مزار ها را دیده ایم.
از ندادن اجازه و برهم زدن مراسم سوگواری کشته شدگان گفتند اما ما لشکر کشی در مراسم عزای آیلار حقی ها را دیده ایم.
از اینکه نمیخواستند محل دفن کشته های کربلا مشخص باشد گفتند اما ما صدها جانباخته بی نشان را دیده ایم.
از حق طلبی و برحق بودن کربلائیان گفتند اما ما مردم حق طلب و برحق ایران را در خیابانها دیده ایم.
از آوارگی بازماندگان کربلا گفتند اما ما صدها هزار پناهنده بی پناه را دیده ایم.
از قساوت شمر گفتند اما شمر در کربلا یکی بود ما اینجا هزاران از شمر بدتر را دیده ایم.
از خولی گفتند که به طمع انعام بود اما ما اینجا خولی های کارت هدیه در دست خونچکانشان،فراوان دیده ایم.
از به نامردی زدن ها گفتند اما ما نامردی در حق یحیی رحیمی ها را دیده ایم.
از غریبی تاسوعا گفتند اما ما غریبی را در نیزارهای ماهشهر دیده ایم.
از حمله وحشیانه و نابرابر در عاشورا گفتند اما ما دوشکاه ها را در جوانرود و سمیرم و قتل عام های آمل و جای جای ایران دیده ایم.
از حمله به وقت نماز گفتند اما ما نمازگزاران غلتیده به خون را در زاهدان دیده ایم.
از استقامت و مقاومت گفتند ما آبدانان و رشت و بروجرد ها را دیده ایم.
از حر گفتند اما ما منصوره سگوند را دیده ایم.
از یزید گفتند اما ما خامنه ای خونخوار را دیده ایم.
از مظلوم بودن کشته های کربلا گفتند ما مظلومیت #مهسا_امینی ها را دیده ایم.
از کربلا گفتند اما ما ایران را دیده ایم.
برگرفته از صفحه فریبرز کریمی زند در توئیتر