-آرون دیوید میلر عضو ارشد «بنیاد کارنگی» که از مخالفان سرسخت سیاستهای سختگیرانه دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی است در یک مقاله تحلیلی در نشریه «فارین پالیسی» مینویسد آمریکا با رژیم ایران مشکل راهبردی دارد اما راهکار راهبردی ندارد.
-نویسنده عنوان میکند تنها راه تضمین اینکه ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نکند، تغییر رژیم کنونی به رژیمی است که نیاز یا تمایلی به دستیابی به این تسلیحات نداشته باشد، دشمنی بسیار کمتری با غرب داشته باشد، و بیشتر در منطقه ادغام شده و به دنبال گسترش ایدئولوژی انقلابی خود در خارج از مرزهای خود نباشد.
-میلر اما در ادامه مینویسد «صادقانه بگویم، تصور آن به این زودیها، یا شاید اصلاً سخت است. محتملترین جانشین رژیم کنونی، یک دولت تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که بسیار خطرناک خواهد بود… و در هر صورت، تشخیص اینکه چه کسی بر ایران حکومت میکند، فراتر از ظرفیت واشنگتن است. این تصمیم به درستی باید در دست مردم ایران باقی بماند.»
– این تحلیلگر با تشریح وضعیت ایران و منطقه و همچنین بحرانهای پیش روی دولت آمریکا از مواجهه با چین و روسیه گرفته تا مسائل داخلی، تأکید کرده بایدن راهی بجز معامله موقت یا تفاهمهای نانوشته و شفاهی با رژیم ایران که هیچکدام پایدار و نهایی نیستند ندارد.
آرون دیوید میلر عضو ارشد «بنیاد کارنگی» که از مخالفان سرسخت سیاستهای سختگیرانه دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی است در یک مقاله تحلیلی طولانی که ۱۴ اوت (۲۳ امرداد) در نشریه «فارین پالیسی» (سیاست خارجی) منتشر شد با اشاره به معامله شش میلیارد دلاری دولت بایدن با جمهوری اسلامی در ازای آزادی پنج گروگان آمریکایی- ایرانی مینویسد «هیچ معامله خوبی با ایران وجود ندارد، فقط معاملات بد و بدتر است».
وی با تشریح وضعیت بحرانی در خاورمیانه تأکید کرده نه تنها دولت بایدن بلکه تمام دولتها در آمریکا با جمهوری اسلامی مشکل راهبردی دارند اما راهکار راهبردی ندارند.
در این مقاله آمده «برای همه دولتها در آمریکا یک بساط پُر از دردسر وجود دارد؛ از اوکراین و روسیه گرفته تا چین و کمپین انتخاباتی مجدد برای ریاست جمهوری؛ به این ترتیب، تلاش برای جلوگیری از یک بحران جدی بر سر برنامه هستهای ایران یک بازی هوشمندانه و مسئولانه است. آخرین چیزی که دولت بایدن به آن نیاز دارد، بحران خاورمیانه بر سر برنامه هستهای کنترل نشده ایران است که اورانیوم را در سطوح تسلیحاتی غنیسازی میکند.»
دیوید میلر مینویسد واقعیت این است که ایالات متحده با یک رژیم خودکامه و سرکوبگر سروکار دارد که شهروندان خود را زندانی و شکنجه میکند و آنها را به قتل میرساند. این رژیم به دنبال نفوذ گسترده در حداقل چهار پایتخت عربی (بیروت در لبنان، دمشق در سوریه، صنعا در یمن، و بغداد در عراق) است. همزمان از حملات علیه نیروهای آمریکایی پشتیبانی میکند و اکنون نقش مهمی در حمایت از تجاوز روسیه به اوکراین ایفا میکند. به اینها باید مسئله هستهای آن را نیز افزود.
به بیان ساده، آمریکا با جمهوری اسلامی ایران مشکل راهبردی دارد اما راهکار راهبردی ندارد. همه تلاشهای واشنگتن- از توافق هستهای ۲۰۱۵ تا آخرین تلاش برای کاهش تنش از طریق مجموعهای از تفاهمها- همگی معاملات موقت هستند و نه تغییر راهکارهای موقت و ناچیز و یا راهکار نهایی. اینهمه در حالیست که همزمان این راههای دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی و آمریکا نیز مدام بیاثرتر میشوند.
در این مقاله همچنین آمده که ایران اکنون یک کشور در آستانه تسلیحات هستهای است، یعنی ظرفیت توسعه همه عناصر مورد نیاز برای ساخت بمب، از جمله توانایی تولید مواد شکافپذیر کافی در سطح درجه تسلیحات برای حداقل دو سلاح هستهای را دارد. این بدان معنا نیست که این کشور در مسیر خوبی برای تسلیحات اتمی قرار دارد و یا حتا تصمیم به انجام این کار گرفته است. اما دانش و فناوری و منابع لازم را دارد که به گفته برخی، ظرف دو سال میتواند به تسلیحات اتمی دست یابد.
نویسنده در ادامه توضیح میدهد تنها راه تضمین اینکه ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نکند، تغییر رژیم کنونی به رژیمی است که نیاز یا تمایلی به دستیابی به این تسلیحات نداشته باشد، دشمنی بسیار کمتری با غرب داشته باشد، و بیشتر در منطقه ادغام شده و به دنبال گسترش ایدئولوژی انقلابی خود در خارج از مرزهای خود نباشد. وی میافزاید «صادقانه بگویم، تصور آن به این زودیها، یا شاید اصلاً سخت است. محتملترین جانشین رژیم کنونی، یک دولت تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که بسیار خطرناک خواهد بود… و در هر صورت، تشخیص اینکه چه کسی بر ایران حکومت میکند، فراتر از ظرفیت واشنگتن است. این تصمیم به درستی باید در دست مردم ایران باقی بماند.»
میلر تأکید میکند «بجز تغییر رژیم، همه گزینههای موجود از جمله دیپلماسی و فشار اقتصادی و سیاسی تنها راه حلهای موقت هستند. حتا استفاده از نیروی نظامی در بهترین حالت ممکن است برنامه اتمی ایران را به تأخیر بیندازد و چه بسا به گفته تامیر هیمن رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل، این حمله تمایل رژیم ایران به ساخت بمب را بیشتر هم بکند.»
نویسنده در ادامه توضیح داده ادامه تحریمهای اقتصادی حتا به صورت پایدار و افزایش فشار سیاسی و داشتن یک گزینه نظامی معتبر نیز فقط یک راهکار وابسته به زمان برای به تأخیر انداختن درگیری نهایی است. به اعتقاد وی درواقع، اسرائیل و ایران سالهاست که درگیر یک بازی خطرناک تهاجمی متقابل در جبهههای هوایی، زمینی، دریایی و سایبری در سوریه، لبنان، عراق و خلیج فارس هستند و آستانه تحمل اسرائیل برای امتناع از اقدام نظامی، به ویژه در مورد برنامه هستهای ایران، بسیار کمتر از ایالات متحده است.
میلر با اشاره به اینکه تقریباً هیچ شانسی برای «احیای برجام» وجود ندارد تأکید کرده «رویکرد دولت بایدن باید در چارچوب گزینههای بد [در مقابل بدتر] درک شود» و فعلاً بایدن هیچ راهی کمتر بد از همین معاملات و تفاهمهای شفاهی ندارد.
توافق یا یک تفاهم اتمی دیگر با جمهوری اسلامی بیفایده است
وی در بخش دیگری از این مقاله با تکرار اینکه «هیچ معامله خوبی با رژیم ایران اعم از مکتوب و غیرمکتبوب وجود ندارد» تأکید کرده توافق یا تفاهم اتمی دیگر با جمهوری اسلامی نیز بیفایده است و نه ذخایر اورانیوم ایران را کاهش میدهد و نه فعالیت رژیم روی سانتریفیوژهای پیشرفته را متوقف میکند بلکه جمهوری اسلامی زمان بیشتری برای تقویت سایتهای هستهای خود خواهد داشت.
نویسنده در پایان تأکید کرده «رویکرد بایدن در مقابل [رژیم] ایران جسورانه یا زیبا نیست و نمیتواند بطور استراتژیک به مشکل ایران و ایالات متحده رسیدگی کند. جنبههای منفی دارد و با انتقادات تندی نیز از سوی جمهوریخواهان روبروست اما در دنیای بیرحم و خالی از عطوفت، برخورد با جمهوری اسلامی ایران، جایی که گزینهها بین بد و بدتر است، تصور یک راهکار جایگزین بهتر دشوار است.»
کیهان چاپ لندن