جمهوری اسلامی از جنبش سبز توانایی تضمین امنیت را از دست داد

By | ۱۴۰۲-۰۹-۳۰

اواسط آذر ۱۴۰۲، «ایران‌وایر» تصاویر ویدیویی از رزمایش‌ مشترکی را منتشر کرد که بین نیروی انتظامی ایران و نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار شده بود. در این تصاویر می‌توان مقامات امنیتی اطلاعاتی حاضر در این رزمایش را شناسایی کرد، استراتژی نیروهای جمهوری اسلامی را دریافت و نوع رزمایش و نگاه فرماندهان تا سیاهی‌لشکرها را به اعتراضات مردمی شناخت.

این رزمایش‌ با هدف تقویت هماهنگی بین واحدهای پلیس و نیروهای سپاه برای سرکوب اعتراض‌های احتمالی انجام شده بود.

رزمایش مربوط به سال ۱۳۹۵ است؛ تیپ «آل احمد» که در انتهای اتوبان «شهید بابایی» شهر تهران قرار دارد. گروهی را با پوشش‌های نارنجی به عنوان «معترض» به میدان آورد و گروهی از «ناجا» (پیش از تبدیل به فراجا)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهادهای امنیتی استراتژی سرکوب را آموزش می‌دهند. پیاده‌نظام‌ها هم رژه می‌روند، باتوم بر سپر می‌کوبند و معترضان را به قول فرماندهان در این ویدیو، «پاک‌سازی» می‌کنند.

این رزمایش مشترک میان قرارگاه‌های «رمضان» و «نصر ثارالله» در همکاری با نیروی انتظامی با هدف نشان دادن هماهنگی میدانی دستگاه‌های اجرایی برای مقابله با اعتراضات انجام شد. اما فیلم‌های آن هیچ‌گاه پخش نشدند؛ شاید به این دلیل که کم‌تر از یک سال بعد، معترضان مستقل از اعتراضات صنفی جاری در ایران به خیابان آمدند.

محل این رزمایش، تیپ امنیتی آل احمد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،  یکی از واحدهای امنیتی این سازمان بود که واحدهای مختلفی، از جمله «ضد تروریسم»،‌«ضد شورش»، «رهایی گروگان» و «جنگ‌های شهری، چریکی» را برعهده‌ داشتند و قرار است مقابل ایرانی‌ها سلاح بالا ببرند.

شخصی که در طول رزمایش استراتژی‌های از پیش مشخص‌ شده را برای فرماندهان نظامی و سپاهی توضیح می‌دهد، «سردار احمد بیگدلی» است؛ معاون عملیات قرارگاه ثارالله تهران.

بیگدلی در این ویدیو برای دیگر فرماندهان توضیح می‌دهد که دربین آن همه نیرویی که به میدان نمایش آورده‌اند، چه جریان دارد.

معترضان شعار می‌‌دهند: «یا کار بدید کار کنیم یا پول بدید خرج کنیم!» به گفته بیگدلی، به دو زبان فارسی و ترکی آذری شعارها سر داده می‌شوند. او در حالی که با دست نقطه‌ای را نشان می‌دهد، توضیح می‌دهد: «آن‌‌ها بچه‌های ما (سپاه) هستند. ناجا در میدان است. الان کار مشترک انجام دهیم. ما از غرب به شرق بزنیم، آن‌ها از جنوب بزنند و میدان را پاک کنند. معلوم شود که ما کار مشترک هم می‌توانیم انجام دهیم. هماهنگی میدانی را نشان دهیم. والا تمام این رزمایش در یک ساعت جمع می‌شد.»

«سعید گلکار»، استادیار علوم سیاسی «دانشگاه تنسی» در چاتانوگای امریکا در مصاحبه با «ایران‌وایر» توضیح داد نیروهای امنیتی ایران پس از اعتراضات «جنبش سبز» در سال ۱۳۸۸، با افزایش تظاهرات‌ مردمی مواجه شده‌ که بنابر آن، آموزش‌های مشترک بین نیروهای مختلف جمهوری اسلامی افزایش یافته‌اند.

آیا از دیدن آموزش مشترک سپاه و نیروی انتظامی شگفت‌زده شدید؟ 

– نه، عجیب نیست. اگر با دستگاه امنیتی ایران آشنا باشید، می‌دانید که بعد از سال ۱۳۷۰ که نیروی انتظامی یا ناجا از شهربانی، پلیس قضایی، ژاندارمری و کمیته اسلامی تشکیل شد، فرمانده نیروی انتظامی همیشه از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌آید؛ به جز اولین نفر که از ژاندارمری آمد فقط برای یک سال.وقتی فرماندهان سپاه به ناجا آمدند، تعداد زیادی از فرماندهان حال حاضر و فرماندهان سابق سپاه را با خود به پلیس آوردند. فرمانده فعلی نیروی انتظامی سرلشکر «احمد رادان»، فرمانده سابق سرلشکر «حسین اشتری» و قبل از آن، «محمدباقر قالیباف»، همگی از سپاه بودند. بسیاری از فرماندهان سپاه آن نسل به پلیس آمدند. بنابراین، رابطه نیروی انتظامی و سپاه، رابطه‌ای تاریخی و بسیار طولانی است. فرماندهان هر دو یگان از اعضای سپاه بوده‌اند. من می‌دانم که این نوع تمرینات مشترک از سال ۱۳۹۱ آغاز شده‌اند. با نگاهی به آرشیو خود، می‌توانم بگویم که از سال ۱۳۹۱ این اتفاق افتاده است. اما باید به خاطر داشته باشید که جمهوری اسلامی پس از جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، مشروعیت و قابلیت‌های خود برای ارایه خدمات اجتماعی و هم‌چنین توانایی تضمین امنیت را از دست داده و این با افزایش تعداد اعتراضات در ایران آشکار شده است. با یادآوری موارد قابل توجهی مانند جنبش سبز ۱۳۸۸، تظاهرات ۱۳۹۷، اعتراضات آبان ۱۳۹۸ و جنبش «مهسا (ژینا) امینی»، این افزایش کاملا قابل مشاهده است.پس از هر دور اعتراضات، جمهوری اسلامی تلاش می‌کند تا سطح توانمندی نیروهای امنیتی خود را برای سرکوب مردم ارتقا دهد و از آمادگی آن‌ها برای دور بعدی اعتراضات اطمینان حاصل کند. آن‌چه پس از جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ به بعد شاهد آن هستیم، ایجاد واحدهای بیشتر نیروی امنیتی است؛ به عنوان مثال، پس از سال ۱۳۸۸، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در هر واحد قرارگاه استانی یک یگان امنیتی ایجاد کرد. ۳۲ قرارگاه استانی در کشور وجود دارد؛ برای هر استان یک عدد و در تهران دو قرارگاه. بنابراین، سپاه را غیرمتمرکز کرده‌اند. پس از سال ۱۳۹۸ متوجه شدند که باید یک واحد خاص برای مقابله با اعتراضات اجتماعی و اعتراضات سیاسی ایجاد کنند. از سال ۱۳۹۵، آن‌ها در تلاش بودند تا آمادگی عملیات مشترک بیشتری را برای آن‌چه در ایران اتفاق می‌افتد، انجام دهند. آن‌چه در سال‌های ۱۳۹۷، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ اتفاق افتاد، نشان دهنده آن است که در هر دور اعتراضات، نیروهای جمهوری اسلامی آماده سرکوب بوده‌اند.

افزایش همکاری بین نیروهای امنیتی یعنی جمهوری اسلامی نگران چیزی است؟

– قطعاً پس از سال ۱۳۸۸ که اولین چالش مهم جمهوری اسلامی بود، مقامات ایرانی نگران شدند. اگر به خاطر داشته باشید، قبل از آن هم اعتراضاتی وجود داشت. جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ قدرتش را تثبیت کرد و متعاقباً اعتراضات زیادی رخ نداد. ما در سال‌های ۱۳۷۲، ۱۳۷۳ و برخی سال‌های دیگر اعتراضاتی داشتیم اما آن‌ها نسبتاً کوچک بودند و عمدتاً به مناطق خاصی محدود می‌شدند.

در سال ۱۳۷۸، اعتراضات دانشجویی در تهران و چند شهر وجود داشت اما بار دیگر دامنه آن محدود شد و معترضان مطالبات نسبتاً کمی داشتند. با این حال، سال ۱۳۸۸ نقطه عطفی بود؛ اولین تظاهرات بزرگ سراسری که کل کشور را فرا گرفت. صداهای غالبی که این نگرانی‌ها را برانگیختند، عمدتاً از طبقه متوسط نشأت می‌گرفتند که از اصلاحات سیاسی و این تغییرات حمایت می‌کردند.

سال ۱۳۹۷ یک تغییر قابل توجه بود. ما اکنون شاهد یک چشم‌انداز سیاسی کاملاً تغییر یافته، به‌ویژه از نظر مخالفت با رژیم هستیم. بین سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۴۰۰، یک تحول تدریجی رخ داد. حالا مردم دیگر صرفاً به دنبال اصلاحات سیاسی نیستند، خواسته‌های آن‌ها به طور کامل فراتر از قلمرو سیاسی تکامل یافته‌اند. آن‌ها اکنون خواستار تغییر رژیم هستند و کسانی که از این جنبش حمایت می‌کنند، از طبقات مختلف اجتماعی می‌آیند. این شامل افرادی از اقشار فقیرتر و خانواده‌های سنتی‌تر و محافظه‌کار هم هست که از نظر تاریخی از جمهوری اسلامی از آغاز آن در سال ۱۳۵۷ حمایت کرده‌اند. تغییر قابل توجهی در حال انجام است. حتی در میان خانواده‌های محافظه‌کار سنتی که از نظر تاریخی تا حدود سال ۱۳۹۰ از جمهوری اسلامی حمایت می‌کردند، امید به آینده به تدریج از بین رفته است. در نتیجه، این افراد به طور فزاینده‌ای به اپوزیسیون علیه جمهوری اسلامی می‌پیوندند. سال به سال جمهوری اسلامی به طور فزاینده‌ای از وضعیت آگاه می‌شود. سران آن‌ با داشتن آمار و اطلاعات جامع تشخیص می‌دهند که حمایت جامعه ایران را از دست داده‌اند. در نتیجه، جمهوری اسلامی با تشدید اقدامات ظالمانه خود پاسخ می‌دهد.

بر اساس دکترین دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، در صورت بروز حادثه یا اعتراض در کشور، اولین گروهی که برای مقابله با آن اعزام می‌شود، پلیس است. در صورت افزایش اعتراض، این واکنش به ترتیب شامل کلانتری‌ها، نیروهای ویژه و سپس پشتیبانی بسیج است. اگر این نیروها نتوانند اوضاع را تحت کنترل درآورند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد عمل می‌شود.

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهند در سال ۱۴۰۱ همه این نیروها، اعم از نیروهای سپاه، بسیج، نیروی انتظامی و البته پلیس عادی، در سرکوب اعتراضات مردمی حضور فعال داشته‌اند.

این چه معنایی برای تظاهرات احتمالی آینده در ایران خواهد داشت؟

– در آماده‌سازی برای قیام‌های احتمالی آینده، جمهوری اسلامی ایران روند روشنی را در جهت افزایش قابلیت‌های سرکوب خود در پیش گرفته است. این امر، هم شامل آمادگی نیروهای امنیتی و هم تقویت ظرفیت‌های قهری آن‌ها می‌شود. به‌طور مشخص، رژیم در حال بهبود تمایل و ظرفیت نیروهای امنیتی ویژه برای سرکوب مخالفان است. برخلاف برخی گفتمان‌ها، به‌ویژه در غرب و در میان گروه‌های خاص ایرانی، شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به طور قابل‌توجهی در سرکوب داخلی دخالت دارد. سپاه ستون فقرات سرکوب در ایران است.برای کسانی که علاقه‌مند به تجزیه‌و‌تحلیل روش‌های عملیاتی ایران هستند، این فیلم به عنوان پنجره‌ای ارزشمند برای درک رویکرد آن‌ها عمل می‌کند و بینشی در مورد ذهنیت و تاکتیک‌های زیربنایی به کار گرفته شده ارایه می‌دهد. بررسی نحوه درک رژیم از مخالفان به ویژه جالب است. این موضوع دلیل شعارهایی را که نیروهایی که نقش معترض را در طول مانور سر می‌دهند – در مورد نیازهای اولیه مانند غذا و اشتغال – روشن می‌کند.بدیهی است که رژیم از چالش‌های اقتصادی آگاه است و به سقوط شدید اقتصاد و تقاضای مردم برای شغل اذعان دارد و از نارضایتی‌های اقتصادی و نارضایتی مردم به خوبی آگاه است.

در مورد قرارگاه ثارالله و رمضان چه می‌دانیم؟ 

– قرارگاه ثارالله در سال ۱۳۷۰ و در پاسخ به اعتراضات اسلام‌شهر به وجود آمد. این قرارگاه دارای چهار زیرشاخه است؛ قرارگاه «نصر»، قرارگاه «فتح»، قرارگاه «قدر» و قرارگاه «قدس». هر کدام از این قرارگاه‌ها بخشی از تهران را پوشش می‌دهند؛ به عنوان مثال، قرارگاه نصر که ما در این کلیپ می‌بینیم، شمال و شمال شرق پایتخت را پوشش می‌دهد؛ مناطقی مانند «تهران‌پارس»، «پیروزی» تا «خاک‌سفید» به سمت «حکیمیه» و «تجریش». به همین دلیل، این رزمایش در تیپ آل احمد که در انتهای اتوبان «شهید بابایی» است، برگزار شده است. این قرارگاه نیروهای بسیج را هم در خود جای داده است و اغلب از آن برای استخدام نیروهای بسیج نیز استفاده می‌شود. بنابراین، این قرارگاه نیروهای امنیتی سپاه، بسیج و هم‌چنان پایگاه‌های منطقه‌ای بسیج را کنترل می‌کند؛ به عنوان مثال، بسیج دارای قرارگاه در هر منطقه از شهر تهران است. قرارگاه نصر تمام پایگاه‌های بسیج مناطق شمال و شمال شرق تهران را هم در کنترل دارد. بنابر شواهد موجود، فرماندهی سپاه در تهران از چهار زیرشاخه قرارگاه ثارالله خواست در آبان ۱۴۰۱ و سه ماه پس از کشته شدن مهسا امینی، کنترل بخش‌های از پایتخت را برعهده بگیرند؛ به عنوان مثال، از قرارگاه نصر که شامل تیپ آل محمد، تیپ «صاحب زمان»، پایگاه‌های بسیج «جماران»، «کربلا»، «ولی‌عصر» و چند تای دیگر می‌شود، خواسته شد تا کنترل بخش‌هایی از شمال و شمال غرب تهران را عهده‌دار شوند. به چهار تیپ کامل دستور داده شد که فقط کنترل تهران‌پارس را برعهده بگیرند. به همین ترتیب، سه تیپ امنیتی کنترل «پارک‌وی» را برعهده داشتند. در همین زمان، پلیس بخش‌های دیگری از تهران را پوشش می‌داد، بنابراین پلیس و سپاه با هم کار می‌کنند. تمام شهرهای ایران را به مناطق مختلف تقسیم کرده‌اند و سپس بخش‌هایی از سپاه و پلیس بر این مناطق کنترل دارند تا بتوانند اعتراضات را سرکوب کنند. قرارگاه «رمضان» اما یک قرارگاه عملیاتی موقت برای ناجا و کاملا متفاوت با قرارگاه رمضان است که در زمان جنگ عراق فعالیت می‌کرد. ناجا برای خودش به طور مستقل چندین قرارگاه عملیاتی دارد. این قرارگاه‌ هم بیشتر شمال تهران را پوشش می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *