– قیمت رحم اجارهای از ۴۰ میلیون تومان آغاز و تا ۹۰۰ میلیون تومان هم افزایش مییابد. زوج اجارهکننده رحم جدا از مبلغ کلی، باید ماهیانه نیز ۴ تا ۷ میلیون تومان به اجارهدهنده رحم پرداخت کنند.
– خدمات بیمه درمانی برای ناباروری آنقدر ناچیز و بیخاصیت است که با وجود جمعیت بیش از سه میلیون نفری زوجهای نابارور تنها سه هزار پرونده برای بهرهمندی از این بیمه تشکیل شده است.
– جمهوری اسلامی سالهاست با اصرار علی خامنهای برنامهها و تبلیغاتی برای افزایش جمعیت اجرا کرده اما مطلقا مورد استقبال قرار نگرفته و رشد جمعیت روند منفی خود را ادامه داده است.
جمهوری اسلامی در حالی به خاطر اهداف ایدئولوژیک خود به دنبال افزایش جمعیت است که مردم هیچ علاقهای به این تبلیغات نشان نمیدهند. دولت حتی نتوانسته برای زوجهای نابارور که قصد فرزندآوری دارند، امکانات فراهم کند بطوری که نرخ رحم اجارهای تا ۹۰۰ میلیون تومان افزایش یافته است.
بسیاری از زوجهایی که با مشکل بارداری مواجه هستند از رحم اجارهای استفاده میکنند که البته شیوهای پیچیده است. برخی نیز به دلیل مشکلات اقتصادی داوطلب اجاره دادن هستند تا از این طریق بتوانند معیشت خود را بگذرانند. در چنین شرایطی بازاری برای اجاره رحم به راه افتاده که نرخهای مختلفی در آن وجود دارد.
به گزارش وبسایت «جریان نو» قیمت رحم اجارهای متغیر است و در حال حاضر از ۴۰ میلیون تومان آغاز و تا ۹۰۰ میلیون تومان هم افزایش مییابد.
زوج اجارهکننده رحم جدا از مبلغ کلی، باید ماهیانه نیز ۴ تا ۷ میلیون تومان به اجارهدهنده رحم پرداخت کنند و البته در صورت دوقلو بودن جنینها هم حدود ۲۰ میلیون تومان هزینه اضافه باید پرداخت شود.
سن اجارهدهندگان در مبلغ پیشنهادی برای رحم بسیار تأثیرگذار است. بر اساس این گزارش دهه هفتادیها عمده اجارهدهندگان رحم هستند.
یکی از شرایط مهم برای اجاره رحم داشتن فرزندانی سالم، رضایت همسر، یا پدر و مادر، عدم زایمان نارس و سن زیر ۳۳ سال است.
این نرخها در صورتی است که جنین با لقاح آزمایشگاهی تخمک و اسپرم مادر و پدر درست و به صورت آیویاف به رحم اجارهدهنده منتقل شود. اما در صورتی که مادر دارای تخمک نباشد و اجارهدهنده رحم تخمک خودش را هم اهدا کند ممکن است نرخ اجاره بیشتر شود.
زوجهایی که به هر علتی با مشکلات ناباروری روبرو هستند از ابتدای آغاز مراحل درمان با هزینههای هنگفتی روبرو میشوند آنهم در حالی که بسیاری از آنها زیر پوشش بیمه نیستند. از سوی دیگر برخی مراحل از جمله آیویاف شاید بارها تکرار شود تا در نهایت بارداری اتفاق بیفتد و هر دوره این درمانها همچنین هزینههای زیادی را به زوج نابارور تحمیل میکنند.
خدمات بیمه درمانی برای ناباروری آنقدر ناچیز و بیخاصیت است که با وجود جمعیت بیش از سه میلیون نفری زوجهای نابارور تنها سه هزار پرونده در سازمان تأمین اجتماعی برای بهرهمندی از این خدمات تشکیل شده است.
اینهمه در حالیست که آبان امسال صالح قاسمی دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور خبر داد که در ۱۰ سال گذشته ناباروی ثانویه از ناباروری اولیه پیشی گرفته است و این یعنی زوجهای زیادی که بارور بودهاند نیز از دست میروند.
صالح قاسمی گفته «با میانگین سنی بالای ۳۵ سال حالا دیگر یک کشور میانسال هستیم و نازایی در ایران بالاست و ناباروری اولیه و ثانویه داریم که سبک زندگی، تغذیه و حتی پوشش، آب و هوا و رطوبت هم بر باروری تاثیر دارد.»
دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور گفته که «در ۱۰ سال گذشته ناباروی ثانویه از ناباروری اولیه پیشی گرفته است و این یعنی زوجهای زیادی که بارور بودهاند را هم از دست میدهیم و ۸۶ درصد افرادی که ناباروری ثانویه دارند به این اذعان میکردند هر وقت بخواهند که تصمیم به فرزنددار شدن بگیرند، موفق میشوند و فرصت فرزندآوری برایشان مهیاست در حالی که اینطور نیست.»
گزارشها حاکی از آمار رسمی تغییرات جمعیتی کشور است. سال گذشته ۵۲۴هزار ازدواج به ثبت رسید که کمترین میزان از سال ۷۶ به بعد است. در سال ۱۴۰۱ همچنین یک میلیون و ۷۵هزار نفر ولادت اتفاق افتاد که اینهم کمترین میزان فرزندآوری از سال ۸۳ تا کنون است.
وبسایت «فرارو» ماه گذشته با اعلام آمار کاهش ازدواج و تولد در کشور نوشت که روند کاهش توأم «ازدواج» و «زاد و ولد» در کشور که سال گذشته با رکورد «کمترین واقعه» برای هر دو همراه شد، از نگاه برخیها، ناشی از تغییرات «سبکزندگی» تلقی میشود؛ اما واقعیت معادله جدید جمعیتی، فراتر از این تغییر است و «ریشه اقتصادی» دارد.
بر اساس این گزارش، فاکتور «هزینه خرید و تامین مسکن» طی سالهای جهش قیمتها، مانند ترمز در فرزندآوری عمل کرده است. شروع بحران تورم مسکن ابتدا به مستاجر شدن اکثر زوجهای جدید و سپس با انعکاس «سختی دسترسی به مسکن» در جامعه، به کاهش میل به ازدواج منجر شد. از طرفی، «ابرهزینه اجاره در سبد هزینه خانوارها» باعث انصراف از «داشتن فرزند» شده است.
این گزارش در ادامه نوشته بود که عصر جهش قیمت مسکن و صعود تاریخی اجاره بها در شهرهای ایران، «تغییرات چشمگیری» در معادله جمعیتی کشور ایجاد کرد. دادههای رسمی از روند ازدواج و فرزندآوری طی بیش از یک دهه گذشته نشان میدهد، «رابطه کاملا معنادار بین تورم مسکن و رشد جمعیت از محل زاد و ولد» وجود داشته است بهطوری که احتمالا بخش قابلتوجهی از خانوارهای ایرانی در مواجهه با افزایش هزینه خرید یا اجاره مسکن، به نوعی «داشتن فرزند را از اولویت زندگی شان خارج کرده اند» و در مقاطعی که تهیه گرانترین کالای مصرفی، یعنی خانه، با «ثبات یا کاهش قیمت روبرو بوده» نیز نبود مانع برای فرزندآوری باعث افزایش آن شده است.
این گزارش تأکید کرده بود که شبیه این رابطه برای ازدواج هم قابل مشاهده است. در ابتدای نیمه دوم دهه ۹۰ و همچنین سال گذشته که به ترتیب «هزینه خرید مسکن» و «هزینه اجاره نشینی» صعود تند داشت، آمار رسمی ازدواج با بیشترین کاهش سالانه روبرو شد.
از سوی دیگر مرکز رصد جمعیت کشور هفته گذشته اعلام کرد که آمار ثبتی رویدادهای حیاتی از ابتدای سال تا اول امردادماه نشان میدهد که کل ولادت کشور در این بازه زمانی ۳۳۸ هزار و ۶۸۴ نفر بوده که از این میزان، ۱۷۵ هزار و ۷۴۰ ولادت مربوط به پسران و ۱۶۲ هزار و ۹۴۴ ولادت دیگر مربوط به دختران است.
جزییات دادههای مرکز رصد جمعیت کشور نشان میدهد در سال ۱۴۰۱ یک میلیون و ۷۵ هزار و ۲۳۱ رویداد ولادت در کشور به ثبت رسیده که به نسبت سال ۱۴۰۰ این آمار ۳/۷ درصد کاهش داشته بطوری که آمار ولادت در سال ۱۴۰۰ یک میلیون و ۱۱۶ هزار و ۲۱۲ نفر بوده است.
همچنین در ۴ ماهه اول سال ۱۴۰۲ تعداد ۳۳۸ هزار و ۶۸۴ تولد در کشور به ثبت رسیده که این میزان به نسبت مدت مشابه سال گذشته که ۳۴۲ هزار و ۸۳ مورد بوده، یک درصد کاهش را نشان میدهد.
در سال ۱۴۰۱ میانگین سن مادران در اولین فرزندآوری ۲۷/۳ سال بوده است. مقدار این شاخص در مناطق شهری ۲۸/۱ سال و در نقاط روستایی ۲۴/۴ سال بوده است. در این سال میانگین سن پدر در اولین فرزندآوری برابر با ۳۲ سال بوده است. میانگین سن پدر برای مناطق شهری برابر با ۳۲/۶ سال و برای نقاط روستایی برابر با ۲۹/۸ سال است.
جمهوری اسلامی سالهاست با اصرار علی خامنهای برنامهها و تبلیغاتی برای افزایش جمعیت اجرا کرده اما مطلقا مورد استقبال قرار نگرفته و رشد جمعیت روند منفی خود را ادامه داده است.
علی خامنهای از امرداد سال ۱۳۹۰ بطور مکرر خواهان افزایش جمعیت ایران به دستکم ۱۵۰ میلیون نفر شده است. او در همین سال طی سخنانی گفت: «معتقدم کشور ما با امکاناتی که داریم، میتواند ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت داشته باشد و هر اقدام و تدبیری که میخواهد براى متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از ۱۵۰ میلیون نفری شدن کشور انجام بگیرد.»
علی خامنهای سپس در مهرماه سال ۱۳۹۱ نیز سیاست دهه هفتاد برای کنترل جمعیت را خطا خواند و افزود: «یکی از خطاهایی که خود ما کردیم این بوده که تحدید نسل از اواسط دهه ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد. مسئولان در اینباره اشتباه کردند و خودم هم سهیم هستم.»
کارشناسان نسبت به کمبود نیروی انسانی بهرهور و پیر شدن جمعیت کشور هشدار میدهند اما از آنجا که «رشد جمعیت» در ایران با «تبلیغات ایدئولوژیک حکومت» پیوند خورده حتی خانوارهایی که مشکلات اقتصادی ندارند، علاقهای به فرزندآوری نشان نمیدهند.
کیهان چاپ لندن