نسل زِد در ایران، نسل بی‌مسکن؛ مهاجرت یا همخانگی اجباری در یک واحد استیجاری به دلیل تورم مسکن!

By | ۱۴۰۳-۰۴-۲۲

– بخشی از نسل زِدی‌ها ناچار به همخانه شدن گروهی در یک واحد اجاره‌ای شده‌اند. معمولا دو یا سه نفر از این افراد با هم یک آپارتمان کوچک اجاره می‌کنند تا هزینه اجاره بین آنها تقسیم شود.
– تعداد افراد ساکن در یک خانه ۶۰ تا ۷۰ متری و دارای یک اتاق خواب از ۲ نفر در سال‌های گذشته به ۴ نفر برای امسال در حال افزایش است.
– در صورت «ثبات قیمت‌ها» جوانان باید بیش از یک و نیم قرن و حدود ۱۶۶ سال انتظار بکشند تا بتوانند یک واحد مسکونی با استفاده از درآمدشان پس‌انداز کنند.

افزایش قیمت مسکن سبب شده زمان انتظار خرید مسکن برای جوانان در ایران به ۱۶۶ سال افزایش یابد. جوانانی که غالبا مطمئن هستند هرگز امکان صاحبخانه شدن را نخواهند داشت حتی در پرداخت اجاره‌بهای مسکن نیز با مشکل روبرو بوده و به تازگی پدیده اجاره گروهی خانه در میان این نسل رواج یافته است.

«سه مستاجر شاغل در یک واحد» برای صرف حداکثر ۳۰‌ درصد درآمد ماهانه به هزینه اجاره در تهران و بسیاری از دیگر شهرهای بزرگ ایران شیوع پیدا کرده است.

روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی پدیده اجاره گروهی واحدهای مسکونی را مورد بررسی قرار داده و نوشته «حدود ۷۵درصد از درآمد ماهانه نسل Z شاغل در پایتخت، توسط «اجاره‌بها» بلعیده می‌شود و خیلی از این دسته شاغلان برای دورزدن این «ابرهزینه»، به شکل گروهی- دو یا سه مستاجری- سکونت دارند تا سهم هزینه اجاره را به حداکثر ۳۰درصد برسانند.»

در این گزارش آمده که نسل Z سهم بالای ۴۰ درصد از نیروی‌ کار خیلی از شرکت‌های رو به رشد را به ‌خود اختصاص داده که البته نقش آنها در شرکت‌های نوآور به مراتب بیشتر است. این گروه از نیروی‌کار در مواجهه با تورم مسکن مجبور به حذف دومینویی ۷ فاکتور هزینه‌ای از سبد مصرف است. از نگاه کارشناسان، تداوم این روند باعث «مهاجرت به مبدأ» یا تشدید مهاجرت به خارج از کشور خواهد شد.

در ادامه آمده که بخشی از این جوانان که به تناسب اشتغال ملزم به زندگی در تهران شده‌‌اند؛ به دلیل هزینه بالای اجاره‌‌بها به شکل گروهی در آپارتمان‌‌های کوچک زندگی کرده و به‌رغم تخصص و اشتغال در شرکت‌های استارت‌آپی و دریافت حقوق متوسط، امکان اجاره خانه مستقل را ندارند. در این شرایط افزایش مستمر اجاره‌‌بها باعث شده تا بخشی از این نسل به افزایش تعداد نفرات در خانه‌‌های خود روی آورند؛ به‌‌نحوی که تعداد افراد ساکن در یک خانه ۶۰ تا ۷۰ متری و دارای یک اتاق خواب از ۲ نفر در سال‌های گذشته به ۴ نفر برای امسال در حال افزایش است.

این گزارش افزوده که تقاضای بالای مسکن در شهرهای بزرگ که بخشی ناشی از تورم بالا و بخش دیگر به دلیل جذابیت مسکن به عنوان یک دارایی سبب شده است تا قیمت مسکن شدیدا افزایش یابد به نحوی که برای جوانی با درآمد متوسط ۵۰ سال طول می‌کشد تا صاحب خانه شود. این موضوع باعث می‌شود تا شاهد بالا بودن رقم اجاره‌بها باشیم بطوری که فراتر از استطاعت جوانان است. این امر جهت تاثیری که بر رشد اقتصادی می‌گذارد و هم به دلیل پیامد‌های اجتماعی آن بسیار بااهمیت است. نکته مهمی که در این زمینه شاهد آن هستیم این است که متاسفانه افرادی که متعلق به دهک‌های پایینی هستند بیشتر در معرض فشار افزایش هزینه‌های ناشی از تورم هستند.

«دنیای اقتصاد» تأکید کرده که بحران گرانی مسکن در کشور باعث شده تا بخشی از جوانان توانمند به فکر مهاجرت باشند؛ این رویه در بلندمدت به زیان فعالیت‌‌‌های استارت‌آپی تمام می‌شود؛ چرا که نیروی توانمند و کارآی خود را ازدست می‌دهند. این در حالی است که امروز استارت‌آپ‌‌‌ها نقش مهمی در رشد اقتصادی ایفا می‌کنند. در شرایطی که چالش مسکن در کشور ریشه در متغیرهای کلان اقتصادی دارد؛ رفع این بحران نیز تنها از طریق اصلاحاتی در سطح کلان میسر است و نباید با آن برخوردی در سطح مشکلی داشت که به دلیل عدم‌انصاف این یا آن فرد حادث شده است.

همزمان با انتشار این گزارش، مقایسه‌ای از افزایش اجاره‌بها در ایران و اروپا منتشر شد که نشان می‌دهد در قاره اروپا در سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ میانگین تورم اجاره‌بها ۱۷/۶ درصد افزایش پیدا کرده است. این در حالیست که طی سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ اجاره ماهانه به‌علاوه سه درصد ودیعه پرداختی برای اجاره یک متر بنای مسکونی در تهران حدود متری ۵۴۰ درصد تورم داشته است.

روزنامه «دنیای اقتصاد» امرداد سال گذشته به شرایط جوانانی در بازار مسکن ایران پرداخته که به عنوان نسل زِد شناخته می‌شوند. برآوردها بر اساس نرخ تورم نشان می‌دهد در صورت «ثبات قیمت‌ها» جوانان باید بیش از یک و نیم قرن و حدود ۱۶۶ سال انتظار بکشند تا بتوانند یک واحد مسکونی با استفاده از درآمدشان پس‌انداز کنند.

«دنیای اقتصاد» وضعیت دسترسی شاغلان نسل Z یعنی شغل اولی‌های متولد دهه ۷۰ و افرادی که در بازه زمانی ۲۵ تا ۲۶ سال قرار دارند را بررسی کرده است. با توجه به اینکه بخش زیادی از این نسل، در شهر تهران به تازگی وارد بازار مسکن شده و مستأجر هستند، طبیعتا هزینه‌های زندگی آنها با سایر خانه اولی‌ها متفاوت است.

این گزارش که به بررسی میدانی در یک سازمان با تعداد ۳۰۰ نفر نیروی انسانی که حدود ۱۰۰ نفر یعنی یک‌سوم آن‌ها در بازه سنی مربوط به شاغلان نسل Z قرار دارند، تهیه شده است.

در گزارش «دنیای اقتصاد» آمده که متوسط درآمد ماهانه شاغلان نسل Z در سازمان مورد بررسی، بین ۱۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان تا ۱۲ میلیون تومان است. این افراد که درآمد ماهانه آن‌ها از حداقل درآمد نیرو‌های کار که در سال جاری حول و حوش ۸ میلیون تومان است اندکی بالاتر است، بطور متوسط ۷ تا ۵/ ۷ میلیون تومان از این درآمد را صرف اجاره بهای ماهانه مسکنی که در آن ساکن هستند، می‌کنند. حول و حوش ۵/ ۴ میلیون تومان دیگر را نیز صرف سایر هزینه‌های زندگی خود از خوراک، پوشاک، درمان و … می‌کنند. این برآورد درآمد و هزینه در این سازمان، به نوعی، وضعیت درآمد و هزینه‌های زندگی شاغلان نسل Z در سازمان‌هایی را نمایندگی می‌کند که درآمد آن‌ها اگرچه بالاتر از کف حقوق نیرو‌های کار است، اما فاصله چندانی هم با کف حقوق ندارد.

در چنین شرایطی بسیاری از این افراد حتی توانایی پس‌انداز را هم ندارند اما برخی از آنها گفته‌اند که ماهانه در نهایت می‌توانند یک میلیون تومان پس‌انداز کنند.

در این تحقیق میدانی همچنین این سوال مطرح شد که با توجه به وضعیت فعلی بازار مسکن و سطح درآمد، آیا اساسا این نسل تازه وارد به بازار کار امیدی هم به خانه دار شدن دارد؟

چهار گروه پاسخ از اظهارات این جامعه آماری حدود ۱۰۰ نفری، استخراج شد. گروهی از پرسش شونده‌ها اظهار کردند که ما اصلا به مسکن و خانه دار شدن فکر نمی‌کنیم و، چون فکر نمی‌کنیم اصلا به ازدواج و فرزند آوری هم فکر نمی‌کنیم (نمی توانیم فکر کنیم).

گروهی دیگر اعلام کردند که حتی دوستان ما که شرایط مشابهی به لحاظ حقوق و درآمد دارند و حتی به لحاظ سنی بزرگ‌تر از ما هستند (حول و حوش ۳۰ سال و بالاتر هستند)، نیز سبک زندگی کاملا متفاوت از افراد ۳۰ سال به بالایی که در دهه ۸۰ ایران زندگی می‌کردند، دارند. در واقع سبک زندگی آن‌ها سبک زندگی بزرگسالی نیست و تعداد زیادی از آن‌ها وارد دوره تجرد قطعی شده اند و به خانه دار شدن هم فکر نمی‌کنند. چون اساسا امکان خانه دار شدن با سطوح فعلی درآمد و قیمت مسکن ندارند. گروه دیگری به «دنیای‌اقتصاد» اعلام کردند که فقط فکر می‌کنیم اگر معجزه‌ای شود می‌توانیم به خانه دار شدن فکر کنیم.

یک گروه دیگر اعلام کردند ما حتی توان خرید یک دوچرخه برای رفت و آمد به محل کار و منزل نداریم؛ چون می‌بینیم که اساسا شرایط برای خانه دار شدن و مابقی مسائل تا این حد دشوار شده است فکر می‌کنیم یا باید شرایط اقتصادی کشور متحول شود که بتوانیم خانه دار شویم یا اینکه باید گزینه مهاجرت از کشور را بررسی کرده و مهاجرت کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *