بحران گریبانگیر دولت پزشکیان را میتوان به عنوان یک بحران سیاسی و مدیریتی چندبعدی توصیف کرد. این بحران تحت تاثیر عوامل مختلفی در داخل و خارج از کابینه قرار دارد و از چند جهت قابل تحلیل است.
استعفای ظریف، کاهش اعتبار
استعفای ظریف به عنوان مشهورترین و موثرترین معاون پزشکیان، یکی از عوامل کلیدی در تشدید این بحران به شمار میرود.
این استعفا نشاندهنده اختلافات داخلی در میان اطرافیان رییس دولت است که از نبود هماهنگی و اوج گرفتن نارضایتیها در سطوح بالای مدیریتی حکایت دارد.
واکنش مینو خالقی، چهره اصلاحطلب به این استعفا، موید وجود اختلاف در دولت نوظهور پزشکیان است. این تکانه به کاهش اعتبار و انسجام دولت در همین آغاز راه منجر خواهد شد.
خالقی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ظریف دیشب برای گزینه پیشنهادی وزارت کشور جنگید و توفیقی نیافت. امشب اعلام عدم حضور در کابینه نمود تا مسئولیت انتخابهایی که به او و کمیتهها ارتباطی نداشت، بر دوشش نباشد.»
فشار مجلس، ضربه دوم
مجلس به عنوان یکی از نهادهای مهم نظارتی، نقش بهسزایی در ایجاد فشار در ادامه مسیر شکلگیری و فعالیت دولت پزشکیان بازی خواهد کرد.
به نظر میرسد در هنگام بررسی و رای اعتماد وزیران، نمایندگان جناح مغلوب به دولت فشار خواهند آورد. این اقدام احتمالی موجب تشدید بحران سیاسی کابینه و ضربه دوم به آن خواهد بود.
افکار عمومی، چالش بیشتر
جمهوری اسلامی در داخل کشور اکنون با بحرانهای مشروعیت، فساد و شکاف مواجه است.
نارضایتی افکار عمومی از عملکرد دولت در ارتباط با انتخاب وزیران، خصوصا در حوزههای کلیدی مانند وزارتخانههای کشور و اطلاعات، میتواند بحران دولت را حتی پیش از تشکیل آن تشدید کند.
آنگاه که رایدهندگان به پزشکیان اعتماد خود را به دولت او از دست دهند، دولت با چالشهای بیشتری مواجه خواهد شد.
نقش رهبر؛ بحرانآفرینی
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی نقش اصلی، نخستین و نهایی بحرانآفرینی در دولت را ایفا میکند.
او با دخالتهای پنهان و آشکار، مستقیم و غیر مستقیم قصد دارد کل دولت را تصاحب کند و آنرا با بن دندان به انقیاد درآورد.
پزشکیان اگر دولت را به خامنهای بسپارد، اعتبار خود و کابینهاش را به نابودی میکشد و اگر تسیلم خامنهای نشود، باید ریاست قوه مجریه را به سرسپرده دیگری بسپارد.
به نظر میرسد این نخستین بحران پیش از فرارسیدن بحرانهای دیگر دولت پزشکیان باشد.