نام‌ها و نشانه‌های فاجعۀ سینما رکس آبادان

By | ۱۴۰۳-۰۵-۲۶

۴۶ سال پیش در شب ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، چند ماه مانده به وقوع انقلاب، یک خبر نه‌تنها آبادان که سراسر ایران را در بهت و اندوه فرو برد؛ آتش‌سوزی سینما رکس که جان صدها تماشاچی فیلم سینمایی «گوزن‌ها» را گرفت.

برخی روایت‌ها از سوختن و کشته شدن بیش از ۶۰۰ نفر در این فاجعه حکایت دارد اما ری تکیه در کتاب «آخرین شاه» تعداد قربانیان فاجعه را ۴۷۹ نفر ثبت کرده است.

در پی وقوع این فاجعه بحث‌ و جدل‌های عمیقی درگرفت و نام‌ها و نشانه‌های بسیاری در پروندۀ آن مطرح شد. در این گزارش نقش و سرنوشت برخی از این نام‌ها روایت شده است، می‌توانید آن را بشنوید یا در ادامه بخوانید.

داخل سالن سینما رکس آبادان پس از سوختن

محمدرضا عاملی که بود و چه کرد؟

جدای از روایت‌های گفته‌شده دربارهٔ فاجعهٔ سینما رکس، در تمام این سال‌ها نام یک نفر در این پرونده کمتر شنیده‌ شده است؛ دکتر محمدرضا عاملی‌ تهرانی، عضو حزب پان‌ایرانیست و از اعضای حزب رستاخیز که در دولت جعفر شریف‌امامی و هنگام آتش‌سوزی سینما رکس در تابستان ۵۷ وزیر اطلاعات و جهانگردی بود.

محمدرضا عاملی‌ تهرانی متخصص بیهوشی از دانشگاه تهران بود اما شهرت او به دلیل حضورش در عرصهٔ سیاست و ایران‌دوستی‌ است. او از نوجوانی پا به‌ عرصهٔ فعالیت‌ سیاسی با گرایش‌های ملی گذاشت و بعدها کتاب‌ها و مقاله‌هایی دربارهٔ «ملی‌گرایی در ایران» نوشت.

او که از بنیان‌گذاران حزب «پان‌ایرانیست» و مهم‌ترین نظریه‌پرداز این حزب بود، هنگام آتش‌سوزی سینما رکس آبادان در دولت جعفر شریف‌امامی وزیر اطلاعات و جهانگردی بود و هم‌زمان مسئول پیگیری پروندهٔ فاجعهٔ سینما رکس نیز شد.

او بعد از بازداشت یکی از عوامل آتش زدن سینما رکس به نام «حسین تکبعلی‌زاده»، در یک نشست رسانه‌ای به روزنامه‌نگاران گفت اسنادی در اختیار دارد که دخالت متعصبان مذهبی هوادار آیت‌الله خمینی در آتش‌سوزی سینما رکس را تأیید می‌کند.

در مقابل، روح‌الله خمینی که در آن زمان هنوز در نجف عراق در تبعید بود، دولت و نظام شاهنشاهی را بانی این واقعه ‌می‌دانست و می‌گفت که این کار با هدف بدنام کردن مخالفان انجام‌ شده است.

خمینی پس از یک دوره سکوت ادعا کرد: «قرائن شهادت می‌دهد که دست جنایتکار دستگاه ظلم در کار باشد که نهضت انسانی- اسلامی ملت را در دنیا بد منعکس کند».

محمدرضا عاملی تهرانی

داریوش همایون، از رجال سیاسی دوران پهلوی دوم، سال‌ها قبل و کمی پیش از مرگ در گفت‌وگو با رادیوفردا گفت که محمدرضا عاملی‌ تهرانی می‌دانست عاملان و آمران آتش زدن سینما رکس چه کسانی بودند و از ارتباط شخصی به نام «محمد کیاوش» با نجف و بیت آیت‌الله خمینی آگاه بود، اما جعفر شریف‌امامی، نخست‌وزیر وقت، اعلام عمومی این موضوع را کاری در مسیر لطمه زدن به طرح «آشتی ملی» دولت خود می‌دانست و سعی می‌کرد ماجرا «مسکوت» بماند.

علیرضا نوری‌زاده، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی، نیز در گفت‌وگو با رادیوفردا به خبر داشتن محمدرضا عاملی‌ تهرانی از نقش شخصی به نام محمد کیاوش در فاجعۀ سینما رکس و دلیل رسانه‌ای نشدن ماجرا اشاره می‌کند.

به‌‌گفتهٔ آقای نوری‌زاده،، پس از بازداشت متهم ردیف اول فاجعهٔ سینما رکس، دکتر محمدرضا عاملی‌ تهرانی به‌عنوان مسئول پیگیری پرونده، گروهی از سردبیران و روزنامه‌نگاران را به وزارت اطلاعات و جهانگردی وقت که بعد از انقلاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نام گرفت، دعوت کرد و گفت که اسنادی در اختیار اوست که از نقش فردی به نام محمد کیاوش در خوزستان و پیوند او با نجف و بیت‌ آیت‌الله خمینی حکایت دارد.

محمد کیاوش، واعظ انقلابی یا عامل تحریک؟

اما محمد کیاوش که محمدرضا عاملی‌ تهرانی می‌گفت چند جوان از جمله حسین تکبعلی‌زاده را برای آتش زدن سینما رکس تحریک کرده، چه کسی است؟

محمد علوی‌تبار مشهور به محمد کیاوش آموزگار و فردی به‌شدت مذهبی بود که پیش از انقلاب از مخالفان نظام پادشاهی در خوزستان و پس از انقلاب نمایندهٔ اهواز و آبادان در مجلس شورای اسلامی شد. او در نهایت در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ به‌ دلیل ابتلا به بیماری کووید-۱۹ در ۸۹ سالگی درگذشت.

محمد کیاوش همان کسی است که بعدها حسین تکبعلی‌زاده در دادگاه گفت که در خانهٔ او به همراه چند جوان دیگر برای آتش زدن سینما تحریک‌ شده بود؛ موضوعی که اردشیر بیات، معاون انتظامی شهربانی آبادان، نیز چند سال قبل از مرگ در گفت‌وگو با رادیوفردا با بیان جزئیات آن را تایید کرده است.

متهم ردیف اول چگونه گریخت، چگونه بازداشت شد؟

پس از انقلاب ۵۷ حسین تکبعلی‌زاده، که بر اساس ادعای محمدرضا عاملی‌تهرانی اعتراف کرده بود توسط شخصی به نام محمد کیاوش تحریک‌ شده بود، از زندان شهربانی آبادان آزاد و سپس دوباره بازداشت شد.

رؤیا برومند، از مدیران بنیاد حقوق‌بشری عبدالرحمن برومند، به رادیوفردا می‌گوید بر اساس اسنادی که در اختیار دارد، حسین تکبعلی‌زاده خود سبب بازداشت دوباره‌اش بعد از انقلاب ۵۷ شد.

به‌گفتهٔ خانم برومند، او تصور می‌کرد که انجام عمل انقلابی علیه شاه از سوی حکومت نوپای اسلامی مورد توجه قرار می‌گیرد و با مراجعه چندباره به نزدیکان آیت‌الله خمینی خود را معرفی کرد، اما آن‌ها علاقه‌ای به بازداشت دوبارهٔ او و سروصدای بیشتر نداشتند تا این‌که به‌دلیل فشار افکار عمومی و خانواده‌های قربانیان آتش‌سوزی سینما رکس، بار دیگر حسین تکبعلی‌زاده بازداشت شد و دادگاهی هم برای رسیدگی به پرونده در شهریور ۱۳۵۹ و با گذشت حدود دو سال از انقلاب ۵۷ برگزار شد.

با این حال در میان محکومان و حتی متهمان دادگاه سینما رکس، هرگز نامی از محمد کیاوش که محمدرضا عاملی‌ تهرانی گفته بود عامل اصلی تحریک گروهی از جوان‌های انقلابی آبادان برای آتش زدن سینما رکس بوده، دیده نشد.

حسن شریعتمداری، کنشگر سیاسی و فرزند محمدکاظم شریعتمداری از مراجع به‌نام شیعه، می‌گوید اسنادی در این مورد در دست پدرش بوده که پس از هجوم پاسدارها و مأموران جمهوری اسلامی به خانهٔ پدرش در سال‌های نخست بعد از انقلاب و کمی پیش از درگذشت او برده شد و هیچگاه بازگردانده نشد.

آقای شریعتمداری می‌گوید روشن شد که محمد کیاوش برای داغ‌تر شدن فضای ملتهب و انقلابی گروهی از جوان‌های آبادان تحریک کرده است.

در نهایت حسین تکبعلی‌زاده به‌عنوان متهم ردیف اول آتش زدن سینما رکس آبادان در سال ۱۳۵۹ اعدام شد و چند ماه بعد محمد کیاوش به‌عنوان نماینده راهی مجلس شورای اسلامی شد.

سرنوشت محمدرضا عاملی‌ تهرانی

علیرضا نوری‌زاده دربارهٔ بازداشت، محاکمه و اعدام محمدرضا عاملی‌ تهرانی می‌گوید که او بلافاصله پس از انقلاب بازداشت شد، در تمام طول محاکمهٔ او صادق خلخالی و دیگر مسئولان اصلی دادگاه انقلاب هیچ اشاره‌ای به تحقیقات او دربارهٔ سینما رکس نکردند و تنها اتهام‌های کلی همچون تثبیت‌کنندهٔ حکومت پهلوی و مروج سانسور و… به‌عنوان اتهامات علیه او مطرح شد.

به‌ گفتهٔ آقای نوری‌زاده، همه فکر می‌کردند برای محمدرضا عاملی‌ تهرانی در نهایت حکم یک‌ سال زندان به‌دلیل دوران وزارت و مسئولیتش در حکومت شاهنشاهی اعلام شود، تا این‌که در آخرین دفاع او، ناگهان یکی از دستیاران صادق خلخالی، حاکم شرع وقت، به موضوع سینما رکس آبادان اشاره کرد و گفت که دکتر عاملی‌ تهرانی می‌خواسته این جنایت را به‌ گردن انقلابیون مخالف شاه بیاندازد.

علیرضا نوری‌زاده به رادیوفردا می‌گوید که پس از آن در عین ناباوری اعلام شد که محمدرضا عاملی‌ تهرانی به‌ اعدام محکوم شده است و «آخرین جملهٔ او هم در ملاقات آخر به دوستان و نزدیکانش این بود که دیگر به من نیندیشید، به ایران بیندیشید» .

سرانجام به حکم دادگاه انقلاب، دکتر محمدرضا عاملی تهرانی ساعت پنج بامداد ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ در ۵۱ سالگی در تهران با اتهام «مفسد فی‌الارض» تیرباران شد.

بنیامین صدر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *