همزمان با بازگشت دونالد ترامپ به عرصه سیاست آمریکا و تغییر فضای بینالمللی، مذاکرات هستهای ایران با سه کشور اروپایی (بریتانیا، آلمان و فرانسه) و نمایندگان اتحادیه اروپا در ژنو ازسرگرفته شد.
کاظم غریبآبادی، معاون وزیر خارجه ایران، اعلام کرد که در این گفتگوها توافق شده مذاکرات دیپلماتیک در آینده نزدیک ادامه یابد. با این حال، این مذاکرات در شرایطی برگزار میشود که ایران طی سالهای اخیر، به رغم اظهارات متعدد درباره تمایل به تعامل دیپلماتیک، در عمل از پیشبرد مذاکرات سرباز زده است.
ناظران معتقدند که جمهوری اسلامی با استفاده از این زمان، به دنبال توسعه برنامه هستهای خود بوده است. این در حالی است که شکستهای پیدرپی نیروهای نیابتی ایران در منطقه، از مناطق فلسطینی و لبنان گرفته تا سوریه، به همراه فشارهای داخلی و خارجی، تهران را در موضعی ضعیفتر از گذشته قرار داده است. اکنون پرسش کلیدی این است که آیا ایران در مذاکرات جدید، قادر خواهد بود شرایط بهتری را برای خود رقم بزند یا اینکه ناچار به ارائه امتیازات بیشتری خواهد شد؟
مذاکرات هستهای؛ ابزار دیپلماسی یا تاکتیک خرید زمان؟
بهروز کمالوندی، سخنگو و معاون امور بینالملل سازمان انرژی اتمی ایران، اخیراً اعلام کرد که تهران پس از صدور قطعنامههای اخیر بینالمللی، بلافاصله ماشینهای پیشرفته سانتریفیوژ خود را فعال کرده است. این اقدام در کنار اظهارات جواد لاریجانی، مدیر پژوهشگاه دانشهای بنیادی، در صدا و سیما مبنی بر اینکه ایران توانایی تولید تسلیحات هستهای در مدتزمان کوتاهی را دارد، نشاندهنده رویکرد تهاجمیتر تهران در حوزه هستهای است.
اما احمد وخشیته، استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه و استاد مهمان دانشگاه ملی اوراسیا، در گفتوگو با دویچهوله، معتقد است که ایران عملاً در این مذاکرات “برگ برندهای” ندارد و در موضع ضعف قرار گرفته است. او مذاکرات اروپا با ایران را بخشی از یک بازی بزرگتر بین غرب و روسیه میداند. به باور وخشیته، روسیه از ایران به عنوان ابزاری برای چانهزنی با غرب بر سر بحران اوکراین استفاده میکند.
او تأکید میکند: «ایران باید پیش از آنکه در سطح بینالمللی معامله شود، خودش ابتکار عمل را در دست بگیرد. اما با توجه به تضعیف موقعیت ایران در سوریه، لبنان و عراق، جمهوری اسلامی دیگر ابزارهای قدرتمند گذشته را برای تأثیرگذاری در مذاکرات ندارد.»
وخشیته همچنین هشدار میدهد که حتی اگر مکانیسم ماشه فعال نشود، ترامپ نشان داده که برای جلوگیری از تهدیدات احتمالی، مستقیماً و بدون انتظار برای روندهای دیپلماتیک اقدام میکند.
بحران داخلی؛ مانعی بر سر راه سیاست خارجی
یکی از چالشهای اساسی جمهوری اسلامی در پیشبرد مذاکرات هستهای، بحران مشروعیت داخلی است. در حالی که تهران تلاش میکند از طریق دیپلماسی تنشها را کاهش داده و مانع اقدامات رادیکال علیه خود شود، فضای عمومی داخل کشور نشاندهنده نارضایتی گسترده مردم است.
فائزه هاشمی، فعال سیاسی و فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور پیشین ایران در یک گفتگوی رسانهای تأکید کرده است که مردم ایران به دلیل ناامیدی از تغییرات مسالمتآمیز داخلی، از شکستهای جمهوری اسلامی در خارج از کشور استقبال میکنند. او با اشاره به تجربیات خودش از صحبت با مردم گفت: «مردم به این امید دارند که فشارهای خارجی بتواند به بهبود شرایط داخلی منجر شود.»
در مرکز این نارضایتی، شکاف نسلی عمیقی قرار دارد. در حالی که علی خامنهای با تقویت نهادهایی مانند سپاه پاسداران و قوه قضائیه قدرت را متمرکز کرده است، نسل جوان به طور فزایندهای از حکومت فاصله گرفته است. این شکاف نسلی، برنامهریزی برای جانشینی را پیچیدهتر میکند و تحلیلگران پیشبینی میکنند که دوره پس از خامنهای ممکن است با اختلافات داخلی همراه باشد.
نازیلا گلستان، فعال سیاسی، در گفتگو با دویچهوله، سیاستهای دولت ترامپ را در راستای بازسازی نظم جهانی ارزیابی کرده و معتقد است: «ترامپ میخواهد بحران خاورمیانه و اوکراین را حل کند تا در مرحله بعد، تمرکز خود را بر چین بگذارد.»
به باور او، جمهوری اسلامی برای جلوگیری از اقدامات تهاجمی ترامپ، ناچار به ارائه امتیازات حداکثری خواهد بود. گلستان همچنین تأکید میکند که نارضایتی مردم از مسائل اجتماعی، مانند حجاب اجباری، و بحرانهای اقتصادی عمیق، موضع ایران را در مذاکرات تضعیف کرده است.
نقش تیم سیاست خارجی در مدیریت بحرانها
در ماههای اخیر، عباس عراقچی، وزیر خارجه دولت پزشکیان، تلاش کرده است با سفرهای متعدد به کشورهای منطقه، از طریق دیپلماسی، سرعت فروپاشی نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی را کاهش دهد. با این حال، این تلاشها در برخی موارد، مانند واکنش اسرائیل به حملات موشکی جمهوری اسلامی، با موفقیت همراه نبوده است. در همین حال، محمدجواد ظریف، معاون راهبردی مسعود پزشکیان، نقشی کلیدی در طراحی سیاستهای دیپلماتیک بر عهده دارد.
احمد وخشیته در گفتگو با دویچهوله فارسی، حضور ظریف در نیویورک را بخشی از تلاشهای او برای احیای لابی جمهوری اسلامی در آمریکا میداند. به باور وخشیته، ظریف سعی دارد با این اقدامات، تا حد ممکن از شدت واکنشهای رادیکال دولت ترامپ علیه جمهوری اسلامی بکاهد. این تلاشها از حمایت علی خامنهای برخوردار است و تأیید ظریف از سوی رهبر جمهوری اسلامی در برابر انتقادات تندروها، جایگاه او را در این مأموریت تقویت کرده است.
جانشینی خامنهای و سرنوشت جمهوری اسلامی
تغییرات منطقهای و شکستهای نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی، بحث جانشینی علی خامنهای و آینده نظام سیاسی ایران را به کانون توجهات تبدیل کرده است. تحلیلگران معتقدند که تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی در عرصه بینالمللی میتواند به تغییرات بنیادین در ساختار داخلی کشور منجر شود.
در این میان، برخی تحلیلها حاکی از آن است که عقبنشینیهای منطقهای ایران و تمرکز بر مسائل داخلی، ممکن است افق جدیدی برای مردم ایران ایجاد کند. این تغییرات، به باور افکار عمومی، میتواند زمینهساز بهبود شرایط داخلی و کاهش فشارهای اجتماعی و اقتصادی شود.
با توجه به این شرایط، پرسش اساسی باقی میماند که آیا جمهوری اسلامی قادر خواهد بود از این بحرانها عبور کند یا اینکه فشارهای داخلی و خارجی، به تغییرات اساسی در نظام سیاسی کشور منجر خواهد شد؟
امیر سلطانزاده
دویچه وله