در میانه آذر و بهشکلی غیرمنتظره، سوریه، خیمهگاه «محور مقاومت» سقوط کرد و مخالفان مسلح «بشار اسد»، دیکتاتور سوریه، کنترل اوضاع کشور را در دست گرفتند. این گروههای مسلح که بسیاری از اعضای آنها در فهرست گروههای تروریستی سازمان ملل و کشورهای مختلف قرار دارند، از سوی کشورهای مانند ترکیه و قطر مورد حمایت قرار گرفته بودند.
با آغاز تحولات سوریه در ۷آذر۱۴۰۳، بسیاری در ایران، ترکیه را پشتپرده این ماجراها میدانستند و از «خیانت» «رجب طیب اردوغان»، رییسجمهور ترکیه و رویای «نوعثمانی» او میگفتند.
در همین راستا، زمانی که وزیرخارجه ایران با وزیرخارجه ترکیه دیدار داشت، عدهای در مقابل سفارت ترکیه در تهران تجمع کرده و علیه اردوغان و سیاستهای این کشور شعار دادند. از آن روز به بعد برای حامیان جمهوری اسلامی، دیگر ترکیه کشور «دوست و برادر» نیست.
حمایت ترکیه از نیروهای مسلحی که دمشق را فتح کردند، باعث شده تا بسیاری از طرفداران جمهوری اسلامی و مقامات، این کشور را «منافق و نفوذی در جهان اسلام» بدانند. سخنان مقامات آنکارا نیز در رابطه با جمهوری اسلامی و جایگاه آن در سوریه، بر دامنه این نگاههای منفی به ترکیه در ایران افزوده است.
برخی معتقدند که اکنون ترکیه نقشی را که قبلا ایران و روسیه بهعنوان حامی اصلی سوریه ایفا میکردند، بازی خواهد کرد، بهویژه که روز یکشنبه ۲۵آذر۱۴۰۳، ترکیه سفارت خود را در سوریه بعد از ۱۲ سال بازگشایی کرد، درحالیکه سفارت ایران در دمشق بسته شده و بنا بر تصاویر منتشر شده، بخشی از آن به یغما رفته است.
در این مدت، تلاشهای دیپلماتیک «عباس عراقچی» نیز به ثمر ننشست. فیلمی که عراقچی از رستورانی در دمشق منتشر کرده بود تا وضعیت امن دمشق برای مقام ایرانی را نشان دهد، اکنون جای خود را به تصاویری از «ابراهیم کالین»، رییس سازمان اطلاعات ترکیه داده است.
ترکیه عاقبت خوبی نخواهد داشت
تحلیلهایی که این روزها در رسانههای نزدیک به جمهوری اسلامی منتشر میشود، نگاه منفی به ترکیه دارد و آیندهای بحرانی برای این کشور ترسیم میکند. سایت «دیپلماسی ایرانی»، دخالت ترکیه در قفقاز جنوبی و تحرکات آن در سوریه را، نمونههایی از سیاستهای تنشزا دانسته و پیشبینی میکند که اختلافات بر سر منافع در سوریه، ترکیه را وارد بحرانی طولانیمدت خواهد کرد.
همچنین، خطر «تروریستهای تکفیری» و احتمال عملیات آنها علیه ترکیه، هزینههای سنگین اقتصادی و تهدید وحدت سیاسی این کشور، از دیگر نگرانیهای مطرحشده در این تحلیل است. مقاله در پایان، از احتمال یک جنگ میگوید، «جنگی که هزینهاش باید از جیب شهروندان ترکیهای پرداخت شود و البته وحدت سیاسی این کشور در آینده را تهدید میکند.»
روزنامه «فرهیختگان» روز دوشنبه۲۶آذر با برگزیدن تیتر «سلطان و شبان»، به نقش ترکیه در سوریه پرداخته و مینویسد: «ترکیه امروز در موقعیت حساسی قرار گرفته که بدون فرصتی قابل توجه، تنها هزینههای سنگینی برایش خواهد داشت.»
نویسنده این تحلیل بهنوعی با تهدید ترکیه ادامه میدهد «اگر دولت ترکیه بهعنوان یک دولت هیمنهگر شناخته شود، یکی از تبعات، آن شکلگیری ائتلافهای ضدترکیهای و تلاش دیگران برای دخالت در این کشور خواهد بود. برخی معتقدند در جریان رقابتهای منطقهای میان امارات و ترکیه بود که ابوظبی در جریان کودتای ۲۰۱۶ ترکیه تلاش کرد اردوغان را سرنگون کند.»
تهدید دیگری که این روزها حامیان جمهوری اسلامی نسبت به ترکیه انجام میدهند، استفاده از کارت کُردها در برابر ترکیه است. یکی از کانالهای تلگرامی نزدیک به حکومت مینویسد: «حال که ترکیه از مردم مظلوم سوریه در برابر حکومت دیکتاتور بشار اسد و دولت مرکزی حمایت کرد تا به انقلاب آزادی ختم شود، بهتر است ما نیز از مردم کُرد که سالیانسال تحت ظلم و ستم و نژادپرستی ترک های دولت مرکزی ترکیه بودهاند، حمایت کنیم.»
بازگشت تحلیلهای نوعثمانی
نُقل محافل تحلیلی ایران در این روزها، تحلیلهای مبتنیبر «نوعثمانیگری» ترکیه بهواسطه اردوغان است.
«منصور حقیقتپور»، عضو سابق کمیسیون امنیت ملی، در واکنش به سیاستهای ترکیه در روزنامه «آرمان ملی» گفت: «تحرکات نوعثمانیها در منطقه قابل دفاع نیست. ترکیه از گروههای تروریستی در سوریه حمایت میکند، درحالیکه در اجلاس آستانه بر تمامیت ارضی سوریه تأکید کرده بود.»
او با انتقاد از رفتارهای ضدایرانی ترکیه در خاورمیانه و قفقاز افزود: «این اقدامات قابل تحمل نیست و ترکیه بهزودی پاسخ خود را خواهد گرفت.» حقیقتپور همچنین تامین فولاد توسط ترکیه برای اسراییل را «غیرقابلبخشش» خواند.
«فردا نیوز» در یادداشتی، به وخامت اوضاع سوریه پس از خروج جمهوری اسلامی اشاره کرده و مینویسد: «سوریه کمکم در مسیر چندپاره شدن توسط رژیم آپارتاید اسراییل و ترکیه قرار گرفته است. اسراییل در حال پیشروی و بسط اشغالگری خود در جولان است و اردوغان هم میگوید بسیاری از شهرها و استانهای سوریه ازجمله دمشق را میخواهد.»
این یادداشت در ادامه میآورد: «سودای بازسازی امپراتوری عثمانی سیاست خارجیاش را خصمانه و زیادهخواهانه و البته متوهمانه کرده است.»
«رسول جعفریان»، رییس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نیز در شبکههای اجتماعی خود مینویسد: «ترکیه انتقامش را از عربها و انقلاب عربی، سالهای ۱۹۱۶ تا ۱۹۱۸ گرفت. زمانی که عربها، شامات و حرمین را از عثمانی بازپس گرفتند. امروزه ترکها، نظارگر نابودی سوریه زیر بمباران اسراییل هستند. دنیا شاهد اتحاد ترکیه و اسراییل برای نابودی کامل عرب. بیش از همه اسراییل از کار ترکیه خشنود است.»
برخی از تحلیلگران ایران حتی «محمد الجولانی»، فرمانده هیات «تحریرالشام» را «فرمانده اردوغان» خطاب میکنند و به او لقب «سردار پیشتاز عثمانی در شام» میدهند.
«مهدی تدینی»، مترجم و تحلیلگر که چنین نقطه نظری دارد، میگوید هدف بعدی ترکیه منطقه کُردنشین سوریه است. اما در آغاز کار، آنکارا میخواهد دولت جدید را به آنکارا وابستهتر کند. او میگوید اقدام اسراییل مبنیبر بمباران کردن زیرساختها، جای پای ترکیه را مستحکمتر میکند؛ «هرچه سوریها در این مرحله ندارتر باشند، بیشتر وابسته ترکها خواهند شد. هر پیچی که ترکها در سوریه سفت کنند، جایگاه خود را تحکیم کردهاند.»
ترکیه در سوریه؛ بازی با آتش به نفع اسراییل؟
«سیدعلی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در سخنرانی ۲۱آذر خود اعلام کرد که آنچه در سوریه رخ داده، در «اتاق فرمان آمریکا و اسراییل طراحی شده است» و افزود: «یک دولت همسایه سوریه هم در آن نقش آشکاری ایفا کرده، الان هم ایفا میکند…، اما عامل اصلی توطئهگر و اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است. قرائنی داریم که برای انسان جای تردید باقی نمیگذارد.»
اگرچه نیاوردن نام این همسایه برای بسیاری اقدامی دیپلماتیک بود، اما طرفداران جمهوری اسلامی ضمن آنکه انگشت خود را به سمت ترکیه بردند، دلیل عدم ذکر نام را، بیاهمیت خواندن این کشور برای ایران دانستند.
واقعیت اما آن است که اقدام ترکیه برای ایران بیاهمیت نیست و جمهوری اسلامی از نشستن ترکیه بهجای او در سوریه، ناراضی است.
«حسن رشوند»، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی که برای روزنامه «کیهان» نوشته، معتقد است که «ترکیه دیگر همسایه قابل اعتمادی برای ایران» نیست. او که اردوغان را «فرصتطلب» میداند، معتقد است که بهزودی اوضاع در سوریه تغییر خواهد کرد. او به ترکیه هشدار میدهد که «تروریستها» بهزودی «لوله تفنگ خود را بهسمت مرجع شکلدهنده خود تغییر» خواهند داد.
او ضمن آنکه اردوغان را قمارباز دانسته، میگوید «امروز ترکیه در حال بازی با آتش است، هرچند دولتمردانش معتقد باشند که میتوانند این بازی را کنترل کنند.»
«علیاکبر دارینی»، تحلیلگر سیاسی نیز در «دیپلماسی ایرانی» مدعی شد که میان آمریکا، اسراییل و ترکیه، برای اشغال حلب و حماه هماهنگی وجود داشته و هدف اصلی، «قطع ارتباط زمینی ایران با لبنان و سرنگونی بشار اسد» است.
به گفته او، ترکیه آشکارا با اسراییل و آمریکا همدست است و سه پایه محور شرارت در منطقه را تشکیل میدهند.
«سیدمحمد حسینی»، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در شبکههای اجتماعی خود پیش از سقوط اسد نوشته بود «رجب اردوغان نقاب نفاق را کنار زده و در حمایت از تروریستهای تحریرالشام، شمشیر را از رو بسته است و همکاری خود با اسراییل و آمریکا را علنی ساخته است.» او بعد از سقوط اسد گفت: «اسراییل نمیتواند بر سوریه سیطره پیدا کند مگر با کمک اردوغان!»
«ابوالفضل حسن بیگی»، عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز میگوید: «اردوغان بر این باور است که ادلب، لاذقیه و حلب، جزو سرزمین لاینفک ترکیه هستند؛ او تحت تسلط سازمانهای سیا و موساد است.» او ادامه میدهد اردوغان آرزو دارد که بتواند امپراتوری عثمانی را دوباره شکل دهد.
این انتقادات، نتیجه ترجمههای نادرستی است که برخی رسانههای نزدیک به جمهوری اسلامی از سخنان اردوغان ارائه دادند. اردوغان گفته بود: «اگر منطقه پس از جنگ جهانی اول تقسیم نمیشد، شهرهای حلب، شام، حماه و حمص همانند غازیآنتب و هاتای و اورفا ولایتی از ما میشد.»
درحالیکه رسانههایی مانند خبرگزاری «دانشجو» در ترجمهای اشتباه، ادعا کردند اردوغان گفته است «به احتمال بسیار زیاد شهرهای حلب، ادلب، حماه، دمشق و رقه مانند انطاکیه، مانند هاتای، مانند اورفا، یکی از استان های ما خواهند بود.»
اردوغان در سوریه؛ از ناظر بیطرف تا حامی شورشیان
ترکیه در آغاز تلاطم ها در سوریه موضع یک ناظر گرفته بود، اما اردوغان روز ۱۶آذر با یک سخنرانی کوتاه در زمانی که هیات تحریر الشام حماه را گرفته بود، عملا اعلام حمایت کرد و خواستار ادامه حرکتشان به دمشق شده بود. همین رویکردها جایگاه ترکیه را تغییر داد و بسیاری را در ایران به واکنش واداشت. صحبتهای بعدی مقامات ترکیه واکنشها را تندتر هم کرد.
«هاکان فیدان»، وزیر خارجه ترکیه، در گفتوگویی با شبکه NTV در ۲۳آذر گفت: «ما در طرف حق ماجرا ایستادهایم. آنچه در سوریه میگذرد شبیه مبارزات استقلال ترکیه است.» او تاکید کرد: «دادههای بسیاری از ناکارآمدی و فروپاشی سوریه داریم. هدف ما کنار رفتن اسد نبود، بلکه بهبودی وضعیت مردم سوریه بود. این را بارها به ایران و روسیه گفتیم. رژیم خیلی ضعیف بود و ما میدانستیم که نمیتواند دوام بیاورد. نگرانی ما این بود که روسیه و ایران باعث خونریزی گسترده شوند. ازاینرو با آنها مذاکره کردیم و در نهایت، همان شب در دوحه توافق شد و اسد رفت. روسیه و ایران فهمیدند که حمایت از اسد فایدهای ندارد و ما برای کاهش خونریزی، این مسیر دیپلماتیک را طی کردیم.»
این روزها، ویدیویی از اردوغان در شبکههای اجتماعی فارسیزبان منتشر شده که مربوط به سخنرانی او در سال ۱۳۹۳ در دانشگاه مرمره است. او در این سخنرانی، بدون نام بردن از خامنهای، میگوید: «به یک رهبر دینی گفتم در سوریه ۲۵۰ هزار نفر کشته شدهاند. چرا در برابر این اتفاق سکوت کردهاید و به دولت اسد سلاح و کمک مالی میفرستید؟ میدانید چه پاسخی داد؟ گفت تنها کسی که در مقابل اسراییل ایستادگی میکند، اسد است.»
یادآوری این گفتهها، تیر دیگری بود بر حامیان محور مقاومت از سوی برادری که از نظر آنها، «خیانت» کرده است.
ایران وایر
عطا محامد