نظم جدید خاورمیانه مورد توافق ترامپ و پوتین و اسراییل است. در این نظم جدید جایی برای جمهوری اسلامی پیشبینی نشده، زیرا تاریخ مصرفش به پایان رسیده است.
توافق آمریکا و روسیه در داد و ستد منطقهای به منظور تحقق اهداف زیر است:
• جنگ روسیه و اوکراین پایان خواهد یافت، به ترتیبی که هیچکدام از طرفین بازنده و بیآبرو نشود.
• به این منظور، هر دو در موضع روز میمانند و مذاکرات صلحی تقریبا ابدی زیر نظر وکنترل سازمان ملل بین آنها آغاز میشود (چیزی مشابه مراکش و الجزایر بر سر صحرا از ۵۰ سال پیش!)
• و شاید در نهایت یک رفراندوم، کماکان زیر نظر سازمان ملل، حق را به حقدار یعنی جناب پوتین بدهد!
• در طول این دوره، بسیار طولانی، مناطق زیر کنترل روسیه در اوکراین دسترسی این کشور به آبهای آزاد را تامین میکند.
• پایان جنگ اوکراین خطر ورشکستگی و سقوط مالی نه چندان دور روسیه را منتفی میکند (مشابه پروژه جنگ ستارگان پرزیدنت ریگان و به دنبالش ورشکستگی مالی اتحاد شوروی).
• خروج نیروهای روسیه از سوریه هم کمک بیشتری برای رسیدن به این هدف است.
• سیاست بایدن تضعیف هرچه بیشتر مالی روسیه از راه کمک به اوکراین برای نباختن جنگ (ولی البته نه پیروز شدنش!) بود.
• البته میلیاردها دلار کمک آمریکا به اوکراین (تو بخوان به کارخانههای اسلحهسازی آمریکا!) هم در این مورد بیتاثیر نبوده است.
• ضعف مالی روسیه برای ادامه جنگ اوکراین باعث شده که پوتین با ترامپ برای پایان جنگ اوکراین (با حفظ آبرو و به صورت ظاهراً برنده) توافق کند.
• در مقابل، روسیه هم سوریه و هم جمهوری اسلامی ایران را که دیگر منفعتی برایش ندارند به غرب میدهد.
• از سوی دیگر تمامی کشورهای منطقه خلیج فارس هم که از ترس رژیم ایران به آمریکا پیوسته بودند و منطقه را در اختیارش گذاشته بودند، به ترامپ فشار خواهند آورد که آنها را از شرّ و خطر جمهوری اسلامی خلاص کند.
وضعیت منطقه بدون جمهوری اسلامی
• با از میان رفتن جمهوری اسلامی، احتیاج غرب به یک یا دو حضور اسلامگراها در منطقه (به منظور لزوم ادامه کنش ایدئولوژیک در منطقه، و ادامه فرمول معروف انگلیس «تفرقه و کنترل»)، توسط افغانستان از یکسو و اکنون سوریه در سوی دیگر، و در صورت نیاز، گاهی یمن و پاکستان تأمین خواهد شد.
• به این ترتیب دیگر احتیاجی به رژیم ایران و خطر و دردسر آن برای منطقه (به ویژه برای اسرائیل) نیست.
• بر این اساس است که به نظر میرسد تاریخ مصرف رژیم اسلامی به پایان رسیده است.
• علائم این نزدیک شدن پایانی تاریخ مصرف را میتوان از دو سال پیش در اخبار رسانههای جهانی مربوط به جنبه مخرب رژیم ایران در خاورمیانه، و از یک سال پیش دیگر به عنوان خطری جهانی دید.
• در این روند، افکار عمومی جهان نیز برای تأیید هر عملیاتی علیه جمهوری اسلامی ایران تقریبا آماده شده است. (شبیه مورد عراق صدام حسین پیش از حمله آمریکا)
نتایج جهانی آینده دموکراسی در ایران
• ایران، کشوری بزرگ، ثروتمند، بدون بدهی خارجی، با نسلهای جوان تحصیلکرده و خلاق، و ملتی عادتا خرجکن و دست و دلباز، بزرگترین بازار جهانی بازسازی زیربنایی، با ارزش چندین هزار میلیارد دلار برای سالها خواهد بود. (ترامپ قرارداد برجام را به این دلیل پاره کرد که دولت ایران، به دستور روسیه، دادن بیشترین درصد بازار بازسازی ایران به آمریکا را نفی کرد)
• اروپا با داشتن درصدی، البته بسیار کمتر از آمریکا، کماکان بسیار راضی خواهد بود.
• چین هم، که اصولا کاری به سیاست ندارد، با اطمینان از ادامه داشتن نفت ارزان ایران راضی خواهد ماند.
• روسیه هم، که به هر حال در اوضاع اسفناک مالی امروز زیاد جای مذاکره ندارد، احتمالا با ادامه عدم بهرهبرداری ایران از گاز دریای کاسپین و یا امتیازاتی مشابه چندان ناراضی نخواهد بود.
• کشورهای حوزه خلیج فارس هم نفس راحتی از نبودن این تنها خطر دائمی کنار گوششان خواهند کشید.
ترتیب سریع کار تا به اینجا چنین شده و چنین پیش میرود:
• قبول رژیم ایران برای خروج از سوریه (به دستور روسیه)
• خروج حزبالله از سوریه (به دستور رژیم ایران)
• قبول اسد برای ترک قدرت (به دستور روسیه و موافقت جمهوری اسلامی ایران)
• ممانعت عراق از دادن اجازه به گروههای طرفدار رژیم ایران برای رفتن به سوریه (به تمایل عراق و موافقت آمریکا)
• پشتیبانی لجستیک و سیاسی ترکیه از مخالفان اسد در سوریه (با موافقت و هماهنگی آمریکا)
• سکوت اسرائیل در مقابل اتفاقات سوریه (با اطمینان دادن به آمریکا)
• عدم اقدام نیروی هوایی روسیه مستقر در سوریه در سرکوبی مخالفان (بر اساس توافق با آمریکا)
احتمالا ادامه سریع کار از اینجا به بعد به این شکل خواهد بود:
• درگیری جدید بین اسرائیل و رژیم ایران (تحریکات اسرائیل برای وادار کردن حکومت ایران به حمله موشکی، با وانمود کردن حمله قریب الوقوع به تاسیسات اتمی ایران)
• «ضدحمله» پیشگیرانه اسرائیل به تشکیلات اتمی، زیرساختهای موشکی و همچنین تاسیسات سازمانی سپاه
• انبارهای موشکی زیرزمینی ایران نیز غیرقابل استفاده خواهد شد (مثلا بمباران و مسدود کردن راه ورودی و خروجی آنها)
• احتمالا چند مرکز مهم حکومتی، مانند بیت رهبری و پناهگاه مستحکم زیرزمینی آن (قابل رؤیت در تعدادی از عکسهای مربوط به ملاقاتهای خامنهای به عنوان مثال با پوتین و اسد)
• پخش خبر مربوط به این حملات و چگونگی پیشرفت مراحل آن، کمی پیش از شروع، به دو منظور:
• آگاه کردن کارکنان آنها به تخلیه هدفها برای حداقل تلفات مردمی
• اطلاع و آماده شدن مخالفان داخلی برای سازماندهی و آغاز تظاهرات خیابانی
• در این شرایط بلبشو برای حکومت، همزمان سرکوب بسیار خشن از طرف عوامل ارتجاعی سپاه از یکسو، و پیوستن بسیاری از آنها به مردم از سوی دیگر آغاز خواهد شد.
• به تدریج این پیوستگی هرچه بیشتر شده و سقوط کامل رژیم تسریع خواهد گشت.
به گفتهی هانا آرنت فیلسوف بزرگ یهودی آلمانی قرن بیستم، «سقوط رژیمهای توتالیتر ایدئولوژیک دو مرحله دارد؛ در آخر کار سرکوب بسیار خشن و بیرحمانه است، و تا یک ربع به پایان، همه چیز عادی و تحت کنترل به نظر میرسد.»
داریوش شفا