سخنان اخیر علی خامنهای در جمع مسئولان ارشد نظام و اشاره ایشان به کلیدواژه «پوچ» و «مُهمل» درباره یک گزارش در دولت سیزدهم با واکنش بسیار گسترده کاربران شبکههای اجتماعی روبرو شد؛ این چند خط درباره خسارت ویرانگر و نابوده کننده اینگونه گزارشها است.
اول: یکی از آسیبهای اساسی شیوه اداره کشور به فربه بودن نهاد دولت مرتبط است.
ساختار اداری کشورمان بزرگ است. بزرگ و بسیار ناکارآمد؛ فشل و بسیار هزینهساز. در چنین ساختاری روزانه صدها گزارش بیهوده و سراسر کذب با فرمان مدیران کم دانش و بعضا ناآگاه و یا کارشناسان سودجو و شیاد از شرایط کلی کشور تهیه و به دست مسئولان بالاتر میرسد. در چنی ساختاری امکان صحت سنجی اعداد و ارقام به خوبی امکان پذیر نیست. امکان رسیدن یک گزارش بسیار سطحی و مبتذل به دست مقامات ارشد دور از ذهن نیست. تعدد کارشناسان، کارشناسان ارشد، کارکنان اداره و سازمان و اداره کل و مدیران ریز و درشت در تهیه چنین گزارشهایی آنقدر زیاد و انبوه است که حتی امکان تهیه لیست تمام مشارکت کنندگان و کارکنان آن گزارش میسر نیست!
نهاد دولت بزرگ است، اما با مغزی کوچک که عمده کارکرد آن فریب و پشت هماندازی کارهای بر زمین مانده برای مسئولان ارشدتر است. بنابراین تا زمانی که این نهاد بزرگ و با مغزی کوچک و ولخرج و فشل به همین ترتیب وجود دارد، تهیه و ارسال گزارشهای پوچ و دروغین از رگ گردن به تمام مدیران ارشد و دلسوزان کشور نزدیکتر است. گزارشهایی که بخشی از آن به عنوان دستاورد مطرح میشود و یا در گفتگوی مدیران تکرار میگردد، اما در عالم واقع مهمل بودن آن عیان است.

دوم: کافیست خبرها را با دقت بیشتر بخوانیم. شاهد همین موضعگیریهای مهمل درباره میزان پیشرفتها هستیم. وقتی یکی از مدیران دولت سیزدهم از جذب 100 میلیارد دلار در مناطق آزاد کشور خبر دارد برای بسیاری جای این سوال باز شد؛ این سرمایهگذاری در کدام بخشها امکان پذیر است؟ چه میزان از این مبلغ و طی چند سال به داخل کشور وارد میشود؟ مهمتر اینکه آیا گوینده این سخن فهمی از 100 میلیارد دلار دارد و یا اینکه برای دلخوشی سایر مدیران چنین حرف مهمل و پوچی را بیان کرده است؟ تاکید و مانور دادن روی کلان پروژه دولت سیزدهم که همان ساخت 4 میلیون مسکن طی چهار سال بود نیز یکی از همان گفتهها نادرست و پوچ بود.
در اینجا باید راستی آزمایی شود، کدامین اقتصاددانان، اهالی عدد و رقم و مدعیان فهم اقتصاد ایران در دولت سیزدهم به این نتیجه رسیدند که میتوان سالیانه یک میلیون مسکن ساخت؟ آیا به ظرفیت تولید میلهگرد، سیمان، آجر و تیرآهن برای اجرای چنین پروژهای آمارهای تولید را دیده بودند؟ پای کدام اعداد واقعی در میان بود؟ آیا اساسا اعداد حرف میزدند و یا خیالات خام و پوچ سر از گزارشهای کارشناسی غلط درآورده بودند؟ حققیت تلخ است.
اما اگر در همان زمان و طرح چنین ادعای کاذبی امکان سنجش دوباره آن اعداد برای منتقدان و روزنامهنگاران تحقیقی وجود میداشت، کمتر مدیری به خود اجازه میداد تا با برگزاری یک نشست خبری نزدیک به طنز و تمسخر آمیز مدعی جذب سرمایهگذاران خارجی به کشور شود! متاسفانه چنین نشده است. یا در مثالی دیگر؛ در سال 1400 یکی از کاندیدای ریاست جمهوری با اطمینان خاطر گفت: مشکل بورس ایران در سه روز قابل حل است. آن مسئول محترم در دولت سیزدهم بر کرسی ریاست نشست، همه دوستان دور و نزدیک وی در سمتهای میانی و بالای وزارتخانهها قرار گرفتند، اما هیچ خبری خوبی از بازار سرمایه به گوش مردم نرسید!
سوم: یکی از مهملترین و نادرستترین و پوچترین گزارشهای سال 1403 که اخیر رونمایی شده است، متعلق به وزارتخانه عریض و طویل نیرو است. وزارتخانهای که به هر دلیل موجه و غیر موجه در یک گزارش به رئیس جمهور گفتند با دو ساعت خاموشی، مازوت سوزی تعطیل میشود. خبری که از سوی سازمان محیط زیست و سایر مدیران ارشد به عنوان یکی از دستاوردهای دولت تکرار شد. اما براساس گفتههای دکتر مسعود پزشکیان «محاسبه درست نبود» و حتی اگر یک روز خاموشی هم میدادند باز هم باید مازوت سوزانده میشد. تکذیب آن ادعای پوچ توسط رئیس جمهور بیانگر صداقت ایشان است، اما در پوچ بودن آن گزارش خللی وارد نمیکند.
مهمل بودن چنین گزارشی خیلی زود مشخص شد. وقتی شهروندان متوجه شدند هم برق خانهشان قطع میشود و هم با هوای بسیار آلوده در شهرهای بزرگ روبرو هستند و صنعتگران شاهد قطع برق به مدت 48 ساعت بودند، نادرست بودن آن گزارش مشخص شد! حکایت مازوت سوزاندن و قطع شدن برق منازل از دل همین گزارشهای غلط بیرون میآید. گزارشهای که برخی کارشناسان حیلهگر و مدیران ارشد کم دانش به سادگی فریب عددسازی و عددبازی را میخورند و مهملترین اخبار را به عنوان کارهای بزرگ به مردم اعلام میکنند.
بارها و بارها این مسئله از سوی دلسوزان کشور تکرار شده است؛ تشست رسوایی تمام گزارشهای دروغین، مهمل و پوچ و فریب دهنده از بام به زمین خواهد افتاد. اگر امروز نیفتد، تردیدی نیست که فردا خواهد افتاد. برای شهروند ایرانی هیچکدام از این گزارشها مهم نیست؛ مهمترین و اثرگذارترین گزارش در زندگی مردم، تغییرات در زندگی آنان است. چرا که بدون واسطه و به صورت مستقیم با حقایق و واقعیتهای زندگی روبرو میشوند. مثلا؛ وقتی در کشور به صورت سالیانه یک میلیون مسکن ساخت شود، لاجرم در کشور هم شغل ایجاد شده است و هم اینکه میزان عرضه از تقاضا پیشی گرفته و قیمت مسکن نه تنها صعودی نمیشود، بلکه قیمتها روند نزولی طی میکنند.
همچنین؛ وقتی در کشور مبلغ 100 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی انجام شود به آسانی شاهد راهاندازی صدها کارخانه، خط تولید، بزرگتر شدن کارخانهها و ایجاد اشتغال پایدار برای متقاضیان شغل هستیم. بنابراین این مسئله در زندگی اکثریت مردم ایران تاثیرگذاری مستقیم دارد. حتی اگر هیچکدام از این خبرها به گوش شهروندان نرسیده باشد. لطفا با تهیه و توزیع این گزارشهای غلط، پوچ و مهمل و بیفایده نه وقت خودتان را بگیرید و نه مدیران ارشد را دچار اشتباهات عجیب و غریب محاسباتی نکنید.
روزنامه جهان صنعت
روزنامه جهان صنعت