شریعت سنگلجی در سال ۱۲۷۱ خورشیدی در خانوادهای مذهبی در تهران زاده شد. پدرش حاج شیخ حسن شریعت و جدش حاج رضاقلی از فقهای شناختهشده در دوران خود بودند. وی تحصیلات مقدماتی علوم دینی را نزد پدر و در مدرسه «میرزا زکی» در محله سنگلج شروع کرد. سپس به شاگردی علمای بزرگی همچون شیخ عبدالنبی نوری، میرزا حسن کرمانشاهی، شیخ علی متکلم نوری و میرزا هاشم اشکوری پرداخت و با آموختن فلسفه، کلام و عرفان بر دانستههای خود افزود.
تحول در نجف؛ بذر نوگرایی در خاک سنت
محمدحسن شریعت سنگلجی مانند بسیاری از روحانیون همعصر خود، چند سالی را در نجف گذراند. اما حضورش در این مرکز فقهی نه صرفاً برای تحصیل سنت، بلکه آغاز تغییر رویکرد او بود. از سال ۱۳۴۰ قمری پس از چهار سال اقامت در نجف، به تهران بازگشت؛ اما با چهرهای متفاوت و نظراتی تند و تیز. در این دوره، محمدحسن شریعت سنگلجی به صراحت از خرافهزدایی در دین سخن گفت و خود را مبلغ تفسیری تازه از قرآن معرفی کرد.
در مقدمه یکی از آثارش نوشت: «دیدم در دین خرافاتی پیدا شده است و به قرآن اباطیل و موهوماتی نسبت میدهند و در جامعه ما به جای دین اسلام از ادیان باطله و خرافات امم خالیه (امتهای گذشته) اصولی و احکامی جایگزین شده است که امتیاز میان اسلام و خرافات داده نمیشود، هزار گونه شرک و بتپرستی به اسم دین توحید رونق پیدا کرده و هزار قسم بدعت و خرافه به نام سنت پیغمبر (ص) رایج شده است. بر خود لازم دانستم که معلومات خود را در دین بیان کنم و خرافات را از قرآن دور گردانم و دین حقیقی را به مسلمانان معرفی کنم.»
شریعت سنگلجی؛ مبلغ مسجد سنگلج تهران
محمدحسن شریعت سنگلجی که از نوجوانی به منبر و وعظ علاقه داشت، پس از بازگشت به تهران، مسجد کوچکی در محله سنگلج را پایگاه خود کرد. سخنرانیهایش بهتدریج مخاطبانی شامل نظامیان، کارمندان دولت، روزنامهنگاران، استادان دانشگاه یافت و حتی برخی نمایندگان مجلس برای شنیدن دیدگاههایش میآمدند.
نگاه متفاوت او به مسائل دینی و اجتماعی باعث شد پایگاه جدیدی نیز برای تبلیغ اندیشههایش به نام «دارالتبلیغ» در خیابان فرهنگ تأسیس کند که شبهای پنجشنبه محل تفسیرهای قرآنی او شد.
آزادی در سایه رضاخان؟
بر خلاف بسیاری از هملباسانش، شریعت سنگلجی در دوران رضاخان با محدودیتهای حکومتی مواجه نشد. نه منبرهایش تعطیل شد و نه دارالتبلیغاش مزاحمتی دید. حتی شواهدی از ارتباطات او با رجال دولتی آن زمان در دست است.
علیاکبر داور، وزیر عدلیه وقت، مدتی نزد او «تبصره المتعلمین» میخواند و انتصاب سادات اخوی به وزارت عدلیه به توصیه شریعت سنگلجی انجام شد. شاید همین روابط و نیز همسویی کلی با اصلاحات اجتماعی رضاخان، موجب شد برخی علما، چون آیتالله خمینی نظر مساعدی به او نداشته باشند.
دعوت به قرآن یا گرایش به وهابیت؟
شریعت سنگلجی خود را مبلغ توحید و مخالف شرک میدانست و عقایدش را قرآنی مینامید. با این حال، نزدیکی برخی دیدگاههایش با جریان وهابیت، بهویژه پس از شهریور ۱۳۲۰، موجب شد عدهای او را به وهابیگری متهم کنند. دکتر محمدجواد مشکور نقل میکند که او در سفر حج به دعوت مؤتمنالملک، با آثار وهابیها آشنا شد و برخی گرایشها از آن پس در اندیشهاش پدید آمد. این اتهام در فضای مذهبی آن روزها بسیار سنگین بود.
عقاید محمدحسن شریعت سنگلجی
یکی از مهمترین مباحث او بازخوانی قرآن بود. به باور شریعت، قرآن کتابی قابلفهم برای همه مردم است و نباید آن را در انحصار خواص قرار داد. او آیات متشابه را تنها مربوط به صفات خداوند میدانست و تفاسیر پیچیده و تأویلی را نوعی تحریف میانگاشت. بارها تأکید کرد که بطن قرآن، نه رمز و رازهای ناشناخته، بلکه هدف و مقصود روشنگر آن است. این رویکرد او مورد توجه دانشگاهیان و نسل جدیدی از متفکران دینی قرار گرفت. در واقع محمد حسن شریعت سنگلجی را میتوان از آغازگران جنبش قرآن بودند و دیگرانی، چون یوسف شعار، صادق تقوی عبدالوهاب فرید تنکابنی حیدر علی قلمداران سید محمود طالقانی هر کدام به شیوه خویش این جنبش را بسط دادند قرآن گرایان نسبت به جریانهای رسمی تشیع گاه دایره شمول خرافات از دیدگاه این جریان را به برخی جنبههای پذیرفته شده باورهای شیعی، چون علم امام رجعت شفاعت، زیارات تبری و. گسترش میدادند، زیرا تأکید بسیار قرآن گرایان بر مقوله توحید باعث میشد آنان برخی از این باورها را با توحید خالص منافی بدانند و انتقاداتی را بدان باورها وارد کنند. انتقاداتی که گاه واکنشهای شدیدی را از سوی جریان رسمی تشیع بر میانگیخت. به گفته شریعت سنگلجی؛ «چون قرآن کتاب عقلی و علمی است و باید در جمیع ادوار زندگانی بشر هادی و رهنما باشد. این قسم افتراها به قرآن آن را از قیمت و منزلت میاندازد و علما و دانشمندان بشر از هدایت قرآن دور میشوند؛ اگر انتساب این قسم از خرافات از قرآن قطع شود دیگر قرآن نزد عقلا موهون نخواهد بود.»
رویداد۲۴