– در شرایط فعلی، توقف جنگ برای اسرائیل به معنای یک شکست استراتژیک خواهد بود. اگر اسرائیل در این نقطه عقبنشینی کند، رژیم ایران با جسارت بیشتر برنامه ساخت بمب هستهای را دنبال خواهد کرد.
– اگر کسی با بنیانهای ایدئولوژیک تشیع سیاسی آشنا باشد، میداند که تسلیم کامل در قاموس جمهوری اسلامی در حال حاضر جایی ندارد.
– جمهوریخواهان به ویژه پایگاه رأی ترامپ علاقهای به ماجراجویی نظامی جدید ندارند. دموکراتها هم بطور کلی با تغییر رژیم در ایران مخالفاند.
– تنها عاملی که ممکن است جرقه اعتراض واقعی را بزند: ناتوانی مردم در تأمین نیازهای اولیه و اختلال در زنجیره فرماندهی یا عدم پرداخت حقوق به نیروهای سرکوبگر است.
دیاکو هژیر – در روزهایی که خاورمیانه در التهاب بیسابقهای بسر میبرد، یکی از اصلیترین سؤالات در محافل سیاسی و امنیتی جهان این است: «آیا جنگ میان اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله جدیدی خواهد شد؟» برای پاسخ به این پرسش، باید به چهار عنصر کلیدی در این بحران نگاهی تحلیلی انداخت.
توقف جنگ از سوی اسرائیل: احتمالی نزدیک به صفر
در شرایط فعلی، توقف جنگ برای اسرائیل به معنای یک شکست استراتژیک خواهد بود. اگر اسرائیل در این نقطه عقبنشینی کند، رژیم ایران با جسارت بیشتر برنامه ساخت بمب هستهای را دنبال خواهد کرد.
تنها سناریوهایی که میتواند اسرائیل را متوقف کند عبارتند از:
• تسلیم کامل رژیم
• خیزش داخلی مردم ایران
• سقوط نظام از درون
هیچکدام از این گزینهها در کوتاهمدت چندان محتمل به نظر نمیرسند. پس احتمال ادامه حملات اسرائیل در روزها و هفتههای آینده بسیار بالا است.
تسلیم رژیم ایران: غیرممکن در شرایط فعلی
اگر کسی با بنیانهای ایدئولوژیک تشیع سیاسی آشنا باشد، میداند که تسلیم کامل در قاموس جمهوری اسلامی در حال حاضر جایی ندارد.
رژیم توانسته با تکیه بر تنها حدود ۱۵ درصد از بدنه حامیان خود که عمدتاً از شبکههای مالی، امنیتی و ایدئولوژیک تشکیل شدهاند، ۴۵ سال دوام بیاورد.
تسلیم شدن، فروپاشی همین بدنه را در پی خواهد داشت.
تنها سناریویی که ممکن است به تسلیم منجر شود، شورش از درون نظام یا کودتای امنیتی/ نظامی است که در نهایت برای حفظ ساختار اصلی اما با چهرهای پوستاندازی شده، با غرب سازش کند.
دخالت آمریکا: فعلاً با احتمال پایین
با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، سیاست «اول آمریکا» و پرهیز از جنگ در اولویت قرار گرفته.
جمهوریخواهان به ویژه پایگاه رأی ترامپ علاقهای به ماجراجویی نظامی جدید ندارند. دموکراتها هم بطور کلی با تغییر رژیم در ایران مخالفاند.
ترامپ نگران این است که حتی یک حمله هوایی به ایران ممکن است واکنشی بزرگ علیه پایگاههای آمریکا در منطقه ایجاد کند و او را مجبور به دخالت گستردهتر (و احتمالاً اعزام نیروی زمینی) کند؛ کابوسی برای هر دولت محافظهکار.
تنها عاملی که میتواند معادله را تغییر دهد این است که:
• اسرائیل بتواند مدارک قابل اتکایی ارائه کند مبنی بر اینکه رژیم دیگر توانایی واکنش ندارد.
• یا خطای رژیم در حمله به اهداف آمریکایی باعث ورود آمریکا به درگیری شود.
ناآرامی در داخل ایران: در وضعیت فعلی با احتمال بسیار پایین
رژیم جمهوری اسلامی چهل سال سرمایهگذاری فکری، مالی و ساختاری برای ساختن یکی از قدرتمندترین ماشینهای سرکوب دنیا انجام داده است.
نیروهایی چون سپاه، بسیج و پلیس نهتنها آموزش دیدهاند، بلکه به شدت ایدئولوژیک هستند.
در ذهن این افراد، سرکوب مردم عبادت است و کشته شدن در این راه، دروازه ورود به بهشت.
در طرف مقابل، مردم ایران بجای خشم، بیشتر درگیر خستگی، فقر، ناامیدی و بیاعتمادیاند. بسیاری حتی توان تصمیمگیری ساده درباره حمایت از رضا پهلوی را ندارند؛ کسی که تنها آلترناتیو واقعی و ۱۰۰٪ مخالف نظام است.
رژیم نیز با صرف میلیونها دلار توانسته «سندرم نفرت از پهلوی» و اپوزیسیون قلابی ایجاد کند.
تنها عاملی که ممکن است جرقه اعتراض واقعی را بزند:
• ناتوانی مردم در تأمین نیازهای اولیه
• اختلال در زنجیره فرماندهی یا عدم پرداخت حقوق به نیروهای سرکوبگر
جمعبندی و پیشبینی دو هفته آینده
با در نظر گرفتن همه این عوامل، پیشبینی واقعبینانه برای دو هفته آینده میتواند به شرح زیر باشد:
• اسرائیل به حملات خود ادامه خواهد داد، احتمالاً با شدت بیشتر و با هدف تضعیف بیشتر ساختار نظامی رژیم در ایران.
• رژیم ایران وارد فاز مقابله کامل نخواهد شد، اما ممکن است حملاتی پراکنده و با واسطه انجام دهد تا به حامیانش در داخل پیام مقاومت ارسال کند.
• احتمال دخالت مستقیم آمریکا در این مدت بسیار پایین است، مگر اینکه حملهای جدی به نیروهای آمریکایی رخ دهد.
• در داخل ایران، شرایط همچنان ظاهری آرام خواهد داشت، اما فشار اقتصادی و روانی بر مردم بیشتر خواهد شد. اگر اتفاقی در حوزه عدم پرداخت به نیروهای سرکوب یا قطع کامل اینترنت بیفتد، احتمال جرقه زدن ناآرامی بالا میرود.
در یک جمله:
ما در آستانه یک نقطه جوش هستیم، اما هنوز هیچکدام از طرفین مایل به شکستن کامل تعادل نیستند مگر اینکه حادثهای کنترلنشده، بازی را از دست همه خارج کند.