اسلام سیاسی؛ ایدئولوژی دشمن و دروغ!

By | ۱۴۰۴-۰۴-۱۴

محمد خاتمی و حسن نصرالله رهبر حزب‌الله گروه ساخت رژیم ایران در سفارت جمهوری اسلامی در دمشق / ۱۵ مه ۱۹۹۹ / رویترز

اسلام سیاسی پس از تصاحب نزدیک به نیم قرن قدرت دولتی در کشور استراتژیک و پهناوری مانند ایران چنان در تناقضات خود گیر افتاده که زمامدارانش بیش از پیش دچار هذیان‌ شده و این بیماری را به اقلیت حامی خود نیز منتقل کرده‌اند.

وضعیت طوریست که دوست و دشمن نمی‌تواند چشم بر واقعیت نزار و محتضر رژیمی ببندد که رهبرش دو هفته است در سوراخ موش پنهان شده. روزهایی که رژیم اگر به گنده‌گویی‌های خود پایبند می‌بود می‌بایست دست به «کار عاشورایی» و «حسینی» می‌زد اما «سازش حسنی» و التماس برای مذاکره را آنهم با مخفی شدن در این  گوشه و آن گوشه ترجیح داده و بجایش نمایش سینه‌زنی با سرود «طاغوتی» و «ضدانقلابی» «ای ایران» به راه انداخته‌ و ترانه «شادی» بتهوون را که انساندوستی آن هیچ نزدیکی با ذات پلید جمهوری اسلامی ندارد در دستگاه دروغ بر ویرانه‌های بلندگوی تبلیغات و تحریفاتش اجرا می‌کند. بلندگویی که از همان سال اولِ رژیم به «پشم شیشه» معروف شد.

همزمان کارگزارانی مانند سیدمحمد خاتمی یکی یکی سر از سوراخ‌ درآورده و در حالی که باز هم از سراپای حرفشان دروغ می‌بارد، دم  از «ایرانزمین» و «ملت ایران» می‌زنند.

ولی واقعا حکومتی  که سرریز تمامی پلشتی‌های انباشته در تاریخ معاصر ایران است فکر می‌کند ایران و منطقه به وضعیت پیش از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ (شنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۲)  برخواهد گشت؟! آیا جمهوری اسلامی فرصت‌های پیش از ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ (۲۳ خرداد ۱۴۰۴) را دوباره به دست خواهد آورد؟! آنهم با تبلیغاتی که حتا بسیاری از  حامیانش را نیز دیگر فریب نمی‌دهد؛ و با دستگاه لشکری و کشوری که هم پر از «جاسوس» و «ریزشی» است و هم تکیده و رنگ‌پریده‌، درانتظار‌ سرنوشت محتوم خود است.

جمهوری اسلامی اما در دو چیز هنوز «کارآمد» است: چوبه دار و زبان لاف! پیام سیدمحمد خاتمی که یکی از مسئولان و پاسخگویان اضمحلال و انحطاط «ایرانزمین، سرزمین ماندگار خرد و نوعدوستی و همبستگی و تاب‌آوری» است (کلماتی که او در پیام خود به کار برده)، همان زبان لاف است که برپا شدن چوبه‌های دار را استمرار بخشیده‌.

محمد خاتمی نیز مانند دو رهبرش و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رهبران گروه‌های نیابتی که بسیاریشان به درک واصل شده‌اند، حامی اسلام سیاسی، ضداسرائیلی، مدافع برنامه‌های نظامی اتمی و موشکی، جنگ‌افروز و ضد دموکراسی و دروغگوست اما همزمان برای مذاکره با آمریکا به التماس نیز افتاده! او نیز عین خامنه‌ای، نظام و خودشان را همان «ایران» و «ملت ایران» قلمداد می‌کند!

اما امثال خاتمی نیز خواهند دید که ایران و ایرانیان با عزت و کرامت در سرزمین خود می‌مانند، و جمهوری اسلامی که هم تحریم شده، هم مذاکره کرده، هم کشور را به جنگ کشانده و هم تسلیم شده و هم برای مذاکره التماس می‌کند، می‌رود! درخواست خاتمی جهت «احترام متقابل» برای چنین رژیم ذلیل و ضدایرانی، توهین به ایران و ایرانیان است که ۴۶ سال «تاب‌آوری» خود را در برابر آن  اثبات کرده‌اند و سرانجام آن را به زباله‌دان تاریخ خواهند انداخت! به همین سادگی: ایران می‌ماند و جمهوری اسلامی می‌رود! پس این دو یکی نیستند!

الاهه بقراط

کیهان لندن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *