چرا جمهوری اسلامی نباید به سلاح اتمی مسلح شود؟

By | ۱۳۹۷-۰۹-۲۵

مجتبی واحدی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر مسایل ایران می‌گوید به دلایل داخلی و خارجی، جمهوری اسلامی نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد.

در تمام سال‌های گذشته، هر گاه جمهوری اسلامی از تهدیدهای خارجی آسوده خاطر بوده، بر فشارهای داخلی افزوده است.

بخشی از  دوران ریاست جمهوری خاتمی را می‌توان دوران طلایی ارتباط  جمهوری اسلامی با همسایگان و کشورهای اروپایی دانست. در همان دوران، آمریکا نیز با اذعان به نقش‌آفرینی در حادثه بیست و هشتم مرداد، تلاش کرد از حجم بی اعتمادی‌های متقابل بکاهد. اما در همان دوران در داخل، شاهد قتل‌های زنجیره‌ای، توقیف فله‌ای مطبوعات، دستگیری تعداد زیادی از فعالان ملی – مذهبی و گروهی از روزنامه نگاران بودیم.

دویچه وله:

در همه ادوار انتخابات مجلس، شورای نگهبان وظیفه غربالگری و حذف دگراندیشان را به عهده داشت اما آنچه در انتخابات مجلس هفتم – در آستانه سال پایانی ریاست جمهوری خاتمی – صورت گرفت در هیچ‌یک‌از  ادوار پیشین سابقه نداشت.

در حالی که هشت سال قبل از آنکه به دلیل پیگیری پرونده‌های میکونوس و آمیا، روابط سیاسی و اقتصادی  جمهوری اسلامی با بسیاری از کشورها در پایین‌ترین سطح ممکن قرار داشت،‌شورای نگهیان صلاحیت افرادی را تایید کرد که از سال شصت و سه تا هفتاد و پنج، همواره صلاحیت آنان برای حضور در رقابت‌های انتخاباتی رد می‌شد..‌

رفتار شورای نگهبان در هنگام بررسی صلاحیت نامزدهای نمایندگی مجلس هفتم نه تنها شباهتی به شیوه بررسی صلاحیت‌ها در اوج فشار خارجی – سال‌های هفتاد و چهار و هفتاد و پنج – نداشت، بلکه موجب اعلام علنی این موضوع توسط روسای قوای مجریه و مقننه – خاتمی و کروبی –  شد که ” سرنوشت یکصد و نود کرسی از دویست و هعتاد کرسی مجلس، قبلا تعیین شده است.”

اما آسودگی خیال رهبر از عدم وجود فشار خارجی، باعث شد که حتی این اعتراض بی‌سابقه نیز بی‌پاسخ بماند. کمتر از ده سال پس از آن رسوایی، بار دیگر فشارهای خارجی به‌ویژه بلوکه شدن ‌درآمدهای نفتی، سران ‌جمهوری اسلامی را به پای میز مذاکرات محرمانه با امریکا کشاند که ثمره آن‌انتخابات ریاست جمهوری سال نود و دو و بروز  تغییراتی ظاهری در چهره بیرونی مجلس بود.

اکنون بار دیگر، حکومت جمهوری اسلامی علاوه بر آشفتگی ناشی از فساد و بی‌کفایتی، تحت فشارهای روزافزون ناشی از اراده دونالد ترامپ است. اما شرایط نظام با سال‌های هفتاد و چهار تا هفتاد و شش تفاوت عمده دارد و حتی با سال نود و دو متفاوت است.

اولا تحولات منطقه و ظهور و افول داعش، موقعیت ویژه‌ای در اختیار جمهوری اسلامی گذاشته است.

ثانیا تغییر مناسبات میان آمریکا و دو ابرقدرت شرق – روسیه و چین – و منتفع شدن آنها از روابط ترکمانچای‌گونه با ایران، امکان ایجاد اجماع مجدد جهانی برای تحریم اجماعی را به حداقل رسانده است.

ثالثا رهبر جمهوری اسلامی راه‌های مذاکره مخفی با آمریکا و سایر قدرت‌های موثر جهانی را فراگرفته است. به همه اینها باید  تغییر موضع اصلاح‌طلبان داخلی و تریبون‌های خارجی آنها را اضافه کرد.

پس از تحولات دی ماه نود و شش، بسیاری از اصلاح‌طلبان  به این نتیجه رسیدند که رقبایی جدی در گروه براندازان دارند. این نگرانی، اصلاح‌طلبان حکومتی را قانع کرده که نفع ایشان در تلاش برای حفظ نظام است. بر همین اساس، با اختلاط حقیقت و دروغ، مردم را از تجزیه کشور و آشوب  داخلی می‌ترسانند و در این زمینه تا حدودی به هدف خود رسیده‌اند. مجموعه عوامل چهارگانه فوق، رهبر را به این نتیجه رسانده که به جای تلاش برای افزایش اقتدار از طریق رفع نارضایتی‌های داخلی و همراه کردن مردم با خود، همه توانش را صرف توافقی در خارج – یا حداقل رفع تهدید خارجی – کند.

اطمینان خامنه‌ای به نتیجه بخشی این راهبرد تا حدی است که او بر خلاف ادوار گذشته، نه تنها خود را نیازمند به فریب افکار عمومی نمی‌داند، بلکه شدیدترین فشارها را بر منتقدان و مخالفان وارد می‌کند.

صدور احکام سنگین قضایی علیه فعالان سیاسی، کارگری و حقوق بشری و نیز توسعه دخالت رهبر در شئون مختلف کشورداری، از پیامدهای راهبرد جدید است.

البته همان‌گونه که در بالا توضیح داده شد، چک سفید امضای اصلاح‌طلبان حکومتی به رهبر و هم‌دستی آنان با نظام برای بدنام کردن اپوزبسیون واقعی، مهم‌ترین نقش را در این آسودگی خیال رهبر دارد.

بدیهی است در صورت رفع کامل تهدید و فشار خارجی، برخورد با منتقدان داخلی به مراتب شدیدتر و سرکوب‌ها خونین‌تر خواهد شد. دسترسی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای، همان چیزی است که خیال رهبر را نسبت به هر نوع فشار و تهدید خارجی آسوده خواهد کرد.

دلیل دیگر برای مخالفت با دسترسی جمهوری اسلامی به سلاح‌های هسته‌ای، کاربرد آن در ماجراجویی‌های خارجی نظام است.

تجربه سوریه نشان داد جمهوری اسلامی در دفاع از هم‌پیمانان خود هیچ مرزی قائل نیست: از تامین مالی بشار اسد به بهای گرسنه نگه‌داشتن میلیون‌ها ایرانی تا دفاع مطلق از کشتار حدود نیم‌میلیون سوری حتی با استفاده از سلاح شیمیایی. یمن و تجهیز هم‌پیمانان جمهوری اسلامی به انواع سلاح، دلیل دیگر بر لزوم جلوگیری از دسترسی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای و حتی توانایی تولید آن است.

البته همین استدلال‌ها در مورد رژیم‌های خودکامه دیگر مانند آل سعود و نیز رژیم هایی مانند اسرائیل صادق است. در مورد جمهوری اسلامی علاوه بر  دلایل فوق، یک‌ موضوع حساسیت برانگیز دیگر وجود دارد: حضور اپوزیسیون‌نمایانی که با فریب‌کاری ویژه در حال تبلیغ برای لزوم‌ دسترسی جمهوری اسلامی به توان هسته ای – نظامی هستند.

یادداشت را با طرح این سوال از حامیان جدید دسترسی جمهوری اسلامی به پایان می‌برم : با توجه به آنچه در بالا آمد و با توجه به سوابق نظام، آیا دسترسی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای و تقویت موضع نظام در تعاملات بین المللی، موجب کاهش فشارهای داخلی و کاهش حمایت از دیکتاتورهایی مانند بشار اسد خواهد شد یا در هر دو عرصه، شاهد بدتر شدن رفتار جمهوری اسلامی خواهیم بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *