انتخاب کنیم ایران یکپارچه یا جمهوری‌اسلامی؟ مجتبی واحدی

By | ۱۳۹۷-۱۱-۱۴

رسوایی‌ها و بی کفایتی‌های جمهوری‌‌اسلامی به حدی رسیده که بعید می‌دانم کسی حاضر باشد با حمایت از آن، آبروی خود را به خطر بیندازد. اما هستند کسانی که با ادامه استقرار جمهوری اسلامی، به منافع فراوان می‌رسند و این‌ منفعت‌جویی، آنان را به توجیه‌سازی برای حمایت خود از نظام تشویق می‌کند. حامیان منفعت جوی جمهوری اسلامی به خوبی می دانند نه شرایط اقتصادی کشور قابل دفاع است نه رفتار سیاسی سران نظام .
دیدگاه نو:

آنها بیش از هرکس به این واقعیت واقفند که چهل سال استقرار جمهوری اسلامی، اخلاق را در جامعه ایران به حضیض برده، فرهنگ را به ابتذال کشیده و اقتصاد را در آستانه فروپاشی کامل قرار داده است. دروغ، سکه رایج است و اختلاس به امری عادی در میان مسئولان جمهوری اسلامی، تبدیل شده است. نا امیدی نسبت به آینده در میان جوانان موج می زند و منابع کشور در خدمت چپاولگران‌ داخلی و حامیان خارجی آنهاست. صاحبان اندیشه مستقل اعم از دانشگاهیان و حوزویان ، تحت شدیدترین فشارها قرار دارند و هر روز بر حجم سرکوب ها در میان اقشار گوناگون از کارگران تا فعالان محیط زیست افروده می گردد. در چنین شرایطی حتی وقیح ترین افراد نیز نمی توانند مستقیما از تداوم استقرار نظام فاسد ، بی کفایت و زورگو حمایت کنند.

پس چاره را در دست گذاشتن بر حساسیت های جامعه و وحشت آفرینی دیده اند.:خطر تسلط داعشی های تجاوز گر و آدمکش، خطر آشوبهای روزمره در کوچه و خیابان ، خطر قحطی و گرسنگی و خطر تجزیه کشور. با گسترش سرکوبها و قتل زندانیان و نیز با داعشی گری برخی امامان جمعه ، حنای وحشت آفرینی از داعش رنگ باخته است. تبلیغات مربوط به خطر قحطی و گرسنگی در صورت فروپاشی جمهوری اسلامی نیز خریداری ندارد زیرا با حذف سریع بسیاری از مواد غذایی و تنقلات از سفره خانواده ها، بسیاری از مردم تداوم جمهوری اسلامی را ” سیاهی ” می دانند که بالاتر از آن رنگی نیست . اما ظاهرا هنوز ” تجزیه هراسی ” کاربرد دارد و فریب کارانی در جناحهای مختلفِ حکومتی با همین‌بهانه ، حمایت خود از نظام جمهوری اسلامی را توجیه بلکه تقدیس می کنند. اما آیا واقعا دغدغه این افراد، حفظ یکپارچگی ایران است و تنها راه جلوگیری از تجزیه ایران، حفظ جمهوری اسلامی است؟ این یادداشت در پی پاسخگویی به این دو سوال است.

بر این‌باورم که سران‌هیچیک‌از دوجناح سیاسی، دغدغه تمامیت ارضی ایران را ندارند. مگر می شود یک‌ نحله سیاسی ، نگران‌ امنیت مرزها و حفظ تمامیت ارضی کشور باشد ودر عین حال از نخستین روز انقلاب، دشمنی ها علیه کشور را تحریک و برای دیگران – از کشورهای همسایه تا قدرت های جهانی – بهانه سازی کند؟ اشغال سفارت امریکا توسط وابستگان به جناح چپ (اصلاح طلبان فعلی ) ، دعوت علنی ارتش عراق به شورش علیه دولت آن کشور توسط آیت اله خمینی، سخنان تحریک آمیز هاشمی رفسنجانی علیه سران کشورهای خلیج فارس و اقدامات خرابکارانه علیه کشورهای غربی، نمونه هایی از رفتار سران حکومتی بود که همه آنها موجب تحریک دشمنی ها علیه ایران و به خطر افتادن تمامیت ارضی شد. در داخل نیز بی توجهی به خواسته های اولیه و تحمیل محرومیت‌های مضاعف به اقلیت‌های قومی و مذهبی که عموما در مناطق مرزی مستقر هستند از عواملی بوده که از ابتدای انقلاب موجب ایجاد فاصله میان مرزنشینان و ساکنان سایر مناطق کشور شده است.

یقین دارم هنوز اکثریت قابل توجهی از مرزنشینان، تعلق خاطر فراوان به ایران دارند اما آیا تداوم محرومیت ها و تبعیض ها، موجب جابجایی برخی اولویت ها نخواهد شد؟ اجازه بدهید کمی صریح باشیم. بسیاری از کسانی که در خارج از کشور، با ایجاد وحشت از تجزیه یا هشدار در خصوص به خطر افتادن تمامیت ارضی، حمایت خود از اقتدار جمهوری اسلامی را توجیه می‌کنند کسانی هستند که به خاطر رسیدن به رفاهی بالاتر از حد متوسط جامعه ایرانی، خاک ایران را ترک کرده و در هزاران کیلومتر دورتر از مرزهای جغرافیایی ایران ، در وصف خاک مقدس ایران مرثیه سرایی می کنند. بسیاری از حامیانِ شعاری تمامیت ارضی نیز فرزندان خود را به کشورهایی فرستاده اند که هزاران کیلومتر با ایران فاصله دارد. نمی دانم چنین افرادی اگر با محرومیت هایی از انواع آنچه ساکنان استان های محروم مرزی را آزار می دهد مواجه شوند برای حفظ ایران‌ِ یکپارچه ، تا چه حد حاضر به فداکاری خواهند بود؟ به عبارت دیگر آیا با افزایش محرومیت ها و فشارها، زندگی زیر لوای ایرانِ یکپارچه، کماکان اولویت اول برای همه افراد خواهد بود؟ متاسفانه قادر نیستم با اطمینان صد در صد به این پرسش ، پاسخ مثبت بدهم.

سوال مهم تر اما اینکه ، به فرض دغدغه مندی سران جناح های سیاسی نسبت به یکپارچگی و تمامیت ارضی، آیا نسخه تجویزی آنان – حفظ نظام جمهوری اسلامی – نسخه شفا بخش و علاج درد است؟ پاسخ ، بی تردید ” منفی” است. میهن دوستی، از خصلت های پسندیده ای است که اغلب انسان ها به داشتن آن مفتخرند. تلاش برای حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور نیز. اما متاسفم که بگویم بنا به دلایل گوناگون ، با تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی این خصلت در حال رنگ باختن است. نگارنده بهیچوجه خود را با شعارهای تزئینی و دهان پُرکن که در میان شکم سیرانِ بی دغدغه رایج است فریب نمی دهد. چگونه انتظار داریم تلاش برای حفظ یکپارچگی کشور ، همچنان مهم ترین اولویت برای کسانی باشد که بسیاری از آنها از تامین مایحتاج اولیه عاجزند ، زنان و مردانی که غصه دارِ آینده فرزندان خود هستند و هیچ افق روشنی در پیش رو نمی بینند ، میلیونها ایرانی که توسط حکومت به هیچ انگاشته می شوند ، جمعیت رو به افزایش معتادانی که برای کاهش دردها به افیون پناه می برند ، میلیونها مرزنشین که با حسرت، پیشرفت روزافزون همسایگان را نظاره می کنند و در یک کلام دهها میلیون ایرانی که روز به روز شاهد افزایش مظالم و محرومیت‌ها هستند..‌.

تعارف را کنار بگذاریم . حکومت جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته در عمل ، برخی کشورها و سازمان های خارجی را بر ایران ترجیح داده و جز در مقاطع خاص ، در شعار نیز ملی گرایی و میهن پرستی را تقبیح کرده است‌ . حکومت مرکزی که سمبل کشور یکپارچه می باشد همواره مظهر تبعیض و ستم به اقلیت ها و مناطق مرزی بوده تا جایی که حتی الامکان از انتصاب افراد بومی برای تصدی مدیریت های مهم منطقه ای خودداری می شود. ستم به ایرانیان ، هر روز بر تعداد کسانی که مایلند داوطلبانه از جان شیرین بگذرند می افزاید و انگیزه جلای وطن به امید زندگی در فضایی آرام تر، هر لحظه بیشتر می شود . جدیدترین چاره اندیشی برای خلاصی از ستم و فساد حکومت ، درخواست‌ علنی برای سلب تابعیت است که البته در طی چهل سال گذشته ، میلیونها نفر با پذیرش تابعیت سایر کشورها ، عملا به آن تن داده اند. در یک کلام ، بر خلاف فریب کاری دو جناح حکومتی، نه تنها حفظ نظام جمهوری اسلامی ، به حفظ تمامیت ارضی، همبستگی ایرانیان و یکپارچگی کشور کمک نمی کند بلکه ادامه استقرار این نظام ، هر روز بر تعداد کسانی که جلای جسمی یا فکری از وطن و دل کندن از مام میهن را چاره دردهای خود می دانند خواهد افزود.

بر این باورم اکنون باید راه خود را انتخاب کنیم : یکپارچگی ایران و همبستگی ایرانیان یا اصرار بر حفظ حکومت ضد ایرانیِ جمهوری اسلامی .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *