در کمتر از چهل و هشت ساعت قصه استعفای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه به سر رسید و او با خندههای معروفش به استقبال از نخست وزیر ارمنستان رفت. با نگاهی به واکنشها درباره این موضوع شاهد آن هستیم که رسانهها و چهرههای سیاسی اصلاحطلب و حامی دولت معتقدند مردم نسبت به این استعفا واکنشهایی گسترده نشان دادهاند و همین امر بیانگر این نکته است که اغلب مردم حامی روحانی و ظریف هستند و در یک نگاه کلانتر خود را در جبهه حامیان دولت میدانند.
بهارنیوز:
مردم کوچه و بازار بر خلاف آنان که نام خود را تحلیلگر سیاسی نهادهاند و از اعتراضهای گسترده مردم بی خبر هستند به هیچ وجه اهمیتی به استعفای ظریف و دیگر مقامات دولتی نمیدهند و آنقدر درگیر شرایط سخت زندگی و فشارهای سهمگین معیشتی شدهاند که حتی اگر رییسجمهور هم استعفا کند نه تنها نگران و ناراحت نمیشوند بلکه به گرمی از رفتن او استقبال هم خواهند کرد!علاوه بر این موضوع پرسشی که در ارتباط با استعفای ظریف و بازگشت دوباره او به وزارت امور خارجه در جامعه ایجاد شده آن است که علت آن رفتن و این آمدن چه بود؟واقعیت آن است که نه علل استعفای آقای وزیر به روشنی مشخص است و نه دلیل بازگشت او به وزارتخانه. گمانهزنیها درباره استعفای ظریف حکایت از آن دارد که وزیر امور خارجه نسبت به مداخلهها در سیاست خارجی و عدم اطلاع از سفر بشار اسد به تهران گلایه داشته و در نتیجه استعفانامه گلایهآمیزی خطاب به رییسجمهور روحانی نوشته است. اما دو روز از این استعفای پر سروصدا نگذشته بود که او به محل کارش بازگشت؛ بدون آنکه شرایط به اندازه ذرهای تغییر کرده باشد.
بسیاری از مردم میپرسند که اگر دلیل استعفای ظریف آن طور که خودش گفته است بازگرداندن جایگاه وزارت امور خارجه به جایگاه اصلی این وزارتخانه بوده است چگونه با وجود بی تغییر ماندن شرایط و از آن ناگوارتر عدم وجود هیچ نشانهای مبنی بر تغییر این وضعیت از استعفای خود گذر کرده و صبح چهارشنبه سراسیمه خود را به مراسم استقبال از نخست وزیر ارمنستان رسانده است؟!