در گرامیداشت هشت مارس روز جهانی زن

By | ۱۳۹۷-۱۲-۱۳

هشت مارس امسال، مصادف است با چهلمین سالگرد مقاومت و مبازره زنان سکولار و عدالتخواه ایران، در مقابل حکم حجاب اجباری. این حکم از جانب خمینی، یکی از مرتجعترین و بیرحم‌ترین و حیله گرترین (و چنانکه بعدها و در دوره زمامداریش نشان داد جنایتکارترین) شخصیت در میان آخوندهای حاضر در صحنه آنزمان سیاست ایران، صادر شد. در فضای سیاسی آن دوران که خمینی هنوز در فرانسه بود، از طریق امکاناتی که قدرتهای غربی در اختیارش قرار داده بودند، توانسته بود با وعده‌های دروغینی که قبل از بازگشت‌اش به ایران به مردم داده بود، سمپاتی ناراضیان مذهبی را جلب کند. بعداز بازگشت نامبرده به ایران و پس‌از فروپاشی سلطنت، خمینی با استفاده از وجود خلاء قدرت سیاسی در آنهنگام، در تکاپوی تثبیت قدرت خویش از طریق مقلدینش برآمد. او بر این نکته واقف بود که ادامه آزادانه اعتراضات، امکان تضعیف موقعیت‌اش را فراهم میکند، و برای حاکم شدن بر اوضاع، باید مردم ناراضی را از خیابانها دور کنند و ندای پیروزی سر دهند. حال از طریق وعده‌های تو خالی و دروغین مانند؛ تقسیم درآمد نفت در بین کارگران و زحمتکشان، یا مصادره اموال حاکمان قبلی تحت عنوان کمک به فرودستان، اما در اصل برای اطرافیان و حزب الهی‌های گوش به فرمان، یا از طریق سرکوب و اجرای احکام بغایت ارتجاعی شرع و سنت.

در چنین فضایی است که روز 15 اسفند ماه سال 1357 روح‌الله خمینی در پیامی، حکم شرعی رعایت حجاب اسلامی را اعلام، و از زنان ایران خواست با پوشش اسلامی در وزارتخانه‌ها، دانشگاهها، مدارس، ادارات، محل کار و اماکن عمومی ظاهر شوند.

با قدرت گرفتن حاکمان اسلامی در ایران، و بویژه با پیام خمینی در مورد اجباری بودن حجاب، زنان آزادیخواه و عدالت طلب و سکولار ایرانی به روشنی دریافتند که خطر فاشیسم اسلامی، آزادی و زندگی و آینده آنان را تهدید میکند. آنان بدرستی تشخیص دادند که برای دفاع از حقوق انسانی خویش باید اقدام کنند. بنابراین بی درنگ به مقاومت و مقابله و مبارزه علیه چنین حکمی بر خاستند. آنان دو روز بعد، یعنی هشت مارس، روز جهانی زن را به عرصه پاسخگویی و مبارزه علیه آن حکم ارتجاعی دوران برده داری تبدیل کردند. در آن روز دهها هزار زن مبارز و آزادیخواه در تهران و برخی شهرستانها به خیابانها آمدند و زمین زیر پای حاکمان جهل و خرافه پرستی را به لرزه در آوردند. آنان فریاد برآوردند که: “ما انقلاب نکردیم تا به عقب برگردیم”. اعتراضات گسترده زنان سکولار،علیرغم حمله وحشیانه ارازل و اوباشان حزب الهی به آنان،  در تهران برای پنج روز متوالی ادامه داشت و خمینی و دیگر سران ارتجاع و واپسگرایی را در آن مقطع تاریخی به عقب نشینی از اجرای این حکم عصر حجری واداشت. چنین بود که در روز 19 اسفند ماه 1357، سخنگوی دولت، عباس امیر انتظام  گفت “منظور امام چنین نبوده …”، یعنی دولت موقت حرف خمینی را پس گرفت. بدینسان؛ دستاورد خیزش زنان آزادیخواه در آن مقطع زمانی، بعنوان مبارزاتی ماندگار در تاریخ مبارزات زنان ایران، علیه احکام تبعیض  آمیز و حجاب اجباری رقم زده شد و نطفه‌های جنبش نوین زنان عدالتخواه و سکولار را پایه ریزی نمود.

حرکت اعتراضی وسیع و دامنه‌دار زنان آزاداندیش و سکولار ایران در اسفند ماه 1357، سرآغاز دوره‌ای نوین در جنبش آزادیخواهی زنان ایران است. جنبشی که از دوران انقلاب مشروطه آغاز و تا به امروز، با وجود فشارهای فرهنگ جامعه مرد سالار، و همچنین قوانین ارتجاعی تحمیلی از جانب حاکمان اسلامی زن ستیز، با افتخار در برابر تبعیض و ستم و بی حقوقی ایستادگی کرده، و مبارزات حق طلبانه زنان، در برابر رژیم جرم و جنایت اسلامی ایران را گام به گام و با هزینه انسانی بسیار به پیش برده است.

در جهان مدرن؛ تبعیض جنسیتی مانعی جدی بر سر راه توسعه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شناخته میشود. حضور و مشارکت زنان در مدیریت جامعه و سایر عرصه‌‌های کار و امورات اجتماعی، نشانی بارز از پیشرفت و پویایی جامعه دارد. اما افکار تاریک اندیشان اسلامی حاکم بر ایران، که مخالفت و دشمنی با آزاد اندیشی، نو آوری و هر آنچه نشانی از مدنیت داشته باشد را رسالت خود میدانند، با ویژگیهای شخصیت و جایگاه زنان در دنیای امروز، آنهم در قرن 21 بسیار متفاوت و بیگانه است. حاکمان اسلامی ایران، چهل سال است در جهت اشاعه و گسترش فرهنگ مرد سالاری و زن ستیزی، هم از طریق مساجد و تکایا و تلویزیون و رادیو و مطبوعات و فضای مجازی و …، هم از راه سرکوب و بگیر و ببند و زندان و شکنجه و هتک حرمت و … و هم  با بکار گیری خشونت عریان در خیابانها و پارکها و …، بی وقفه در کارند تا سنتهای پوسیده اعصار جاهلیت را به زنان و کل جامعه ایران تحمیل کنند. نمایش منزجر کننده‌ای‌ که شبکه یک صداوسیما(تلویزیون حکومتی ایران) روز پنج اسفند امسال پخش نمود و در آن  مصاحبه یک زن و شوهرش را منتشر کرد که نشان میداد؛ زنی که بارها توسط شوهرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته، اما به زندگی مشترکش ادامه داده است. همین سند به روشنی گواهی میدهد که حاکمان اسلامی ایران با کمال وقاحت و بی‌ شرمی، و از طریق رسانه دولتی، تبلیغ خشونت علیه زنان و تحمل کتک خوردن از شوهرانشان را آموزش میدهند. این رژیم با نادیده گرفتن قوانین پیشرفته و انسانی موجود در دنیای امروز، و با بازگشت  به سنن اعصار کهن و توسل به احکام شرعی به غایت ارتجاعی، ضمن ایجاد محدودیتها و ممنوعیتهای بسیار برای جلوگیری از مشارکت زنان در امور اجتماعی، در کل فضای جامعه را برای زنان نا امن کرده است.

إعمال سرکوب و خشونت سازمان یافته از جانب نهادهای امنیتی و قضایی و اطلاعاتی رژیم علیه فعالان زنان، هر چند مانع بزرگی بر سر راه جنبش عدالتخواهی و آزادیخواهی زنان سکولار است، اما بدلیل رشد آگاهی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنان، خواست زنان برای رفع تبعیض و رفع خشونت فزونی داشته، و مقاومت و مبارزه آنان در تغییر نگرش بخش قابل توجهی از مردان جامعه نیز برای رفع تبعیض از زنان تأثیرداشته است. رشد و توسعه فضای مجازی به تدریج امکان ارتباط میان فعالان جنبش رهایی زنان خارج از ایران را، با فعالان همین جنبش در داخل کشور برقرار نموده است. این موضوع سران زن ستیز جمهوری اسلامی ایران را به وحشت انداخته و برای نفوذ وایجاد اخلال و هک کردن چنین شبکه‌هایی، ارتش سایبری راه اندازی کرده‌اند. اکنون نسلی از زنان مبارز جوان، که در دوره حاکمیت همین رژیم بدنیا آمده‌اند، به یمن همین فضای مجازی، با قوانین جوامع پیشرفته در مورد زنان آشنا و اجحاف و تبعیض جمهوری اسلامی ایران را بر نمیتابند.

زنان  و مردان آزادیخواه و برابری طلب!

جمهوری اسلامی ایران مدلی ازفاسدترین و جنایتکارترین نوع حکمرانی در جهان است. این رژیم چهل سال است آزادی مردم را سلب نموده و ایران را به زندان و کشتارگاه بزرگی برای آزادیخواهان و نواندیشان تبدیل کرده است. اکثریت مردم ایران از نبود آزادی، از ستم و استثمار لجام گسیخته، ازتبعیض و قوانین ضد بشری، و بطور کلی از وضع موجود تحمیل شده به آنان، به ستوه آمده‌اند. اعتراضات گسترده و فراگیری که از دیماه سال گذشته و از جانب فرودستان جامعه، علیه کلیت نظام جرم و جنایت سرمایه‌داری اسلامی ایران براه افتاد و همه مراکز استانها و اکثر شهرها را در برگرفت، بوضوح بیانگر نفرت و بیزاری مردم به جان آمده از حاکمان فاسد و غارتگر و جنایتکار اسلامی ایران است. این رژیم هیچگاه به این میزان مورد تنفر و انزجار عمومی و دچار نابسامانی و گرفتار مشکلات فراوان نبوده است. ادامه و گسترش اعتراضات برحق کارگران، معلمان، زنان، پرستاران، دانشجویان، کامیون‌داران، دهقانان و دیگر اقشار فرو دست و زحمتکش جامعه، در بیشتر نقاط کشور، گواه این مدعا است. حرکات اعتراضی اخیر طبقه کارگر و دیگر صنفها، هر کدام در قامت جنبشی با خواسته‌های مشخص معیشتی و سیاسی قد علم کرده و رژیم اسلامی را به چالش کشیده‌‌اند. برای رسیدن به خواسته‌‌هایی که این جنبشها حول آن شکل گرفته‌اند، همسویی و همکاری و پیوند و حمایت و پشتیبانی این جنبشها از همدیگر، ضرورتی حیاتی است و پیشروان و فعالان این جنبشها نشان داده‌اند که به این امر مهم واقفند.

زنان آزادیخواه و برابری طلب!

ستم و تبعیض درمورد زنان تاریخی بس طولانی دارد. مذهب همواره توجیه‌گر این نابرابری بوده و هست. زنان در ایران و کردستان نیز، بخاطر زن بودن از حقوق انسانی و از آزادی محروم هستند. جمهوری اسلامی ایران موقعیت فرو دستی را به زنان ایران تحمیل نموده و زندگی کارگران و زحمتکشان و ملتهای تحت ستم ایران را به تباهی کشانده است. آزادی زنانمعیاری اساسی برای سنجش وجود آزادیهای دموکراتیک دریک جامعه‌ است. بنابراین؛ اولین گام در راه رهایی زنان ایران، لغو کلیه قوانین تبعیض آمیز و زن ستیز و ممنوع کردن هر گونه خشونت علیه زنان است، که رژیم اسلامی از همان آغاز قدرت‌گیریش به آنان تحمیل نموده است. چنین اتفاقی به معنی جدایی دین از دولت است و چنین رویدادی در حکومت دینی ممکن نیست. برای بدست آوردن چنین موقعیتی؛ یعنی کسب آزادی زنان و رهایی از ستم و سرکوب، تنها راه، تلاش بی وقفه برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران، و برقراری حکومتی است که جدایی دین از دولت را قانونی نموده و برنامه اجتماعی‌اش، پیاده کردن عدالت اجتماعی و رفاه همگانی است. در روز هشت مارس، همراه با بشریت آزادیخواه و برابری طلب، خواست آزادی و برابری زنان با مردان را به جهانیان اعلام کنیم.

گرامی باد هشت مارس

زنده باد آزادی

زنده باد سوسیالیسم

روند سوسیالیستی کومەله

04.03.2019

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *