عصر ایران؛ زینب کریمی ـ حسن ظهوری – تنها چند قدم بیشتر، میتوانست این گزارش را ناتمام بگذارد. در انتهای کوچه منتظرمان بودند؛ مصرفکنندهها و فروشندگان مواد مخدر که تهیه گزارش ما از محله اتابک، آسایششان را بر هم زده بود. شک کرده بودند که تصویرشان در لابلای حرکت دوربین ضبط شدهاست و البته درست هم حدس زده بودند. دو نفر در انتهای کوچه و یک نفر هم از سمت دیگر، مسیر را بست تا در دامی که پهن کرده بودند گرفتارمان کنند. معجزهآسا نجات پیدا کردیم اما آنطور که اهالی محله میگفتند، خیلیها از دامهای اینچنینی نجات پیدا نکردهاند و یا مال و اموالشان را از دست دادهاند و یا جانشان را.
پس از انقلاب بارها صدای تخریب از محله اتابک تهران شنیده شدهاست. چه آن زمان که باغ تاریخی مش مرتضی یا همان باغ سرهنگ را تخریب کردند و چه حادثه ای که ساعت ۱۲ ظهر یکی از روزهای بمباران تهران در دهه ۶۰ اتفاق افتاد. ردپای بهجای مانده از آن انفجار هیچکدام این خرابهها نیستند. اینها ردپای یک طرح ناکارآمد غیرکارشناسی شهری است که در جایجای محله اتابک باقی ماندهاست. به نظر میرسد کاری که صدام تمام نکرد را … تمام کردند.