جان مرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو : ایران با عجله بسوی ساخت یک سلاح هسته ای است و ترامپ نمی تواند آن را متوقف کند

By | ۱۳۹۸-۰۴-۱۱

جان مرشایمر، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو
نیویورک تایمز
«رئیس‌جمهور ترامپ می‌گوید او می‌خواهد مطمئن شود که ایران هرگز به تسلیحات هسته‌ای دست نیابد، اما سیاستش، اثر معکوسی می‌گذارد: این (سیاست) به تهران انگیزه نیرومندی برای هسته‌ای شدن می‌دهد و در عین حال، جلوگیری از این امر را برای آمریکا به طور فزاینده دشوار می‌کند.» ایران از برخی محدودیت‌های توافق هسته‌ای عبور کرد. در حقیقت سیاست آمریکا در برابر ایران در سال گذشته، نشان می‌دهد که ایران اشتباه کرد که در اوایل دهه ۲۰۰۰ بازدارندگی هسته‌ای ایجاد نکرد.

«اگر چه هنوز درگیری نظامی مهمی اتفاق نیفتاده است، (اما) آمریکا عملا علیه ایران اعلان جنگ داده است. کارزار تحریم‌های گسترده‌اش، اقتصاد ایران را خفه می‌کند به امید اینکه اهرمی بدست بیاورد تا تهران را به برچیدن همیشگی ظرفیت خود در زمینه بازپردازی پلوتونیوم و غنی‌سازی اورانیوم – دو مسیر اصلی (ساخت) بمب- مجبور کند.» «مایک پمپئو، وزیر خارجه ، اعلام کرده است که ایران باید به طور بنیادین سیاست خارجی‌اش را به شکلی تغییر دهد که با منافع آمریکا و متحدان خاورمیانه‌ای‌اش تناسب داشته باشد. دولت ترامپ با تحمیل آنچه “فشار حداکثری” می‌نامد، بقای ایران به عنوان یک دولت دارای حاکمیت را تهدید می‌کند.» هیچ مدرکی وجود ندارد که ایران احتمالا تسلیم خواسته‌های آمریکا شود. اسناد تاریخی نشان می‌دهند که قدرت‌های بزرگ می‌توانند با اعمال تحریم، محاصره و بمباران، مجازات‌های عظیمی به دشمنان‌شان تحمیل کنند. با این حال، این درد به ندرت باعث تسلیم شدن کشور هدف می‌شود. تحریم‌های آمریکا در دهه ۱۹۹۰، بیش از ۱۰۰ هزار غیرنظامی عراقی را کشت. اما صدام حسین مقاومت کرد.

ملی‌گرایی، نیروی قدرتمندی است که همیشه باعث می‌شود مردم در حال له شدن، به جای خیزش جهت درخواست از رهبران‌شان برای تسلیم شدن به دشمن، با یکدیگر متحد شوند. کشور‌ها نیز از تسلیم شدن به فشار قهرآمیز خودداری می‌کنند، زیرا این امر ممکن است قدرت‌های بزرگتر را به افزایش درخواست‌هایشان اغوا کند. اگر «فشار حداکثری» یک بار کار کند، ترامپ و دیگر تندرو‌های آمریکایی ممکن است به این نتیجه برسند که این سیاست دوباره کار خواهد کرد. تهران هیچ علاقه‌ای ندارد که نشان دهد قابلیت مرعوب شدن را دارد. ایران نشان داده است که وقتی مردمش می‌میرند و جامعه‌اش نابود می‌شود، بیکار نمی‌نشیند. ایران احتمالا به منافع آمریکا حمله خواهد کرد. ترامپ نیز در واکنش، احتمالا پاسخ خواهد داد و فشار بر تهران را بیشتر کند. هدف، این خواهد بود که بازدارندگی مجددا در برابر ایران برقرار شود و آن را به تسلیم شدن وادارد. اما این اقدامات، نتیجه عکس خواهد داد. چون اکنون دو طرف درگیر یک چرخه کلاسیک تشدید تنش هستند. ایران تکاپوی خود را بیشتر خواهد کرد و این قطعا به معنای این است که این کشور به سمت ساخت یک زرادخانه هسته‌ای حرکت خواهد کرد. «مدت‌ها قبل از بحران فعلی، ایرانیان دلیل خوبی برای دستیابی به تسلیحات هسته‌ای داشته‌اند؛ و دلایلی وجود دارد که آنان در اوایل ۲۰۰۰ دقیقا داشتند همین کار را می‌کردند. منطق هسته‌ای شدن، امروز بسیار متقاعدکننده‌تر است.

به هر حال، اکنون ایران با یک تهدید موجودیتی از جانب آمریکا مواجه است و داشتن یک زرادخانه هسته‌ای تا حدود زیادی این (تهدید) را حذف می‌کند.» «به یک دلیل خوب، تسلیحات هسته‌ای بازدارندگی نهایی به شمار می‌روند: بعید است که دشمنان، موجودیت یک کشور دارای تسلیحات هسته‌ای را تهدید کنند؛ خصوصا که کشوری که بازدارندگی دارد و می‌تواند از اولین حمله جان سالم بدر برد. چون تحت این شرایط، کشور احتمالا از تسلیحات هسته‌ای خود استفاده کند. اگر ایران بمب (هسته‌ای) داشت، تصورش سخت است که مثلا آمریکا یا اسرائیل – حتی با تسلیحات متعارف- به ایران حمله کنند. چون احتمال دارد که تشدید تنش به استفاده از (تسلیحات) هسته‌ای منجر شود. علاوه بر این، اگر موجودیت ایران به خطر بیافتد، می‌تواند از چند سلاح هسته‌ای استفاده کند تا کاملا جریان نفت در خلیج فارس را تعطیل کند.»

بخش دوم مقاله «دولت ترامپ و دولت نتانیاهو با تهدید عملی «موجودیت ایران» این کشور را به نحو ضروری به سوی تولید بمب اتمی سوق می دهند تا وسیله بازدارنده ای برای نابودی موجودیتش در اختیار داشته باشد. رهبران ایران نمی توانند «بقای ایران» را با این که چه کسی رئیس جمهور آمریکا خواهد شد، گره بزنند. رهبران ایران اکنون به طور طبیعی به این نتیجه می رسند که اگر در سال ۲ هزار میلادی بمب اتمی تولید کرده بودند، اینک ترامپ موجودیت کشورشان را تهدید به نابودی نمی کرد.»

آخرین چیزی که واشنگتن، تل آویو و ریاض می‌خواهند ساخت بمب اتم توسط ایران است. اما تصور اجتناب از این نتیجه دشوار است. آمریکا برای تضمین اینکه ایران هسته‌ای نمی‌شود، قطعا برای همیشه به ایران حمله و آن را اشغال نمی‌کند.

تندرو‌های واشنگتن، از بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران حمایت خواهند کرد. اما ایرانیان تلاش زیادی خواهند کرد تا این تاسیسات را در برابر حملات هوایی ایمن کنند. اگر ایران عزم خود را برای ساخت بمب جزم کند، قدرت هوایی می‌تواند ساخت بمب را حداکثر چند سال به تاخیر بیندازد. تصور اینکه آمریکا، ایران را برای جلوگیری از دستیابی به بمب اتم هر سال بمباران کند، دشوار است. علاوه بر این، سیاست ترامپ آمریکا را در موقعیت دشواری قرار داده و هیچ راه حل دیپلماتیکی باقی نگذاشته است. مقامات ایران به دلایل روشن، به ترامپ اعتماد نمی‌کنند.

اگر ترامپ تلاش کند از طریق کاهش تحریم‌ها، تنش‌ها با ایران را کمتر کند، تندرو‌های ضدایرانی، که بخش مهمی از پایگاه سیاسی ترامپ را تشکیل می‌دهند، شدیدا از او انتقاد خواهند کرد. اسرائیل، عربستان و کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس نیز به همین اندازه انتقاد خواهند کرد. یک کسی ممکن است استدلال کند که ایران می‌تواند تا پایان ریاست جمهوری ترامپ صبر کند به امید اینکه یک دمکرات در انتخابات ۲۰۲۰ پیروز شود و آمریکا را به توافق هسته‌ای بازگرداند. اما تا انتخابات بیش از یک سال باقی مانده است و ایران نمی‌داند که ترامپ شکست می‌خورد یا خیر. حتی اگر ترامپ شکست بخورد، تهران نمی‌تواند مطمئن باشد که رئیس‌جمهور جدید وعده بازگشت به توافق هسته‌ای را عملی کند. هیچ مقام بلندپایه ایرانی عاقلی، بقای کشورش را به اینکه چه کسی در انتخابات آمریکا پیروز می‌شود، گره نمی‌زند. به دست آوردن تسلیحات هسته‌ای توسط ایران بسیار معقول‌تر از آن است که روی امکان تغییر بینادین دوباره سیاست آمریکا در برابر ایران شرط بندی شود. مطمئنا بسیاری از سیاست‌مداران ایران، اکنون متوجه هستند که اگر آن‌ها در اوایل دهه ۲۰۰۰ بمب اتم می‌ساختند، امروز دولت ترامپ موجودیت آنان را تهدید نمی‌کرد. تغییر بنیادین سیاست آمریکا، شانس اندکی برای جلوگیری از هسته‌ای شدن ایران دارد. ترامپ باید راهش را از مشاوران تندرویی که او را گمراه کردند، جدا کند. نهایتا او باید آمریکا را به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ بازگرداند، تحریم‌ها را رفع کند و نماینده مجربی برای مذاکره بر سر یک توافق جدید منصوب کند. افزون بر این، او باید موج اعتراضات حزبش، حامیان مالی و متحدانی نظیر اسرائیل و عربستان را هم تحمل کند. «متاسفانه، آقای ترامپ به جای پذیرش هزینه‌های سیاسی اصلاح رویه، به احتمال زیاد برای نجات دادن یک سیاست معیوب، فشار بر ایران را بیشتر می‌کند؛ که این اشتباهی است که ایران را وارد باشگاه (کشور‌های دارای تسلیحات) هسته‌ای خواهد کرد.»