هوشنگ امیراحمدی: چاره‌ای جز قیام نظامی و زور نیست؛ تنها مدلی که کار خواهد کرد مدل من است!

By | ۱۳۹۸-۰۷-۲۰

-بسیاری از تحلیلگران معتقدند جمهوری اسلامی برای گریز از تنگنا و برهم زدن قوا از آغاز یک درگیری نظامی استقبال می‌کند.
– سعید حجاریان برای گفتگو با آمریکا پروژه «نجات ترامپ» را مطرح کرده: با مذاکره با او به پیروزی‌اش در انتخابات ۲۰۲۰ کمک کنیم و در مقابل امتیاز بگیریم!
-امیراحمدی به کیهان لندن می‌گوید «اگر آقای خامنه‌ای تغییر را نپذیرد ما به طرف مردم و طرفداران او می‌رویم. او و سایر آخوندها را جدا می‌کنیم و حتی به زور هم که شده بیرون می‌کنیم».
-«هیچکس در خارج و داخل کشور تا جایی که من می‌دانم حریف این حکومت نیست».
-«احمدی‌نژاد به من می‌گفت آقای دکتر، بین آخوندهایی که باید بروند و نظام تفاوت قائل باش. منظورش از نظام «خامنه‌ای» بود.

حسن روحانی و ظریف در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک سپتامبر ۲۰۱۹

کیهان لندن :
– «دو هفته پیش در لندن دو گروه آمدند جلسه تشکیل دادند. جمع کل اینها ۲۰۰ نفر نمی‌شود. دو سه هزار نفر هم پشت سرشان است. هیچی، هیچی نیستند. هیچ دستاوردی ندارند جز حرف زدن. اینها نمی‌توانند؛ اهلش نیستند؛ باید در داخل کشور جریانی راه بیفتد.»

اصلاح‌طلبان با آگاهی از اینکه برای بقای نظام هیچ راهی بجز کنار آمدن در برابر آمریکا وجود ندارد، بیش از هر زمان دیگری برای مذاکره با  دونالد ترامپ تلاش می‌کنند. پرچمدار آنها در حال حاضر حسن روحانی و محمدجواد ظریف هستند و امیدشان به روزنه‌‌‎هایی که شاید از طریق فرانسه و یا میانجی‌های دیگر باز شود.

علی خامنه‌ای رهبر سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی نیز در اینکه همه راه‌ها به واشنگتن ختم می‎‌‌شود تردید ندارد و با چراغ سبز اوست که ظریف برای فراهم شدن شرایط مذاکره و تسلیم آبرومندانه و کاهش تحریم‌ها به هر دری می‌زند اما بر اساس شواهد به نظر می‌رسد جریانی پرقدرت درون حاکمیت مانع این مذاکرات است. از آنجا که شروط ۱۲گانه آمریکا همگی به قطع شدن بازوهای داخلی و منطقه‌ای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتهی می‌‌‎شود، این احتمال قوی وجود دارد که مخالفت‌ با مذاکره‌ی دولت روحانی با ترامپ از سوی نظامی‌های سپاه صورت می‌گیرد.

«نیروهای انقلابی خامنه‌ای، رئیسی، سپاه، مدافعان حرم، عماریون و حزب اللهی‌ها جمع می‌شوند و نیروهای لیبرال و اصلاح‌طلب و معتدل را کنار می‌زنند و احتمالا این اتفاق خیلی تند و انقلابی می‌افتد»

بسیاری از تحلیلگران معتقدند جمهوری اسلامی برای گریز از تنگنا و برهم زدن قوا و همچنین نیروهای اجتماعی، از آغاز یک درگیری نظامی استقبال می‌کند. سعید حجاریان عضو سابق وزارت اطلاعات و از تئوریسین‌های جریان اصلاح‌‌‌طلب، اردیبهشت ۹۷، به روزنامه اعتماد گفت مدل مطلوب جریان اقتدارگرا برای آینده انتخابات ریاست جمهوری تشکیل کابینه نظامی است. وی چند هفته بعد در مقاله‌ای در هفته نامه «صدا» نوشت رویکرد اصلاح‌‌طلبان برای بقاء بسان سرو است و در مقابل توفان سر خود را پایین نگه می‌دارد اما جایگاه‌ پیشین‌اش محفوظ است! او در طول کمتر از یک ماه مدل مطلوب جریان اقتدارگرا را پیش کشید و برای بقاء پیشنهاد داد که مانند «سرو» به آن تمکین شود! این موضوع با استقبال بخشی از امنیتی‌ها و چهره‌های اصلاح‎‌‌طلب در حزب کارگزاران سازندگی روبرو شد. همان‌ کسانی که به «حلقه کرمان» مشهورند و در آغاز جنگ سوریه مخالف حضور نظامی ایران برای پشتیبانی از بشار اسد بودند ولی بعدها از قاسم سلیمانی «سردار ملی» ساختند و در تدارکات جنگ سوریه شریک سپاه پاسداران شدند.

اکنون باندهای مختلف نظام اعم از اصولگرا و اصلاح‌‌‌طلب دست‌کم در میان همه اختلافات‌شان روی نقش ویژه «حاج قاسم» اشتراک نظر دارند.

در این میان، حجاریان پروژه «نجات ترامپ» را مطرح کرده است. او در یک مصاحبه، سه‌شنبه ۱۶ مهر ۹۸، به روزنامه شرق گفت، با توجه به شکست‌هایی که ترامپ در سیاست‌ خارجی خورده نیازمند یک بُرد ولو کوچک است تا از پیچ انتخابات ۲۰۲۰ بگذرد و مسئولین ما می‌توانند از «آخرین فرصت‌ها» استفاده کنند تا مشکل تحریم‌ها را ولو به‌ صورت ناقص و موقت حل کنند.

معنای این اظهارات این است که جمهوری اسلامی با مذاکره با آمریکا کمک کند تا ترامپ از پیچ انتخابات ۲۰۲۰ بگذرد و در قبال آن از ترامپ امتیاز گرفته شود. در همین حال گروهی از وفاداران به خامنه‌ای، اصلاح‌طلبان را متهم به کودتا علیه نظام می‌کنند.

قابل کتمان نیست که ریش و قیچی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دست علی خامنه‌ای و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و محمدجواد ظریف در وزارت خارجه فقط یک تدارکاتچی و پیام‌رسان است. در این مجموعه به نظر می‌رسد روند جریانات به سمت تقویت «سپاه‌سالاری» پیش می‌رود و احتمال وقوع یک درگیری نظامی بیش از پیش شده است.

و اما پیش از اصلاح‌‎طلبان، هوشنگ امیراحمدی بود که در فروردین ۹۷ نخستین بار بحث کنار رفتن حسن روحانی و تشکیل کابینه نیمه نظامی را در رسانه‌ها مطرح کرد. او معتقد است توسعه بدون «قدرت‌‌‎سازی» امکان ندارد و در ایران راه قدرت‎سازی، تشکیل کابینه‌ی نظامی است. کیهان لندن در مورد همین موضوع با او گفتگو کرده است.

هوشنگ امیراحمدی

-آقای امیراحمدی، علی خامنه‌ای به عنوان فرمانده کل قوا در رأس نهادهای نظامی و به عنوان ولی فقیه رهبر سیاسی و مذهبی این نظام با اختیارات و قدرت مطلقه است. با تشکیل یک کابینه نظامی نیز همچنان قدرت دست او می‌ماند. این ایده که اکنون بخشی از اصلاح‌طلبان نیز مطرح می‌کنند آیا می‌تواند برای جمهوری اسلامی راهگشا باشد؟

– ما طرحی روی میز گذاشتیم که شش هفت بند داشت به عنوان «انقلاب آقای خامنه‌ای». پیشنهاد شد او این انقلاب را انجام دهد، رئیس شورای نگهبان و قوه قضائیه را بیرون کند، انتخابات آزاد بدون دخالت شورای نگهبان برگزار شود و یک رئیس جمهور انتخاب شود. روحانی برود، دولت جدید تشکیل شود، دولت جدید یک کابینه نیمه‌نظامی درست کند و آن کابینه نیمه‌نظامی با آمریکا مذاکره کند. در مرحله بعد گفتیم اگر آقای خامنه‌ای این کار را نکند ما به طرف مردم  و طرفداران آقای خامنه‌ای می‌رویم. او و سایر آخوندها را جدا می‌کنیم و حتی به زور هم که شده بیرون می‌کنیم. این کار هم با مردم هم با کمک نظامی‌ها انجام می‌شود. برای این کار نیاز به تشکیل یک کمیته اقدام مشترک متشکل از نظامی‌ها و مردم است که ایجاد می‌کنیم؛ این کمیته مشترک ۲۰۰ آخوند را بیرون می‌کند و در واقع از سیستم سیاسی بیرون می‌کشد و کشور را می‌گیرد و عملاً یک قیام نظامی و مردمی پیش می‌آید و دولت موقت نیمه‌نظامی تشکیل می‌دهد. این دولت، مجلس موسسان و قانون اساسی را تنظیم می‌کند و بعد از آن انتخابات آزاد برگزار می‌شود و بعد کشور به دست دولت منتخب مردم داده می‌شود.

-این کلیت طرح شماست؛ ولی رهبر جمهوری اسلامی می‌گوید در سپاه هم رویش داشتیم و هم ریزش؛ در حالی که ریزش‌ها بیشتر است. شاید بشود در داخل سپاه از میان ریزشی‌‌ها عده‌ای را با این طرح شما همراه کرد اما به نظر می‌‌رسد در عمل ناشدنی است. بخش عمده سپاه حامی خامنه‌ای است. اقدام نظامی‌ها علیه حکومت و تلاش آنها برای تغییر چیزی نیست جز کودتای نظامی علیه روحانیون و خامنه‌ای؛ پیشنهاد شما در واقع همان کودتاست!

-حتماً کودتاست اما ما اسم این را کودتا نمی‌گوییم. ما می‌گوییم خامنه‌ای و دار و دسته‌اش با مصلحت و عزت کنار بروند و در جایی بروند که قبل از انقلاب بودند و ما هم احترام آنها را خواهیم داشت و نقش‌شان را در جامعه مدنی می‌پذیریم. اما اگر این آقایان نخواهند با مصلحت بروند چاره‌ای جز قیام نظامی و زور نیست. راهی بجز این نمی‌ماند.

-شما از نخستین افرادی بودید که پیشنهاد کنار رفتن دولت روحانی و تشکیل کابینه نیمه‌نظامی را مطرح کردید. پس از شما از درون جریان اصلاح‌طلب نیز این موضوع توسط چهره‌های امنیتی و کارگزارانی‌ها مطرح شد. این همخوانی تصادفی است؟

-اول اینکه اینها [اصلاح‌طلبان] در تبعیت از من این را مطرح کردند. هیچ همکاری و ارتباطی هم با آنها نداشتم. اینها دیدند حرف من منطقی است و نتوانستند در مقابل آن قرار بگیرند. این اولین بار نیست حرفی را من زدم و اصلاح‌طلبان دنباله آن را گرفتند. جامعه مدنی را هم من مطرح کردم. اینها تمام این سال‌ها دزد ایده‌های من بودند و به اسم خودشان تمام می‌کنند و اعتراف نمی کنند که از من بوده است.

-پس رابطه‌ای نداشتید؟

-صادقانه بگویم، رابطه‌ای نیست. سال‌ها با اینها وقتی جوان‌تر بودند رابطه داشتم. ایران که می‌رفتم برایشان سخنرانی می‌کردم و خیلی احترام می‌گذاشتند. درواقع من برای مدت‌ها استاد فکری آنها بودم. از زمانی که خاتمی رئیس جمهور شد راه ما سوا شد. حتی در انتخابات خاتمی مقابل ناطق نوری از خاتمی حمایت نکردم.

-اخیراً در فضای سیاسی داخل ایران قاسم سلیمانی مطرح شده. هر دو جناح هم در این خط مشی همسو عمل می‌کند. فکر می‌کنید خامنه‌ای به سمت قدرت بخشیدن بیشتر به نظامی‌ها می‌رود؟ آیا پیشنهادات امثال شما و دیگران را شنیده؟ یا اینکه سپاهی‌ها هستند که خودشان را به خامنه‌ای تحمیل می‌کنند؟

-این اواخر به نظرم خامنه‌ای هرچه بیشتر به آنچه در این مورد به او گفته بودم گوش می‌دهد. مثلاً از وقتی آقای ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه شد شمشیر را واقعاً از رو کشیدند. آقای خامنه‌ای از طریق آقای رئیسی عملاً یک انقلاب به راه می‌اندازد و سپاه هم پشت سرشان است. نمی‌دانم آقای خامنه‌ای تا آخر این مسیر بتواند برود یا نه شاید هم نیمه‌کاره بماند. اما طرحی که در حال پیش بردن است در نامه‌ اول که به مهدی کروبی آمده بود الان بیشتر مورد نظر خامنه‌ای است. چون خامنه‌ای پیش خودش می‌گوید دست‌کم در طرح اول من هنوز رئیس و رهبر من هستم. خوب چه اشکالی دارد عده‌ای دزد و ضدانقلاب را دور می‌اندازد، سپاه هم که با من است و مملکت را جمع می‌کنیم. به نظرم الان آقای خامنه‌ای بیشتر به طرح من فکر می‌کند.

-احمدی‌نژاد‌ی‌ها کجای این معادله قرار دارند؟ او هم مدام تاکید به برگزاری انتخابات زودهنگام می‌کرد و هم برای عزل صادقلاریجانی تلاش می‌کرد و می‌گفت روحانی و لاریجانی‌ها با هم هستند…

-احمدی‌نژاد هم با همین جریان است. او صد درصد در چارچوب طرحی که من پیشنهاد دادم می‌گنجد؛ او جلوتر از آن هم آمد تا جایی که می‌گفت آخوندها بروند با این تفاوت که به من می‌گفت آقای دکتر، بین آخوندهایی که باید بروند و نظام تفاوت قائل باش! منظور او هم از نظام «خامنه‌ای» بود. احمدی‌نژادی‌ها می‌گفتند همه آخوندها منهای خامنه‌ای بروند. به شکلی برای سپاه هم خامنه‌ای گلوگاه و خط قرمز است. به خامنه‌ای که می‌رسند می‌گویند به این دست نزنید ولی بقیه را بندازید تو دریا. احمدی‌نژاد و سپاه و  نیروهای انقلابی و تندرو، یکجور خامنه‌ای را مستثنا می‌کنند. البته الان ابراهیم رئیسی را هم با خامنه‌ای می‌دانند و می‌خواهند اتحاد خامنه‌ای و رئیسی را حفظ کنند و بقیه را بکوبند، مخصوصاً دولت و جناح‌های لیبرال و اصلاح‌طلب را! در انتخاباتی هم که در پیش است همین اتفاق خواهد افتاد. در انتخابات رئیس جمهوری بعدی هم اگر حکومت هنوز بماند همین اتفاق خواهد افتاد.

یعنی نیروهای انقلابی خامنه‌ای، رئیسی، سپاه، مدافعان حرم، عماریون و حزب اللهی‌ها جمع می‌شوند و نیروهای لیبرال و اصلاح‌طلب و معتدل را کنار می‌زنند و احتمالا این اتفاق خیلی تند و انقلابی می‌افتد.

-در این شرایط که توصیف می‌کنید خامنه‌ای بر مسند قدرت می‌ماند و سپاه و اقتدارگرایان هم قدرتمندتر میشوند پس چرا شما ایده کودتا یا به قول خودتان «قیام نظامی» را مطرح می‌کنید؟

-ببینید، یک تار مو از خرس کندن غنیمت است. در این جریانات باید با تاکتیک جلو رفت. واقعیت این است که دو هفته پیش در لندن دو گروه آمدند جلسه تشکیل دادند. جمع کل اینها ۲۰۰ نفر نمی‌شود. دو سه هزار نفر هم پشت سرشان است. هیچی، هیچی نیستند. هیچ دستاوردی ندارند جز حرف زدن. اینها نمی‌توانند؛ اهلش نیستند؛ باید در داخل کشور جریانی راه بیفتد. حالا جریان داخل کشور یک وقت هست ایده‌آل است و مردم به خیابان می‌آیند و همه این حکومت را در دریا می‌ریزند؛ اما متاسفانه مردم این کار را فعلاً نمی‌کنند. پس باید چه کار کرد؟ باید دست رو دست گذاشت و گفت مردم نمی‌کنند پس من به خانه برم؟! خیر! باید راهی پیدا شود که حداقل از صد درصدی که دنبال آن هستیم ۳۰ درصد یا ۲۰ درصد را فعلا در این مرحله گرفت، ۲۰ درصد را هم در مراحل بعدی و همینطور تا جریان تمام شود.

من معتقدم اگر مرحله اول اتفاق بیفتد، پیچ و مهرهای سیستم ۱۰ برابر شُل‌تر می‌شود و دعوا درون سیستم بالا می‌گیرد و ما مراحل بعدی را به سرعت طی می‌کنیم.

مرحله بعد همین خروج ۲۰۰ آخوند است و بعد فروپاشی کامل. مرحله‌ای و تکنیکی فکر می‌کنیم. اصلا ایده‌آلیستی فکر نمی‌کنم. روشنفکری فکر نمی‌کنم. من سیاستمدارنه نگاه می‌کنم. آدم سیاستمدار واقع‌بین و عملگراست و امکان و ابزار را می‌بیند و شدت قدرت و ضعف را می‌بیند. اینطوری نیست که بزن بریم. نمی‌شود! چهل سال است بزن بریم است و نشده!

به نظرم، من دقیق‌تر به این جریان فکر می‌کنم و برای همین هم فکر می‌کنم موفق می‌شود. در تحلیل نهایی مدل من است که کار می‌کند، هیچ مدل دیگری کار نمی‌کند. تنها مدلی که کار خواهد کرد مدل من است. ممکن است دو سال یا پنج سال طول بکشد، نمی‌دانم. ولی اگر یک مدل در ایران کار کند مطمئن باشید مدل من است.

-در ایده‌ی شما برای براندازی، نقش سپاه و نظامی‌ها به عنوان مؤلفه درونی مشخص است. نقش عامل بیرونی در تغییر نظام را چطور میبینید؟

-عامل بیرونی هم هست. خودم ایده‌آلم این بود رابطه ایران و آمریکا را درست کنم با همین حکومت تا اینها سریع‌تر بروند بطوری که آمریکا در تهران سفارت داشته باشد، پول بریزد و ما استفاده کنیم؛ متاسفانه نشد. با این وجود عامل بیرونی اهمیت و نقش ثانویه دارد. اتفاقاتی در داخل کشور با مردم و سپاه و نیروهای نظامی و حزب‌اللهی و ناسیونالیست‌ها می‌افتد، اما از عامل بیرونی هم حتما باید استفاده کرد. من خودم استفاده مالی شخصی از اینها نکردم و نخواهم کرد، اما از اینکه از اینها برای فشار روی حکومت روی حقوق بشر و دموکراسی و انتخابات و همین طرح استفاده کنم هیچ مشکلی ندارم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *