ایران چند ماه تا زمان ساخت بمب اتمی فاصله دارد؟

By | ۱۳۹۸-۰۸-۱۹

علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، همزمان با اعلام حسن روحانی مبنی بر برداشتن «گام چهارم» اتمی، روز ۱۳ آبان در مصاحبه با رسانه‌های ایران نکات حساسی را مطرح کرد که رمزگشایی از آن‌ها حکایت از عزم قطعی و هرگز تعطیل‌نشده حکومت اسلامی به ایجاد ظرفیت ساختن بمب اتمی «در زمان پیش‌بینی‌شده» دارد.

در ابتدای مصاحبه یادشده صحبت از زمان آغاز غنی‌سازی ۲۰ درصد اورانیوم که «همیشه تهدیدی علیه اروپایی‌ها بوده» به میان آمده و، در پاسخ، علی اکبر صالحی می‌گوید: «امیدواریم که به این مرحله نرسیم، ولی هرگاه مقام‌‌های ارشد دستور چنین کاری را دهند، ما در چهار دقیقه به آن دست پیدا می‌‌کنیم.»

فرایند غنی‌سازی گاز اورانیوم شبیه گرفتن کره از شیر است که ابتدا با غلظت کم خامه از آن می‌گیرند و بعد خامه با چرخیدن در ماشین (یا مشک) آب بیشتری از دست می‌دهد و کره می‌شود. هرقدر سرعت چرخش ماشین زیادتر و حجم آن بزرگ‌تر شود، ظرفیت تولید کره، به شرط داشتن مقدار شیر لازم، بیشتر می‌شود.

غنی‌سازی ۲۰ درصد اورانیوم سه چهارم زمان رسیدن به غلظت نظامی (تولید کره) را کم می‌کند و در نتیجه زمان «فرار اتمی» و ایجاد آمادگی برای مبادرت به آزمایش اتمی را به یک چهارم زمان تولید اورانیوم با غلظت نظامی (۹۰ در صد به بالا) از گاز غنی‌نشده کاهش می‌دهد.

علی اکبر صالحی به زبان دیگر می‌گوید که برای تولید «خامه» و کاهش سه چهارم زمان رسیدن به غلظت نظامی که پیش‌درآمد لازم برای مبادرت به آزمایش بمب اتمی است، چهار دقیقه وقت لازم است.

صالحی در این مصاحبه برای نخستین بار از توافق اتمی به عنوان «تفاهم» یاد می‌کند، حال آن که، پیشتر، مسئولان رسمی دولت روحانی به‌خصوص جواد ظریف بعد از خروج آمریکا از «برجام» آن کشور را متهم به نقض «قرارداد» کردند.

با توجه به این که برجام یک سند امضاشده است که قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت به آن متصل است و از این بابت تعهدات رسمی بر عهده ایران گذاشته شده، کاستن از اهمیت آن، از سطح «قرارداد» که هرگز نبوده به «تفاهم»، می‌تواند توجیه تخلفات ایران از موضوع «توافق» اتمی و زمینه‌سازی برای خروج عملی از آن باشد.

صالحی همچنین می‌گوید که از منظر طرف مقابل، مبنای مذاکره این بود که برجام تفاهمی باشد که زمینه انحراف ایران را به فعالیت‌های غیرصلح‌آمیز مسدود کند «که این جمع نقیضین است؛ چرا که ما می‌خواستیم حقوق خود را به صورت کامل حفظ کنیم و طرف مقابل هم ضمانت می‌خواست که به طرف فعالیت‌های غیرصلح‌آمیز نرویم و سؤال این است که چگونه می‌توان این‌ها را با هم جمع کرد؟»

به زبان ساده‌تر، رئیس سازمان انرژی اتمی که پیشتر اعتراف کرده بود در مورد رآکتور آب سنگین اراک و مسدود کردن لوله‌های کوره اصلی نیز تقلب کرده و بدون اطلاع آژانس مجموعه دیگری از اتصالات مشابه را برای روز مبادا در اختیار دارد، در تضاد با فتوا و اظهارات مکرر علی خامنه‌ای در مورد حرام بودن ساخت بمب اتمی، می‌گوید موضوع مذاکره جلوگیری از حرکت ایران به سمت ساختن بمب اتمی بود ولی ما داشتن ظرفیت ساخت بمب را حق کامل خود و مغایر با انتظارات آن‌ها می‌دانیم و باید راه‌هایی پیدا می‌کردیم که هم در ظاهر توافق را رعایت کنیم و هم در باطن از رسیدن به حق خود باز نمانیم.

در مورد سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر از نوع بسیار قدیمی پی ۱ مشغول به کار در نطنز و فردو، صالحی می‌گوید: «یک سانتریفیوژ از ۱۰۰ قطعه تشکیل شده. زمانی که شما یک ماشین را تست می‌کنید به ایرادهای آن پی می‌برید. پس باید آن‌قدر با این سانتریفیوژ کار کنید تا مطمئن شوید بلاعیب است و تاب‌آوری لازم را دارد و کمتر از درصد معینی خرابی خواهد داشت. ما پنج سال روی IR6 کار کردیم اما تجربه غربی‌ها را نداشتیم. پس قطعاً مینیموم (حداقل) ۸ سال آینده برای ما ۸ سال نیست.»

به عبارت دیگر، صالحی می‌گوید برای دست پیدا کردن به سانتریفیوژهای با ظرفیت غنی‌سازی بیشتر و کاهش زمان «فرار اتمی» در مذاکرات اصرار کردیم که روی سانتریفیوژهای نوع IR6 کار کنیم و چون از لحاظ صنعتی عقب هستیم فکر می‌کردیم حدود هشت سال برای تولید انبوه آن وقت می‌خواهیم ولی قبل از زمان پیش‌بینی‌شده در توافق اتمی به این ظرفیت رسیده‌ایم و می‌توانیم سانتریفیوژهای تازه را در آبشارهای پرتعداد مشغول کنیم.

واقعیت این است که ایران به دلیل عقب‌ماندگی صنعتی (که صالحی نیز به آن اعتراف دارد) قطعاً قادر به تولید تمام قطعات لازم برای مونتاژ یک سانتریفیوژ گازی در قواره IR6 در داخل نیست و به این علت بعد از دست پیدا کردن به الگوی اولیه (مانند وارد کردن سانتریفیوژهای پی ۱) مشغول گردآوری قطعات آن می‌شود.

مهندسی وارونه و شبیه‌سازی با استفاده از قطعات منفصل‌شده یک ماشین، پیشتر در نیروی هوایی جمهوری اسلامی تجربه شده و ساختن هواپیماهای آذرخش و صاعقه با انجام تغییرات کوچکی در هواپیماهای قدیمی نوع اف ۵ ساخت شرکت نورتورپ گرومن آمریکا از جمله آن‌هاست.

صنعت غنی‌سازی اورانیوم در جهان طی ده سال گذشته تغییرات عمده‌ای را شاهد بوده و از شکل سانتریفیوژهای گازی به گرافیتی و بعد غنی‌سازی لیزری و استفاده از نیروی الکترومگنتیک در ساخت سانتریفیوژهای بلند با سرعت دوّار بسیار زیاد رسیده، ولی به دلیل عقب‌ماندگی صنعتی ایران و همچنین دسترسی آسان‌تر به قطعات قدیمی مورد نیاز، مانند آهن‌ربا، سوزن حساس اتصال بدنه به پایه سانتریفیوژها و فلز ضد زنگ (maragin steel) برای ساختن بدنه اصلی سانتریفیوژها و همچنین لوله‌های انتقال گاز و اتصالات به الگوهای قدیمی مانند سانتریفیوژ گازی پی ۱ و IR6 که بسیار شبیه نوع پی ۱ با سرعت گردش بیشتر است قناعت می‌کند و با استفاده از قطعات دارای کاربری دوگانه سال‌هاست که در کار تهیه قاچاق آن‌ها از سراسر جهان است.

سانتریفیوژ‌های قدیمی در غنی‌سازی صنعتی دیگر به کار گرفته نمی‌شوند و به دلیل مصرف برق بسیار بالا و بازده محدود و نیز نیاز به تجهیز تالار‌های بزرگ برای جا دادن تعداد زیاد ماشین‌ها، نه قیمت تمام‌شده اورانیوم غنی‌شده مقرون به‌صرفه است و نه کیفیت آن دارای قابلیت لازم برای تولید سوخت اتمی استاندارد است؛ چنان‌که صالحی نیز در مصاحبه یادشده به این موضوع تأکید می‌کند: «در حال حاضر سوخت رآکتور قدرت را نمی‌سازیم و برای این کار باید تلاش زیادی بکنیم.»

در جای دیگری از مصاحبه، صالحی به تنوع سانتریفیوژ‌های ایران اشاره می‌کند و آن‌ها را ۱۵ نوع می‌خواند که در اساس تفاوت این نمونه‌ها با هم مانند تفاوت آذرخش و صاعقه با هواپیمای اف ۵ است و نه ساختن هواپیمای جت نسل پنجم از نوع اف ۳۵، از پایه.

به دلیل تنوع فراوان کاربرد سانتریفیوژ در آزمایشگاه‌ها، صنایع دارویی، شیمیایی، شستشو و گندزدایی، خرید انواع آن‌ها برای مصرف غیرنظامی نسبتاً آسان و در عین حال گران است و در بعضی موارد ایران به دلیل بازماندن از تهیه قطعات منفصل‌شده و استفاده از آن‌ها در سانتریفیوژهای به‌اصطلاح «بومی» ناچار از خرید کامل دستگاه‌های متعدد برای پیاده کرده قطعه مورد نیاز و انجام مهندسی وارونه می‌شود.

صالحی طی توضیحاتی طولانی و مبهم در مورد پیشرفت در ساخت سانتریفیوژهای IR6 می‌گوید: «طرف مقابل از منظر خودش که فکر کند ما به سمت فعالیت‌های غیرصلح‌آمیز نمی‌رویم، دو محدودیت عمده «زمانی» و «تعدادی» برای ما گذاشته بودند. ما به این شکل این نقیضه را جمع کردیم، یعنی هم مشکل طرف را حل کردیم و هم از حق خودمان عدول نکردیم.»

به زبان دیگر، صالحی می‌گوید که حرکت به سمت هدف‌های نظامی اتمی را ادامه دادیم و در خفا کار بر روی سانتریفیوژهای دارای ظرفیت غنی‌سازی بیشتر به منظور رسیدن به حجم اورانیوم مورد نیاز در زمان کوتاه‌تر ادامه یافت و ضمناً از جدول زمانی توافق، در ظاهر تخلف نشد.

در این بخش از مصاحبه، صالحی ضمن بزرگ‌نمایی اقدامات آژانس در بازگشت به ظرفیت‌های غنی‌سازی پیش از توافق اتمی – موضوعی که به‌شدت مورد انتقاد اصولگرایان داخلی قرار گرفته -، مدعی است که ایران در مورد غنی‌سازی به‌زودی به ظرفیت پیش از توافق اتمی می‌رسد، در حالی که ظرفیت جداسازی ایزوتوپ‌های اورانیوم که در گذشته حدود ۹ هزار واحد (سو) بود و توسط ۹ هزار سانتریفیوژ قدیمی‌تر در نطنز صورت می‌گرفت، با «مقدار» اورانیوم غنی‌شده در اختیار ایران متفاوت است.

در سال ۲۰۱۵ ایران بیش از ۱۲ هزار کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۳.۶ در صد داشت حال آن که اورانیوم کنونی در اختیار ایران تنها ۵۰۰ کیلو گرم است، هرچند برای مبادرت به آزمایش اتمی و یا ساختن یک بمب، همه ۱۲ هزار کیلوگرم اورانیوم تحویل‌داده‌شده به روسیه مورد نیاز نیست و با معادل ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۳.۶ درصد هم کار انجام‌شدنی است.

صالحی با توضیح جزئیات بیشتر پیرامون نصب سانتریفیوژ‌های تازه، بند دیگری را آب می‌دهد و آن فاصله مشخص تا رسیدن به استفاده از آبشار‌های مرکب از ۱۳۲ دستگاه سانتریفیوژ است.

در توافق اتمی برای ایران آزمایش روی یک دستگاه سانتریفیوژ IR6 در فردو مجاز شناخته شده و پیش‌بینی شده بود که در مرحله بعد ۱۰ دستگاه بدون تزریق گاز اورانیوم به گردش درآید. آقای صالحی مدعی است که فاصله پنج ساله پیش‌بینی‌شده در پنج ماه طی شده، هرچند خروجی این پیشرفت در حال حاضر نصب یک آبشار مرکب از ۳۰ سانتریفیوژ IR6 است و تا رسیدن به سقف ۱۳۲ دستگاه در هر آبشار و داشتن سه یا چهار زنجیره، نیاز به دست‌کم یک سال کار و تأمین قطعات بیشتر است.

صالحی در بخش دیگری از مصاحبه به ایجاد مرکزی برای دفن زباله‌های اتمی که دو سال پیش به راه افتاد پرداخت و یادآور شد: «در انارک، یک پسماندگاه مفصل را سال پیش افتتاح کردیم.»

منظور صالحی ایجاد انباری برای نگهداری قطعات فرسوده و آلوده تأسیسات اتمی و همچنین پسماند‌های سوختی است که در مورد اخیر ایران متعهد شده با هزینه‌ای حدود ۳۰ میلیون دلار در سال زباله‌های سوختی رآکتور بوشهر را در اختیار روسیه قرار دهد تا قادر به استفاده از آن در مصارف نظامی نشود و پسماند‌های سوختی رآکتور آزمایشگاهی ۶۰ ساله تهران بیشتر در خواب است تا مشغول کار.

نیروگاه‌های دو و سه مورد ادعای آقای صالحی در بوشهر که گفته شده بتون‌ریزی آن شروع خواهد شد، مبحثی متعلق به دست‌کم ۱۵ سال آینده است، نه در مورد نگرانی امروز و انبار کردن پسماند‌های سوختی آن.

در عین حال چنانچه پسماند سوختی در اختیار بود، فرایند سوخت که نیازمند تأسیسات جداگانه است، می‌توانست به‌خصوص برای ساخت بمب اتمی پلوتونیومی مورد استفاده قرار بگیرد.

صالحی می‌گوید: «دیگر مهندسی معکوس انجام نمی‌‌دهیم و از مرحله ایده تا تولید انبوه کاملاً بومی و به دست توانمند بچه‌های ایرانی انجام می‌گیرد.»

همین‌جا میگوید: «تعداد کل ماشین‌های جدیدی که در سالن S۸ داریم (IR6) حدود ۴۹۰ دستگاه است که بالغ بر دو هزار و ۶۶۰ تولید انرژی می‌کنند.»

در مورد عبور از مهندسی معکوس، صالحی با واقعیت فوق‌العاده اقتصادی برخورد و از بیان حقیقت خودداری می‌کند، در غیر این صورت با پشت سر گذاشتن موفق مراحل آزمایشی، تولید انبوه آن‌ها می‌توانست بلافاصله آغاز شود و در فاصله‌ای کوتاه به صورت زنجیره‌ای درآید، در حالی که حتی نصب ۴۹۰ دستگاه سانتریفیوژ مورد اشاره که قطعات آن پیشتر تهیه شده و به شکل کارگاهی مونتاژ شده در آبشار‌های پرتعدادتر از جمله مشکلات فنی بزرگ او به شمار می‌رود و نیازمند زمان بیشتر است.

در حقیقت جمهوری اسلامی کاهش پلکانی تعهدات اتمی را با دو هدف مشخص در پیش گرفته است:

۱- برداشتن گام‌های نسبتاً کوچک در هر مرحله، به طوری که به قطع کامل امید اروپا از توافق اتمی و یا مبادرت آمریکا و اسرائیل به اقدام نظامی علیه ایران نینجامد؛

۲- خریدن وقت برای رسیدن به ظرفیت لازم برای قرار گرفتن در شرایط بالقوۀ مبادرت به آزمایش اتمی.

این سیاست را جمهوری اسلامی در فاصله سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۰۵ و بین توافق اتمی سعدآباد تا آغاز غنی‌سازی در دولت احمدی نژاد در پیش گرفت و اسناد به دست آمده از تورقوزآباد و موضوعات مطرح‌شده در جلسه اضطراری روز پنجشنبه شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شاهد آن است و در مورد رآکتور آب سنگین اراک هم تکرار کرده است.

در وضعیت کنونی، ایران دارای قابلیت تولید روزانه پنج کیلوگرم اورانیوم با غلظت تا ۴.۵ درصد است و با در نظر گرفتن ۵۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌سازی‌شده با غلظت کمِ کنونی، حتی در صورت در اختیار نداشتن اورانیوم اعلام‌نشده در نقطه‌ای، می‌تواند حداکثر طی چهار ماه آینده مقدار لازم اورانیوم برای ساختن یک بمب اتمی و یا انفجار آزمایشی در اختیار داشته باشد.

در صورت استفاده از ۴۹۰ سانتریفیوژ IR6 و هزار و ۴۴ سانتریفیوژ پی ۱ در فردو، بالا بردن سطح غلظت ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت کم تا سطح نظامی نیازمند ۳ تا چهار ماه وقت است.

به این ترتیب، در صورت مواجه نشدن با بازدارنده خارجی، جمهوری اسلامی طی هفت تا هشت ماه آینده از قابلیت بالقوه برای مبادرت به آزمایش اتمی و پیوستن به باشگاه کشورهای دارای بمب اتمی به عنوان عضو دهم، بعد از کره شمالی، برخوردار خواهد شد.

 رادیو فردا :رضا تقی زاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *