خشونت از خیابان تا صدا و سیما؛ “نکشید، زجرکُش کنید”

By | ۱۳۹۸-۰۹-۰۸

گفت‌وگوی شبکه یک صداوسیما با “کارشناسی” که از “زجرکش” کردن به عنوان مجازات معترضان می‌گوید، جنجال زیادی بر پا کرده و بر نگرانی‌ها درباره سرنوشت بازداشت‌شدگان اعتراض‌های اخیر افزوده. مخاطب صدا و سیما این روزها کیست؟


نمایی از بازداشت‌شدگان ناآرامی‌های اخیر در ایران در دیدار دادستان کل از زندان فشافویه
«آنها را گرفتند. دست راستشان را بریدند، پای چپشان را بریدند، بلافاصله چشمشان را درآوردند و بعد کشتند. این را می‌گویند، زجرکش. آیه است، [این آیه] می‌گوید مجازات این تیپ افرادی که الان در چنگ ما هستند …»

این بخشی از سخنان کارشناسی است که پنجم آذرماه، در شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران، با استناد به آیات قرآن، از برخورد با معترضان ناآرامی‌های اخیر گفته است.

او که نامش “ابولفضل بهرام‌پور” و “کارشناس ارشد ادبیات و علوم قرآنی” است، در بخش دیگری از سخنانش می‌گوید: «یه عده جوان احساساتی شدند. چرا به نفع نظام و شهدا احساساتی نشدند؟ همین‌ها اگر ما را می‌کشتند، همین پریروزها .. احساسات نداریم. حکم الله را بدون تعارف اجرا کنید.»

منظور ایشان از اجرای “حکم الله” در مورد معترضان، “زجرکش کردن” آنهاست.

پخش این سخنان و ترویج چنین بی‌پرده خشونت با استناد به آیات قرآنی برای برخورد با معترضان، بسیاری را در بهت و حیرت و خشم فرو برده است. یکی سخنان این “کارشناس” را “ثانیه به ثانیه تفسیر ابوبکر البغدادی از قرآن در رسانه ملی” نامیده‌ و دیگری در مورد “رشد اندیشه طالبانی و داعشی در صداوسیما” هشدار می‌دهد.


ویژگی‌های معترضان و بازداشت‌شدگان ناآرامی‌های اخیر از زبان مسوولان

در ناآرامی‌هایی که در ایران با افزایش بهای بنزین آغاز شد، برپایه آمار دو روز پیش عفو بین‌الملل، دست کم ۱۴۳ تن جان خود را از دست دادند و به گفته سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس حدود هفت هزار نفر دستگیر شده‌اند. کانال تلگرام وبسایت کلمه، نزدیک به میرحسین موسوی روز پنجشنبه ۶ آذر نوشت: «یک منبع آگاه در تماس با کلمه، شمار جانباختگان ثبت شده حوادث اخیر را تاکنون ۳۶۶ نفر اعلام کرد.»

دویچه وله :

هنوز هیچگونه آمار رسمی در این‌باره منتشر نشده و گزارش‌ها حاکی از آن است که شمار کشته‌ها بیش از این است.

در کنار ناروشن بودن آمار و ابعاد دستگیری‌ها، اظهارات برخی مسوولین در ایران و به موازات آن برنامه‌های صداوسیما بر ترس و وحشت نسبت به سرنوشت بازداشت‌شدگان افزوده، تا آنجا که برخی نسبت به تکرار آنچه در سال ۶۷ گذشت، هشدار می‌دهند.

وزیر کشور ایران دو روز پیش (۵ آذر ۹۸) در برنامه‌ای تلویزیونی از حضور “منافقان، سلطنت‌طلب‌ها، تکفیری‌ها” در “اغتشاشات” سخن گفت، خبر دستگیری آنها را داد و معترضان را “نیم‌درصد از جمعیت کل کشور” دانست که تازه “بیش از ۵۰ درصدشان هم حاشیه‌نشین” بوده‌اند. دیگر مسوولان از “دستگیری ۱۸۰ لیدر اغتشاشات” سخن گفتند.

سخنگوی سپاه پاسداران مدعی “رفتارهای داعش‌وار” و شلیک به مردم با “کلت‌های مخفی” شد و “بهره‌گیری از زنان ” که “برای اغتشاش آموزش دیده و به ایران آمده‌اند” تا “احساسات حاضرین را تحریک” و “گروه‌ها را هدایت” کنند، از دیگر مواردی است که این روزها در پیوند با بازداشت‌شدگان ناآرامی‌ها منتشر شده است.

آنچه مردم می‌بینند، آنچه صداوسیما می‌خواهد که مردم ببینند

نوشته‌های منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی، عکس‌ها و فیلم‌های پست شده در این شبکه‌ها اما زوایای دیگری از ماجرا را روشن می‌کنند. فیلم شلیک مستقیم و از فاصله نزدیک به یک معترض غیرمسلح در خیابان که گفته می‌شود در این ناآرامی‌ها رخ داده و در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخد، نمونه‌ای از روایت روی دیگر سکه است. روایتی که با روایت صدا و سیما همخوان نیست.

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با پخش “اعترافات” آنچه که آنها را “فریب‌خوردگان” و “اغتشاش‌گران” و “اشرار” می‌نامد و  با پخش “مستند”هایی در باره آنچه در چند روز ناآرامی رخ داد و گفت‌وگو با خانواده کسانی که عکس یا خبری از بستگانشان در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و روایتی متفاوت از آنچه مسوولان و رسانه‌های دولتی مدعی‌اند، حکایت می‌کنند.

از جمله، شب گذشته شبکه دوم سیما در برنامه “واقعیت ماجرا ..” به سراغ خانواده نیکتا اسفندانی رفت؛ دختری ۱۴ ساله که گفته می‌شود در جریان اعتراض‌ها از پشت به او شلیک و کشته شده است. پدر نیکتا اسفندانی ضمن رد این “شایعات” واینکه “فوت دخترش با این حوادث همزمان شده”، از “جوسازی‌ها” گفت و از حضورش در منطقه و خدمتی که به نظام و جمهوری اسلامی کرده است.

پخش اعترافات پسر کم وسن‌سالی که گفته می‌شود در یزد دستگیر شده و می‌گوید، “گول خورده است و دوتا سنگ هم زده”، پخش “اعتراف” یکی از زنان دستگیر شده به نام فاطمه داوند، انتشار کلیپی از تدارک مصاحبه گزارشگر صدا و سیما با دستگیرشدگان پشت به دوربین که در آن فرد بازداشتی را “رامین” می‌نامد و چون فرد مذکور واکنشی نشان نمی‌دهد، گزارشگر می‌گوید، “تو الان رامینی مثلا” و … مواردی است که بسیاری را در غیاب دادرسی‌های قضایی عادلانه و مطبوعات آزاد و بی‌خبری از شمار و سرنوشت بازداشت‌شدگان بیش از پیش نگران کرده است.

عکس‌های منتشرشده از بازداشتی‌ها در رسانه‌های داخلی نشان می‌دهند که بیشتر بازداشت‌شدگان جوان اند
با این‌که نایب رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس گفته است که طرح ممنوعیت پخش اعترافات از صدا و سیما در دستور کار این کمیسیون قرار دارد، اما حتی این خبر هم از نگرانی‌ها نکاسته است.

صدا و سیما این روزها به طبقه متوسط چه می‌گوید؟

چنین اقداماتی از سوی صدا و سیما و یادآورپیشینه این سازمان در فضاسازی برای سرکوب معترضان و منتقدان تجمعات سال‌های گذشته را به خاطر می‌آورد و دلیل اصلی خشم معترضانی است که هر از گاهی فریاد می‌زنند: «ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما».

اهمیت تبلیغات این سازمان در شکل‌گیری افکار عمومی و به عنوان ابزاری برای سرکوب معترضان را شاید بتوان در حرف‌های وزیر کشور پیدا کرد. او در سخنان دو روز گذشته خود درمورد ناآرامی‌ها در تلویزیون گفته بود: «همان شب من به آقای علی عسگری زنگ زدم و اعلام کردم ۵۰۰ نفر با شرایط خاصی به سمت صداوسیما می‌آیند. لذا شما هرچه نیروی بسیجی دارید، تا رسیدن نیروهای انتظامی، مقابل درها بگذارید و مراقب باشید. البته بعدا نیروی انتظامی حتی نگذاشتند که به سه یا چهار کیلومتری صداوسیما برسند.»

در برنامه‌های پخش‌شده از صدا و سیما کلمه‌ای که به تکرار شنیده می‌شود، “اشرار” است؛ کلمه‌ای که در توصیف معترضان در این “اغتشاشات” به کار می‌رود. مسئولان و صدا و سیما هماهنگ با هم، سوای اشاره به “عوامل بیگانه”، در نزدیک به دو هفته‌ای که از اعتراضات می‌گذرد، برای خواننده و بیننده این مسئله را پیوسته تکرار می‌کنند که آنها که دست به آتش‌سوزی و تخریب زدند، “حاشیه‌نشین” و “فرودستان” جامعه بودند.

“تهییج شمال شهری‌ها علیه جنوب شهری‌ها”

جواد کاشی، جامعه‌شناس، روز سوم آذرماه در یادداشتی در کانال تلگرام خود نوشت:« صدا و سیمای این روزها تلاش دارد نگرانی‌های شمال شهری‌ها علیه جنوب شهر را تهییج کند. درست همانطور که پیش از این تلاش می‌کرد دغدغه جنوب شهری‌ها را علیه طبقه متوسط و شمال شهری بسیج کند.»

یکی از کاربران توییتر “سکوت و نظاره‌گر بودن طبقه متوسط” را “نشانه اتحاد نانوشته با حاکمیت” می‌داند؛ “اتحاد بر پایه منافع مشترک و دقیق‌تر: ترس مشترک”. این کاربر در ادامه و تشریح این منفعل بودن، می‌نویسد: «جمهوری اسلامی توانسته است به طبقه متوسط بقبولاند که – بخواهد و نخواهد – چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من. درست مثل زندانی و زندانبانی که با دستبند به هم وصل شده‌اند.»


صدا و سیما هم به کمک تشدید این ترس آمده؛ همانند مسوولان که در مورد بازداشتی‌ها می‌گویند، در حال غربالگری‌اند، معترضین را “غربال” می‌کند و “نشان می‌دهد”،  اینها سنخیتی با طبقه متوسط ندارند.

“کارشناس علوم قرآنی” شبکه یک سیما می‌گوید: «اگر ما ۴ هزار نفر را به خاطر امنیت جامعه و مردم بکشم، افراط نکرده‌ایم، یعنی اگر من ده هزار نفر هم در جامعه ایران که سرباز پیاده نظام دشمن است، بکشیم با نظر این آیه، افراط نکرده‌ایم.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *