مصطفی تاجزاده: بهترین کار ادغام رهبری با ریاست جمهوری و انتخاب مستقیم وی توسط مردم و حداکثر برای دو دوره‌ است/ در حال حاضر حکومت عملا یکنفره شده و کس دیگری کاره‌ای نیست

By | ۱۳۹۸-۱۱-۰۴

مصطفی تاجزاده:

ما با روش قبلی نمی‌توانیم سیاست‌ورزی تاثیرگذار کنیم. آن روش به بن‌بست رسیده است. باید متناسب با الزامات دوره جدید و در این چهارچوب سیاست‌ورزی کنیم.

از یک طرف همچنان از تمام ظرفیت‌های قانونی برای بهبود امور استفاده کنیم و از طرف دیگر به‌موازات بی‌خاصیت‌شدن انتخابات و نهادهای انتخابی، صریح و مستقیم و محترمانه با شخص رهبر وارد گفتگو شویم.

متاسفانه در حال حاضر حکومت عملا یکنفره شده و کس دیگری کاره‌ای نیست. اگر انتخابات است باید دید رهبر نظرش چیست! از مذاکره با آمریکا و تعیین قیمت بنزین تا مسائل جزئی مثل ورود زنان به ورزشگاه با نظر مستقیم رهبر تصمیم گرفته می‌شود.

همچنین باید مطالباتمان را با مردم در میان بگذاریم و توضیح دهیم چنانچه اصلاحات ساختاری و نیز تجدیدنظرهای بنیادین در سیاست‌ها و برنامه‌های کشور صورت نگیرد، اوضاع میهن و مردم بهبود نمی‌یابد.

در رأس همه خواسته‌ها اصلاح ‌قانون اساسی است.

اختیارات رهبری باید محدود و مشخص، دوره رهبری باید معلوم و شخص رهبر باید پاسخگوی نهادهای حکومتی شود و نقد وی در رسانه‌ها ممکن گردد.

بهترین کار ادغام رهبری با ریاست جمهوری و انتخاب مستقیم وی توسط مردم و حداکثر برای دو دوره‌ است.

سپاه باید به پادگانها برگردد و از تمام عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، انتخاباتی، فرهنگی و رسانه‌ای خلع ید شود.

صداوسیما باید ملی و چندصدا شود و از حالت میلی و تک‌صدا درآید.

آزادی اندیشه/بیان/قلم/مطبوعات/اطلاع‌رسانی باید تامین شود تا انحصارطلبی، فسادگستری، تنگ‌نظری، کوتوله‌پروری و شایسته‌ستیزی پایان یابد.

استقلال قوه قضائیه که از الزامات یک نظام سالم و مردمی و شرط ضروری اجرای عدالت در جامعه است، باید تضمین شود.

از همه فوری‌تر لغو نظارت استصوابی و تامین آزادی انتخابات است تا راه برای جاری‌شدن خون تازه در رگ‌های نظام و ورود نیروهای شایسته و دنیادیده به ارکان حکومت باز شود و کشور در مسیر توسعه همه‌جانبه قرار گیرد.

خطای انسانی در هر سیستمی ممکن است اتفاق بیفتد اما دروغ سیستماتیک وحشتناک است، توجیه ندارد و پایه‌های اعتماد عمومی را به لرزه می‌اندازد.

باید روشن شود پنهان‌کاران با چه تحلیل و شناختی از ایران و جهان تصور می‌کردند می‌توانند چنین دروغ بزرگی را به دنیا بقبولانند؟ رهبر و رییس جمهور باید به پرسش های مردم در این زمینه جواب قانع‌کننده بدهند. این موضوع فراموش‌شدنی نیست.

اگر به رهبر حقیقت را نگفتند، وی باید توضیح دهد که چرا و چگونه فرماندهان نیروهای مسلح‌ در شرایطی که هر لحظه ممکن بود با آمریکا وارد جنگ شویم، ۳ روز به او دروغ گفتند! باید معلوم شود فرماندهان نظامی با چه جرأتی به رهبر دروغ گفتند؟ از کجا معلوم که در زمینه‌های دیگر به وی دروغ نمی‌گویند؟ نکند یک وقت چشم باز کنیم و بینیم کشور خدای‌ناکرده وارد جنگ شده است!

آیت‌الله منتظری تا آخر عمر بر این باور بود که اگر اخبار صحیح اعدامهای سال ۶۷ به گوش رهبر فقید انقلاب می‌رسید، جلوی آنرا می‌گرفت. به اعتقاد وی کسانی نگذاشتند واقعیات به اطلاع او برسد و باعث بروز آن فاجعه شدند.

ترور سردار سلیمانی ترامپ را از توهم خارج کرد. تیم او باور نمی‌کرد که این ترور چنین بازتابی پیدا کند. در اصل بجای آشفته کردن اوضاع ایران، انسجام بوجود آورد.

ترامپ که خود را سخنگوی ملت ایران معرفی و سعی می‌کرد فاصله بین حکومت و مردم را بیشتر کند، بعداز ترور یکی از ژنرالهای همین حکومت که فکر می‌کرد به افتخاری مثل کشتن ابوبکر بغدادی دست می‌یابد، غیر از مواجهه با تشییع بزرگ و بی‌سابقه او در ایران و عراق، با انتقادهای زیادی حتی در درون آمریکا مواجه شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *