– جمهوری اسلامی با «اقتصاد مقاومتی» و «مدیریت جهادی» در برابر یک ویروس به درماندگی و فلاکت افتاد.
– میلیاردها تومان خرج خرافات و تبلیغات اسلامی کار را به آنجا رسانده که کادر پزشکی و درمان در بیمارستانهای بدون امکانات، خود مبتلا شده و جان میبازند.
– دروغگویی و پنهانکاری مقامات و نهادهای مسئول جمهوری اسلامی سرانجام گریبانشان را گرفت بطوری که خود به قرنطینه رفته و مردم را به حال خود رها کردهاند.
– جامعه چنان نسبت به این نظام خشمگین و منزجر و بیاعتماد است که امکان ندارد جمهوری اسلامی پس از کُرونا بتواند همان باشد که پیش از آن بود.
کُرونا سوار بر هواپیماهای ماهانایر وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گروههای مافیایی حاکم وارد کشور شد. کُرونا به دلیل نادانی و ناتوانی و دروغگویی و پنهانکاری اقلیت حاکم بر سرنوشت مردم، در ایران گسترش یافت. اقلیتی که فکر میکند میتواند یک جامعهی قرن بیست و یکمی را با «اقتصاد مقاومتی» و «مدیریت جهادی» اداره کند.
کُرونا جهانیست اما…
اما آنچه در ایران هست قطعا نامش نه «مقاومت» است و نه «اداره» و «مدیریت»! اینکه واگیری ویروس کُرونا جهانی است و کشورهای مختلف با آن درگیر هستند ذرّهای از سنگینی بار مسئولیت زمامداران جمهوری اسلامی در وارد کردن این ویروس به کشور و همچنین پیامدها و کمکاریهای مقامات و نهادهای مربوطه در مقابله با آن کم نمیکند.
در تمام سالهای گذشته که جامعه ظاهرا در شرایط عادی بسر میبرد، یعنی در دوران «سازندگی» رفسنجانی و «اصلاحات» خاتمی و «معجزه هزاره سوم» احمدینژاد و سالهای خوش «تدبیر و امید» روحانی، درآمدهای کلان و فربه نفتی بجای اینکه خرج بازسازی و نوسازی زیرساختهای کشور شود، بخشی راهی غزه و لبنان و عراق و یمن و سوریه و صرف تبلیغات مذهبی و خریدن طرفدار و لابیگران از جمله در کشورهای غربی شد، بخشی برای برنامههای مخفی اتمی و موشکی بر باد رفت، و بخشی دیگر به جیب خانوادههای مافیایی نظام و شبکههای عنکبوتی آنها سرازیر شد. هرآنچه ساختند نیز جز پروژهسازیهای غیرعلمی و نالازم برای پول به جیب زدن نبود. پروژههایی که با هر سیل و زلزله بر سر مردم آوار میشود (فقط دو نمونه: سدسازیهای بیجا و مسکن مهر).
هیاهویی هم که جمهوری اسلامی و لابیگرانش بر سر دولت ترامپ و سیاستهای آن و همچنین خروج از برجام و تحریمها راه میاندازند تا با مظلومنمایی تقصیر شرایط بحرانی را به گردن «آمریکا» و «فشار حداکثری» بیندازند، شاید به زور بتوان به سه سال اخیر ربط داد!
از تابستان ۱۹۸۸ که روحالله خمینی رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی جام زهر قطعنامه ۵۹۸ و آتشبس جنگ با عراق را سر کشید تا ژانویه ۲۰۱۷ که ترامپ ساکن کاخ سفید شد و تا مه ۲۰۱۸ که آمریکا از برجام بیرون رفت، جمهوری اسلامی و دولتها و مسئولانش دقیقا به چه کاری مشغول بودند؟! آنها در سی سال پس از جنگ هشت ساله کدام شالودههای آموزشی و بهداشتی را ساخته و مستحکم کردهاند که مردم هنگام بلایای طبیعی وغیرطبیعی بتوانند از آنها بهرهمند شوند و مدیران و متخصصان بتوانند خسارات و تلفات را تا حد ممکن پایین بیاورند؟!
نظام درمانده در برابر ویروس
واقعیت این است که در شرایط «عادی» همه میتوانند لاف بزنند و گزاف بگویند. توانایی و «اقتدار» انسان، هم به عنوان فرد و هم به عنوان جامعه، در شرایط غیرعادی و بحرانی است که معلوم میشود!
کُرونا اما پدیدهای است که نظام فکرش را نمیکرد چنین در برابر آن به زانو در بیاید. تعطیلی مجلس شورای اسلامی، تعطیل کردن نماز جمعه که هر دو اینها به ادعای رهبران جمهوری اسلامی «در رأس امور» نظام قرار دارند و بستن بسیاری از اماکن مذهبی و امامزادهها که میبایست در چنین شرایطی به کمک حکومت دینی میآمدند، اوج استیصال عقیدتی و کشورداری جمهوری اسلامی را به نمایش میگذارد.
جدی نگرفتن این ویروس و ادامه پروازهای ایران و چین و خودداری از اقدامات لازم، کار را به آنجا رساند که از یکسو مقامات عالیرتبه از ترس جانشان به قرنطینه رفته و مردم را به حال خود رها کردند و از سوی دیگر با کوتاه آمدن در برابر سازمان بهداشت جهانی، مجبور شدند پزشکان و متخصصان را برای کنترل وضعیت به صف جلو برای همکاری با این سازمان بفرستند. آنهم در حالی که کادر پزشکی و درمانی در بیمارستانهای شهرهای مختلف که به سنگر بدون تجهیزات تبدیل شدهاند نه تنها تلاش میکنند با کمترین امکانات به بیماران کمک کنند بلکه دهها تن از آنان جان خود را از دست دادهاند.
پس از آنکه هر آنچه کارشناسان و پزشکان از آغاز درباره قرنطینه کردن مناطق آلوده و برقراری محدودیتهای رفت و آمد اصرار کردند، گوش شنوایی نیافت و پس از آنکه هیأت بینالمللی سازمان بهداشت جهانی تلاش کرد تا اوضاع را دستکم در تهران و قم سر و سامان بدهد، روز جمعه ۲۳ اسفند ۹۸ محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح که از جانب خامنهای مأموریت مبارزه با کُرونا به او محول شده اعلام کرد: «رصد ملی و یافتن افراد مشکوک و افرادی که احتمال بیماری در آنها وجود دارد مهم است!» وی گفت قرار شده «کمیته انتظامی و امنیتی ما به همراه وزارت کشور و استانداران روال خلوت کردن فروشگاهها و خیابانها و جادهها که با تصمیم ملی اتخاذ میشود انجام دهند که این کار هم در ۲۴ ساعت آینده سازماندهی خواهد شد!»
این نهادسازی با عنوان «قرارگاه بهداشتی و درمانی امام رضا» وابسته به نیروهای مسلح در حالیست که بیش از یک ماه از نخستین مرگ بر اثر کُرونا در قم (۲۱ بهمن۹۸) که آن زمان اعلام نشد میگذرد. نهادهای مسئول نه تنها ورود ویروس کُرونا به ایران و شیوع آن را چند هفته مخفی کردند بلکه برخی از کسانی که درباره آن اطلاعرسانی میکردند تحت پیگرد و بازداشت قرار گرفتند!
سال اندوه، سال فاجعه
امروز گورهای آهکی و قبرهای بتونی و پیکرهایی که در گورهای دستجمعی دفن میشوند و چهرههای مردمی که پس از کشتار آبان ۹۸ توسط مأموران سرکوب رژیم و قتل سرنشینان پرواز ۷۵۲ در حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به نظر میرسید تحمل هیچ ضربه روحی دیگری را ندارند، از سال ۹۸ تصویری بس تاریک و شوم در خاطرهها حک میکند.
این نظام اگر بتواند این بحران را به هر شکلی جمع و جور کند، جامعه اما چنان نسبت به آن خشمگین و منزجر و بیاعتماد است که امکان ندارد جمهوری اسلامی پس از کرونا بتواند همان باشد که پیش از آن بود. ضربات روحی چنین فجایعی از ذهنیت هیچ جامعهای نه تنها پاک نمیشود بلکه در کتابهای تاریخ تکرار و تکرار خواهد شد. هرقدر پزشکان و کادر بهداشت و درمان در بیمارستانهای شهرها جان خود را بر سر سوگند و وظیفهی خود گذاشتهاند، به همان اندازه نگرانی و اضطراب مردم گسترش مییابد. مگر هر شهر ایران چند پزشک و پرستار و کادر درمانی دارد که در کنار بیمارانشان در گورهای آهکی بیارامند؟!
در این میان، هیأتی که متشکل از کارشناسان سازمان بهداشت جهانی و انستیتوهای پزشکی از کشورهای مختلف راهی ایران شده در گزارشی که روز ۱۲ مارس منتشر کرده نوید داده است که در حال حاضر ۳۰ آزمایشگاه در سراسر ایران ظرفیت تست کُرونا را دارند و قرار است دستکم ۲۰ مورد دیگر به آنها اضافه شود. همچنین این سازمان اعلام کرده که کیتهای آزمایشگاهی را به اندازه کافی برای آزمایش دستکم ۱۱۰هزار نفر همراه با هفت تُن تجهیزات حفاظتی در اختیار نهادهای مسئول ایران قرار داده است. در تهران و قم نیز اماکنی تدارک دیده شده تا بیماران بهبودیافته در آنجا تحت مراقبت قرار گرفته و از بار سنگین بیمارستانها کاسته شود.
در چنین شرایطی، تنها چیزی که درباره مردم بیپناه مطلقا انصاف نیست این است که آنها را به خاطر آنچه نیاموختهاند و امکاناتی که ندارند، سرزنش کرد! تفاوت رفتاری جوامع را حکومت آنها و «موقعیت» و امکاناتی که دارند، تعیین میکند. اگر جمهوری اسلامی از همان اول بجای دروغگویی و پنهانکاری مانند همه کشورها پروازهای خود را به چین متوقف میکرد و از سازمان بهداشت جهانی و متخصصان خود ایران کمک میخواست، بیتردید کُرونا در ایران به این شکل گسترش نمییافت و اینهمه جان از دست نمیرفت. جمهوری اسلامی ایران در ورود کُرونا به ایران و شیوع آن مسئول و مقصر است و شواهد و مستندات برای اثبات این ادعا به اندازه کافی وجود دارد.
الاهه بقراط
کیهان لندن :