محمد کوثرانی؛ شیخ مافیایی و ۱۰ میلیون دلاری «محور مقاومت»

By | ۱۳۹۹-۰۲-۰۹

دو هفته پیش آمریکا جایزه‌ای را برای ارائه «هرگونه اطلاعات از فعالیت‌ها، شبکه‌ها و همکاران» یکی از مقام‌های بلندپایه گروه شبه‌نظامی حزب‌الله لبنان تعیین کرد؛ مقامی که در هماهنگی کامل با ایران، پروژه تسلط بر «هلال شیعی» را که جمهوری اسلامی آن را «محور مقاومت» می‌خواند، با فعالیت‌های فراقانونی در سوریه و عراق دنبال می‌کند.

او کسی نیست جز شیخ محمد کوثرانی که این روزها، به ویژه پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، نقشی اساسی در پیشبرد فشارهای سیاسی و همچنین برنامه‌ریزی‌های نظامی حزب‌الله لبنان در عراق دارد.

حتی زمانی که خبر کشته شدن قاسم سلیمانی در عراق منتشر شد، همزمان شایع شد که کوثرانی نیز همراه سلیمانی کشته شده است. این شایعه با این در فاصله کوتاهی تکذیب شد، اما بیانگر نزدیکی این دو چهره و همچنین دانستن آن از سوی افکار عمومی عراق و منطقه است.

تصویری که مشرق‌نیوز از محمد کوثرانی در کنار اسماعیل قاآنی فرمانده کنونی نیروی قدس سپله منتشر کرده است

در واقع، محمد کوثرانی، با اینکه یک مقام نظامی نیست، اما مسئولیت هماهنگ‌کنندگی سیاسی گروه‌های شبه‌نظامی تحت حمایت ایران را برعهده دارد که از دوران سلیمان به میراث مانده است. پیشتر بخش اعظم این کار را خود فرمانده پیشین سپاه قدس انجام می‌داد و اکنون با وجود فرماندهی اسماعیل قاآنی بر این نیرو و ارتباط کوثرانی با او، مسئولیت و فعالیت کوثرانی، این چهره کمتر رسانه‌ای، بیشتر شده است.

ضمن آنکه به نظر می‌رسد قدرت و نفوذ قاآنی در عراق به میزان قدرت و نفوذ سلیمانی نیست و قوت گرفتن فعالیت‌های کوثرانی در راستای جبران و بازسازی رهبری شبه‌نظامیان شیعه در منطقه است.

یک «تروریست» باسابقه

شیخ محمد کوثرانی، سال ۲۰۱۳ نیز به دلیل فعالیت‌های تروریستی‌اش در فهرست تحریمی آمریکا قرار گرفته بود. پیشتر گزارش‌هایی منتشر شده بود که نشان می‌داد کوثرانی مسئول مستقیم و برنامه‌ریز اصلی حمله یک مرکز فرمانداری کربلا در ژانویه ۲۰۰۷ بوده که منجر به مرگ پنج نفر شد.

او همچنین در آن زمان، علاوه بر فعالیت در عراق، در انتقال نیروهای شبه‌نظامی شیعی به سوریه برای کمک به بشار اسد در جنگ خانمان‌سوز و داخلی سوریه که منجر به کشته شدن صدها هزار نفر و آواره شدن میلیون‌ها نفر دیگر شده، نقش داشته است.

از دیگر اقدامات غیرقانونی کوثرانی، فعالیت‌های او در زمینه پول‌شویی و تأمین مالی تروریسم است.

اما اینکه دوباره فعالیت‌های این عضو بلندپایه حزب‌الله لبنان توجه و حساسیت آمریکا را به خود جلب کرده، به دلیل تحولات ماه‌های اخیر است.

در ماه‌های اخیر، نیروهای شبه‌نظامی عراقی از یک سو، به صورت گسترده حملات خود را علیه نیروهای ائتلاف به ویژه نیروهای آمریکایی و مراکز دیپلماتیک این کشور در عراق شدت بخشیدند، و از سوی دیگر، به سرکوب خشونت‌آمیز تظاهرات مردمی و ضددولتی عراق پرداختند.

همچنین این نیروها با رهبری شخص قاسم سلیمانی و بعداً اسماعیل قاآنی به مداخله‌های مستقیم در امور سیاست داخلی عراق مبادرت کردند و موانع بسیاری را بر سر تغییرات سیاسی مورد نظر مردم معترض و همچنین تشکیل یک دولت مستقل در عراق قرار دادند.

گرچه اکنون انتخاب مصطفی الکاظمی، رئیس پیشین سازمان اطلاعات ملی عراق، به عنوان نخست‌وزیر این کشور، تاحدودی چشم‌انداز ثبات در عراق را تقویت کرده و شرایط بحرانی کنونی شیوع ویروس کرونا و کمی قبل از آن، ضربه کشته شدن قاسم سلیمانی بر بدنه سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی، به میزان قابل توجهی از سرعت و شدت سیاست تهاجمی تهران در عراق کاسته است.

اما ساده‌انگاری است که تصور شود جمهوری اسلامی ذره‌ای از بلندپروازی‌های منطقه‌ای خود به ویژه در عراق عقب خواهد نشست. جمهوری اسلامی دائماً بخت خود را در این قمار خطرناک آزمایش می‌کند و در این شرایط، وجود و نقش کسانی مثل شیخ کوثرانی، در گرم و زنده نگاه داشتن آتش تنش‌های منطقه زیر خاکستر، مؤثر است.

در واقع گروه‌های شبه‌نظامی که ایران در منطقه ایجاد کرده، فقط برای جنگ نظامی نیستند، بلکه شبه‌دولت‌هایی خارج از دولت قانونی‌اند که در امر تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجرای قوانین دولتی در کشورهای محل ایجاد خود، اخلال ایجاد می‌کنند؛ دقیقا همان وضعیت و مدلی که در داخل ایران از سوی رهبری جمهوری اسلامی با ایجاد سپاه و بسیج، برای کنترل دولت و همچنین نیروهای مخالف در داخل کشور طراحی شده است.

صرف‌نظر از ایدئولوژی شیعی که موتور محرک، و سلاح نظامی که ابزار دست این گروه‌هاست، ساز و کار آنها چه در ایران، چه در عراق، چه در لبنان، چه در یمن، چه در بحرین یا جاهای دیگر، بر مخالفت با هرگونه انتخاب مردمی، دولت مشروع و نهاد قانونی بنا شده است. به همین دلیل، این گروه‌ها برای فعالیت بهتر خود، علاوه بر قدرت نظامی، به «لابی‌گر» حرفه‌ای که کار فشار سیاسی پشت پرده را به پیش ببرد، نیز نیاز دارند.

خود وزارت امورخارجه آمریکا نیز هنگام تعیین جایزه برای محمد کوثرانی تأکید کرده بود که شیخ کوثرانی، علاوه بر تامین مالی، حمایت‌های لجستیکی و آموزش گروه‌های شبه‌نظامی شیعه، مهارت ویژه‌ای در رفع اختلافات میان این گروه‌ها دارد. این تأکید نشان می‌دهد که مبارزه با گروه‌های شبه‌نظامی شیعه بدون دانستن از فعالیت‌های کسی مثل کوثرانی کامل نخواهد شد.

همچنین تعیین جایزه برای کوثرانی در راستای تحریم‌های اخیری است که وزارت خزانه‌داری آمریکا علیه شرکت‌ها و افراد مرتبط با سپاه پاسداران در زمینه حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی شیعی عراق وضع کرده است.

کارآمدی سیاست تعیین جایزه

اما در حالی که مدت زمان زیادی از وضع جایزه وسوسه‌انگیز برای ردگیری فعالیت‌های شیخ کوثرانی نمی‌گذرد، این اقدام نتایج مثبتی را به دنبال داشته و اساسی‌ترین تأثیر آن، ایجاد حساسیت در افکار عمومی جهان و به ویژه رسانه‌های منطقه در زمینه فعالیت این چهره مافیایی بوده است.

در این دو هفته، چندین رسانه عراقی اعلام کردند که «به طور اختصاصی» به اطلاعاتی درباره حضور کوثرانی در مذاکرات سیاسی دست یافته‌اند. این حساسیت و پیگیری رسانه‌ها، کار را برای کسانی که در عراق قصد دارند با کوثرانی ملاقات کنند، بسیار دشوار کرده است.

همچنین مقام‌های دولتی و مطلع بیشتری در زمینه اطلاع‌رسانی درباره فعالیت‌های کوثرانی با رسانه‌ها همکاری می‌کنند.

به عنوان نمونه، به تازگی یک مقام دولتی عراقی که نامش فاش نشده، به خبرگزاری فرانسه گفت که کوثرانی از نظر شیوه کار، «کپی برابر اصل سلیمانی» است، به این معنی که در منطقه فوق حفاظت‌شده سبز عراق، او از جلسه‌ای به جلسه‌ای دیگر می‌رود و با نشست و برخاست با مقامات در تلاش برای پیشبرد اهداف خود است.

این مقام آگاه به سقوط صدام و آغاز تلاش‌ گروه‌های شیعی برای قبضه قدرت در عراق اشاره کرد و ادامه داد: «او از سال ۲۰۰۳ مسئول پرونده عراق است و مستقیماً به حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان گزارش می‌دهد».

یکی از اعضای کادر حزب‌الله لبنان هم گفته که «به غیر از سلیمانی که کشته شده» کوثرانی، «تنها فرد خارجی است که به خوبی جزئیات صحنه سیاسی عراق را می‌شناسد».

شیخ محمد کوثرانی، که نزدیکانش او را با نام «جعفر» هم می‌خوانند، درست است که به عنوان یک لبنانی، عضو کمیته سیاسی حزب‌الله لبنان است، اما تابعیت عراقی نیز دارد.

او که اکنون حدود ۵۰ ساله است، از پدر و مادری لبنانی در شهر نجف، واقع در ۲۰۰ کیلومتری جنوب بغداد، به دنیا آمده است. هر چند که بعداً پدر و مادرش به لبنان بازگشتند، اما شیخ کوثرانی ارتباطش را با عراق حفظ کرد و با یک زن عراقی نیز ازدواج کرد. او دارای چهار فرزند است. به همین دلیل، شیخ محمد کوثرانی به راحتی به لهجه عربی عراقی که با لهجه عربی لبنانی متفاوت است، حرف می‌زند.

هشام الهاشمی، مورخ و تحلیلگر مسائل سیاسی عراق، معتقد است که شیخ کوثرانی در عراق «بیشتر از یک نقش» ایفا می‌کند: «اوست که نخ‌ها و رشته‌ها را در اردوگاه شیعیان وفادار به تهران به یکدیگر می‌بافد. همچنین از سال ۲۰۱۴، او در تلاش است که نیروهای در قدرت شیعی در بغداد را با نیروهای سنی که دشمنشان به شمار می‌روند، آشتی دهد».

با این حال، شیخ کوثرانی از روابط و تجربه‌اش در عراق برای اهداف خود و گروهش در لبنان نیز بهره‌برداری می‌کند. به گفته یکی از مقام‌های دولت عراق، کوثرانی به تازگی و همزمان با شرایط وخیم اقتصادی در لبنان، از دولت بغداد درخواست میلیاردها دلار کمک کرده است.

تا به امروز کوثرانی قدرت خود را از مخفی‌کاری‌ها و لابی‌گری‌های پنهان خود به دست آورده است. دقیقاً همان مسیری که یک دوره‌ای قاسم سلیمانی در اوایل فعالیت منطقه‌ای‌اش رفته بود. حتی وقتی به ایران می‌رود و با مقام‌های جمهوری اسلامی ملاقات می‌کند، خبری از این سفرها و ملاقات‌ها در رسانه‌ها منتشر نمی‌شود. حتی مقام‌های سپاه پاسداران نیز در اظهارنظرهایشان درباره او و نقش او سکوت می‌کنند.

اما توجه رسانه‌ها و میلیون‌ها دلاری که آمریکا مخصوص او (همین جایزه) کنار گذاشته، می‌تواند بازی را به احتمال زیاد به ضرر او تغییر دهد و حتی برخی از تحلیلگران سیاسی معتقدند که قرار دادن این جایزه می‌تواند منجر به دستگیری احتمالی او در آینده شود.
آرش گنونی , رادیو فردا:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *