حزب‌الله در قلب اروپا چه می‌کند؟! الاهه بقراط

By | ۱۳۹۹-۰۲-۱۳

دین و اعتقادات آیینی و مذهبی یک موضوع خصوصی است. این واقعیت و اصلی است که اگر در جوامع جا بیفتد می‌تواند از ظرفیت درگیری، خشونت و برتری‌جویی که در برخی پیروان مذاهب مختلف وجود دارد، بکاهد. همچنین اصل خصوصی بودن دین، جای فعالیت سیاسی و اقتصادی پیروان ادیان را در عرصه‌ی اجتماعی باز می‌کند. این اصل با به رسمیت شناختن دین به عنوان یک حق شهروندی، بستر همزیستی انسان‌ها را در یک ساختار سیاسی عرفی و سکولار فراهم می‌آورد.

برلین؛ ۳۰ آوریل ۲۰۲۰

این نکته‌ی مهمی است که پیروان سیاست‌زده‌ی فرقه‌های مختلف اسلامی سرانجام باید دریابند اگر که واقعا به بهشت خودشان در آن دنیایی که وعده‌اش را می‌دهند، باور دارند: مگر نه اینکه قرار است اَجر خود را در آن دنیا از کار و عملکرد خویش در این دنیا بگیرند؟! کدام «خدا» به عاملان القاعده و طالبان و بوکوحرام و داعش و جهاد اسلامی و حماس و حوثی و حزب‌الله و جمهوری اسلامی و همه شبه‌نظامیان نیابتی‌اش به خاطر نابودی آدم‌ها و به فلاکت نشاندن مردم و ویرانی کشورها، در آن دنیا «اجر» می‌دهد؟! اگر کسانی به چنین خدایی باور دارند، بهتر است در این «خدا» و در «خود» بازنگری کنند!

از همین روست که «دکانداران دین» شاید گویاترین اصطلاحی باشد که با آن می‌توان دم و دستگاه ادیان را که معلوم نیست سردمدارانشان به چه دلیل «خود» را واسطه‌ی بین «خدا» و «مردم» می‌پندارند، توضیح داد. حالا  اگر این دکانداران ادعای سیاست و حکومت بر همه چیز و همه کس نیز داشته باشند، می‌شود همین فاجعه‌ی جمهوری اسلامی که از سال  ۱۳۵۷ به اینسو خواب خوش را از چشم ایرانیان و مردم منطقه و جهان ربوده است. «جهاد»، «حجاب»، «حرام»، «حلال»، «شریعت»، «فتوا»، «روز قدس»، «تروریسم اسلامی» و این چیزها، «دستاورد»هایی است که با وقوع سانحه انقلاب اسلامی در ایران به فرهنگ و سیاست جهان افزوده شده است!

در این میان، اسلامیست‌ها نه تنها اجازه‌ی هیچگونه تبلیغ و ترویج و امکاناتی به مذاهب دیگر نمی‌دهند بلکه دگراندیشان را نیز مورد آزار قرار داده و از سرزمین‌های خود می‌رانند. اما همین اسلامیست‌ها خود را برحق می‌دانند که در کشورهای آزاد غرب از تمامی امکانات برای تبلیغ و ترویج فرقه‌ی خود برخوردار باشند تا از یکسو به انواع تباهکاری برای تأمین و گسترش هم‌فرقه‌ای‌های خود بپردازند و هم در بلندمدت زیرآب دمکراسی و جوامع باز را بزنند!

از این نظر، ممنوع کردن گروه عقیدتی- تروریستی «حزب‌الله» در آلمان و تروریستی شمردن آن یک گام مهم، هرچند دیرهنگام، در مهار گسترش اسلامگرایی و اسلام سیاسی در اروپا به شمار می‌رود.

آنها که در تمام سال‌های گذشته در چنین روزهایی در ماه رمضان خود را آماده می‌کردند تا با پوستر مرتجعان جنایتکاری چون خمینی و خامنه‌ای و شیخ نصرالله و امثالهم در خیابان‌های برلین «روز قدس» را رژه بروند و شعار علیه آمریکا و اسرائیل سر بدهند، امسال حق ندارند از آزادی ارتجاع علیه آزادی جوامع باز استفاده کنند.

کنترل و محدودیت و ممنوعیت اسلامیست‌ها و هر عقیده‌ی افراطی چپ و راست و مذهبی دیگری، اقدامی‌ست که کشورهای آزاد جهان برای حفظ دموکراسی و حقوق بشر موظف به انجام آن هستند.

همان حساسیتی که درباره راست افراطی وجود دارد می‌بایست شامل چپ افراطی و مذهبیون افراطی نیز بشود.
کیهان لندن :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *