چرا خروج از سوریه برای جمهوری اسلامی دشوار است؟

By | ۱۳۹۹-۰۲-۱۹

– یک مقام بلندپایه اسرائیلی به المانیتور گفته فعالیت نیروهای ایرانی و شبه‌نظامیان شیعه در خط مقدم سوریه متوقف شده و حضور این نیروها کاهش چشمگیری یافته است.
– شنیده‌‌ها حاکیست ایران و آمریکا برای مبادله‌ی تعدادی از زندانیان به توافق رسیده‌اند و از طریق سوئیس و پاکستان در حال مذاکره‌‌اند.
– شماری از کارشناسان معتقدند اینها مقدمه‌ای برای مذاکراتی فراتر بین تهران و واشنگتن است.
– حتی اگر درون جمهوری اسلامی جریاناتی به فکر مذاکره با آمریکا باشند و بر لزوم عقب‌‌نشینی از سوریه و عراق اصرار کنند و حتی اینها اگر بتوانند خامنه‌‌ای را مجاب کنند، راضی کردن سرداران سپاه پاسداران برای عقب‌‌نشینی کار راحتی نیست.

مقامات امنیتی اسرائیل می‌‌گویند برای نخستین بار از شروع جنگ سوریه از سال ۲۰۱۱ و تلاش رژیم ایران برای تبدیل کردن سوریه به پایگاهی جهت فعالیت‌‌های تروریستی و میدانی برای جابجایی تسلیحات نظامی شواهد نشان می‌دهد که نیروهای وابسته به حکومت ایران در حال عقب‌‌نشینی از سوریه هستند.

مراسم تشییع جنازه پاشاپور از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در سوریه کشته شد

یک مقام بلندپایه اسرائیلی به المانیتور گفته است که فعالیت نیروهای ایرانی و شبه‌نظامیان شیعه در خط مقدم سوریه متوقف شده و حضور این نیروها کاهش چشمگیری یافته است.

شماری از مقامات نظامی اسرائیل می‌‌گویند حملات پی ‌در ‌پی جنگنده‌‌های اسرائیل به مواضع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نظامی‌های سوری در خاک سوریه این پیام را به تهران و همچنین رژیم بشار اسد داده که نظامیان وابسته به رژیم ایران نمی‌توانند در خاک سوریه حضور دائمی داشته باشند و باید عقب‌‌نشینی کنند. منابع اطلاعاتی می‌‌گویند ولادیمیر پوتین نیز برای خارج کردن نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران به دولت بشار اسد فشار می‌‌آورد.

نیروهای ایرانی و شبه‌نظامیان مورد حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مدام زیر آتش اسرائیل قرار دارند و المانتیور به نقل از منابع نظامی اسرائیل می‌نویسد تهران ظاهرا متوجه شده حضور نظامی در سوریه واقعاً ارزش این میزان تلفات را ندارد.

از سوی دیگر کارزار «فشار حداکثری ایالات متحده» به شدت اقتصاد بحران‌‌زده ایران را تحت تاثیر قرار داده است. بحران ناشی از شیوع ویروس کُرونا و کاهش قیمت نفت نیز باعث تشدید فشارها شده است.

همچنین به نظر می‌‌رسد اسماعیل قاآنی جانشین قاسم سلیمانی نتوانسته است جای خالی او را برای نیروهای «مقاومت» پُر کند و خلاء ناشی از فرماندهی واحد سبب شکاف در جبهه شبه‌نظامیان وفادار به حکومت ایران شده است. شاید از مهمترین پیامدهایحذف سلیمانی بتوان به جدایی چهار گردان اصلی حشدالشعبی از این سازمان و پیوستن آنها به نیروهای مسلّح عراق اشاره کرد.

برخی تحلیلگران معتقدند عقب‌‌نشینی ایران از سوریه می‌تواند مقدمه‌ای برای مذاکره با آمریکا باشد. یکی از ۱۲ شرط مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا برای آغاز مذاکره با تهران بر سر توافق اتمی جدید، خروج نیروهای نظامی جمهوری اسلامی از سوریه و توقف دخالت‌های سیاسی و پایان دادن به ارسال نیرو و تسلیحات به این کشور بود.

از دیگر شروط آمریکا، آزادی شهروندان آمریکایی و دوتابعیتی‌‌هایی بود که نهادهای امنیتی رژیم ایران به اتهام جاسوسی یا اقدام علیه امنیت ملی آنها را به گروگان گرفته‌اند.

روزنامه نیویورک تایمز ۶ مه (۱۷ اردیبهشت) در گزارشی نوشت ایران و آمریکا در حال مذاکره برای تبادل زندانیان هستند.

این روزنامه نوشت ابوالفضل مهرآبادی معاون دفتر حافظ منافع ایران در سفارت پاکستان در واشنگتن گفته است که مذاکرات بر سر مبادله مایکل وایت با یک ایرانی که تا کنون هویت وی فاش نشده جریان دارد. پاکستان حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران در آمریکاست.

مایکل وایت یک نظامی پیشین آمریکاست که برای ملاقات با دوست دخترش که اهل مشهد است به ایران آمد اما دو سال پیش بازداشت شد. با شیوع کُرونا در ایران و آزادی شماری از زندانیان او نیز موقتاً آزاد و به سفارت سوئیس که حافظ منافع آمریکا در ایران است تحویل داده شد.

مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا روز چهارشنبه ۶ مه در جمع خبرنگاران گفت سوئیس به عنوان حافظ منافع ایالات متحده در ایران از تهران خواسته است تا با تمدید مرخصی پزشکی مایکل وایت موافقت کند.

خبرگزاری رویترز نیز گزارش داد وزیر خارجه آمریکا از سوئیس بابت درخواست مرخصی برای دیگر شهروندان آمریکایی که در ایران زندانی هستند تشکر کرد.

این گزارش‌ها نشان می‌دهد که گفتگوهایی از طریق پاکستان و سوئیس بین تهران و واشنگتن بر سر مبادله زندانیان در جریان است و محتوای این گفتگوها می‌‌تواند از اینهم فراتر باشد. مراد طاهباز و سیامک نمازی دیگر شهروندان ایرانی- آمریکایی هستند که در بازداشت بسر می‌‌برند.

سه‌شنبه ۱۶ اردیبهشت عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی در سخنانی گفت آماده تبادل زندانیان هستیم. آذرماه ۱۳۹۸ نیز ژیائو وانگ و مسعود سلیمانی در زوریخ سوئیس مبادله شدند. بهمن‌ماه ۱۳۹۸ نیز احمد خلیلی شهروند ایرانی که به جرم دور زدن تحریم‌‌های ایران در آلمان بازداشت شده بود به ایران بازگردانده شد.

جمهوری اسلامی مجبور به عقب‌نشینی شده؟

پرسش این است که آیا اینها شواهدی برای عقب‌‌نشینی جمهوری اسلامی در برابر فشارهای آمریکاست؟ و اگر چنین است، آیا این عقب‌‌نشینی تاکتیکی است یا مقدمه‌‌ای برای مذاکره با آمریکا بر سر مسائل اساسی‌‌تر است؟

علی خامنه‌ای دی‌ماه ۹۷ گفته بود: «ایران و سوریه عمق راهبردی یکدیگر هستند و هویت و قدرت جریان مقاومت وابسته به این ارتباط مستمر و راهبردی است، بر این اساس دشمنان نخواهند توانست نقشه‌های خود را عملیاتی کنند».

علی خامنه‌‌ای آبان ۱۳۹۸ در سخنانی گفت «مذاکره با آمریکا صد درصد اشتباه است چون یقیناً و قطعاً هیچ امتیازی نخواهند داد!»

او همچنین گفت «طرف مقابل، نشستن مقامات ایرانی پشت میز مذاکره را به معنای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی می‌‌داند که به جهانیان بگوید فشار حداکثری و تحریم‌‌ها سرانجام نتیجه داد و ایرانی‌‌ها [جمهوری اسلامی] به زانو درآمدند».

خامنه‌‌ای تاکید کرد «آنها فعلاً می‌گویند در منطقه فعال نباشید، به جبهه مقاومت کمک نکنید، در برخی کشورها حضور نداشته باشید و توان دفاعی و تولید موشک خود را متوقف کنید و بعد از این خواسته‌ها خواهند گفت از قوانین و حدود دینی دست بردارید و بر موضوع حجاب اسلامی نیز تأکید نکنید، بنابراین خواسته‌های آمریکا هیچگاه تمامی ندارد».

خامنه‌ای همچنین در خرداد ۹۸ در واکنش به گروهی از جریانات سیاسی که در داخل ایران پیشنهاد مذاکره با آمریکا را مطرح کردند گفت «مقاومت قدرتمندترین سلاح یک ملت است و دشمن در صدد است با وسوسه، تردیدافکنی و القاء بی‌فایده و ناممکن بودن مقاومت، این سلاح را از دست ملت ایران خارج کند».

او در آذر ۹۸ نیز در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تأکید کرد «یک عرصه‌ی دیگر که بسیار مهم است که سپاه در آن فعال است، نگاه گسترده به جغرافیای مقاومت در منطقه است؛ مجموعه‌ی مقاومت در این منطقه توانایی خودش را در مواجهه‌ی با استکبار، در مواجهه‌ی با آمریکا، در مواجهه‌ی با جبهه‌ی متّحد کفر و ظلم نشان داده؛ شما نقش سپاه را حالا در این مجموعه‌ی عظیم مشاهده کنید».

آنچه علی خامنه‌ای می‌گوید استراتژی جمهوری اسلامی برای اخاذی از غربی‌هاست. شبه‌نظامیان وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که زیر عنوان «جبهه مقاومت» برای تهران در آب نمک خوابانده شده‌اند، هر زمان که منافع رژیم اقتضا کند به صورت نیابتی بدون اینکه مسئولیتی برای تهران داشته باشد می‌توانند به منافع آمریکا و متحدانش در منطقه ضربه بزنند و اهرم فشاری برای عقب نگه داشتن آمریکا و برگی مؤثر در مذاکرات باشند. چنانکه در جریان مذاکرات اتمی در سال ۲۰۱۵ موشک‌ها و فعالیت‌های اتمی رژیم به عنوان برگی برنده جهت بده و بستان و معامله با دولت باراک اوباما به کار گرفته شد. درواقع جمهوری اسلامی از شبه‌نظامیان خود برای پیشبرد سیاست خارجی استفاده می‌کند. اما این همه ماجرا نیست. در آن زمان جمهوری اسلامی به خاطر فعالیت‌‌های موشکی و اتمی مخفیانه زیر شدیدترین فشارهای اقتصادی و تحریم‌‌ها قرار داشته و راهی بجز مذاکره برای تهران باقی نمانده بود.

اینهمه در حالیست که حضور نظامی در سوریه و موشک‌‌پرانی فقط خواست علی خامنه‌‌ای و سپاه نیست! اینکه برای پیشبرد سیاست خارجی هم دیپلماسی لازم است و هم حضور نظامی در منطقه و داشتن موشک‌‌های بالستیک، از تئوری‌‌های بنیادین محمدجواد ظریف است که در کتاب «دوران گذار روابط بین‌الملل در جهان پساغربی» آن را تشریح می‌‌کند.

فراتر از اینها، حتی اگر درون جمهوری اسلامی جریاناتی به فکر مذاکره با آمریکا باشند و بر لزوم عقب‌‌نشینی از سوریه و عراق اصرار کنند و حتی اینها اگر بتوانند خامنه‌‌ای را مجاب کنند، راضی کردن سرداران سپاه پاسداران برای عقب‌‌نشینی کار راحتی نیست.

یحیی رحیم‌‌صفوی فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌گوید استفاده از حزب‌‌الله و حشدالشعبی «مدل فکری مقاوم‌سازی مردم در مقابل فرهنگ لیبرال دموکراسی است!»

قرارگاه خاتم‌‌الانبیاء سپاه پاسداران و آنچه به عنوان «بخش‌ خصوصی» در ایران وجود دارد که پیدا و پنهان به نظامی‌‌های سپاهی و شرکای آنها وابسته است، در سوریه سرمایه‌‌گذاری‌‌های کلان کرده‌‌اند.

در بهمن سال ۱۳۹۶ رحیم‌صفوی با حمایت از مداخله نظامی فعال ایران در سوریه گفته بود «ما بطور جدی خواستار استقلال و تمامیت ارضی سوریه هستیم. جمهوری اسلامی ایران هم بایستی هزینه‌‌‌هایی که در سوریه کرده است را برگرداند و سوری‌‌‌ها این آمادگی را دارند که از نفت، گاز و معادن فسفات سوریه [این هزینه‌ها را برگردانند]».

بر اساس برآوردهای کیهان لندن تا کنون بیش از شش هزار عضو سپاه قدس (به انضمام فاطمیون و زینبیون) در سوریه و عراق کشته شده‌اند اما داخل سپاه پاسداران کم نیستند سردارانی که برای حضور در سوریه کیسه دوخته‌‌اند. آنها به آسانی‌‌ حاضر به از دست دادن منافع خود نیستند.

خروج نظامی و نیروهای شبه‌نظامی وابسته به سپاه قدس از سوریه و عراق و یمن برای جمهوری اسلامی ساده نیست. همچنین انتقال تجهیزات و ادوات نظامی و نیروهایی که به تدریج طی هشت سال به این کشورها منتقل شده‌اند نیز کار ساده‌‌ای نیست. تخمین زده می‌شود تا ابتدای سال ۱۳۹۹ دست‌کم ۱۰ هزار نیروی افغان و پاکستانی در لشکرهای فاطمیون و زینبیون زیرنظر سپاه قدس بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه حضور داشته‌اند. بازگرداندن این حجم نیروی شبه‌نظامی به ایران آنهم در شرایطی که بیکاری در کشور بیداد می‌کنند و فرصت شغلی برای آنها وجود ندارد رویدادی هولناک برای خود رژیم است. آنها بعد از سال‌ها جنگ در سوریه توقع دارند امتیازاتی از جمهوری اسلامی که آنها را به جنگ فرستاده است بگیرند؛ شاید نه مسکن و اتومبیل اما دست‌کم بیمه و حق اقامت قولی بوده که مجلس شورای اسلامی با چراغ سبز علی خامنه‌‌ای به آنها داده است.

جدا از آرزوهای ایدئولوژیک و سلطه‌جویانه، مجموعه‌ی این شرایط و شواهد است که بخشی از مشکلات جمهوری اسلامی را در عقب‌نشینی از سوریه و عراق و دیگر کشورهای «محور مقاومت» تشکیل می‌دهد. از همین روست که تحلیلگران معتقدند سوریه بجای آنکه سکوی پرتاب پیروزمند جمهوری اسلامی به سوی «قدس» و «بیت‌المقدس» باشد، باتلاقی است که آن را در خود فرو خواهد کشید.
کیهان چاپ لندن:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *