تابستان خرابکاری‌ها در صنایع هسته‌ای جمهوری اسلامی؟

By | ۱۳۹۹-۰۴-۲۷

– به احتمال زیاد برنامه‌ی جمهوری اسلامی ایران آن بوده تا با استفاده از شمار کمتری از سانتریفیوژهای سریع‌تر که آنها را در همین مرکز مونتاژ می‌کرده، ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم خود را بجای استفاده از نوع قدیمی شده‌ی سانتریفیوژهای IR-1 که تعداد بسیار بیشتری را در مقایسه با نوع پیشرفته‌تر نیاز داشته، و در نتیجه مغایر با آنچه که در برجام با آن توافق کرده بوده، افزایش بدهد.
– چند ماه پس از آنکه مأموران «موساد» آرشیو قابل ملاحظه‌ای از مدارک سلاح‌های اتمی نگاهداری شده در گاوصندوقی در یکی از انبارهای تهران را به سرقت بردند، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، مسئولیت انجام این عملیات را بر عهده گرفت. از آن زمان تا کنون، اورشلیم اطلاعات تازه‌ای در مورد برنامه‌های اتمی ایران، که برخی از آنها از همین آرشیو به دست آمده را افشا کرده است.
-در حالی که رژیم تهران ممکن است از دست زدن به هرگونه عملیات تلافی‌جویانه در مقطع زمانی کنونی خودداری کند، اما فشارهای موجود در قبال نشان دادن نوعی از واکنش به خرابکاری در نطنز نیز می‌تواند منجر به یک سلسله اقداماتی از سوی رژیم گردد که در نهایت موجب استیصال بازرسان آژانس انرژی اتمی شود.

در روزهای آغازین ماه ژوئیه، انفجار نیرومندی یکی از مراکز مونتاژ سانتریفیوژهای پیشرفته در ایران را نابود کرد؛ واقعه‌ای که منابع گمنام به خبرنگاران آمریکایی اطلاع داده‌اند که جزئی از یکسری عملیات خرابکارانه توسط اسرائیلی‌ها بوده. هرگونه حمله از جانب اورشلیم به دارایی‌های هسته‌ایِ کلیدیِ تهران، نشان از افکنده شدن سایه‌ی شومی از یک کارزار عملیاتی مخفی برای پس راندن برنامه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی تلقی می‌شود. شایان توجه، زمانبندی این حملات است چرا که هرگونه مقابله و تلافی از جانب تهران در این مقطع زمانی مشخص، می‌تواند منجر به فروپاشی نهایی برجام شود.

تصویر ماهواره‌ای از خساراتی که به تاسیسات اتمی نطنز وارد شده است

انفجاری که در روز پنجشنبه، ۱۲ تیرماه امسال رخ داد، مرکز تولید سانتریفیوژ در مجتمع هسته‌ای نطنز را هدف قرار داده و نابود کرد. این مرکز تولیدی قادر به مونتاژ سانتریفیوژهای پیشرفته‌تری است که قابلیت چرخش با سرعت بیشتری از نوع قدیمی‌تری دارد که جمهوری اسلامی ایران پیشتر در اختیار داشت.

در گزارشی که یکی از رسانه‌های دولتی جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۸ انتشار داد، سانتریفیوژهای IR-2m، IR-4 و IR-6 پیش از تحویل به تأسیسات غنی‌سازی در نطنز در این مکان ساخته و پرداخته می‌شدند. با اینکه بنا به توافقنامه‌ی برجام، شمار استفاده‌ی همزمان از این سانتریفیوژها توسط جمهوری اسلامی شامل محدودیت می‌شود، اما ایران برخلاف تعهد خود، شمار بیشتری از آنها را مورد بهره‌برداری قرار داده است.

به احتمال زیاد برنامه‌ی جمهوری اسلامی ایران آن بوده تا با استفاده از شمار کمتری از سانتریفیوژهای سریع‌تر که آنها را در همین مرکز مونتاژ می‌کرده، ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم خود را بجای استفاده از نوع قدیمی شده‌ی سانتریفیوژهای IR-1 که تعداد بسیار بیشتری را در مقایسه با نوع پیشرفته‌تر نیاز داشته، و در نتیجه مغایر با آنچه که در برجام با آن توافق کرده بوده، افزایش بدهد. از این رو، این انفجار هدفی کلیدی در برنامه‌های گسترش‌طلبانه‌ی رژیم ایران در این زمینه را دنبال می‌کرده. دو تن از مقامات امنیتی که تمایل به بازگو کردن نام خود نداشتند به نشریه «نیویورک تایمز» گفتند که انفجار در مجتمع هسته‌ای نطنز، امکان دارد تا ۲ سال برنامه‌ی استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته توسط جمهوری اسلامی ایران را به عقب رانده باشد. طبق برآورد «انستیتو دانش و امنیت بین‌المللی»، «این یک پس‌روی عمده در قابلیت‌های ایران برای به کار گرفتن سانتریفیوژهای پیشرفته در مقیاسی گسترده برای چندین سال متمادی است.» یکی از مقامات رسمی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران ابراز کرده که خسارت وارده، دست‌کم ماه‌ها در برنامه‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی اختلال وارد خواهد کرد.

انفجار در مجتمع هسته‌ای نطنز در حالی به وقوع پیوست که ما در هفته‌های اخیر شاهد چندین انفجار و آتش‌سوزی دیگر در سراسر ایران بوده‌ایم. دو نمونه از اینها، یکی در تأسیسات تولید موشک در خجیر و دیگری در تأسیساتی که گمان برده می‌شود ماهیتی نظامی داشته رخ دادند. این سه انفجار در تأسیسات استراتژیک، پشت سر هم و در روزهای پنجشنبه و جمعه رخ دادند و احتمالاً در نتیجه‌ی تعبیه مواد منفجره در این تأسیسات بوده که با چاشنی احتراق گاز برای رد گم کردن صورت پذیرفته. مقامات ناشناسی که رسانه‌های آمریکایی با آنها مصاحبه کردند، حملات سایبری را نیز در این رابطه از نظر دور نگه نمی‌دارند. در این میان، وزارت امور خارجه‌ی جمهوری اسلامی از هرگونه ابراز نظر علنی در مورد دلایل این انفجارها و یا مرتبط بودن آنها با یکدیگر سر باز زده است.

 دکترین بگین

اسرائیل سابقه‌ای طولانی در پیشبرد عملیات نظامی مخفی علیه تأسیسات هسته‌ای کشورهای متخاصم با خود در منطقه دارد. پس از آنکه نیروی هوایی این کشور در سال ۱۹۸۱ رآکتور اتمی اوسیراک در عراق را منهدم کرد، مناخیم بگین نخست‌وزیر وقت اسرائیل سیاست استفاده از زور برای جلوگیری از پیشرفت دشمنان اسرائیل در توسعه‌ی سلاح‌های هسته‌ای یا دیگر سلاح‌های کشتار جمعی را اعلام کرد. این سیاست، به «دکترین بگین» شهرت یافت. ضربات اسرائیل به عراق در سال ۱۹۸۱ این موفقیت را به دست آورد تا هر نوع از سرگیریِ برنامه‌های تولید سلاح‌های اتمی توسط صدام حسین به این زودی‌ها تحقق پیدا نکند. با بمباران هوایی رآکتور اتمی سوری‌ها در «عملیات اورچارد» توسط اسرائیلی‌ها در سال ۲۰۰۷ نیز اسرائیل توانست با انهدام کامل این تأسیسات اقدامات بشار اسد در دستیابی به سلاح‌های هسته‌ای را کاملاً متوقف کند.

با استفاده از حملات خرابکارانه‌ی سایبری، اسرائیل توانست در سال‌های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ در سیستم رایانه‌ای تأسیسات غنی‌سازی سوخت در نطنز رخنه کند. در نتیجه‌ی آلوده شدن سیستم رایانه‌ای این تأسیسات با نرم‌افزارهای تخریب کننده، در حدود ۱۰۰۰ سانتریفیوژ IR-1  نابود شدند. این شمار، یک دهم تمامی سانتریفیوژهایی بود که در آن زمان در این تأسیسات موجود بود. اما جمهوری اسلامی توانست با سرعت این خسارات را در همان زمان جبران کند. بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲، اسرائیل احتمالاً به چند تن از دانشمندان هسته‌ای ایران که در پروژه‌های حساس اتمی مشغول به کار بوده‌اند سوء قصد جانی کرده. در بیشتر این موارد، اسرائیل هیچگاه مسئولیت اینگونه عملیات را نپذیرفته؛ با اینکه برخی معتقد بوده‌اند که اسرائیل در آنها نقش داشته است.  اما در تقارن با این، در سال ۲۰۱۸ و چند ماه پس از آنکه مأموران «موساد» آرشیو قابل ملاحظه‌ای از مدارک سلاح‌های اتمی نگاهداری شده در گاوصندوقی در یکی از انبارهای تهران را به سرقت بردند، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، مسئولیت انجام این عملیات را بر عهده گرفت. از آن زمان تا کنون، اورشلیم اطلاعات تازه‌ای در مورد برنامه‌های اتمی ایران، که برخی از آنها از همین آرشیو به دست آمده را افشا کرده است.

فرصتی مناسب

اگر اسرائیل مسئول این انفجار در مرکز تولید سانتریفیوژ در مجتمع هسته‌ای نطنز باشد، زمانبندی این عملیات از سوی اسرائیل می‌تواند بیشترین کارآیی را برای انجام آن به ارمغان بیاورد چرا که در همین زمان، هرگونه عملیات تلافی‌جویانه از سوی جمهوری اسلامی، محکوم شدن تهران با اتهام به زیر پا گذاشتن مفاد برجام روبرو خواهد داشت. در حالی که تهران با خودداری از دادن مجوز به بازرسان آژانس اتمی آشکارا مفاد برجام را زیر پا گذاشته، اما ظرفیت غنی‌سازی و میزان انباشت اورانیوم غنی‌سازی شده‌ی آن از حدودی که در برجام تعیین شده عبور نکرده است.

رژیم تهران احتمالاً از دست زدن به هر گونه عملیات انتقام‌جویانه در مقطع زمانی کنونی خودداری خواهد کرد چرا که هرگونه عمل تحریک‌آمیزی ممکن است اروپایی‌های دخیل در برجام را مجبور به «بازگشت فوری» به برقراری مجدد تحریم‌هایی کند که با توافق بر سر برجام به حالت تعلیق درآمدند. شایان توجه آنکه، امکان آن هست تا دولت دونالد ترامپ تحریم‌های اِعمال شده از سوی سازمان ملل را که مصادف با پایان گرفتن تحریم‌های تسلیحاتی بر علیه جمهوری اسلامی ایران است، تا پیش از ماه اکتبر دوباره در جریان گذاشته و ادامه دهد. اگر برجام با برقراری مجدد تحریم‌ها با شکست مواجه شود، امکان آن هست تا رژیم تهران رویکرد جدی‌تری را در پاسخگویی به ضربات متحمل شده پیشه کند. از این رو، فرصت ضربه زدن به صنایع هسته‌ای جمهوری اسلامی، بدون آنکه تهران قادر به پاسخگویی خشن و شدیدی باشد، می‌تواند رو به اتمام باشد. انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در ایالات متحده آمریکا نیز می‌تواند دلیل دیگری بر بسته شدن پنجره‌ای باشد که با فرصت‌های فعلی در برابر اسرائیل باز شده. دولت جو بایدن، اگر پیروز شود، احتمالاً با ادامه‌ی هرگونه عملیات خرابکارانه مخالفت خواهد کرد چرا که خواهان از سر گرفتن گفتگوها با تهران به منظور بازگشت ایالات متحده به برجام خواهد بود.

در حالی که رژیم تهران ممکن است از دست زدن به هرگونه عملیات تلافی‌جویانه در مقطع زمانی کنونی خودداری کند، اما فشارهای موجود در قبال نشان دادن نوعی از واکنش به خرابکاری در نطنز نیز می‌تواند منجر به یک سلسله اقداماتی از سوی رژیم گردد که در نهایت موجب استیصال بازرسان آژانس انرژی اتمی شود.

نخست اینکه، رژیم تهران به احتمال زیاد تأسیسات تولیدی سانتریفیوژهای خود را زیرزمینی خواهد کرد تا از درجات آسیب‌پذیری خود در قبال حملات احتمالی در آینده بکاهد. دیگر اینکه، رژیم تلاش خواهد کرد تا از پیروی از تعهدات خود در قبال توافق‌ هسته‌ای کاسته و موجب ابهاماتی در مورد فعالیت‌های هسته‌ای خود شود. افزون بر این، جمهوری اسلامی تمایل کمتری به توافق با بازرسی‌های آژانس انرژی اتمی در قبال ادعاهای اخیر در مورد مواد هسته‌ای و اقدام به فعالیت‌های هسته‌ای غیرمجاز از خود نشان خواهد داد.

اسرائیل می‌داند که جمهوری اسلامی ایران در مقابل هرگونه پیامدی که جاه‌طلبی‌های هسته‌ای آن را محدود کند مقاومت خواهد کرد، مگر آنکه تحریم‌های سخت، گزینه‌ی دیگری جز تسلیم شدن حاکمان در تهران باقی نگذارند. اما نکته در اینجاست که اورشلیم به هر حال به این هدف دست پیدا کرده که هر چه تصمیم تهران در قبال مذاکره یا عدم آن باشد، چانه‌زنی‌ها در آینده با میزان کمتری از قابلیت‌های هسته‌ایِ تهران به وقوع خواهد پیوست.

*منبع: وبسایت بنیاد دفاع از دمکراسی‌ها
*نویسنده: آندریا استریکر
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *