ترامپ با دلار در ایران چه کرد؟

By | ۱۳۹۹-۰۸-۱۱

رکورد تاریخی قیمت دلار در بازار ایران درست چند روزی پس از پنج شنبه ۱۹ مهرماه ۹۹ رقم خورد؛ در تحلیل‌های منتشرشده روزهای قبل و بعد از آن پنج‌شنبه از دلایل متعددی برای این قله تازه فتح شده سخن به میان می‌آمد اما یک عامل، برجسته‌تر از همه بود. در آن پنج‌شنبه پاییزی، آخرین حلقه‌های وصل نظام بانکی ایران به نظام بانکی بین‌الملل با تحریم آمریکا قطع شد.

تحریم‌ها بر هر دو سوی عرضه و تقاضای بازار ارز اثر گذاشته‌اند

با اعلام وزارت خزانه‌داری آمریکا ۱۷ بانک و یک موسسه مالی ایرانی مشمول تحریم‌های این کشور می‌شدند. تحریم‌ها اگرچه تنها دلیل افزایش قیمت‌ها در بازار ارز نبودند اما مهم‌ترین این دلایل به حساب می‌آمدند.

از ژانویه سال ۲۰۱۷ که دونالد ترامپ میزبان کاخ سفید شد تا این روزها چند ماه مانده به چهارمین سالروز تغییرات در واشنگتن، راه درازی در بازار ارز ایران و چهارراه استانبول تهران طی شده است، این مسیر از کف ۳۷۲۵ تومانی دلار تا سقف ۳۲۲۰۰ تومانی برای هر دلار آمریکا افزایشی ۷۶۲ درصدی را تجربه کرده است که به معنای ۸.۶ برابری شدن قیمت دلار در این دوره زمانی بوده است.

شکی نیست که عواملی همچون رشد نرخ تورم، رشد پایه پولی و به تبع آن رشد نقدینگی تاثیری عمده بر نوسانات قیمت ارز داشته که عمدتا ریشه در کسری بودجه دولت و روش‌های جبران آن دارند. چیزی که به مشکلی ساختاری، مزمن و ماندگار در اقتصاد ایران بدل شده است.

همچنین سیاست‌های بانک مرکزی در قیمت‌گذاری دستوری ارز و محدود کردن نوسانات قیمتی در این بازار یا سازوکار به کار گرفته شده برای تعیین نرخ‌ سود بانکی را نیز باید به عنوان عناصر دیگر و عوامل شکل‌گیری چنین حرکت شتابان قیمتی در بازار آزاد ارز به رسمیت شناخت.

با این حال، کماکان نقش ساکن کاخ سفید در این سال‌ها و سیاست‌های او در قبال ایران، نقشی بی‌بدیل در شکل‌گیری رشد ۷۶۲ درصدی قیمت ارز در این دوره زمانی است.

تحریم‌ها هر دو سوی عرضه و تقاضای بازار ارز را به سوی افزایش قیمت کالا سوق داده‌اند. در سمت عرضه با اعمال محدودیت بر سر فروش نفت و گاز و دیگر اقلام صادراتی ایران از اساس درآمد ارزی کاهش یافته و دست بانک مرکزی را برای نقش‌آفرینی در بازار برای تعادل بسته است. تحریم‌های بانکی دسترسی به درآمدهای کاهش یافته را به کل از بین برده یا هزینه بازگرداندن آنها را افزایش می‌دهد که هر دو بر تضعیف شدید عرضه موثر است.

در عین حال تحریم‌ها یا به طور عام‌تر افزایش تنش‌های کلامی و سیاسی ایران با جهان بیرون به ویژه آمریکا منجر به تحریک تقاضای بازار ارز می‌شود. افزایش بی‌اطمینانی و بدبینی به آینده اقتصادی ایران، تقاضای احتیاطی در بازار ارز را به شدت تقویت کرده و می‌کند، تقاضایی که با حرکت سرمایه‌های خرد به بازار ارز از این بازار به عنوان پناهگاه آسیب‌های احتمالی یا کسب سود استفاده کرده و می‌کند.

در عین حال تقاضای سفته‌بازی و نوسان‌گیری در بازار ارز نیز با تحولات سیاست خارجی به ویژه خط و نشان کشیدن‌های معمول و تشدید تحریم‌ها با رشد همراه شده و می‌شود.

بررسی نوسان‌های قیمت دلار در بازار آزاد طی چهار سال اخیر همبستگی عامل تحریم‌ها یا تهدیدهای آمریکا علیه ایران با ساخته شدن قله‌های قیمتی را تا حدودی اثبات می‌‌کند.

با اینکه دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا حتی پیش از راه یافتن به کاخ سفید تکلیف خود را با توافق برجام روشن کرده بود و یکی از برنامه‌های قطعی خود را بر “اصلاح” آن و اگر نشد خروج آمریکا از توافق بنا گذاشته بود،اما کمتر کسی باور می‌کرد که خروج از این توافق به جد در دستور کار رییس‌جمهوری جدید قرار گیرد.

سال اول؛ رهایی از ‘بدترین توافق تاریخ’

دونالد ترامپ تا یک سال پس از ریاست‌جمهوری با اینکه مدام از تغییرات برجام و لزوم گفت‌وگو بر سر دیگر مسائل مناقشه برانگیز ایران از جمله برنامه موشکی، نفوذ ایران در منطقه یا کمک به گروه‌های به گفته او “تروریستی” و همچنین موضوعات نقض حقوق بشر در ایران سخن می‌گفت، اما با این حال با تمدید تعلیق تحریم‌ها علیه ایران، تغییری عمده در “بدترین توافق تاریخ” را رقم نزده بود.

گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از تعهد ایران به موارد مندرج در توافق برجام که حتی گزارش‌های وزارت خارجه آمریکا نیز آنها را تایید می‌کرد، کار برهم‌زدن توافق یا اعمال فشار بر ایران را دشوار می‌کرد اما با این حال در دی ماه سال ۹۶، دونالد ترامپ رسما اعلام کرد که برای آخرین مرتبه با تعلیق تحریم‌ها علیه ایران موافقت می‌کند و در عین حال به شرکای اروپایی خود اولتیماتوم داد که با آنچه تغییرات اصلاحی برجام می‌نامید، همراهی کنند.

آن تهدید و این هشدار در هفته پایانی دی‌ماه آن سال با اعمال تحریم‌هایی جدید علیه ۱۴ شخصیت حقوقی و حقیقی ایران همراه شد تا روند رو به رشد قیمت دلار با رسیدن به ۴۴۶۵ تومان تکمیل شود.

البته تحریم‌های دی ماه ۹۶ نخستین تحریم‌ها آمریکا علیه ایران در فاصله زمانی یک سال نخست کار دولت ترامپ نبود، تحریم‌های موسوم به کاتسا و سیدا از جمله این تحریم‌‌ها بودند که عمدتا با موضوعاتی به جز پرونده هسته‌ای سامان یافته بودند و از آنها به عنوان “تحریم‌های مادر” یا “سیاهچاله‌ تحریم‌ها” یاد می‌شد.

قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و آغاز تحریم‌ها علیه سپاه در پاییز ۹۶ نیز از جمله عواملی بود که جهش‌های قیمتی در بازار ارز را به دنبال داشت اما رسیدن دلار به قله ۴۴۶۵ تومانی در روزهای پایانی دی‌ماه ۹۶ پس از آن بود که خیابان‌های شماری از شهرهای ایران با حضور معترضانی همراه بود که اگرچه در اعتراض به گرانی به خیابان آمده ‌بودند اما در ادامه شعارهایی سیاسی سرمی‌دادند، سرکوبی معترضان در خیابان‌ها، بازار ارز را ملتهب‌تر می‌کرد و راه را برای رسیدن به اوج قیمتی می‌گشود.

مقایسه کف و سقف قیمتی دلار در سال اول ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ از افزایش قیمتی ۲۰ درصدی دلار حکایت می‌کرد.

سال دوم؛ سال خروج، سال تحریم

سال دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، سال عملی شدن تهدید ریاست‌جمهوری ایالات متحده بود، آنچه او اصلاح برجام می‌نامید‌ یا انتظاری که از گفت‌وگوی دوباره با ایران بر سر دیگر محورها داشت به سرانجام نرسید تا رییس‌جمهوری آمریکا مجاب شود در ۱۸ اردیبهشت‌ماه سال ۹۷ رسما و یک‌جانبه از برجام خارج شود.

شوک خروج آمریکا‌ از برجام با توجه به حمایت کلامی اروپاییان تعدیل می‌شد؛ از طرفی دولت و بانک مرکزی نیز در پی یافتن راه حلی برای کنترل بازار ارز، تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی، تشکیل بازار دوم و سازوکارهای مختلفی را می‌آزمودند، با این حال روند افزایش قیمت‌ها در بازار آزاد روندی آرام بود، دلار اندکی پس از خروج آمریکا از برجام در کانال ۶۵۰۰ تومان نوسان می‌کرد اما این روند تحت تاثیر سیاست‌های داخلی حرکتی ثابت نداشت.

سقف مقاومتی ۱۰ هزار تومانی دلار در نیمه دوم تیرماه همان سال رقم خورد هرچند که گذر از این مرز به معنای باقی ماندن قیمت‌ها در آن سطح نبود و تعدیل شد، با این حال در ادامه افت و خیزهای دلار تا رسیدن به قله قیمتی سال یعنی سطح ۱۹ هزارتومان در هفته نخست مهرماه تداوم داشت.

برگزاری مجمع سالانه سازمان ملل متحد و سخنرانی‌های داغ روسای جمهوری ایران و آمریکا، هوش و حواس بازارها را به خود جلب کرده بود اما صدایی که بیشترین انعکاس را در بازار ارز بازتاب داد، نشست خبری دونالد ترامپ بود.

نه خوش و بش‌‌های اروپاییان با حسن روحانی و نه مخالفت‌های تلویحی آنها با ترامپ، چیزی نبود که بازار را به هیجان بیاورد، ضربان تند قیمت‌ها در بازار را خبر اجرایی‌ و عملیاتی شدن تحریم‌ها در میانه آبان رقم زد تا دلار سقفی تازه را به دست بگیرد.

فاز نخست بازگشت تحریم‌ها ۹۰ روز پس از خروج رسمی آمریکا از برجام در مردادماه عملیاتی شده بود که تحریم مبادلات دلاری و ریالی و خرید و فروش طلا و سایر فلزات گرانبها، تحریم صنایع خودروسازی ایران و تحریم تامین قطعات و خرید فروش هواپیماهای مسافربری را شامل می‌شد.

و قدم بعدی اجرایی شدن بازگشت همه تحریم‌ها که در آبان ۹۷ عملیاتی شد؛ تحریم بخش انرژی، نظام بانکی و مبادلات ارزی را شامل می‌شد تا همه چیز به دورانی بازگردد که پیشا برجام نامیده می‌شد، قطع ارتباط شبکه بانکی ایران با سوئیفت شاید مهم ترین و موثرترین این محدودیت‌ها بود که در ۱۵ آبان ماه ۹۷ اجرایی شد.

اما با این همه قیمت دلار در ماههای باقی‌مانده از سال دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ راه نزول از قله را در پیش گرفت. کارنامه دلار در آن سال از کف قیمت تا سقف موقتی قیمت، رشدی ۳۲۶ درصدی را ثبت کرد.

ایران
سال سوم حضور دونالد ترامپ با مخالفت او با ادامه معافیت‌ تحریم‌ها علیه خریداران نفت ایران آغاز شد

سال سوم؛ نقطه جوش تنش‌ها

سال سوم حضور دونالد ترامپ با مخالفت او با ادامه معافیت‌ تحریم‌ها علیه خریداران نفت ایران آغاز شد، به آنها فرصت کافی داده شده بود تا منابع تامین نفت خود را از ایران به کشور دیگری تغییر دهند و تحریم نفتی واقعی ایران در واقع از اردیبهشت سال ۹۸ اتفاق افتاد و تبعات آن توانست قیمت دلار را تا کانال ۱۴هزار تومان بالا ببرد.

نگاه به واکنش عملی اروپایی‌ها برای انجام تعهداتشان در برجام از جمله عوامل بیرونی موثر بر تحولات اقتصادی داخل ایران به ویژه بازار ارز بود. هر بار که حرف بر سر راه اندازی سازوکار اس‌‎پی‌وی بالا می‌گرفت که سازوکار ویژه مالی برای تبادلات تجاری با ایران به حساب می‌آمد، بازار ارز در حالت انتظار بود و تعویق یا ناکامی این سازوکار برای بازار ارز معنای آغاز حرکتی دوباره رو به سطوح بالاتر قیمتی بود.

رسیدن به قله قیمتی سال سوم زمامداری ترامپ در هفته‌ آخر اردیبهشت‌ماه اتفاق افتاد، دلار مزه گذر از کانال ۱۵۵۰۰ تومان را چشید هرچند پس از آن نزول قیمتی در پیش گرفت.

اگرچه در مجموع کف و سقف قیمت دلار در سال سوم کف و سقف وسیعی نبود اما فراز و نشیب‌های قیمتی دلار و دیگر ارزها در این سال در همان محدوده نوسانی پرتکرار و متواتر بود که بخشی از آن ناشی از اعلام اخبار تحریم‌های گاه و بیگاه افراد و اشخاص حقوقی مختلف و بخش هایی متفاوت از اقتصاد ایران بود و از سوی دیگر اخبار مربوط به گشایشی از سوی اروپایی‌ها در قالب راه اندازی سازوکار اینستکس در تابستان آن سال به بازار التیام می‌بخشید.

در دیگر سو اولتیماتوم ایران به اروپایی‌ها و کاهش مرحله به مرحله تعهدات برجامی ایران نیز در این سال از جمله عوامل بسترساز نوسانات دلاری بود و بالاخره بانک مرکزی نیز با اعمال سیاست‌ها و بازی‌گردانی در بازار ارز بر این روند تاثیر می‌گذاشت.

ایران
آبان ۹۸ آبان‌ماهی منحصر به فرد بود، اعتراضات گسترده در شهرهای پرشماری از ایران که رنگ و بویی اقتصادی داشت با سرکوبی شدید حاکمیت همراه شد

بانک مرکزی در این دوره بیش از آنکه با عرضه ارز در بازار آزاد به دنبال ایجاد تعادل در بازار باشد با کاهش فاصله قیمت در بازار رسمی و بازار آزاد تلاش می‌کرد تا جذابیت سفته بازی در بازار ارز را به حداقل برساند. اقبال بورس و جذب بخش عمده‌ای از سرمایه‌های خرد در بازار سرمایه نیز در تعادل بخشی به بازار ارز در این دوره بسیار موثر بود، با وجود نوسان‌های مختلف و پرشمار در بازار ارز، قیمت‌ها تا آبان ۹۸ روندی کاهشی داشت.

اما آبان ۹۸ آبان‌ماهی منحصر به فرد بود؛ اعتراضات گسترده در شهرهای پرشماری از ایران که رنگ و بویی اقتصادی داشت با سرکوبی شدید حاکمیت همراه شد. جرقه اعتراضات جهش قیمتی بنزین بود که یکباره اجرایی شده بود.

حوادث آبان در ادامه در دی ماه ۹۸ با کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده وقت سپاه قدس به دست آمریکایی‌ها و موشک‌باران پایگاه عین‌الاسد عراق از سوی ایران و بعد از آن ساقط کردن هواپیمای مسافربری اوکراینی با موشک‌های سپاه فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران را ملتهب نگاه داشت، به اینها باید تحریم صنایع فولاد و آهن را نیز افزود.

باقی ماندن در نقطه جوش تنش در مجموع تصویری هولناک از نابسامانی و تصور از آینده‌ای همراه با نااطمینانی پیش چشم می‌گشود.

در این میان کشمکش بر سر تصویب لوایح مورد نظر گروه ویژه اقدام مالی اف‌ای‌تی‌اف در مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز بهانه خوبی برای نوسان گیری در بازار ارز بود. تصویب نشدن این لوایح به معنای بازگشت ایران به فهرست سیاه این گروه و سخت‌تر شدن مبادلات بانکی و مراودات پولی بود که بر نرخ ارز تاثیر مستقیم داشت.

در نهایت پرونده سال پرتنش با سقف ۱۵ هزار و ۶۵۰ تومانی و کف قیمت ۱۱ هزار و ۲۰۰ تومانی برای دلار بسته شد. فاصله‌ای حدودا ۴۰ درصدی که نسبت به فاصله حداقل و حداکثر قیمت دلار در سال‌های قبل و بعد کمتر بود، هرچند که هیچ کدام از عدم قطعیت‌های حاکم بر اقتصاد و سیاست ایران مرتفع نشده بود.

سال چهارم؛ دلار در ارتفاع تاریخی ۳۲۲۰۰ تومانی

سال چهارم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در حالی آغاز شد که حلقه تحریم‌ها علیه اقتصاد ایران چنان تنگ شده بود که کمتر حوزه‌ای را می‌شد فارغ از تنگنا و محدودیت یافت؛ رفتار معامله‌گران در بورس و دیگر فعالان اقتصادی نشانه‌ای از این بود که گویا تحریم‌ها چنان با رگ و ریشه این اقتصاد عجین شده است و فعالان اقتصادی ایران با تحریم به گونه‌ای خو گرفته‌اند که انتشار گاه به گاه اعمال تحریم‌های جدید یا تحریم دوباره بخش‌ها و نهادهای از پیش تحریم‌شده با موضوعاتی به جز برنامه هسته‌ای ایران، حساسیتی را برانگیخته نمی‌کند.

روند قیمتی در بازار ارز از ابتدای سال ۹۹ تا تیرماه ۹۹ آرام و بطئی بود تا نخستین قله قیمتی در روزهای پایانی تیرماه شکل بگیرد دلار که چند هفته‌ای بود از مرز روانی ۲۰ هزار تومان فراتر رفته بود به ۲۵ هزار و ۵۰۰ تومان رسید.

کشمکش بر سر ارزهای صادراتی بازگردانده نشده، رسیدن به مهلت پایانی برای صادرکنندگان و آثار روانی انفجار در تاسیسات هسته‌ای نطنز که با وجود ابهامات در چگونگی رخ دادن آن نشانه‌ای از افزایش تنش‌ها و اقدام عملی علیه برنامه هسته‌ای ایران بود همگی از جمله مهم‌ترین آثار و دلایل افزایش مستمر قیمت‌ها در بازار ارز به حساب می‌آمد، به ویژه آنکه بورس هم دیگر جذابیت ماه‌های گذشته را نداشت و حال نوبت به جولان نقدینگی در بازار ارز رسیده بود.

اما اوج تاریخی شکل گرفته در بازار ارز در ماه‌های گذشته درست زمانی رقم خورد که آخرین پیوستگی‌های شبکه بانکی ایران به نظام بین‌المللی گسسته شد؛ تحریم ۱۷ بانک و یک موسسه اعتباری ایرانی از سوی دولت آمریکا برای فعالان بازار به معنای دشواری بیشتر بر سر راه انجام مبادلات و مراودات و بازگرداندن ارز به داخل بود که سمت عرضه را متاثر می‌ساخت.

کف قیمتی دلار در سال چهارم زمامداری دونالد ترامپ تا اینجای کار ۱۳ هزار ۴۷۹۰ تومان بوده و سقف قیمتی در سطح ۳۲ و ۲۰۰ تومان ثبت شده است، فاصله‌ای حدودا ۱۴۰ درصدی که معنای آن ۲.۴ برابر شدن حداقل قیمت تا حداکثر قیمت دلار در این دوره زمانی است.

بررسی تغییرات قیمت دلار از ۲۰ ژانویه سال ۲۰۱۷ برابر با اول بهمن‌ماه ۱۳۹۵ تا ۳۱ اکتبر سال ۲۰۲۰ برابر با دهم آبان ماه سال ۹۹ نشان می‌دهد که در این دوره زمانی پایین‌ترین قیمت دلار ۳ هزار و ۷۲۵ تومان بود که با رشد بیش از ۷۶۴ درصد به سقف ۳۲ هزار و ۲۰۰ تومان رسید، اگرچه دلار آمریکا این سقف قیمتی را حفظ نکرد.

بی‌تردید ۸.۶ برابر شدن قیمت دلار در دوره زمانی مورد بررسی تنها تحت تاثیر سیاست‌های تحریمی آمریکا علیه ایران اتفاق نیفتاده و آزمون و خطای سیاست‌های داخلی در شکل گیری این رشد شتابان دخیل بوده است.

با این حال دونالد ترامپ و دیگر دولتمردان دولت او می‌توانند ادعا کنند که در چارچوب طراحی استراتژی “فشار حداکثری” بر ایران موفق شده‌اند در افزایش ۷۶۴ درصدی قیمت دلار در برابر ریال نقشی قابل توجه و بی‌بدیل ایفا کنند.
آرش حسن‌نیا
بی بی سی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *