«یارسان‌ها»؛ قربانیان تازه امنیتی‌ها در ایران

By | ۱۳۹۹-۱۲-۰۹

جان باختن بهنام محجوبی که در پی آزارها و شکنجه‌ها به اغما رفت و جان باخت، بار دیگر فشارهای سیستماتیک جمهوری اسلامی بر دراویش را علنی کرد. اما فقط دراویش گنابادی نیستند که هدف سرکوب قرار دارند؛ جمهوری اسلامی هر مذهب، آیین و مکتبی را از بیم آنکه به رقیبی برای مذهب شیعه تبدیل شود مورد بیشترین محدودیت‌ها و فشارها قرار می‌دهد. یکی از این آیین‌ها «یارسان‌ها» یا «اهل حق» هستند که نشریه‌ای نظامی در جمهوری اسلامی به صراحت آن‌ها را تهدید امنیتی خوانده است.

پیکر بهنام محجوبی، درویش گنابادی زندانی، سرانجام هفته گذشته چهارم اسفندماه تحت تدابیر شدید امنیتی در روستای زادگاهش در کرمان به خاک سپرده شد.

اما فقط دراویش گنابادی نیستند که هدف سرکوب قرار دارند. «یارسان‌ها» یا «اهل حق» به روایت یکی از نشریات نظامی در جمهوری اسلامی تهدید امنیتی خوانده شده‌اند.

محجوبی یکی از هزاران درویشی بود که مورد آزار سیستماتیک جمهوری اسلامی قرار داشت و به بهانه وقایع گلستان تهران زندانی شد.

وقایع محله گلستان تهران مربوط به حمله نیرو‌های پلیس و نیروهای بسیج به تجمع گروهی از دراویش در اسفند سال ۱۳۹۶ مقابل خانه نورعلی تابنده، قطب دراویش گنابادی، است که طی آن ده‌ها درویش بازداشت و زندانی شدند.

پس از این واقعه بود که رابطه حاکمیت با دراویش گنابادی خصمانه‌تر از گذشته شد تا جایی که محمد ثلاث، یکی از دراویش حاضر در این تجمع، را به اتهام قتل اعدام کرد و گروه دیگری از آنها را به زندان انداخت.

دراویش در دو دهه نخست پس از انقلاب آزادی محدودی برای انجام آیین‌های خود داشتند؛ اما از سال ۱۳۸۴ یک‌باره ورق برگشت و حاکمیت با سرکوب همه‌جانبه دراویش، همان آزادی نیم‌بند برگزاری مراسم را نیز از آن‌ها گرفت.

دراویش در ایران، همچون بسیاری دیگر از گروه‌ها، از نظر مقام‌های حکومتی به پدیده‌ای امنیتی تبدیل شده‌اند و اقدامات و رفتار‌های آنها می‌تواند در زمره تهدیدی امنیتی تلقی شود و مجازات زندان برای آنها در پی داشته باشد.

یک گزارش تحقیقی که به تازگی در فصلنامه «امنیت ملی»، وابسته به دانشگاه دفاع ملی، منتشر شده به خوبی این نگاه امنیتی به دراویش و سایر آیین‌های عرفانی – صوفیانه را واکاوی کرده و نشان داده که چرا جمهوری اسلامی به آنها نگاه بد‌بینانه‌ای دارد و مانع از فعالیت آنها می‌شود.

این تحقیق که با عنوان «تبیین تهدیدات فرقه اهل حق» منتشر شده، تلاش کرده تا نشان دهد چگونه پیروان «دینِ یاری» یا همان «اهل حق» یا «یارسان‌ها» تبدیل به «تهدیدی امنیتی» شده‌اند.

«اهل حق» یک مذهب باطنی است که معتقدان آن بیشتر در غرب ایران زندگی می‌کنند و به تناسخ و حلول اعتقاد دارند. گاهی نیز از آن‌ها به تسامح با عنوان «علی‌اللهی» یاد می‌شود.

این گزارش تحقیقی که از سوی یک دانشگاه نظامی منتشر شده، به صراحت از «اهل حق» یا سایر جریان‌های عرفانی یا دینی در ایران به عنوان فرقه‌هایی نام برده که «کارکرد انتظام دین را مختل می‌کنند، یکپارچگی عقیدتی را برهم زده، روی ثبات سیاسی اثر می‌گذارند، مشکلات امنیتی ایجاد کرده و موجب گسترش خشونت می‌‌شوند» و به همین خاطر باید «مدیریت» شوند.

این گزارش با چنین پیش‌فرض و ادعایی سراغ «یارسان‌‌ها» رفته و تلاش کرده نشان دهد آنها در سال ۱۳۹۲ با تشکیل «مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان» تبدیل به «تهدید امنیتی» شده‌اند.

این مجمع سال ۱۳۹۲ پس از خودسوزی اعتراضی برخی از «یارسان‌ها» در ایران و با هدف تحقق مطالبات «اهل حق» اعلام موجودیت کرد.

آن‌طور که در این گزارش آمده، جمعیت «یارسان‌ها» حدود پانصد هزار نفر است که بیشتر آنها در غرب ایران ساکن هستند.

یارسان‌ها همچون پیروان سایر مذاهب و آیین‌ها در ایران تحت فشار‌ سیستماتیک هستند و برای مقابله با محدودیت‌ها و نقض حقوق اولیه خود، اقدام به تشکیل مجمعی کرده‌اند تا بتوانند همزمان با پیگیری مطالبات خود، مانع از افزایش این فشار‌ها و محدودیت‌ها شوند.

اما گزارش فصلنامه «امنیت ملی» مدعی است فعالیت پنج سال گذشته این مجمع «تهدیدی علیه امنیت ملی» شده است؛ ادعایی که پیش‌تر از سوی سایر مقام‌های انتظامی به طور تلویحی مطرح شده بود.

این گزارش ادعا کرده فراخوان این مجمع برای برگزاری تجمعات اعتراضی «اهل حق» و درخواست از حاکمیت برای توقف اهانت به «یارسان‌ها» از مهم‌ترین مصادیق اقدام‌های «ضد امنیتی» بوده است.

این فصلنامه همچنین حمایت «مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان» از دراویش گنابادی و نامه‌نگاری با آیت‌الله علی خامنه‌ای به منظور تحقق مطالبات و خواسته‌های خود را از دیگر اقدامات «ضد امنیتی» آن معرفی کرده است.

در این گزارش همچنین از محتوای برخی بیانیه‌‌های عام این مجمع در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی انتقاد شده است.

این گزارش همچنین با بررسی ۴۹ موضع این مجمع در سال‌های اخیر، ادعا کرده که «یارسان‌ها» دچار دگردیسی شده و با «تغییر رویکرد زیستی» اقدام به «طرح مطالبات غیرمنطقی از نظام سیاسی» می‌کنند.

«ورود تدریجی تفکرات افراطی»، «حذف عناصر میانه‌رو» و «گسترش ارتباط با مناطق کردنشین عراق» در بدنه این مجمع، سه نشانه دیگری هستند که به ادعای تهیه‌کنندگان این گزارش، گویای «دگردیسی» این آیین است.

سال ۱۳۹۲ هم فصلنامه «عملیات روانی» سازمان بسیج با انتشار گزارشی علیه «یارسان‌ها»، ادعاهایی مشابه علیه پیروان آن مطرح کرده بود.

این فصلنامه ادعا کرده بود که «جمعیت اهل حق موجب افزایش ناهمگونی مذهبی در استان کرمانشاه» شده و «اختلاف» آنها با اهل سنت و شیعیان، می‌تواند منجر به تشدید «ناامنی‌ها» شود.

تسلط چنین نگرش بد‌بینانه و متوهمانه‌‌ای بر ساختار‌های مدیریتی و امنیتی در سطوح مختلف حاکمیتی در جمهوری اسلامی است که در ۴۰ سال گذشته منجر به نقض گسترده حقوق اقلیت‌های مذهبی و آئین‌های عرفانی در ایران شده است.

روحانیون حاکم بر ایران که خود را مروج مذهب شیعه می‌دانند، حتی به شعبه دیگری از اسلام به نام اهل تسنن که در ایران جمعیت قابل توجهی دارد نیز اجازه فعالیت مذهبی آزادانه نمی‌دهد و حقوق آنها را نقض می‌کند.

آن‌ها هر مذهب، آیین و مکتبی را که گمان کنند می‌تواند به رقیبی برای مذهب شیعه تبدیل شود محدود کرده و اجازه فعالیت آزاد به پیروانش را نمی‌دهند.
بهنام قلی‌پور , ایران وایر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *