همسران و دختران سیاست‌مدارهای جمهوری اسلامی در روز جهانی زن

By | ۱۳۹۹-۱۲-۱۹

در طول تاریخ جهان، کم نبودند زنان و دختران خانواده‌های سلطنتی و ریاستی که از «شهرت و رانت خانوادگی» برای ایجاد تغییرات اجتماعی و سیاسی استفاده کردند و پایه‌گذار تحولاتی اساسی در کشورشان شدند.  در ایران زنان و دخترانی که پدران و همسرانشان در قدرت بودند، چه کارهایی برای همنوعانشان انجام دادند؟ به مناسبت هشت مارس، روز جهانی زن، به این موضوع پرداخته‌ایم.

همسران و دختران سیاست‌مدارهای جمهوری اسلامی

 پیش از انقلاب شخصیتی چون شهبانو «فرح دیبا»، نقش عمده‌ای در ایجاد تحولات فرهنگی و اجتماعی داشت. عده‌ای دیگر از زنان نزدیک به خانواده سلطنتی نیز چنین نقش‌هایی ایفا کردند. بعد از انقلاب هم می‌توان نمونه‌هایی را مثال زد که در شکستن تابوها و ایستادگی در برابر قدرت مطلقه کوشیده‌اند. چهره‌هایی همچون «فائزه هاشمیرفسنجانی»، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی که با راه‌اندازی روزنامه زن و طرح مسایل زنان، از جمله ورزش زنان و حق مشارکت سیاسی-اجتماعی آنان، گام‌های مهمی برداشت. او حتی بعدتر تلاش‌اش را مضاعف و گسترده‌تر کرد و به دیدار خانواده بهاییان رفت که اتفاقی بسیار مهم بود. فائزه هاشمی طعم زندان را هم چشید؛ ولی از حرکت باز نایستاد؛ یا «فاطمه صادقی» دختر صادق خلخالی که در تقویت جنبش زنان در ایران و مبارزه با حجاب اجباری در این سال‌ها، فعالیت قابل توجهی داشته است.

اما تعداد زنان و دخترانی که از «شهرت و رانت خانوادگی و فامیلی» تنها منافع فردی را دنبال کردند، درصد بیشتری را شامل می‌‌شود. زنانی که قدمی برای احیای حقوق مردم یا حقوق زنان برنداشتند و از این رانت تنها نفع شخصی و خانوادگی برده‌اند. این گروه از زنان و دختران مسئولان تراز اول نظام جمهوری اسلامی خود به دو دسته تقسیم می‌شوند:

۱- زنان و دخترانی که با رانت خانوادگی در قدرت سهیم شدند:

  • زهرا مصطفوی، دختر آیت‌الله خمینی

زهرا مصطفوی تنها دختر آیت‌الله خمینی است که فعالیت اجتماعی و سیاسی دارد و در عرصه عمومی فعال است. او علاوه بر تدریس در دانشکده الهیات دانشگاه تهران، دبیرکل جمعیت دفاع از فلسطین است. او همچنین دبیرکل سازمان بین‌المللی سازمان‌های غیردولتی حامی فلسطین و دبیرکل جمعیت زنان انقلاب اسلامی است. زهرا مصطفوی برنامه‌های جمهوری اسلامی در حوزه فلسطین و انتفاضه را دنبال می‌کند. کمتر می‌توان از او موضعی انتقادی نسبت به سیاست‌های جاری حکومتی یافت. از معدود اظهارنظرهای انتقادی او می‌توان به اعتراض‌اش به رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری یاد کرد که آن هم به دلیل دوستی و روابط خانوادگی با هاشمی رفسنجانی بود.

  • کبری خزعلی، دختر آیت‌الله خزعلی

«کبری خزعلی» به واسطه نام پدر، سالهاست در نهادهای مهم حکومتی از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارد و عهد‌ه‌دار ریاست شورای فرهنگی-اجتماعی زنان است. نهادی که بسته‌ترین سیاست‌ها علیه زنان را تجویز می‌کند و کمتر تلاشی از این نهاد برای استیفای حقوق سیاسی-اجتماعی زنان می‌توان مشاهده کرد.

  • پروین احمدی‌نژاد، خواهر محمود احمدی‌نژاد

«پروین احمدی‌نژاد» از جمله زنانی است که به واسطه نام برادر چند صباحی وارد شورای شهر تهران و از مزایای آن برخوردار شد. او دانش‌آموخته الهیات و فلسفه اسلامی است، علاقه زیادی داشت به مجلس شورای اسلامی هم راه یابد ولی تاکنون در این راه موفق نشده است.

  • جمیله علم‌الهدی، دختر آیت‌الله علم‌الهدی و همسر ابراهیم رئیسی

اطلاعی در دست نیست که «جمیله علم‌الهدی» چگونه بر کرسی استادی در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه بهشتی تهران تکیه زده و چقدر این موقعیت متکی بر صلاحیت علمی او و طی مراحل قانونی و اداری است. ولی آنچه روشن است اینکه جمیله علم‌الهدی نیز از رانت همسر و پدر برخوردار بوده و هست، رانتی که شرایط را برای ورود‌ش به شورای عالی انقلاب فرهنگی هم مهیا کرده است. او رییس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی است.

  • مریم ایمانیه، همسر جواد ظریف

زنان سفرا و زن وزیر امورخارجه، خواسته یا ناخواسته، در مقامی هستند، که نمی‌توانند فعال نباشند. دیدار با زنان سفرای سایر کشورها، شرکت در اجلاس‌های بین‌المللی مقام زن و حضور در دیدارهای رسمی و تشریفاتی، بخشی از فعالیت‌هایی است که زنان مسئولان وزارت امورخارجه و سفرا انجام می‌دهند. «مریم ایمانیه» هم به لطف همسری جواد ظریف، ۴۰ سال است که در حوزه سیاست خارجی ایران فعال است. او رییس انجمن همسران دیپلمات‌های جمهوری اسلامی است. شاید کمترین کاری که می‌شد از او انتظار داشت این بود که هر از گاهی به همسر خود یادآوری کند که هرجنایتی قابل دفاع نیست و گاهی شاید اگر نمی‌شود حقیقت را گفت ولی می‌شود سکوت کرد؛ ولی تاکنون تنها چیزی که از او دیده‌ایم، ایستادن در کنار همسر و لبخند زدن در برابر دوربین‌هاست.

۲- زنان و دخترانی که از رانت خانوادگی برای ورود به قدرت استفاده نکردند، ولی نقشی هم در تحولات و تغییرات اجتماعی عهده‌دار نشدند:

  • لیلا خاتمی، دختر محمد خاتمی

«لیلا خاتمی» دانش‌آموخته رشته ریاضی و فارغ‌التحصیل دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران است. او هم مثل بسیاری از دختران هم‌نسل خود، ترجیح داد که زندگی شخصی خود را پی‌گیرد. در برخی سفرها پدر را همراهی می‌کرد؛ ولی کمتر نقشی در تحولات اجتماعی برای خود قائل نبود. او یک سال پس از پایان ریاست جمهوری پدر، او را در سفر به آمریکا همراهی و در این کشور مستقر شد. او در حال حاضر در یونیون کالج نیویورک به تدریس در رشته ریاضی مشغول است.

  • طناز روحانی، دختر حسن روحانی

«طناز روحانی» نیز در حالی‌که پدر نایب‌رئیس وقت مجلس شورای اسلامی و عضو شورای عالی امنیت ملی بود، ترجیح داد ترک وطن کند و دنبال زندگی شخصی خود رود. او بیش از ۲۰ سال است که در وین در کشور اتریش زندگی می کند.

  • فاطمه احمدی‌نژاد، دختر محمود احمدی‌نژاد

«فاطمه» دختر محمود احمدی‌نژاد دیگر رئیس‌جمهور پیشین ایران نیز وضعیتی مشابه دارد. از او نیز هیچ فعالیت سیاسی و اجتماعی ثبت نیست. برخلاف او که بی‌صدا به زندگی شخصی‌اش مشغول است، شوهرش «مهدی خورشیدی» خیلی به دیده شدن و ورود به قدرت تلاش می‌کند. آخرین تلاش او برای ورود به مجلس شورای اسلامی ناکام ماند.

  • فاطمه اردشیر لاریجانی، دختر علی اردشیر لاریجانی

«فاطمه اردشیر لاریجانی» نیز از جمله دخترانی است ترجیح داده دنبال زندگی شخصی خود باشد. او پس از اخذ مدرک دکترای پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی تهران جایی که عمویش باقر لاریجانی ریاست آن را عهده‌دار بود، راهی آمریکا شد تا دوره تخصص را در این کشور طی کند.

  • بنت‌الهدی حدادعادل، دختر غلامعلی حدادعادل

«بنت‌الهدی حدادعادل» نیز در پی زندگی شخصی است. او با «روح‌الله رحمانی» پسر آقای رحمانی مسئول دفتر حافظ منافع ایران در واشنگتن ازدواج کرد. البته دو خواهر او نیز همین راه را رفته‌اند، «آزاده حدادعادل» در ژاپن تحصیل کرده و مدتی در آمریکا با همسر خود زندگی می‌کرد. از «زهرا حدادعادل» هم همین مقدار می‌دانیم که همسر «مجتبی خامنه‌ای» فرزند رهبر ایران است.

به هر دو لیست دختران و زنان مقام‌های حکومتی که در پی سهمی در قدرت بوده و یا دنبال زندگی شخصی خود رفته‌اند، اما سهم جامعه از «شهرت و رانت خانوادگی» آن‌ها صفر بوده، افراد زیادی را می‌توان افزود، آنچه در جمهوری اسلامی کمتر می‌توان یافت، زنان و دخترانی از طبقه حاکمیت است که از «شهرت پدر و رانت خانوادگی» گامی هم برای اعتلای جامعه زنان و تاثیرگذاری بر تحولات و تغییرات اجتماعی برداشته‌اند. بدون شک آن‌ها افرادی بودند که می‌توانستند از موقعیت خود به نفع مردم استفاده کنند؛ ولی ترجیح داده‌اند، هم‌سو با پدر سهمی از قدرت و ثروت نصیب خود سازند و یا در پی زندگی شخصی خود رفته‌اند.
پژمان تهوری – ایران وایر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *