اگر ظریف بیاید و رئیسی نیاید

By | ۱۴۰۰-۰۱-۱۳

هر رئیس جمهوری بیاید همزمان با ۴ سال بایدن است

فروزنده با پرداختن به مقدمه‌ای درمورد پیشینه‌ی دو روند موجود در حوزه‌ی زیست اقتصادی-اجتماعی ایران، به انصاف نیوز گفت: ایران پس از انقلاب در دو روند تقریبا متضاد زیست اقتصادی-اجتماعی داشته است و آن دو روند یکی تحریم از سوی کشورها و شرکت‌ها‌ی خارجی و دیگری توسعه‌ای که برخواسته از انگیزه‌های مردم و جوانان و مدیران است بوده؛ یعنی درواقع برخواسته از روح انقلاب است.

چهار سال آینده در ادامه‌ی همین روند معنا پیدا می‌کند، هرچند تغییرات عمده‌ای در دولت آمریکا به‌وقوع پیوسته، ولی خواهی نخواهی ما در دوران تحریم هستیم و هنوز برداشته نشده‌اند و ۴ سال آینده هر رئیس جمهوری بیاید همزمان با ۴ سال جو بایدن خواهد بود.

اگر رئیسی نیاید…

او در ادامه به صحنه‌ی مبارزه در دو جریان سیاسی پرداخته و گفت: اگر بخواهیم به صحنه‌ی مبارزات دوسویه نگاه کنیم، مثلا از اصولگرایان گروهی از کاندیداها حضور داشته باشند که بخشی از آنها نظامیان خواهند بود -مانند حسین دهقان، اگر رستم قاسمی بیاید و همچنین سعید محمد و قالیباف- خب آراء نظامیانی که وارد صحنه‌ی انتخابات می‌شوند کاملا متفرق خواهد شد؛ از سوی اصلاح طلبان هم اگر بر روی یک کاندید واحد اتفاق نظر پیدا شود، مسلما آنها وضع بهتری خواهند داشت؛ این درصوتی است که آقای رئیسی نیایند. یعنی در جبهه‌ی اصولگرایان اگر آقای رئیسی نیاید شرایط بسیار مساعدی برای اصلاح طلبان بوجود خواهد آمد.

در جبهه‌ی اصلاح طلبان اسامی که ما می‌شنویم -مثلا آقای ظریف یا آقای پزشکیان یا آقای سیدحسن خمینی- اگر که اصلاح طلبان درمورد یک گزینه‌ی واحد متفق‌القول شوند، مسلما در صحنه‌ی انتخابات می‌توانند به ۵۰/۵۰ امیدوار شوند. تمام اینها در شرایطی است که آقای رئیسی حضور پیدا نکند. حضور آقای رئیسی بسیار مهم است.

از سیدحسن خمینی خواهند پرسید…

فروزنده در تحلیل حضور سیدحسن خمینی گفت: اگر فرضا آقای سیدحسن خمینی می‌خواهد بیاید باید ببینیم که چه ضرورت‌هایی وجود دارد و ایشان چه توانایی‌هایی دارند که می‌توانند در این کارزار به لحاظ مسئله‌ی تحریم حضور پیدا کنند. بنابراین اولین موضوع این است که رئیس جمهور بعدی با مسئله‌ی تحریم چه خواهد کرد و چگونه مشکلات روزمره‌ی اقتصادی-سیاسی کشور، بودجه و برنامه‌ریزی‌ها را می‌خواهد عملیاتی کند.

آقای سیدحسن خمینی سابقه‌ی فرهنگی و مطالعاتی دارد و فاقد سابقه‌ی اجرایی است؛ نه وزارت داشته و نه وکالت در مجلس؛ ولی دورادور دستی در آتش داشته و مسائل کلان کشور را اطلاع دارد. چهره‌ای که مردم از ایشان دارند، چهره‌ای مهربان، با عطوفت، فرهنگی و فاقد سابقه‌ی اجرایی است. از این نظر بسیاری از آراء خاکستری و بخش عمده‌ای از اصلاح طلبان را می‌تواند جلب و جذب خود کند. اما در حین دوران مبارزات انتخاباتی خیلی‌ها از ایشان سوال خواهند که راهکارهایی که برای مسائل سیاسی-اقتصادی کشور و بویژه مسئله‌ی تحریم و سیاست خارجی خواهد داشت چیستند؟ اینها موضوعاتی هستند که آقای سیدحسن خمینی باید جوابگو باشد و راهکار ارائه دهد.

او در مورد رقابت احتمالی بین سیدحسن خمینی و سد ابراهیم رئیسی هم گفت: از طرف دیگر مردم بدنبال حل مسئله‌ی معیشت و روزمرگی خودشان هستند و یک مقدار با سال ۸۴ مشابهت دارد. زمانیکه احمدی نژاد سال ۸۴ آمد و مسئله‌ی حمایت از فقرا، حمایت از محرومین و مبارزه با فساد و اشرافیت داد؛ از آن منظر اگر آقای رئیسی بیاید، وزنه‌ی آراء آقای رئیسی بر سیدحسن خمینی می‌چربد و اگر فرض کنیم که دو کاندید اصلی خواهیم داشت در سال ۱۴۰۰ رئیسی و سیدحسن خمینی اصلی‌ترین کاندیداها باشند آرا و افکار طبقات محروم و متوسط به پایین، بسوی آقای رئیسی خواهد بود. ولی بخشی از روشنفکران، جوانان و دانشجویان، کسانیکه مشکلات فرهنگی بیشتر آزارشان می‌دهد، به نفع آقای سیدحسن خمینی رای خواهند داد؛ اما اگر صحنه‌ی انتخابات بین آقای قالیباف و سیدحسن خمینی باشد وضعیت خیلی خیلی متفاوت خواهد شد. آراء بیشتری به سیدحسن خمینی در صندوق‌ها ریخته خواهد شد و این بدلیل سوابق اجرایی آقای قالیباف و مشکلاتی است که مردم تحت تاثیر فضای تبلیغاتی به آن باور پیدا کرده‌اند.

اگر هم احمدی نژاد بیاید و هم رئیسی

فروزنده در ادامه به اضافه شدن احمدی نژاد به این معادله پرداخته و توضیح داد: ورود آقای احمدی نژاد هم چون در هاله‌ای از ابهام است، در بررسی کاندیداها فقط می‌توانیم بصورت نظری درموردش سخن بگوییم؛ اگر شورای نگهبان آقای احمدی نژاد را تایید صلاحیت کند و آقای رئیسی هم بیاید و آقای سیدحسن خمینی هم بیاید می‌توانیم بگوییم که سیدحسن خمینی کمتر از آن دونفر دیگر رای خواهند آورد و احمدی نژاد و رئیسی دو کاندید یا دو مبارز یا دو قطب اصلی انتخابات خواهند بود.

سیدحسن خمینی در محدودیت‌های سیاسی،اخلاقی و اجتماعی است

این تحلیلگر در مورد اینکه آیا اگر مشارکت بالا برود هم همین پیش‌بینی مصداق دارد، گفت: مشارکت بالا زمانی اتفاق می‌افتد که انتخابات به شدت جنجالی و دوقطبی شود. این دو خصوصیت -یعنی دوقطبی بودن و جنجالی بودن- در انتخابات در هر کشوری موجب مشارکت خواهد شد، یک اصل طبیعی جامعه شناسانه است.

حال آقای سیدحسن خمینی یک آدم پوپولیست، جنجالی، اهل تهمت و افترا هست یا خیر؟! سیدحسن خمینی ذاتا اهل این مباحث نیست؛ یک آدم سیاسی، جنجالی و پوپولیستی نیست که دهانش برای هرموضوعی باز شود. یک محدودیت‌های اخلاقی و خانودگی دارد که نمی‌تواند یک شخصیت مبارزاتی باشد. چراکه هرکس به ایشان توهین و یا افترا و یا حرفی بزند عده‌ی زیادی در رسانه‌ها خواهند گفت که شما بیت بنیانگذار محترم و حضرت امام خمینی را لکه دار کردید. اگر هم خودش حرف تند و خارج از ادبی بزند خیلی‌‌ها این ایراد را به او می‌گیرند که شما یادگار امام هستید و باید آن اخلاق حسنه را رعایت کنید. آقای سیدحسن خمینی از هر نظر در محدودیت‌های سیاسی-اخلاقی و اجتماعی است. نمی‌تواند خیلی از رفتارها را از خود نشان دهد که تبدیل به یک چهره‌ی مبارزاتی و جنجالی شود که چون مردم دوستش دارند و یک شخصیت مبارزاتی است، عکس او را در خانه‌ها و ماشین‌های‌شان داشته باشند. آن معذوریت‌ها و محدودیت‌های سیدحسن خمینی مانع از به اوج کشیدنش می‌شود.

نام ظریف و پزشکیان بیش از همه شنیده می‌شود

فروزنده درمورد اسامی دیگر در جبهه‌ی اصلاحات گفت: در جبهه‌ی اصلاح‌طلبان، بین اسامی که ما می‌بینیم ظریف و پزشکیان را از همه بیشتر می‌شنویم. مسلما ظریف در آن روندی که اشاره کردم -که مسئله‌ی تحریم و توسعه یکی از مشکلات جامعه و اقتصاد و سیاست ایران است- ظریف از این نظر که می‌تواند مشکل‌گشای مسئله‌ی تحریم باشد قطعا مورد احترام آراء خاکستری و حتی بخش زیادی از اصولگراها خواهد بود. ولی از نظر اجرایی، اینکه رئیس جمهوری باشد که به مسائل روزمره‌ی اقتصاد، صنعت و مسائل داخلی بپردازد، خیلی‌ها به او از این نظرات به دیده‌ی شک نگاه می‌کنند.

ظریف یک شخصیت ملی است

با این وجود چهره‌ی جذاب ظریف، لب‌های خندانش و تکلم و ادبیات و ادب فردی‌اش نسبت به خیلی از افراد دیگر او را در تراز یک شخصیت ملی قرار داده است و سوابقی که در این چند سال مردم از ایشان در بیانات و رفتارش دارند، سابقه‌ی خوبی است. مردم دوستش دارند و به او علاقه دارند. اما این خیلی مهم است که در مقابل ظریف چه کسی قرار بگیرد؛ اگر قالیباف قرار گیرد قطعا وضعیت ظریف خیلی بهتر خواهد بود. اگر ظریف درمقابل رئیسی قرار بگیرد مسلما وزنه‌ی رئیسی سنگین‌تر از آقای ظریف است.

پزشکیان، یک چهره‌ی متوسط روبه بالا

این تحلیلگر در مورد مسعود پزشکیان نیز توضیح داد: آقای پزشکیان در دنیای سیاست کنونی ایران یک چهره‌ی متوسط روبه بالاست که نه می‌خواهد از پوزیشن آکادمیکش سوءاستفاده کند و نه می‌خواهد از آن پوزیشن تقریبا سیاستمداری کلاسیک خارج شود و به یک پوپولیست تبدیل شود. به همین خاطر ایشان هم یک محدودیت رفتاری دارد درحالیکه در مقابلش کسانی قرار دارند که هیچ محدودیتی برای حرف زدن ندارند.

مشکل پزشکیان، ظریف و سید حسن خمینی محدودیت‌هایی است که در رفتارشان مشاهده می‌شود. اگر اصلاح طلبان بتوانند فردی جنجالی‌تر را وارد انتخابات کنند قطعا وضعیت متفاوت‌تر خواهد بود. مشکلی که ما در زمانه‌ی انتخابات داریم این است که چه کسی بیشتر حرف‌های جنجالی و تند و آتشین بزند.

کاندید احتمالی بعدی که فروزنده به او پرداخت اسحاق جهانگیری بود: آقای جهانگیری هم چون سابقه‌ی اجرایی دارد -فرض کنیم که آقای جهانگیری از سوی اصلاح‌طلبان بعنوان کاندید اصلی معرفی شود و بتواند اجماع اصلاح طلبان را داشته باشد- باید دید در مقابلش چه کسی است. اگر قالیباف باشد تقریبا ۵۰-۵۰ هستند. اما اگر در مقابلش رئیسی باشد قطعا وزنه‌ی رئیسی سنگین‌تر خواهد بود. اگر در مقابلش حسین دهقان باشد قطعا جهانگیری وضعیت بهتری خواهد داشت.

او درمورد سعید محمد -یکی از کاندیدهای نظامی- نیز گفت: از سعید محمد هم در معادلات افکار عمومی و صحنه‌ی انتخابات تا به الان -تاکید می‌کنم تا الان- چیزی ندیده‌ایم؛ جز بعضی از افتتاح‌ها و گشایش تاسیساتی در جنوب کشور در صنعت نفت و جاده‌سازی‌هایی که قرارگاه خاتم انجام داده است. سعید محمد هم بعید بنظر می‌رسد فردی جنجالی و آتشین باشد و در رده‌ی آقای قالیباف و رئیسی نخواهد بود.

هنوز سنت سیاسی‌مان بالغ نشده

مسعود فروزنده در پایان به این سوال که «آیا در ایران هم جریانات سیاسی می‌توانند برای رسیدن به کاندید نهایی مناظرات درون‌گروهی داشته باشند؟»، پاسخ داد: سنت سیاسی انتخاب کاندیدا از اول انقلاب به گعده‌ها و محافل منتهی می‌شد. بعد از آن با تاسیس گروه‌ها و احزاب -بویژه در دوران مرحوم هاشمی رفسنجانی- سیاستمداران و عقلای احزاب و گروه‌ها با جلسات درون‌گروهی‌شانبه یک جمع‌بندی می‌رسیدند؛ در دوره‌ی خاتمی تقریبا گفت‌وگوهای سمیناری و درون‌گروهی شکل گرفت و در حال حاظر ما شاهد سمینارها و مجالسی هستیم که جوامع، انجمن‌ها، اتحادیه‌ها و گروه‌ها و احزاب تشکیل می‌دهند و از نخبگان خود پرس‌وجو می‌کنند. مثلا جامعه اسلامی مهندسین برخی از اصناف، مسئولین اتاق بازرگانی، صنعتگران را در جلسات مختلف دعوت کرده و در جلسات مختلف از آنها نظرخواهی کرده است. به همین صورت در احزاب و گروه‌های دیگر اصلاح طلب هم چنین جلسات و گفت‌وگوهایی صورت گرفته است؛ ولی ساختاری به آن شکل که در امریکا می‌بینید، هنوز در ایران شکل نگرفته که هر حزب یا گروه و یا جبهه‌ای بیاید گفت‌وگوهای بین کاندیداها را راه بیاندازد؛ این از ایرادات ماست که متاسفانه سنت سیاسی خود را به بلوغ نرساندیم و هنوز سنت سیاسی‌مان بالغ نشده است.
معصومه رشیدیان، انصاف نیوز:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *