ظریف در حالی می‌گوید سلیمانی «دیپلماسی» را هزینه‌ی «میدان» کرد که معلوم نیست خود سلیمانی چگونه خرج «میدان» شد!

By | ۱۴۰۰-۰۲-۰۶

– برخلاف ادعای سخنگوی وزارت خارجه که این صحبت‌ها برای «حافظه سازمانی» بوده، خود محمدجواد ظریف در ساعت ۱ و ۲۲ دقیقه این فایل صوتی به «انتشار» این مصاحبه اشاره می‌کند و آنجا که درباره نقش قاسم سلیمانی صحبت کرده با خنده می‌پرسد «منتشر نمی‌کنید این قسمت‌ها رو؟» و سعید لیلاز نه تنها می‌گوید: «بستگی به تصمیم جنابعالی و آقای دکتر [حسام‌الدین] آشنا و مسئولین محترم دارد» بلکه از «بینندگان محترم» تشکر هم می‌کند و معلوم می‌شود که این یک مصاحبه ویدئویی و برای پخش بوده است!
– تا اینجا اینطور به نظر می‌رسد که دست‌کم بخشی از نظام در جدال برای حفظ منابع قدرت سیاسی و اقتصادی، با انتشار بخشی از سخنان ظریف درباره قاسم سلیمانی و «میدان» و «دیپلماسی»، ترجیح داده روغنِ ریخته را نذر امامزاده کند و قاسم سلیمانی را که خودش نیز خرج «میدان» شده، برای نجات نظام در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی قربانی کند. البته اگر همینها نقشی در خرج شدن «سردار ملی» در فرودگاه بغداد به سود «سردار دیپلماسی» نداشته باشند!

انتشار یک مصاحبه از محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی به ویژه در مورد مانع‌تراشی‌ها و دخالت‌های قاسم سلیمانی فرمانده پیشین «سپاه قدس» در سیاست خارجی با واکنش‌های زیادی روبرو شده است. ادعا شده که این گفتگو قرار نبوده پخش شود و برای ثبت در «حافظه سازمانی» بوده حال آنکه از خارج کشور و رسانه‌های فارسی‌زبان سر در آورده و به آنها «درز» داده شده است.

«فایل صوتی» یک مصاحبه تصویریست و قرار بوده منتشر شود!

این مصاحبه به صورت یک فایل صوتی یکشنبه پنجم اردیبهشت توسط شبکه تلویزیونی «ایران اینترنشنال» به عنوان «اختصاصی» منتشر شد. در این مصاحبه که تاریخ دقیق آن مشخص نیست سعید لیلاز عضو «حزب کارگزاران سازندگی» پرسش‌هایی را با ظریف مطرح می‌کند و او در پاسخ‌هایی که لیلاز مرتب آنها را قطع کرده و بین آنها مزه‌‌پرانی هم می‌کند، مسئولیت‌های متعددی را به عنوان وزیر خارجه از خودش سلب کرده و قاسم سلیمانی فرمانده پیشین سپاه قدس، بازوی خارجی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را که در حمله پهپادی آمریکا (۱۳ دی ۱۳۹۸) در بغداد کشته شد، متهم می‌کند که «دیپلماسی را هزینه میدان کرد.»

از سوی دیگر، وزارت خارجه جمهوری اسلامی «درز» دادن عامدانه‌ی چنین فایلی را از سوی جمهوری اسلامی و یا محافل حکومتی انکار می‌کند و مدعی شده است که «قرار به انتشار آن نبوده و معلوم نیست توسط چه افرادی و با چه اهداف و نیاتی در فضای مجازی قرار گرفته است.» تلویزیون «ایران اینترنشنال» اما اعلام کرده است که این فایل سه ساعته به دستش رسیده است!

برخی معتقدند منشاء نشر این فایل صوتی عواملی در «حزب کارگزاران سازندگی» هستند آنهم در حالی که پیگیری این موضوع که دو نفر بطور مشخص در آن حضور داشته‌اند، یعنی سعید لیلاز و محمدجواد ظریف، و عوامل فنی و سپس فرد یا افرادی که فیلم و فایل را در اختیار داشته‌اند، موضوع پیچیده‌ای نیست و به راحتی می‌توان دریافت این فایل چگونه و توسط چه کسانی «به دست» تلویزیونی در خارج کشور رسیده است!

اما برخلاف ادعای سعید خطیب‌زاده سخنگوی وزارت خارجه که این صحبت‌ها برای «حافظه سازمانی» بوده، خود محمدجواد ظریف در ساعت ۱ و ۲۲ دقیقه این فایل صوتی به «انتشار» این مصاحبه اشاره می‌کند و آنجا که درباره نقش قاسم سلیمانی صحبت کرده با خنده می‌پرسد «منتشر نمی‌کنید این قسمت‌ها رو؟» و سعید لیلاز نه تنها می‌گوید: «بستگی به تصمیم جنابعالی و آقای دکتر [حسام‌الدین] آشنا و مسئولین محترم دارد» بلکه از «بینندگان محترم» تشکر هم می‌کند و معلوم می‌شود که این یک مصاحبه ویدئویی و برای پخش بوده است! به این ترتیب، توجیهات و توضیحات سخنگوی وزارت خارجه مبنی بر اینکه این گفتگو برای «ثبت در حافظه سازمانی» دولت بوده دروغ است!

انتقادِ ظریفِ زنده از سلیمانیِ مُرده و خطوط قرمز نظام!

ظریف در این مصاحبه که به گفته‌ی سخنگوی وزارت خارجه «هفت ساعت» بوده و فعلا سه ساعت آن با «درز» داده شدن در خارج کشور پخش شده گفت «گروهی در کشور ما در اینکه همه چیز امنیتی شود ‌منافع دارند چرا که نقش آنها پررنگ می‌شود.»

وزیر خارجه جمهوری اسلامی در این سخنان همچنین بطور تلویحی ولادیمیر پوتین را عامل کشاندن نیروهای نظامی سپاه به جنگ سوریه معرفی کرده است. این در حالیست که در تمام ۱۰ سال گذشته مقامات رژیم ادعا می‌کردند سلیمانی در سفر به مسکو پوتین را متقاعد کرد تا جمهوری اسلامی در سوریه حضور نظامی داشته باشد. محمدجواد ظریف اما در این مصاحبه مدعی شده «پوتین قبل از دیدار سلیمانی، تصمیم‌اش را گرفته بود.»

زمانی اصلاح‎طلبان که با تاختن به سیاست‌‎های سپاه رای جمع کردند، معتقد بودند ظریف و قاسم سلیمانی دو بال جمهوری اسلامی در سیاست خارجی‌اند: یکی سردار دیپلماسی و دیگری سردار نظامی!

در بخش دیگری از این مصاحبه ظریف می‌گوید در جلسه‌ی شورای‌ عالی امنیت ملی که بعد از شلیک به هواپیمای اوکراینی برگزار شد به آنها گفت «عرض کردم دنیا می‌گوید به هواپیما موشک خورده است. اگر واقعا موشک خورده است بگویید ببینیم ما چطور می‌توانیم آن را علاج کنیم. خدا شاهد است، آنگونه با من برخورد کردند که انگار من کفر ابلیس گفتم. گفتند نه، یعنی چه! برو، برو توئیت بزن و تکذیب کن! در حالی که صبح پنجشنبه آقایان می‌دانستند موشک خورده است یا بعد از ظهر چهارشنبه.»

ساعاتی بعد از انتشار این مصاحبه سعید خطیب‌زاده سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ادعا کرد فایل صوتی منتشر شده «یک فایل تقطیع شده و گزینشی» از مصاحبه‌ای هفت ساعته است که به هیچ وجه منعکس کننده «میزان احترام و تعاریف مفصل و تقدیرها»ی ظریف از سلیمانی نیست.

خطیب‌زاده با تأکید بر اینکه «دوستی دیرینه و قرابت‌های دکتر ظریف با سردار سلیمانی بر کسی پوشیده نیست» به دروغ گفت «این گفتگو صرفاً برای ثبت در حافظه سازمانی دولت تدبیروامید ضبط شده بود و قرار به انتشار آن نبوده است و معلوم نیست توسط چه افرادی و با چه اهداف و نیاتی به صورت گزینشی در فضای مجازی منتشر شده است.» حال آنکه همانگونه که اشاره شد، خود محمدجواد ظریف به انتشار آن در این فایل صوتی اشاره کرده و سعید لیلاز نیز از بینندگان تشکر می‌کند!

در واکنش به سخنان ظریف در این مصاحبه، روح‌الله متفکر آزاد نماینده تبریز و عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی در این ارتباط گفته است «پیام آقای ظریف کاملاً روشن است؛ یا اجازه بدهید مذاکرات جدید را انجام بدهم، با هر نتیجه‌ای، یا کاندیدای ریاست‌ جمهوری خواهم شد.»

او گفت «ظاهراً ایشان گمان کرده که کاندیداتوری‌اش واهمه برانگیز است. به نظرم خسارت کاندیداتوری‌شان از خسارت عبور از منافع مردم کمتر است.»

نصرالله‌ پژمانفر نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی نیز به خبرگزاری فارس گفته است «این قبیل افراد باید بدانند که جمهوری اسلامی ایران خط مشی‌اش مبارزه با استکبار و در رأس آنها آمریکای جهانخوار است و کار به گونه‌ای نیست که ما بخواهیم کشورمان را مثل کشورهای دیگر از جمله کشورهای غربی اداره کنیم.»

پژمانفر تأکید کرد ظریف در این مصاحبه مسائلی را به چالش می‌کشد که جزو خطوط قرمز جمهوری اسلامی است گویا هنوز متوجه خطوط قرمز نظام و خط مشی نظام در حوزه سیاست خارجی نیست.

اما واقعیت این است که نه دخالت‌های قاسم سلیمانی در سیاست خارجی بر کسی پوشیده است و نه چاکرمآبی ظریف در مقابل قاسم سلیمانی می‌توانسته از چشم‌ها پنهان بماند. در این زمینه به اندازه کافی شواهد و مدارک کتبی و شفاهی و صوتی و تصویری وجود دارد!

سلیمانی در عمل وزیر خارجه علی خامنه‌ای به ویژه در امور خاورمیانه‌ بود و دولت روحانی و وزیر خارجه‌ی رسمی‌اش در این ارتباط جز حفظ ظاهر و اجرای یکسری تشریفات هیچ حرفی برای گفتن ندارند چه برسد به آنکه تصمیم‌گیرنده باشند!

هم حسن روحانی و کابینه‌اش و هم  محمدجواد ظریف در هر دو دولت این موضوع را پذیرفته بودند زیرا خودشان هم می‌دانستند که روی کار آوردن دولت روحانی و تیم ظریف نه برای مسائل خاورمیانه بلکه در ارتباط با غرب و تأمین کانال‌های مالی با نمایش «دیپلماسی» بوده است تا «سردار» و «میدان» بتوانند سیاست‌های فرقه‌ای و توسعه‌طلبانه نظام در منطقه پیش ببرند.

محمدجواد ظریف نه تنها بارها در مصاحبه‌هایش گفته با سلیمانی هماهنگ هستیم و جلسات دائمی داریم بلکه در همین فایل صوتی نیز بر «هماهنگ» بودن خود با سلیمانی تأکید می‌کند و اهداف وی را «مقدس» می‌‌خواند.

videoاهداف انتشار غیرمستقیم یک «مصاحبه»

انتشار این سخنان در حالیست که شماری از تحلیلگران و همچنین کاربران ایرانی در شبکه‎‌های اجتماعی انتشار آن را، آنهم به صورت یک فایل سه ساعته با کیفیت خوب، بدون اطلاع جمهوری اسلامی غیرممکن دانسته و آن را یک سناریو برای «دوقطبی‌سازی» انتخابات و «بازارگرمی» با هدف کشاندن مردم به پای صندوق‌های رأی سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی می‌دانند.

در عین حال، بررسی‌های متکی بر شواهد و مدارک عینی نشان می‌دهد که «حزب کارگزاران سازندگی» و کادرهای آن و وابستگانشان به صورت شبکه‌ای همکاری‌های پیدا و پنهان گسترده‌ با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارند. آنها هستند که از یکسو از مدت‌ها پیش برای روی کار آوردن یک دولت نظامی- سپاهی زمینه‌سازی کرده‌اند و از سوی دیگر همواره محمدجواد ظریف را به عنوان «سردار دیپلماسی» و قاسم سلیمانی را به عنوان «سردار ملی» در جایگاه «دو بال برای پیشبرد اهداف نظام» معرفی نموده‌اند.

همچنین به نظر نمی‌رسد کسی فراموش کرده باشد که این قاسم سلیمانی «سردار ملی» بود که پس از استعفای اینستاگرامی محمدجواد ظریف از «سردار دیپلماسی» دلجویی کرد تا استعفایش را در همان اینستاگرام پس بگیرد و به ادامه مأموریت خود برای «علاج» جنایات جمهوری اسلامی و «ماله‌کشی» بر آنها بپردازد. ساقط کردن هواپیمای مسافربری و کشتن ۱۷۶ سرنشین آن، آنهم مدت کوتاهی پس از کشتار آبان ۹۸، پس از حمله به «عین‌الاسد» در به اصطلاح «انتقام» قتل سلیمانی در بغداد، در صدر ماله‌کشی‌های محمدجواد ظریف قرار گرفت و لابیگران رژیم نیز در مصاحبه‌های گوناگون به انجام وظیفه پرداختند تا این جنایت تصورناپذیر را نخست «نقص فنی» و سپس «غیرعمدی» و «خطای انسانی» قلمداد کنند!

محمدجواد ظریف اما در این فایل صوتی می‌گوید که گفته اگر موشک خورده بگویید تا «ببینیم چه‌جوری علاج‌اش کنیم!» و پاسخ می‌شنود: «برو توئیت بزن و تکذیب کن!»

به نظر می‌رسد در این اعترافات محمدجواد ظریف، آن طرف پنهان که وی از آن به عنوان «میدان» نام می‌برد و قاسم سلیمانی را فرمانده و تصمیم‌گیرنده آن معرفی می‌کند، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که زمانی حسن روحانی از آن به عنوان «دولت با تفنگ» و احمدی نژاد با نام «برادران قاچاقچی» نام برده بودند.

سفره مشترک انقلاب برای همه جناحین و کارگزاران نظام

در این میان، کرباسچی شهردار سابق اصفهان و تهران و دبیرکل «حزب کارگزاران سازندگی» ظاهرا یکی از منتقدان حضور نظامی سپاه پاسداران در سوریه بود و علیه اعزام نیرو برای حمایت از اسد سخنرانی می‌کرد و حتی با شکایت اطلاعات سپاه با حکم دادگاه به یکسال زندان نیز محکوم شد اما در فاصله‌‎ای کوتاه از این رو به آن رو شد و در چند مصاحبه سپاه را از ارکان امنیت کشور دانست و شروع به حمایت از اقدامات آن‌ کرد.

«سردار ملی» لقبی است که همین کارگزاران پس از آویزان شدن از دامان سپاه پاسداران به قاسم سلیمانی دادند. همچنین فقط به عنوان یک نمونه و مشتی از خروار،‌ شرکت هواپیمایی ماهان‌ایر که یکی از بزرگترین بنگاه‌های اقتصادی وابسته به چهره‌های ارشد «حزب کارگزاران سازندگی» است اصلی‌ترین شریک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ سوریه و جنایات مربوطه برای تدارکات نیرو و تسلیحات بوده و هست.

حالا پس از انتشار این فایل صوتی،‌ برخی معتقدند منظور محمدجواد ظریف از «میدان»، علی خامنه‌ای است که نه تنها دیپلماسی بلکه مردم و منافع ملّی ایران و امنیت کشور نیز «هزینه‌»ی تفکرات بیمارگونه و بلندپروازی‌های سیاسی- عقیدتی او شده است.

این نگاه عمدتا از سوی کسانی است که تلاش می‌کنند همه ناکارآمدی‌های رژیم و ناخشنودی‌های جامعه را نه به نظام جمهوری اسلامی و مشکلات ساختاری آن بلکه فقط به علی خامنه‌ای و «ولی فقیه» مربوط کرده و اینطور قلمداد کنند که اگر رهبری نظام جمهوری اسلامی با افراد دیگری باشد، مشکلات حل خواهند شد! از جمله کسانی که آرزوی بازگشت به «دوران طلایی امام» را در سر می‌پرورانند و یا برای حفظ جای خود بر سفره انقلابی که مردم را به خاک سیاه نشانده، به توهم «اصلاح» و «تحول» و «عدالت» در جمهوری اسلامی دامن بزنند و استمرار آن را تداوم بخشند.

جدال درون حکومت

بسیاری از جمله کاربران شبکه‌های اجتماعی بر این عقیده‌اند که این نوع فایل‌های «درز» داده شده عمدتا به دنبال اهداف تبلیغاتی هستند که معمولاً در اواخر کار دولت‌ها انجام می‌شود تا مسئولیت ناکارآمدی‌ها در حل مشکلات را به گردن دیگران بیندازند.

امیر مقدم فعال سیاسی ساکن فرانسه و مسئول پیشین روابط عمومی و رابط پارلمانی حوز‌ه معاونت اجرایی ریاست جمهوری در دولت اول روحانی به کیهان لندن می‌گوید این مصاحبه‌ها معمولاً در آرشیو محرمانه دولت‌ها حفظ می‌شود و محتمل است دفتر روحانی و حسام‌الدین آشنا پشت انتشار آن باشند.

او با تأکید بر اینکه «در این مصاحبه‌ها افراد بطور برنامه‌ریزی شده به دنبال بازسازی چهره خود هستند» به مواردی از اختلافات داخلی دولتمردان داخل کابینه با یکدیگر اشاره کرده و از جمله در ارتباط با اختلاف بین محمود واعظی رئیس دفتر روحانی با محمدجواد ظریف می‌گوید: «واعظی حتی در دور دوم روحانی به دنبال حذف ظریف بود و برای وزیر خارجه شدن خودش تلاش می‌کرد.»

مقدم می‌گوید «بعید نیست خروجی این ‌مصاحبه دعواهای باندی و رقابت‌های شخصی برای حذف ظریف از معادلات انتخابات ۱۴۰۰ باشد که در این صورت برای واعظی و طرفداران لاریجانی غنیمت است.»

این فعال سیاسی در ادامه افزوده است «برخی حرف‌های ظریف مثل ادعای ۸۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی آماده‌ی پسا برجامی دروغ است و با آمار بخش‌های اقتصادی دولت و اتاق بازرگانی هم هیچ سنخیتی ندارد چرا که حتا در اوج ماه‌عسل برجام نیز مشکلات مبادله مالی حل نشد. شخصاً در سفرهای رئیس‌ جمهور و جلسات به اصطلاح توسعه سرمایه‌گذاری حضور داشتم و در برخی استان‌ها مقامات ریاست‌جمهوری به استانداران می‌گفتند چند نفر خوش‌تیپ پیدا کنید که کراوات بزنند ردیف‌های دوم سوم بنشینند و به عنوان ایرانی مقیم خارج و سرمایه‌گذار معرفی می‌کردند که داستان مفصلی دارد. درواقع می‌توان گفت آمار اقتصادی و سرمایه‌گذاری مرتبط با برجام که اعلام شده همه دروغ است؛ گشایش مالی حاصل از برجام و پول‌های برجامی هم که همه می‌دانند در کجا خرج شد: از چمدان‌های پول تقدیمی به حماس تا فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی و نظامی و امنیتی و گسترش تروریسم در منطقه که حاصل همه اینها انسداد بیشتر بود.»

البته با توجه به اینکه در خود فایل صوتی مطرح شده که این مصاحبه تصویری برای انتشار بوده، پس فریب افکار عمومی با ترفند رایج «بد و بدتر» را که تا کنون نیز به سود جمهوری اسلامی پاسخ داده می‌توان یکی از اهداف اصلی آن دانست.

تا اینجا اینطور به نظر می‌رسد که دست‌کم بخشی از نظام در جدال برای حفظ منابع قدرت سیاسی و اقتصادی، با انتشار بخشی از سخنان ظریف درباره قاسم سلیمانی و «میدان» و «دیپلماسی»، ترجیح داده روغنِ ریخته را نذر امامزاده کند و قاسم سلیمانی را که خودش نیز خرج «میدان» شده، برای نجات نظام در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی قربانی کند. البته اگر همینها نقشی در خرج شدن «سردار ملی» در فرودگاه بغداد به سود «سردار دیپلماسی» نداشته باشند!

واقعیت هر چه باشد، شواهد بیانگر فروپاشی سیاسی و اقتصادی و اخلاقی رژیمی است که همه جناحینی که بر سر سفره انقلابش نشسته‌اند، جز نکبت و ویرانی برای مردم و مملکت نداشته‌اند. این وضعیت را با هیچ ترفندی که بازیگرانش همان چهره‌ها و خانواده‌های مافیایی رژیم هستند نمی‌توان به سود نجات جمهوری اسلامی تغییر داد. ادامه‌اش نیز تنها به رادیکال شدن جامعه‌ای می‌انجامد که به نقطه‌ی جوش رسیده و تنها به زور سرکوب و کشتار وحشیانه فقط منتظر فرصت بعدی نشسته تا با ابعادی که پیامدهای آن را نمی‌توان پیش‌بینی کرد دوباره به خیابان‌ها بریزد.
کیهان چاپ لندن:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *