پدیده «بچه‌پولدارها» در ایران

By | ۱۴۰۰-۰۲-۰۹

دولت‌ها با چاپ پول و دامن زدن به تورم، در واقع منجر به گران شدن دارایی‌ها می‌شوند

طی چند سال گذشته، همراه با گسترش فقر و درآمد سرانه کشور، پدیده «بچه‌پولدارها» و تضاد شدید طبقاتی هم در ایران بسیار دیده می‌شود؛ افرادی که عمدتا بدون هیچ گونه تلاشی از رفاه و ثروت زیادی برخوردارند و از ثروت بادآورده پدر خود استفاده می‌کنند و با خودروهای گران‌قیمت خود در شهرهای ایران خودنمایی می‌کنند، و این تضاد طبقاتی را به مردم نشان می‌دهند. جوانی که حقوق ناچیزی دریافت می‌کند، نمی‌تواند این میزان تفاوت در سطح زندگی افراد را درک کند، از این رو نفرت از «بچه‌پولدارها» امر شایعی است. البته این وضعیت تنها در ایران رخ نداده است و در سایر کشورهای جهان نیز می‌توان نشانه‌هایی از وجود «بچه‌پولدار» را مشاهده کرد. در این نوشتار قصد داریم به ریشه و شکل‌گیری این پدیده در ایران و جهان بپردازیم.

پدیده «بچه‌پولدار» در جهان به چه صورت است؟

آمریکایی‌ها برای آن که بتوانند متولدان یک بازه زمانی خاص را تقسیم‌بندی کنند، بر روی آن‌ها نام‌های خاصی گذاشتند. آن‌ها متولدان سال‌های ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۵ را «نسل سکوت» (Silent)، متولدین سال‌های ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ را نسل «پُر فرزندی‌ها» (Boomers)،  افرادی را که بین ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰ به دنیا آمده‌اند «نسل ایکس» (Gen X)، افرادی را که مابین ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۶ به دنیا آمده‌اند «هزاره‌‌ای‌ها» (Millennials)  و افرادی را که بین ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۲ به دنیا آمده‌اند «نسل زِد/زی» (Gen Z) نامگذاری کردند.

با بررسی روند تولید ثروت و انباشت ثروت در هر نسل، این پدیده روشن شده است که در نسل کنونی شکاف طبقاتی بسیار زیادی بین نسل جوان و نسل قبل‌تر یا همان «نسل سکوت» ایجاد شده است. درحالی‌ که طبق اطلاعاتی که در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است، در حدود ۵۶ درصد از نیروی کار جامعه متعلق به نسل «هزاره‌‌ای‌ها» یا همان جوان‌های کنونی است، اما برطبق آخرین آماری که مربوط به فصل آخر سال ۲۰۲۰ است با بررسی چهار نسل «نسل سکوت»، «پُر فرزندی‌ها»، «نسل ایکس» و «هزاره‌ها» ، ثروت قشر «هزاره‌ها» از مجموع ثروت این چهار گروه، تنها ۵.۸۹ تریلیون دلار معادل ۴.۷۹ درصد است؛ «نسل ایکس» ثروتی معادل ۳۳.۰۶ تریلیون دلار دارند که معادل ۲۷ درصد جامعه است و نسل «پُر فرزندی‌ها» معادل ۶۴.۷۲ تریلیون دلار ثروت دارند که معادل نزدیک به ۵۰ درصد از ثروت این چهار نسل است و «نسل سکوت» نیز ثروتی معادل ۱۹.۲۳ تریلیون دلار دارند که ۱۵.۶ درصد از ثروت این چهار گروه را تشکیل می‌دهد.

در واقع، با آن که ۵۶ درصد از نیروی کار جامعه متعلق به نسل «هزاره‌ها»  است، اما کمتر از ۵ درصد از ثروت جامعه آمریکا به این گروه تعلق دارد. با توجه به شرایط کنونی جامعه ایران، به نظر می‌رسد که این نسبت در ایران تشدید نیز شود. در ادامه به بررسی ریشه‌های شکل‌گیری «بچه‌پولدارها» در جهان خواهیم پرداخت.

چرا «بچه‌پولدارها» به وجود آمده‌اند؟

 پدیده «بچه‌پولدار» در جهان یک پدیده نسبتا جدید است که چهار عامل اصلی را می‌توان برای آن ذکر کرد که به آن اشاره می‌کنیم.

۱- رشد اقتصاد و تقسیم منابع:

بعد از جنگ جهانی دوم، بخش مهمی از ثروت‌های جهان در میان نسل باقی‌مانده تقسیم شد. عمده زمین‌ها، طلاها، و منابع زیرزمینی در این دوره از رشد سریع اقتصادی کشف، و میان مردم همان زمان تقسیم شد. افرادی که در دوره‌های بعدی متولد شده‌اند، برای دستیابی به این منابع، می‌بایست آن را از نسل قبلی خریداری می‌کردند. در واقع، زمین و منابع چندانی باقی نمانده بود که به نسل بعد منتقل شود و از این رو نسل بعد دارایی چندانی در دست نداشت.

۲- رشد شدید جمعیت:

جمعیت جهان در بازه زمانی ۱۹۸۱ تا سال ۱۹۹۶ رشد زیادی را تجربه کرد. جمعیت «هزاره‌ها» در آمریکا در حدود ۷۲.۱ میلیون نفر است. همین عامل سبب شده است که همان اندک ثروتی که به این بخش از جامعه رسیده است، بین تعداد زیادی از افراد تقسیم شود، و در نتیجه به هر یک از این افراد مبلغ کمی می‌رسد.

۳- افزایش میزان امید به زندگی:

یکی از عواملی که باعث شده است نسل جوان کنونی مانند گذشته احساس ثروت نکند، معجزه علم پزشکی است. با پیشرفت علم پزشکی، میانگین طول عمر انسان‌ها هم بالاتر رفت موجب شد تا عمده ثروت و دارایی‌هایی که در نسل پدران و مادران ما به دست آمده بود، همچنان در دستان آن نسل باقی بماند و جوان امروزی نتواند بهره چندانی از آن ببرد.

۴- چاپ پول:

عامل چهارم و شاید یکی از مهم‌ترین عوامل این افزایش فشار طبقاتی، چاپ پول و تورم است. دولت‌ها با چاپ پول و دامن زدن به تورم، در واقع منجر به گران شدن دارایی‌ها می‌شوند. گران شدن دارایی، یعنی ثروتی که در دست نسل پدران ما قرار دارد گران شده است و نسل جوان نیز برای رسیدن به آن ثروت باید تلاش بسیار بیشتری انجام دهد.

پدیده «بچه‌پولدار» در ایران به چه صورت است؟

با توجه به این که تقریبا تمامی عامل‌های معرفی شده در بالا وضعیت بدتری در ایران پیدا کرده است، انتظار می‌رود وضعیت «بچه‌پولدارها» در ایران بسیار بدتر از سایر کشورهای جهان باشد. در ادامه به دو مورد مهم آن می‌پردازیم:

۱- رشد ناگهانی قیمت ارز و دارایی در کشور:

با توجه به شرایط کلی اقتصاد ایران که تورم یکی از معضلات همیشگی آن است، می‌توان انتظار داشت که رشد قیمت دارایی‌ها طی چند سال گذشته شکاف طبقاتی را به طرز چشمگیری افزایش داده باشد. در واقع، هنگامی‌که ارزش پول ملی طی ده سال گذشته یک بیست‌وپنجم شده است و ارزش دارایی‌ها رشدی ۲۰ تا ۳۰ برابری داشته است، می‌توان گفت شرایط ایران  به‌مراتب بدتر از شرایطی است که در غرب رخ داد. جوانی که در ایران هیچ دارایی‌ای نداشته است، با درآمد ماهانه معادل ۲۰۰ دلار تقریبا توان خرید هیچ دارایی از جنس زمین یا حتی خودرو ندارد و پیوسته در وضعیت بدتری قرار می‌گیرد.

طی یک دهه اخیر تورم آمریکا در حدود ۵۰ درصد بوده است و عمده دارایی‌ها،  از جمله مسکن و بازار سهام نیز بازدهی در حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ درصد داشته‌اند. نمونه‌وار، شاخص S&P 500 در سال ۲۰۱۱ در حدود ۱۴۰۰ واحد بود که در حال حاضر در محدوده چهار هزار واحد در حال معامله شدن است. اما این رقم در ایران نشان از رشد تا ۱۰۰ برابری برخی از بازارها داشته است. به عنوان مثال، شاخص کل بورس تهران در ابتدای سال ۱۳۹۰ در حدود ۲۴ هزار واحد بود که این رقم در مرداد ماه سال جاری به حدود ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار واحد نیز رسید. در واقع، بازار سرمایه کشور دارایی بسیاری از ثروتمندان کشور را تا حدود ۱۰۰ برابر افزایش داده است، در حالی که نقدینگی طی این مدت در حدود ۹ برابر شده است و می‌توان گفت تورم عمومی نیز در همین حدود بوده است.

۲- فساد و نبودِ شفافیت:

یکی از عوامل دیگری که وضعیت نفرت مردم علیه «بچه‌پولدارها»ی ایران را تشدید می‌کند، حجم عظیم فساد و رانت در اقتصاد کشور است.  وقتی افرادی یک شبه از طریق دلار ۴۲۰۰ تومانی  یا از طریق یک وام بانکی به ثروت فراوانی دست می‌یابند، عملا انگیزه رشد برای بسیاری از جوانان از بین می‌رود.

از طرفی، رشد شدید جمعیت جوان و افزایش طول عمر و البته رشد استخراج منابع و تقسیم اکثر زمین‌های موجود میان نسل قبلی هم سبب شده است که عملاً دارایی چندانی برای اکتساب جوان ایرانی باقی نماند.

چه باید کرد؟

با توجه به مجموعه موارد گفته شده، پدیده «بچه‌پولداری» و ثروتمند شدن افراد از طریق ثروت پدر و مادر یک امر جهان‌شمول است. اما چیزی که این وضعیت را در ایران بغرنج کرده است، شرایط درآمدی بسیار وحشتناک قشر جوان و رشد شدید قیمت دارایی‌ها است. این عامل سبب شده است که عملا بسیاری از نیازهای طبیعی یک انسان، از جمله مسکن، برای قشر جوان به یک رؤیا تبدیل شود. البته وجود انواع فساد و رانت و قیمتگذاری دستوری سبب می‌شود که «سلطان»‌های مختلفی در اقتصاد ساخته شود. به همین دلیل است که این پدیده «بچه‌پولدار» در ایران با پدیده رانت و اتصال به حکومت یکسان گرفته می‌شود و همین عامل سبب می‌شود که مردم عادی از این قشر کینه شدیدی به دل گیرند.

دولت‌ها برای کنترل این وضعیت باید در ابتدای امر جلو تورم را بگیرند، اما تورم و فساد به بیماری همیشگی اقتصاد کشور بدل شده است. تورم سبب می‌شود افرادی که دارایی خریده‌اند، ثروتمند‌تر شوند و افرادی که دارایی خاصی در دست ندارند، در وضعیت بدتری قرار گیرند. مهمترین کاری که می‌توان از دولت انتظار داشت، تلاش برای کاهش تورم و کاهش رشد نقدینگی است. سیاست‌های دیگری همچون پرداخت درآمد پایه همگانی یا همان UBI از طریق فروش نفت و انرژی نیز می‌تواند راهکار دیگری باشد که شکاف طبقاتی را کاهش می‌دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *