رحیم قمیشی: اعتراف می کنم شناختم از سیستم بسیار پایین بود

By | ۱۴۰۰-۰۳-۰۴

دیشب یک خبرگزاری به نقل از منبع موثقی لیستی ۷ نفره‌ به عنوان کاندیداهای نهایی و‌ مورد تایید نهایی انتخابات ریاست جمهوری را مخابره نموده بود.

برای تمام کسانی که آن را برایم فرستادند نوشتم؛ این خبرنگار بسیار احمق بوده که حتی لیست داوطلبان را، تا انتها هم نخوانده و ۷ نفر را انگار به شکل قرعه‌کشی و رندوم درآورده و اسم خود را به دروغ منبع موثق گذاشته! همان دیشب به قاطعیت گفتم مگر ممکن است شورای محترم و بزرگوار نگهبان این همه بی‌درایت باشند!؟

امروز که همان لیست دیشب، رسما از سوی شورای نگهبان و وزارت کشور اعلام گردید متوجه شدم آن لیست آنقدرها هم که من فکر می‌کردم بدون درایت و شانسی نبوده، بلکه کمیته‌هایی با میلیاردها تومان بودجه دریافتی و با درایت تمام، و صرف وقت بسیار، آماده شده است!

می‌گویند در سوریه فقط سه کاندیدا برای انتخابات ریاست جمهوری تایید شدند که قبل از برگزاری انتخابات، دو کاندیدای غیر از بشار اسد رسما اعلام کردند به اسد، به عنوان بهترین گزینه رأی می‌دهند!

ولی اسمش انتخابات و دمکراسی بود!

حالا اعتراف می‌کنم آن فرد بی‌درایت و نادان، نه آن خبرنگار، نه آن خبرگزاری، نه شورای نگهبان، نه وزارت کشور آقای روحانی، نه نظام، بلکه خود من بوده‌ام!

من که تصور می‌کردم برای حفظ ظاهر هم که شده، اجازه یک رقابت ساختگی داده می‌شود.

من که فکر می‌کردم در بررسی داوطلبان، کارشناسانه ولو با تنگ‌نظری برخورد خواهد شد.

من که فکر می‌کردم حداقلی از عقلانیت و آینده‌نگری در نظر گرفته می‌شود.

من که فکر می‌کردم ذره‌ای برای جمهوریت نظام اعتبار قائل خواهند بود.

من که فکر می‌کردم در هر شرایطی مردم نباید با صندوق‌های رأی‌گیری قهر کنند.

من که فکر می‌کردم می‌شود در همین قالب‌های تنگ هم، آرام آرام کشور را ساخت.

من که تصور می‌کردم حق اننخاب مردم، نگرانی از عکس‌العمل آنها، توجه به رضایت مردم، قبول و درک فهم و شعور مردم، ذره‌ای در تصمیم آقایان سهیم خواهد بود!

من اعتراف می‌کنم شناختم از سیستم، و میزان درایت و توان فکری‌اش، بسیار پایین بوده.

من اعتراف می‌کنم نه نظام را، نه اسلام آقایان را، نه مفاهیم دینی و سیاسی فکری آنها، هیچکدام را نشناخته بودم و تصورم چیز دیگری بوده.

از خبرگزاری و خبرنگاری که یک شب زودتر امکان درک و فهم مرا فراهم کرد بی‌نهایت سپاسگزارم.

آنها می‌دانستند ما کجا زندگی می‌کنیم و ما نمی‌دانستیم.

آنها برایشان عادی بود و‌ من هنوز بهت‌زده‌ام!

من حتی با جوک‌هایی که برای این لیست ۷ نفره ساخته می‌شود خنده‌ام نخواهد گرفت.

من فقط می‌دانم؛
این آن انقلاب نبود که ما کردیم
این آن آرمان رزمنده‌‌ها نبود
برای رسیدن به این نقطه
برای برگزاری انتخابات تشریفاتی
برای نمایش دمکراسی
حتی یک قطره خون هم
لازم نبود…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *