زندانیانی که زیر دست اژه‌ای شکنجه شدند و جان باختند

By | ۱۴۰۰-۰۴-۱۲

«غلامحسن محسنی اژه‌ای» اولین رییس قوه قضاییه است که مدت‌های طولانی بازجو بوده و به بازجویی‌های خاص خود نیز شهره است. در این میان بر اساس روایت رسمی، جسد «تقی محمدی»، یکی از زندانیان چند ساعت پس از بازجویی توسط محسنی اژه‌ای در سلولش پیدا شد.
«غلامرضا مرادی»، یکی از زندانیان پرونده «سیدمهدی هاشمی»
، برادر دامادآیت‌الله «حسینعلی منتظری» نیز به گفته نزدیکانش، به دلیل فشار شکنجه، درملاقات با خانوادهاش فرار کرد و با شلیک ماموران کشته شد.
آیت‌الله «فتح‌الله امید نجف‌آبادی»، یکی دیگر از زندانیان این پرونده بنابر اظهاراتش، در ملاقات‌ها و نامه‌هایش در اثر شلاق و شکنجه بینایی یک چشم و شنوایی یک گوش خود را از دست داد.

محسنی اژه‌ای در سومین مرحله رسیدگی به انفجار دفتر نخست وزیری که «ابراهیمرئیسی» مسوول رسیدگی به آن بود، بازجویی از تقی محمدی را بر عهده داشت که جنازه‌اش در۱۹ فروردین ۱۳۶۵ در زندان پیدا شد و مقامات پرونده اعلام کردند که «خودکشی» کرده است.

انفجار دفتر نخست وزیری روز هشتم شهریور ۱۳۶۰، در زمان برگزاری جلسه شورای عالی امنیت ملی با رییس جمهوری و نخست وزیر وقت رخ داد. «محمدعلی رجایی» رییس جمهوری، «محمدجواد باهنر» نخست وزیر، «عبدالحسین دفتریان» مدیر کل مالی اداری نخست وزیری و یک عابر در بیرون ساختمان بر اثر انفجار بمب جان باختند. در  ابتدا نام  «مسعود کشمیری»، دبیر شورای امنیت ملی نیز در فهرست جان باختگان انفجار قرار گرفت اما چندی بعد عنوان شد که او نفوذی «سازمان مجاهدین خلق» و عامل بمب گذاری بوده است.

 دادستانی با هماهنگی وزارت امور خارجه تقی محمدی را که در آن زمان کاردار افغانستان بود، به اتهام نقش داشتن در این انفجار فراخواند و بازداشت کرد.

تقی محمدی از جمله دانشجویان حاضر در اشغال سفارت امریکا بود و بر اساس برخی گزارش‌ها، همان کسی بود که تصویرش در سال ۱۳۸۴ به اشتباه به جای «محمود احمدی‌نژاد» منتشر شد.

 بر اساس مستند «پرونده نیمه تمام» که علیه «بهزاد نبوی» و جریان مشهور به چپ تهیه شده است تا آن‌ها را در انفجار دفتر نخست وزیری مقصر نشان دهد، گفته شده که تقی محمدی از دوستان «سعید حجاریان» بود و بعد از انفجار نخست‌وزیری به‌‌عنوان کاردار ایران به افغانستان فرستاده شد.  مخالفان سعید حجاریان هم‌چنین گفته‌اند که تقی محمدی با «وجیهه مرصوصی»، همسر حجاریان از طرف مادر فامیل است.

«اسدالله لاجوردی» از غلامحسین محسنی اژه‌ای خواست بازجویی از تقی محمدی را انجام دهد. اژه‌ای گفته که در روز قبل از مرگ تقی محمدی، او را تا ۱۲ شب بازجویی کرده و محمدی آماده اعتراف به ارتباط خود با «نفاق» بوده است.

«جواد منصوری» که در آن زمان معاون وزیر امور خارجه بود، از سوی «علی‌اکبر ولایتی»،وزیر وقت امور خارجه مامور شده بود این موضوع را پی‌گیری کند زیرا محمدی در آن زمان از کارکنان این وزارت‌خانه بوده است.

منصوری گفته است: «یک تکه کاغذ پیدا کردیم که آقای محمدی با میخ روی این کاغذ نوشته بود چون من به اتهاماتی متهم شدم که برای من ننگ‌آور و شرم‌آور است و نتوانستم تحمل کنم، لذا خودم را می‌کشم.»

برخی چهره‌ها چون «روح‌الله حسینیان»، جریان نزدیک به سعید حجاریان و بهزاد نبوی را متهم به قتل تقی محمدی در زندان کردند و در مقابل، جریان چپ مقامات قضایی را به قتل یا فشارهایی که منجر به خودکشی او شده است، متهم کرده‌اند.

 در نهایت پس از خودکشی تقی محمدی، بازداشت «خسرو تهرانی» مسوول اطلاعات نخست‌وزیر وقت و اتفاقات دیگر، «روح‌الله خمینی» «عبدالکریم موسوی اردبیلی» رییس وقت دیوان عالی کشور، «محمد موسوی خوئینی‌ها» دادستان وقت کل کشور و ابراهیم رئیسی را احضار کرد و دستور مختومه شدن این پرونده را داد.

اعتراف به شکنجه متهمان در پرونده مهدی هاشمی

پرونده سید مهدی هاشمی، برادر داماد آیت‌الله منتظری که محسنی اژه‌ای در آن نماینده دادستان بود، از جمله معدود پرونده‌هایی است که مقامات جمهوری اسلامی به شکنجه متهمان در آن اعتراف کرده‌اند.

با وجود این که متهمان نزدیک به قائم مقام وقت رهبری بودند، مقامات وزارت اطلاعات چند بار به شکنجه زندانیان از طریق شلاق اعتراف کرده و البته نام آن را «تعزیر» گذاشتند.
«محمد محمدی ری‌شهری» در کتاب خاطراتش اذعان کرده است که مهدی هاشمی، فتح‌الله امید نجف‌آبادی و غلامرضا مرادی با شلاق تعزیر شده‌اند.

هرچند غلامحسین محسنی اژه‌ای نماینده دادستانی در وزارت اطلاعات بود اما عملا از مهدی هاشمی بازجویی هم می‌کرد زیرا در این پرونده تفکیک مسوولیت‌های قوه قضاییه و وزارت اطلاعات حتی در ظاهر هم رعایت نشده بود و «علی فلاحیان»، قائم‌مقام وقت وزیر اطلاعات که عملا ضابط این پرونده محسوب می‌شد، دادستان دادگاه ویژه روحانیت نیز بود.

یکی از افرادی که نزدیکان مهدی هاشمی اعلام می‌کنند تحت شکنجه شدید قرار داشته، غلامرضا مرادی، پاسدار همراه مهدی هاشمی است که متهم به قتل «عباس‌قلی حشمت» و هم‌چنین اختفای سلاح نیز بود.

بنابر آن‌چه که در خاطرات سیاسی محمدی ری‌شهری نوشته شده است، او برای نشان دادن محل دقیق اختفای مهمات به همراه بازجویان از تهران راهی اصفهان می‌شود و به بهانه حال بد مادر، بازجویان را جهت دیداری کوتاه با خانواده در قهدریجان راضی می‌کند. او هنگام ملاقات با خانواده، اقدام به فرار می‌کند که با شلیک ماموران کشته می‌شود.

خانواده مرادی از وجود کبودی و آثار شکنجه بر بدنش خبر دادند اما دادستانی انقلاب بلافاصله پدر و برادر غلامرضا مرادی را احضار و تهدید کرد که بدون دامن زدن به شایعات باید وی را در یک قبر معمولی دفن کنند. اما در روز تشییع، درگیری شدیدی بین برادران مقتول و تعدادی از مردم قهدریجان در مقابل نیروهای وزارت اطلاعات رخ داد و در نهایت خانواده مرادی و مردم حامی آن‌ها موفق ‌شدند وی را در «گلزار شهدا» دفن کنند.

در کتاب خاطرات محمدی ری‌شهری به نقل از مسوول بازجویی نوشته شده بود: «۱۰ تا ۱۵ شلاق به عنوان تعزیر به کف پایش زده‌اند.»

هم‌چنین گفته شده که به کف پای فتح‌الله امید نجف‌آبادی در چند نوبت مجموعا ۴۰ ضربه شلاق زده شده بود. آیت‌الله نجف‌آبادی پس از دستگیری به مدت سه ماه در زندان انفرادی نگه‌داری می‌شد. بنابر اظهاراتش در ملاقات‌ها و نامه‌هایش، بر اثر شلاق و شکنجه در زندان حتی بینایی یک چشم و شنوایی یک گوش خود را نیز از دست داده بود. او در نهایت در سال ۱۳۶۷ به همراه روحانی دیگر، به اتهام «اعمال منافی عفت» (هم‌جنس‌گرایی) محاکمه و اعدام شد. آیت‌الله منتظری گفته بود که امید نجف‌آبادی قربانی افشای ماجرای «مکفارلین» شده است.

دراین پرونده به جز مهدی هاشمی، چندین نفر دیگر اعدام و ۲۶ نفر به بیش از ۱۰۵ سال زندان محکوم شدند.
احسان مهرابی/ ایران وایر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *