حکومتی که مردم را روبروی یکدیگر قرار داده / مدال‌ ایران یا مدال‌ جمهوری اسلامی؟

By | ۱۴۰۰-۰۵-۰۳

 هنوز یک روز از شروع بازی‌های المپیک توکیو نگذشته بود که مدال طلای جواد فروغی در تیراندازی، این بازی‌ها را برای ایرانیان «سیاسی» کرد. البته اختلافات حاکمیت و مخالفانش درباره المپیک را در موضوعات مختلف، از یونیفرم‌های ورزشکاران اعزامی گرفته تا پناهندگی ورزشکاران ایرانی که زیر پرچم کشورهای دیگر و یا تیم پناهندگان بازی می‌کنند، می‌توان دید.

طلای فروغی اما نقطه اوجی بر این دعواست. چون او که حالا در توکیو ایران را «نمایندگی» می‌کند، برخلاف بسیاری از ورزشکاران که به اجبار برای حفظ زندگی حرفه‌ای خود به بایدها و نبایدهای ایدئولوژیک نظام در ورزش تن می‌دهند، یک نماینده تمام عیار برای حاکمیت نیز هست.

در بساط تیراندازی‌اش چفیه دارد و حتی چشمی کوچکی که در زمان تیراندازی از آن استفاده می‌کند هم به شکل چفیه است و خود را «سرباز رهبر» می‌خواند. مهمتر از همه اینکه فروغی که گفته می‌شود در بیمارستان بقیه الله پرستار است، عضو سپاه پاسداران بوده و به همراه سپاهیان اعزامی ایران سال‌هایی را سوریه گذرانده است.

مدالی برای رهبر

جواد فروغی در روز نخست بازی‌های المپیک در تپانچه بادی ۱۰ متر به اولین مدال طلای تاریخ تیراندازی و اولین مدال کاروان ایران در توکیو رسید. این تیرانداز ۴۱ ساله ایلامی که مسن‌ترین ورزشکار کاروان ایران است، رکورد المپیک را نیز در این ماده به نام خود ثبت کرد.

مدال طلای فروغی در ابتدا موجی از شادی برای ایرانیان به همراه آورد اما دیری نگذشت که ویدئوها و عکس‌هایی از او در فضای مجازی انتشار یافت که لبخند شادی را بر صورت گروهی خشکانید و موجب رجزخوانی و جولان اصولگرایان و هوادارن حکومت در فضای مجازی شد.

فروغی مدالش را به رهبر جمهوری اسلامی تقدیم کرد و تاکید کرد که «حداکثر توفیق من این است که سرباز رهبر هستم». کانال تلگرامی سپاه پاسداران هم او را «سروان پاسدار» خواند و از مدال‌آوری‌اش خبر داد. هم رییس سازمان بسیج مستضعفین برای پیروز‌ی اش بیانیه داد و هم باقر قالیباف در دقایق ابتدایی به او تبریک گفت.

فروغی در مصاحبه با تلویزیون ایران در برنامه «ماهِ ماه» پیش از اعزام به المپیک از ماموریت‌های خود در سوریه گفت و اینکه او به عنوان «پرستار رزمی» به این کشور اعزام شده بود. او تاکید کرد که در همان ماموریت‌های با دلایل پزشکی هم به همراه سایر همکارانش پست‌های نظامی ۳- ۴ ساعته می‌داد.

حال همقطاران فروغی در شبکه‌های مجازی می‌گویند که او در لحظه دریافت مدال همزمان دو مدال بر گردن داشته، یکی چفیه و دیگری مدال طلا، گروهی هم آن را بهانه متلک‌گویی و رجزخوانی برای مخالفان نظام کردند.

از میان ۲۹ ورزشکاری که زیر پرچم تیم تازه‌ تاسیس پناهندگان در المپیک شرکت کردند، پنج ورزشکار ایرانی هستند.

در مقابل اپوزسیون جمهوری اسلامی هم بیکار ننشسته و در حال نامه‌نگاری با کمیته المپیک برای پس گرفتن مدال فروغی است و دلیل آن را عضویت فروغی در «سازمان تروریستی سپاه پاسداران» عنوان می‌کنند.

بحث‌ها میان مخالفان و موافقان در جریان است و سوال اساسی که در این بین مطرح می‌شود آن است که با توجه به آنکه فروغی خود را «سرباز رهبر» می‌داند، طلای او از آن ایرانیان است یا جمهوری اسلامی؟ اساسا کدام برد از آن مردم ایران است؟ آیا می‌توان حساب ایران را از جمهوری اسلامی جدا کرد؟

جواب دادن به این سوال سخت، سختتر خواهد شد وقتی که به سایر بازی‌های ایران در المپیک هم نگاهی بیاندازیم.

ایران در برابر ایران

بر اساس اعلام رسمی کمیته بین‌المللی المپیک، از میان ۲۹ ورزشکاری که زیر پرچم تیم تازه‌ تاسیس پناهندگان در المپیک شرکت کردند، پنج ورزشکار ایرانی هستند. سعید فضل‌الله در کایاک یک نفره از آلمان، هامون درفشی‌پور در کاراته از کانادا، جواد محجوب در جودو از کانادا، دینا پوریونس در تکواندو از هلند و کیمیا علیزاده در تکواندو از آلمان، ورزشکارانی با اصلیت ایرانی در تیم پناهندگان هستند.

بنابراین امکان رویارویی هر یک از این ورزشکاران با کسانی که در قالب تیم ایران به این دوره اعزام شدند وجود دارد. کما اینکه اولین قرعه این رویارویی سخت به نام کیمیا علیزاده، تکواندکار عضو تیم پناهندگان، با ناهید کیانی عضو تیم ملی ایران افتاد؛کسانی که پیش از این در کنار هم برای تیم ملی ایران مبارزه می‌کردند تا ساعاتی‌ دیگر روبروی یکدیگر قرار خواهند گرفت.

کیمیا علیزاده تا به امروز تنها ورزشکار زن ایرانی است که مدال المپیک را برده است. او در بازی‌های المپیک ریو ۲۰۱۶ در کلاس وزن ۵۷ کیلوگرم زنان برنده مدال برنز شد. علیزاده در دی ماه سال ۹۸ به هلند سفر کرد و دیگر به ایران بازنگشت و در نهایت امسال تحت پرچم سفید تیم پناهندگان المپیک در مسابقات تکواندو شرکت کرد.

علیزاده بعد از خروجش از ایران و تصمیم‌اش مبنی بر عدم بازگشت در اینستاگرامش نوشت: «من یکی از میلیون‌ها زن سرکوب شده در ایرانم که سال‌هاست هر طور خواستند بازی‌ام دادند.» علیزاده پناهنده کشور آلمان است.

یاسین نمکچیان، روزنامه‌نگار هم در توییتر خود درباره ورزشکار زن ایرانی دیگر که در تیم پناهندگان مبارزه می‌کند، نوشته :« نامش دینا پور یونس است.باخانواده اش در لنگرود ارتباط نزدیکی داشتم. بارها در کشور مقام آورد اما فدراسیون تکواندو هر بار نادیده اش گرفت. سرانجام عاصی شد و رفت هلند. دور از خانواده تلاش کرد و حالا قرار است در المپیک روی صحنه برود. دینا نمونه‌ای از فراری دادن استعدادهای این مملکت است.»

اولین زن ایرانی که بعد از انقلاب سال ۵۷ هم توانست در المپیک شنا کند، نماینده کشور آذربایجان در این رقابت‌هاست. مریم شیخ‌علیزاده ۱۷ ساله است و در یازده سالگی در ایران  ۱۳ رکورد ملی را جابجا کرده است حال اما به دلیل آنکه زنان ایرانی امکان حضور در این رشته را ندارند شیخ‌علیزاده افتخاراتش را با خود به آذربایجان می‌برد.

این اما تنها ایرادات ایرانیان به المپیک توکیوی ۲۰۲۱ نیست. لباس تیم اعزامی ایران در این بازی‌ها که پیش از اعزام رونمایی شده بود هم محل بحث و اختلاف زیادی شده بود. بالاخص لباسی که برای زنان طراحی شده بود. گویا روند طراحی لباس برای این دوره از سال ۹۷ آغاز شده بود و کمیته ملی المپیک در اسفند ماه ۱۳۹۷ طی فراخوانی از کلیه طراحان، تولید کنندگان و فعالان عرصه طراحی و تولید لباس خواست تا برای تولید لباس کاروان ایران در المپیک  توکیو پیش قدم شوند و مولفه‌هایی همچون «نمادهای ایرانی اسلامی، استفاده از تکنولوژی دوخت بر اساس پارچه و متریال مورد استفاده، استفاده از پارچه و محصولات تولید داخل» را به عنوان ویژگی‌های این فراخوان مطرح کرد.

گفته شد که با مشارکت ۱۳۰۰ نفر در این فراخوان ۲۳۰ طرح ارائه شد که از میان طرح‌های ارائه شده ۱۰ برند و طراحی به ستاد عالی پیشنهاد شد که برند پیروز در این رقابت جزو سه طرح برتر و منتخب قرار داشت.

در نهایت لباس کاروان اعزامی ایران به المپیک توکیو، برای مردان کت و شلوار سورمه‌ای و برای زنان مانتو و مقنعه فیروزه‌ای و شلوار سفیدرنگ طراحی شده بود. با بالا گرفتن انتقادات، کمیته ملی المپیک اعلام کرد که از این لباس استفاده نخواهد شد و این تصمیم در راستای «احترام به افکار عمومی» گرفته شده است و ورزشکاران ایران با لباس ورزشی در مراسم افتتاحیه حاضر می‌شوند. در نهایت اما این اتفاق نیافتاد و ورزش‌کاران با همان لباس‌های مورد انتقاد به توکیو رفتند.

به نظر می‌رسد دیگر در ایران هیچ نقطه دور و ناپیدایی هم از دستبرد سیاست و ایدئولوژی مصون نمانده و البته از دست‌اندازی سپاه هم. البته جمهوری اسلامی همیشه در حال اسلامیزه کردن همه حوزه‌ها و از جمله ورزش بود و سیاست را هم به تمامی در آن دخالت داده بود. نمونه روشن آن چالش همیشگی ورزشکاران حرفه‌ای در برابر اسرائیل است. با وجود این ورزش و ورزشکاران اغلب نقاط مقاومت کوچک و پراکنده‌ای در برابر این هژمونی بودند. از شادی‌های خیابانی بعد از بردهای ملی‌پوشان گرفته تا اعتراض‌های گاه و بیگاه وزرشکاران به سیاست‌های ضد ورزش نظام نقاط روشن امیدی بود که همیشه وجود داشت.

حالا اما به نظر می‌رسد شکاف بین جمهوری اسلامی و بخشی از ایران چنان عمیق شده که نمی‌توان با مدال طلای المپیک یک سرباز رهبر آن را پر کرد. زمانی که صحبت از تحریم اقتصادی است نمی‌توان ملت و حاکمیت ایران را جدا کرد، چرا که بار آن در نهایت بر گرده مردم ایران است و بهانه فساد و خرابکاری بیشتر را به حاکمیت ایران می‌دهد. در مورد «شادی‌»های ملی و احساس ملت بودن اما شاید این یگانگی ناخواسته چندان ناگزیر نباشد.
زیتون ـ مهسا محمدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *