به بهانه تنفیذ رئیسی (عضوهیأت مرگ) به عنوان دولت جدید: نعل وارونه خامنه ای و شاید «شام آخر»!

By | ۱۴۰۰-۰۵-۱۳

سالی که نکوست از بهارش پیداست!

تقارن زمانی تنفیذرئیس دولت جدید (رئیسی-عضوهیأت مرگ) توسط خامنه ای با بحران آفرینی جدید رژیم در حمله به کشتی اسرائیل و کشته شدن دو خدمه انگلیسی و رومانیائی آن و احضارسفیرایران توسط آن ها و نیز تهدیدبه انتقام اسرائیل (که با چراغ سبزآمریکا هم همراه شده است) و مهم تر از آن تهدیدوزیرامورخارجه آمریکا منبی بر واکنش مشترک با متحدانش به آن تصادفی نیست*.

بلکه بیانگر سیاست بحران آفرینی رژیم به فازجدیداست. هم چنان که این تنفیذ با تعلیق مذاکرات هسته ای نیز همراه است. بطورکلی ماکت کلی رژیم در این دوره با دو عنصر تشدیدسرکوب در داخل (خشونت برهنه) و باج خواهی هسته ای تشکیل شده است که هردو علیرغم تهاجم ظاهری رژیم با توسل به آن ها، برای قوام و دوام بخشیدن به یک حکومت در غیاب سایرفاکتورهای اصلی بسیارشکننده هستند.

خامنه ای در پیام تنفیدخود از رئیسی با القاب پرطمقراقی چون عالم فرزانه، خستگی ناپذیر ، کارآمد، مردمی و … نام می برد که نشان دهنده آن است که آن چه که از درون صندوق بیرون کشیده شده است، عینا مطابق میل او بوده است. گرچه در اوج ریا و با زدن نعل وارونه و تشکر از رأی مردم مدعی است که این تنفیذ را به پیروی از گزینش مردم انجام می دهد!

انتصاباتی که اکثریت مردم ایران درپی اعلام پایان بازی توسط خیزش های دیماه و آبانماه (با شعار نه اصلاح طلب نه اصول گرا، تموم ماجرا) آن را به یک رفراندوم قاطع «نه» علیه نظام تبدیل کردند و با راه انداختن سونامی اعتراضات از فردای انتخابات نمایشی به آن پژواک سراسری دادند.

آنچه را که خامنه ای در پیام خود آمادگی برای یک جهش بزرگ در همه عرصه ها به مدد یک مدیریت جهادی و خستگی ناپذیر می داند، جز فرود و اصابت تف سربالا به صورت خود حضرت آقا و نظامش نیست. چرا که در حقیقت بیرون از دنیای مالیخولیائی و‌آ غشته به جنون قدرت و توهم تولیدقدرت که خامنه ای بدنبال سراب آن می دود، آن چه که جریان دارد چیزی جز محاصره شدن به وسیله بحران های سترگ و رسیدن پارادایم اسلام سیاسی ( از جمله قرائت اسلام ولایتی) به آخرخط یعنی تهی شدن کامل ظرفیت های موهوم و ناکجاآبادش، و نبردمضحکه آمیز با آسیاب های بادی در سنگرنهائی و چه بسا صرف «شام آخر» در اوج بحران آفرینی ها نباشد. بی تردید بحران آفرینی ها ابعادجدیدی پیدامی کند و مسیر پیشروی جنبش از این مرحله بسیارخطیر انتقالی با چالش های بزرگ و دشواری همراه است، اما بحران فروپاشی قدرت رژیم بی وقفه و با شتاب بیشتری تداوم می یابد.

چرا که با خراب کردن پل های پشت سر خود، با مردم و جهان، محکوم به آن است که درجاده مرگ دوقطبی سازی بین خود و جامعه و بین خود و جهان شتاب بیشتری بگیرد. حرکت در جاده کور و پر از پرتگاه و فراربه جلو و بدنبال سراب پایانی جز این ندارد….

سیاست بحران آفرینی به عنوان یک رویکردفراگیررژیم از بدو تولد تا کنون بخشی از ماهیت وحودی آن بوده است بدلیل ناهمسازی اش با جهان و نیز جامعه ایران که با برون افکنی این بحران وجودی ملازمه دارد. بحرانی که بخشی از سوخت و ساز و شیوه زیست و هستی این نظام را تشکیل می دهد. البته این سیاست نه درخلا که در بستر و در مواجهه با مسائل و تنش های مشخص صورت می گیرد که خود آن ها و منطق حاکم برآن ها تا آن جا که به رژیم ایران برمی گردد ریشه درهمان بحران وجودیش دارد.

تنش اخیر نیز بخشی از جنگ اعلام نشده و یا نیمه علنی بین ایران و اسرائیل است و از جمله پاسخ باصطلاح تهاجمی به تحرکات اسرائیل است که بر بستررویکردفراگیر فوق صورت می گیرد. نکته اصلی در مورد وضعیت کنونی آن است که شدت بحران در متابولیسم سوخت و سازسیاسی رژیم در این مرحله گذار به دوران پساخمینی و خامنه ای چنان است که لقمه تشکیل دولت جهادی و انتقالی، در گلوی رژیم گیرکرده و چه بسا «شام آخر» باشد.

تقی روزبه  ۲۰۲۱.۰۸.۰۳

 

*- خلیج فارس در آستانه یک انفجار؟

این تیترپایگاه خبری میدل ایست مانتیوراست که نشان می دهد چگونه جلوس رئیسی هنوز نیامده با پی آمدهای سنگین بحران حمله به کشتی اسرائیل و تهدید شدن آب های آزادبین المللی توسط رژیم ایران آغاز می شود. حمله ای که به دولت اسرائیل هم این امکان را می دهد که از لاک اقدامات و واکنش انفرادی خود بیرون آمده و در قالب سودای ایجاد یک ائتلاف بین المللی قدرتمند علیه ایران عمل کند.

این نشانه در کنارنشانه های دیگری چون تعلیق مذاکرات هسته ای و طرح صیانت با هدف قطع ( مدیریت شده) اینترنت داخلی و…  روشن می سازند که آشکارا و به سرعت با مرحله تازه ای از عروج بحران ها مواجه خواهیم شد. جالب است عده ای و  از جمله اصلاح طلبان و امثال عبدی ها و زیدآبادی ها و تاج زاده که برای مدتی نامعلوم منش تعلیق «سیاست» پیش گرفته است) که جملگی خواب خوش باصطلاح یکدست شدن حکومت را مقدمه پایان بحران آفرینی می دیدند، اکنون باید دست از پا درازتر، حداقل برای مدتی خموشی پیشه کنند! تا لااقل برایشان معلوم شود که باد از کدام جهت می وزد و بادبانهایشان را به کدام سو تنظیم کنند؟! الان همگی اصلاح طلبان در نوعی کمای سیاسی و نقطه کورکور قراردارند…. و جز هذیان گوئی چیزی در چنته ندارند.

نقدا آمریکا ایران را تهدیدبه یک پاسخ جمعی ( ظاهرا در تمایز با رویکردیک جانبه گرائی ترامپ) کرده است. دولت اسرائیل از فرارسیدن دوره جدیدی خبر می دهد  که دیگر به رژیم ایران اجازه نخواهند داد در گوشه ای آسوده نشسته و  به به شعله ورکردن خاورمیانه  به پردازد.

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *