بلوفِ «پلن بی» نه تنها تهران بلکه متحدان آمریکا هم به روی میز بودن گزینه‌های دیگر در صورت شکست دیپلماسی باور ندارند

By | ۱۴۰۰-۰۹-۰۴

بلوف در بازی پوکر ترفند رایجی است که حرفه‌ای‌ها برای ظاهرسازی دستی برنده از کارت‌های بازنده به کار می‌برند. در مساله هسته‌ای باید گفت که ایران بلوفِ «پلن بی» یا طرح جایگزین را از مدت‌ها پیش خوانده چراکه دولت بایدن همه اهرم‌هایی که می‌توانست در تظاهر به در اختیارداشتن کارت‌های قوی به آن کمک کند را یک به یک برچیده است.

حالا نه تنها تهران بلکه متحدان آمریکا هم به روی میز بودن گزینه‌های دیگر در صورت شکست دیپلماسی باور ندارند و تردیدها در منطقه درباره تعهد واشینگتن به ایستادگی در برابر جمهوری اسلامی ایران رو به افزایش است.

ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا پس از اینکه روز سه‌شنبه برای چندمین بار در برابر این پرسش قرار گرفت که «اگر دیپلماسی با ایران به نتیجه نرسید، آمریکا چه اقدامی خواهد کرد؟»، به وضوح نشان داد که برنامه‌ای تدوین شده روی میز قرار ندارد.

پاسخ پرایس همان جمله کلیشه‌ای بود که قبلا همکاران او تکرار کرده بودند: «به گزینه‌های دیگر روی خواهیم آورد و با متحدانمان درباره آن صحبت کرده‌ایم.» رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران هم روز چهارشنبه بدون بر زبان آوردن عنوان گزینه‌ها، تنها به ذکر اینکه گزینه‌های دیگری در اختیار آمریکا است اکتفا کرد.

مقامات دولت بایدن در ماه‌های اخیر می‌کوشند برای شکستن بن‌بست هسته‌ای روی میز بودن گزینه‌های دیگر را القا کنند. اما نه تنها جزئیات این گزینه‌های مورد ادعا، بلکه حتی سرفصل‌های آن هم روشن نیست. چرا که در عمل دولت بایدن با باور به هشدار‌های تهران مبنی بر پیامدهای وخیم افزایش فشارها، گزینه‌‌های اندکی باقی گذاشته است.

موضوع گزینه‌های دیگر و «پلن بی» در دو دهه‌ای که از آغاز بحران هسته‌ای ایران می‌گذرد، همواره مطرح بوده است. جورج بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ، روسای جمهوری پیشین آمریکا بارها هشدار دادند که در صورت شکست دیپلماسی و مذاکره، گزینه‌های دیگر شامل تحریم و اقدام نظامی روی میز خواهد بود. اما در معدود اظهارنظرهای جو بایدن درباره ایران هیچ اشاره‌ای به این گزینه‌ها نشده است.

دولت بایدن باوجود ادعای در اختیار داشتن طرح جایگزین در ۱۱ ماه گذشته گزینه‌های موجود را یکی پس از دیگری از روی میز حذف کرده است.

بایدن در یکی از نخستین اقدامات خود در پیگیری آنچه که به استراتژی «خشنود‌سازی» تهران مشهور شد، مکانسیم ماشه برای بازگشت تحریم‌ها را که در دولت ترامپ تا پشت درهای شورای امنیت رسیده بود، حذف کرد. دولت بایدن در گام بعدی میز ایران در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا را با کره شمالی ادغام کرد تا به گفته خود روی اولویت فوری و مهم چین متمرکز شود. ضربه نهایی به «پلن بی» هم خروج آشفته آمریکا از افغانستان پس از دو دهه هزینه هنگفت منابع مالی و انسانی بود که نگرانی جمهوری اسلامی ایران بابت لشکرکشی دوباره آمریکا به منطقه در دولت بایدن را به حداقل رساند.

در چنین شرایطی است که نیروی دریایی سپاه تحرک‌ها اطراف ناوهای آمریکایی در آب‌های منطقه را از سرگرفته، ذخایر اورانیوم غنی‌شده با خلوص بالا به سرعت در حال افزایش است، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در آستانه نشست شورای حکام از سفر به تهران دست خالی بازمی‌گردد و آینده مذاکراتی که قرار است هشتم آذرماه برای احیای برجام آغاز شود از همین حالا تیره و تار است.

البته ضعف در موضع‌گیری‌ها در قبال ایران به دولت بایدن محدود نیست. اروپا با اعزام نماینده خود به مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی از همان آغاز علاقمندی به تعامل با دولتی که نام رئیس آن به هیات مرگ گره خورده است را به نمایش گذاشت. به نظر می‌رسد اروپا به همین دور ماندن تهدید‌ها از مرزهایش و ژست میانجی دیپلماسی با میزبانی مذاکرات هسته‌ای راضی باشد.

تنها اقدام عملی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم در دو سال و نیم گذشته تایید توسعه برنامه‌های هسته‌ای ایران و ابراز نگرانی درباره آن بوده و هیچ پیشرفتی در رفع ابهام‌ها و افزایش دسترسی‌ها و نظارت‌ها نداشته است. همچنین احتمال تصویب قطعنامه در نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در حال حاضر در وین در حال برگزاری است باتوجه به برنامه‌ریزی مذاکرات هسته‌ای برای پایان این نشست به حداقل رسیده است. بیانیه‌های آمریکا و اروپا در نشست شورای حکام برای دعوت تهران به استفاده از فرصت دیپلماسی با وعده لغو تحریم‌ها نشانه‌ای از تلاش آنها برای جایگزین کردن قطعنامه با بیانیه‌ای محتاطانه است.

دور جدید مذاکرات هسته‌ای در حالی آغاز می‌شود که تهران خواستار لغو همه تحریم‌ها و تضمین باقی ماندن آمریکا در برجام است. دو خواسته‌ای که به خودی خود می‌تواند تضمینی برای شکست مذاکرات باشد. در مقابل دولت بایدن به روشنی اعلام کرده، اگر برجام احیا نشود، به یک «توافق موقت» هم راضی است.

رویکردی مشابه دوران اوباما که نخست به توافق موقت ژنو و سپس برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) انجامید و در نهایت فروپاشید، اما توانست اعتبار (موقت) حل مساله هسته‌ای را از آن دمکرات‌ها کند.

بسیاری از ناظران بر این باورند که بزرگترین ضعف برجام در تک‌بعدی بودن آن بود و هر توافق دیگری که با چشم‌پوشی بر فعالیت‌های منطقه‌ای و برنامه‌های موشکی، تنها بر مساله هسته‌ای متمرکز باشد، محکوم به شکست است.

چهره‌هایی مانند جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن برای راضی کردن متحدان به یک توافق صرفا هسته‌ای با ایران موضوع توافق موقت به معنی توافق نیم‌بند در بحث هسته‌ای و پس از آن توافق‌های جداگانه یا گسترده‌تر در زمینه‌های مورد نگرانی همسایگان ایران را مطرح می‌کنند. اما تجربه نشان داده که تهران  پس از دستیابی به اصلی‌ترین هدف خود یعنی کاهش فشار تحریم‌ها، پای میز مذاکره بازنمی‌گردد؛ همانگونه که پس از برجام هرگز به مذاکراتی که وعده داده بود وارد نشد.

تهران بلوف دولت بایدن در اشاره به «پلن بی» را خوانده و از دامنه واقعی تهدید‌های پیش رو مطلع است. تا زمانی که بایدن و همکارانش رویکرد کنونی را حفظ کنند، جمهوری اسلامی ایران هم به حرکت در مسیر خواسته‌های حداکثری، تنش‌های مدیریت شده و مذاکره برای مذاکره ادامه خواهد داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *