ریشه‌ نگرانی خامنه‌ای درباره خاندان پهلوی‌ کجاست؟

By | ۱۴۰۱-۰۳-۱۵

«علی خامنه‌ای» در مهم‌ترین سخنرانی سالانه خود در آرامگاه «روح‌الله خمینی»، نسبت به گرایش روزافزون مردم به خاندان پهلوی و گسترش تفکر عبور از جمهوری اسلامی هشدار داد.

این برای دومین‌بار بود که خامنه‌ای به طورعلنی نسبت به بازیابی و بازسازی چهره و جایگاه خاندان پهلوی هشدار علنی می‌داد و از مقام‌های جمهوری اسلامی می‌خواست برای این مساله فکری کنند.

پخش چند مستند از دوران پهلوی‌ها در برخی شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان در سال‌های اخیر، چنان تاثیری بر جامعه جوان ایران گذاشت که حتی در آن زمان برخی از حامیان جمهوری اسلامی هم خواستار بازخوانی دوباره تاریخی شدند که نظام ایدئولوژیک روحانیون شیعه آن را روایت کرده است.

گسترش این موج بازخوانی دوباره تاریخ در کنار فرو ریختن پایه‌های مشروعیت نظم در میان مردم ایران، در نهایت خامنه‌ای را بر آن داشت موضوع «جهاد تبیین» را مطرح کند که هدف آن مقابله با آنچه که خامنه‌ای آن را «شبهه‌افکنی‌ها» علیه نظام اسلامی می‌داند، است.

«جهاد تبیین» نیز خود برآمده از مفهومی نوپا در ادبیات سیاسی و رسانه‌های محافظه‌کاران به نام «جنگ روایت‌هاست» که می‌گوید کسی در دنیا برنده است که روایتش از امور مورد پذیرش افکار عمومی قرار بگیرد.

برای چنین جنگی هم بودجه‌های فراوان اختصاص داده شده و قرار است طرحی به نام «صیانت» تصویب شود تا بر رفتار مردم ایران در اینترنت نظارت کند و خلاصه هزار و یک برنامه چیده شده است تا هم نظام جمهوری اسلامی بماند و هم گرایش رو به رشد مردم به هویت ملی در ایران کم‌‌رنگ‌تر شود؛ هویتی که در حال حاضر خاندان پهلوی یکی از نماد‌های آن به شمار می‌رود.

علی خامنه‌ای نگران چه شده است؟

مجموع تحولات اجتماعی ۲۰ سال اخیر می‌گوید، هویت‌های ملی و مدرن در ایران به ضرر هویت‌ دینی پر رنگ‌تر شده و گسترش یافته است و رویارویی این دو هویت با هویت مذهبی به مرز تنش و جدال رسیده است.

این نسبت در سال‌های اخیر رشد قابل توجهی داشته و تغییر شگرف نحوه پوشش زنان در ایران به عنوان هویتی مدرن، یکی از مهمترین نماد‌ها و نشانه‌های این مخاصمه است که حاملان و حامیان هویت مذهبی و حتی روحانیون حاکم بر ایران توان تحمل آن را ندارند و تمام سیاست‌ها و فشار‌ها و تهدید‌ها هم نه‌تنها نتیجه نداده است، بلکه به ضد خود تبدیل شده است.

در عرصه سیاسی اما هویت ملی نقش پر‌رنگ‌تری از هویت مدرن بازی می‌کند. هویت ملی به معنای بازگشت به دورانی که ایران و ایرانی در جهان  اَرج و قُرب داشت و مورد احترام بود و زندگی به نسبت بهتری نسبت به وضعیت فعلی‌اش داشت، به عنوان یکی از مهم‌ترین پیش‌ران‌های تغییر سیستم سیاسی در ایران حال حاضر عمل می‌کند.

گسترش مفاهیم و ارزش‌های هویت مدرن هم‌چون دموکراسی و آزادی در جامعه ایران هم نقش بسیار اساسی در شکل‌گیری جهان‌بینی جدیدی در میان ایرانی‌ها شده که در تضاد با ارزش‌های سنتی و کهنه هویت مذهبی است.

علی خامنه‌ای هم در این میان تلاش‌های گسترده برای مبارزه با این دو هویت پر قدرت به نفع هویت مذهبی آغاز کرده است که تا این لحظه تمامی این تلاش‌ها را باید شکست خورده دانست، واقعیتی که در جامعه ایران عیان‌تر از همیشه قابل مشاهده است.

تا ۱۴۱۰ چه چیزی در انتظار ایرانی‌هاست؟

فصلنامه «مطالعات ملی» در تازه‌ترین شماره خود تحقیقی با عنوان «طراحی سناریوهای خروج از چالش هویت در ایران ۱۴۱۰» منتشر و تلاش کرده به این پرسش پاسخ دهد که چه سناریوهایی تعیین‌کننده وضعیت خروج از چالش هویت در ایران ۱۴۱۰ هستند؟

این تحقیق از «رسانه‌ها» به عنوان مهم‌ترین ابزار‌های شکل‌گیری یا تغییر هویت در ایران نام برده است. موضوعی که علی خامنه‌ای که در سخنرانی خود بارها به آن اشاره کرده و نگرانی‌اش در این زمینه را پنهان نکرد.

در این تحقیق آمده است، اگر نظام اجتماع سنتی در فرایند زمینه‌سازی کسب هویت اجتماعی نتواند مولفه‌های هویتی خود را را برای اعضا ساخته و درونی کند و برخوردی تهدیدمحور نسبت به رسانه‌های نویت داشته باشد، افراد نسبت به نظام اجتماعی خود اساس بی‌هویتی خواهند کرد و در نتیجه برای جبران آن، به منابع دیگری که در فضای زندگی پیرامونی آنها در دسترس است، رجوع خواهند کرد.

اتفاقی که سال‌هاست در ایران رخ داده است و مرجعیت رسانه‌ای و فرهنگی از نهاد‌های دولتی و حاکمیتی به شبکه‌های اجتماعی و ارتباط‌های جهانی منتقل شده است. موضوعی که جمهوری اسلامی نمی‌‌داند برای مقابله با آن چه روشی اتخاذ کند که کارآمد باشد و منجر به تشدید منازعات سیاسی و اجتماعی و ایدئولوژیک نشود.

نظام آموزشی و محتوای آن از دیگر شاخص‌ها و بازیگران مهم در تعیین هویت ایرانی‌ها تا سال ۱۴۱۰ است که در این تحقیق مورد توجه قرار گرفته است.

شکست و ناکارآمدی سیستم آموزشی در ایران که خروجی آن گریز جوانان از هویت دینی و پیوند خوردن با هویت مدرن و ملی است، از دیگر دغدغه‌های علی خامنه‌ای است که سال ۱۳۸۸ خود را در قالب درخواست برای تغییر در سرفصل‌های علوم انسانی در دانشگاه‌ها و در همین هفته‌های اخیر هم در درخواست حذف برخی دروس «به درد نخور» در کتاب‌‌های درسی مدارس نشان داد.

این تحقیق هم می‌گوید رویکرد سنتی و غیر جامع آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی و تاکید بر موارد مشخصی از عناصر و مولفه‌های هویت‌ساز از مهم‌ترین چالش‌های نظام آموزشی ایران تا سال ۱۴۱۰ خواهد بود. همچنین توافق نکردن در مولفه‌های هویت ملی و جایابی آن درون نظام آموزشی در قالب رویکردی متحدانه منبعث از فرهنگ مطلوب و فراگیر، امکان بروز چالش هویت را تقویت خواهد کرد.

این تحقیق به نقش «تساهل و مدارا»، «مشارکت سیاسی» و «توسعه و کارآمدی» هم در شدت و حدت بروز چالش‌های هویتی در آینده ایران نیز پرداخته و پس از بررسی نقش این عوامل، سه سناریو مرتبط با چالش‌های هویتی در ایران سال ۱۴۱۰ را مطرح کرده است.

سه سناریو برای مقابله با «چالش‌های هویتی»

سناریوی نخست ایران تحقیق سناریوی «جامعیت‌گرایانه» نام دارد که می‌گوید، باید از طریق  ایجاد سهولت در بهره‌مندی آزادانه از رسانه‌های نوین و اتخاذ رویکرد تساهل و مدارا و ایجاد فضای گفتمانی و دیالوگ‌محور، پیوند میان عناصر مثبت و متنوع هویت ایرانیان ایجاد شود.

در این سناریو همچنین نقش جامعه و افراد به صورت توامان اهمیت یافته است؛ به طوری که نگاه به جامعه مبتنی بر ترسیم «شهروندان آگاه تاثیرگذار» است که در آن تلاش شود، در فرایند جامعه‌پذیری اجتماعی و سیاسی، فرهنگ سیاسی مشارکتی را در راستای مشارکت آزاد مردم در تعیین سرنوشت خود تقویت کند.

سناریویی خوش‌بینانه که هیچ نشانه‌ای از آن نه‌تنها در رفتار سیاسی و مدیریتی مقام‌های جمهوری اسلامی دیده نمی‌شود، بلکه روزبه‌روز دامنه و دایره چنین نگاهی تنگ‌تر شده و حتی منجر به حذف بسیاری از بازیگران فرهنگی و سیاسی و اجتماعی مذهبی و معتقد به چنین نظامی در سال‌های گذشته شده که به نظر می‌رسد این وضعیت تا سال ۱۴۱۰ نیز تشدید‌تر شود.

سناریوی دوم این تحقیق سناریوی «انحصارگرایانه» است که در چارچوب آن، هویت‌ها و خودفهمی‌های انسان باید در پرتو هویت منحصر و واحد تعیین شود. وضعیتی که در میان حاکمان جمهوری اسلامی رو به رشد است.

این تحقیق می‌گوید، در چنین سناریویی هرگونه تفسیر و تبیین مبتنی بر تساهل و مدارا را به مثابه تلاش نیرو‌های گریز از مرکز در راستای تضعیف هویت ملت قلمداد می‌کند.

در این سناریو همچنین تلاش می‌شود، از طریق نظارت و مدیریت سفت و سخت بر عملکرد رسانه‌ها از طریق جلوگیری از استفاده آسان و سهل از امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در حوزه رسانه‌ها به مثابه عوامل حفظ یک‌پارچگی هویت ملی مبتنی بر ارزش‌های خاص عمل شود.

به نظر می‌رسد این سناریور قوی‌ترین و عینی‌ترین سناریویی باشد که مقام‌های جمهوری اسلامی آن را در دستور کار خود قرار داده‌اند و قرائن و شواهد هم می‌گوید در اجرای این سناریو هم به شدت مُصّر هستند.

سناریوی سوم این تحقیق هم سناریوی «پایدار یا تداوم وضع موجود» است. این سناریو متکی بر این امر است که می‌گوید چالش هویت ماحصل دو سطح تعاملات درون و برون نظام سیاسی است. ساختار و نظام سیاسی در پی هویت‌سازی مبتنی بر مجموعه‌ای تلفیقی از ارزش‌های اسلامی-ایرانی است و در پی طرد مولفه‌های هویت غیر/دیگری است و دو بال رسانه و نظام آموزشی و تربیتی در پی تحقق آن است.

این تحقیق ادامه داده است در چنین سناریویی تمرکز بر رسانه دولتی و تلاش در جهت هم‌سو کردن رسانه‌های نوین، تصور امکان کانالیزه کردن ارزش‌ها و افکار را فراهم می‌کند.

این در شرایطی است که جامعه ایران شاهد گسترش دامنه جهانی شدن و تقویت و فراگیری فضای مجازی منبعث از ارزش‌های لیبرالی و غربی در سال‌های اخیر در جامعه ایران است که همین مساله نقشی مهم در تضاد‌های هویتی در ایران داشته و دارد.

این تحقیق همچنین نوشته است در سناریوی سوم تلاش می‌شود، مفاهیم و ارزش‌های اسلامی به ضرر ارزش‌ها و مفاهیم ملی در کتاب‌ها تدریس شود که همین مساله نیز در تشدید تضاد‌ها نقش ایفا خواهد کرد.

از جمع‌بندی سه سناریوی مطرح شده در این تحقیق چنین برمی‌آید که تهیه‌کنندگان آن نیز چشم‌انداز روشنی از تغییر خط‌مشی و سیاست‌گذاری‌های مقام‌های جمهوری اسلامی در ارتباط با سیاست‌های هویتی ندارند و تلاش خواهند کرد تا سال ۱۴۱۰ هم‌چنان بر طریقی باشند که آن را پی گرفته‌اند. آنان امیدوارند با ادامه سیاست‌های شکست‌خورده بتوانند دو هویت ملی و مدرن را شکست دهند.
بهنام قلی‌پور, ایران وایر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *